eitaa logo
نماز سکوی پرواز
466 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز سکوی پرواز
#نماز_خوب #قسمت_چهارم 📕 آیا احساس می‌کنی مشکلاتت خیلی زیاد و طاقت فرسا شده؟😤😮‍💨 🔻خدایا مگر من چکار
📕 تنظیم موتور روح انسان 💠 هر ماشینی بعد از مدتی که کار کرد، تنظیم دستگاه‌های داخلی‌اش به هم می‌خورد و در نتیجه خوب کار نمی‌کند. 🚙 لذا هر از چند گاهی نیاز به تنظیم دارد. ماشین‌های سواری را به صورت دوره‌ای باید «تنظیم موتور» کرد، تا بهتر کار کنند. امروزه فرآیند تنظیم موتور را با کمک دستگاه‌های کامپیوتری مخصوصی انجام می‌دهند و هر کسی که ماشین دارد، باید بعد از یک مدتی، ماشینش را ببرد و با این دستگاه‌ها تنظیم کند.🔧🔩 💠 روح انسان خیلی ظریف‌تر، پیچیده‌تر و آسیب‌پذیرتر از موتور ماشین است. جنس موتور ماشین از فولاد است، اما روح انسان لطیف و حساس است. روح انسان‌ها، در جریان زندگی روزمره آسیب می‌بیند، دچار اختلال می‌شود و تنظیمش به هم می‌خورد. نماز، دستگاه تنظیم‌کنندۀ روح آدمی است. انسان، روزی پنج مرتبه باید روح خودش را تنظیم کند. وقتی تنظیم روح انسان به هم می‌خورد، باید زود برود و روح خودش را با نماز تنظیم کند. 💠 اگر دیدی حافظه‌ات دارد ضعیف می‌شود، اگر مشکلاتی مثل افسردگی، عصبی مزاج بودن و بسیاری از این بیماری‌های روحی و روانی پیدا کرده‌ای، اول از همه نمازت را بررسی کن، ببین نمازت چه اشکالی دارد؟ اگر ذهنت درست کار نمی‌کند باید حدس بزنی که شاید از ناحیۀ نمازت باشد، شاید به اصطلاح، نمازِ خونت کم شده است و اگر چند واحد نماز به روح خودت تزریق کنی، به احتمال زیاد تعادل و آرامش پیدا خواهی کرد.💉 _به خاطر همین مساله ابوعلی سینا میگوید: هرگاه در مساله ای متحیر می ماندم، به مسجد می رفتم و نماز می خواندم و به مبداء کل و آفریدگار جهان می نالیدم، باشد که مشکل مرا به من بگشاید و آن سختی را بر من آسان نماید.🤲🙏 قسمت۵ ...
📘کتاب 📝 مجروح عملیات عملیات به خوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیرو های پاسدار ، ارتفاعات و کل منطقه مرزی ، از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد . من در آن عملیات حضور داشتم . یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه کردم ، حس خیلی خوبی بود . آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم ، اما با خودم می گفتم : ما کجا و توفیق شهادت ؟! دیگر آن روحیات دوران جوانی و عشق به شهادت ، در وجود ما کم رنگ شده بود . در آن عملیات ، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاک منطقه و..... چشمان من عفونت کرد . آلودگی محیط ، باعث سوزش چشمانم شده بود . این سوزش ، حالت عادی نداشت . پزشک واحد امداد ، قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت : تا یک ساعت دیگه خوب می شوی . ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم ، مرا اذیت می کرد . چند ماه از آن ماجرا گذشت . عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن ، باعث شد که ارتفاعات شمال غربی به کلی پاکسازی شود . نیرو ها به واحد های خود برگشتند ، اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم . بیشتر ، چشم چپ من اذیت می کرد .حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم . در این مدّت صد ها بار به دکتر های مختلف مراجعه کردم اما جواب درستی نگرفتم . تا اینکه یک روز صبح ، احساس کردم که چشم چپ‌ من از حدقه بیرون زده !درست بود ! 👀🇮🇷 ادامه دارد .... =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 تا تموم شدن کلاس هواسشان به درس بود. استاد که از کلاس خارج شد، هدی رو کرد به حورا و گفت:خوبی؟ حورا نفس عمیقی کشید.. از آن نفس ها که هزاران غم و غصه در آن نهفته است. باز هم پنهان کرد دردش را و لبخند زد _خوبم:) "+خوبی؟ یکه ای خورد صدایش را صاف کرد چند تا کلمع را قورت داد چشمانش را کمی فشرد نفس عمیقی کشید لغات در هم فشرده را از مغزش پراند لبخند به ظاهر ملیحی زد:) -خوبم" اما هدی فهمید حالش نه چندان خوب نیست. برای همین او را بلند کرد و تا حیاط با هم درسکوت، سخن گفتند. هدی در دلش می گفت:چیشده باز حورا اینجوری بهم ریخته؟ کاش یکم باهام درد و دل کنه. و حورا با خود می گفت:کاش میتونستم باهات حرف بزنم هدی. اما فعلا تنها راز دارم خدای بالا سرمه. من حتی به چشمامم اعتماد ندارم خواهری.. به حیاط رسیدند و به پیشنهاد هدی از بین هوای برفی و سوزناک گذشتند تا به تریای گرم دانشگاه برسند. با هم سر میزی نشستند و هدی بعد از قرار دادن کیفش روی میز رفت سمت پزیرش تا نوشیدنی گرم سفارش بدهد. فکر حورا هنوز مشغول بود و نمی دانست چرا آنقدر دلش گواهی اتفاق بدی می دهد. حرف های آن روز زندایی اش مانند پتکی در سرش فرو می رفت. پنبه و آتیش.. الگو گرفتن بچه ها..ماری که به حورا نسبتش داد و هزاران هزار حرف و بهتان دیگر که تمامی نداشت. او عمدا به مهرزاد بی توجهی می کرد که زندایی اش فکر نکند او دلبسته و شیفته پسرش است اما باز هم برای راندن او از خانه چه داد و بیداد هایی که راه نمی انداخت. _خب اینم دو تا شیر نسکافه گرم برای دوست گلم. 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳