۲
صدایی با تشر از درونم، درباره بالا رفتن قیمت طلا صحبت می کند. درباره وزن اینها که روی هم چند گرم می شوند. دست و دلم می لرزد. بسم الله می گویم، دانه دانه برشان میدارم میگذارم توی یک جعبه .جدید و درش را می بندم. به خدا میسپارمشان.
آذر و دی 1403
پ.ن.: مینویسم که یادم نرود.میترسم چیزی توی متن باشد که خواننده را دچار سوتفاهم کند. جملهها را خیلی وقت است بالا وپایین میکنم. میدانم هنوز هم خیلی راه مانده تا به آن دختر پیامبری برسم که لباس عروسیاش را بخشید یا حتی آن نوعروسی که از همهی دنیا فقط یک حلقهی ازدواج داشت و از آن گذشت .برای من هنوز خیلی سخت است تا بتوانم همهی دنیایم را ببخشم.
✍ #سوده_عابدی
〰〰〰〰〰
#خط_روایت
#ایران_همدل
🔻
〰〰〰〰〰
@╭═━⊰🍃🌼🍃⊱━═╮
@Namazeavalevaght
╰═━⊰🍃🌼🍃⊱━═╯