4_5902197629290286758.pdf
230.7K
📚 «اســـم الفـعــل... إشكـال المفهـوم و المصطلـح»
✍ عامر فائل محمد بلحاف
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
📚 «اســـم الفـعــل... إشكـال المفهـوم و المصطلـح» ✍ عامر فائل محمد بلحاف #ادبیات @Nardebane_fegh
✔️ برخی از نحویین اقسام کلمه را چهار مورد دانستهاند:
🔸 بعض النحاة جعل أقسام الكلم أربعة، حيث أضافوا إلى الاسم والفعل والحرف قسماً رابعاً و هو اسم الفعل.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
🔸 برخی از نحویین «لإیلاف قریش» (در سوره قریش) را متعلّق به «فجعلهم کعصف مأکول» (در سوره فیل) گرفتهاند.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✔️ بدل تفصیل برای تفصیل ما قبلش میآید.
مانند الإسمُ عَلى قِسْمَیْنِ: منصرفٍ و غيرِ منصرفٍ.
(منصرف و غیر منصرف، بدل تفصیل از “قِسْمَیْنِ” است.)
🔹 يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَر.
(حکمت ۴۶۹)
(دو نفر در مورد من هلاك خواهند شد: دوستى كه در حق من افراط و غلو مىكند و دشمنى كه بهتان مىزند و افترا مىبندد.)
🔹 در این حکمت، «مُحِبّ» و «باهِتٌ» بدل تفصیل از “رجلان” هستند و چون رجلانِ مرفوع است، محبٌ و باهتٌ هم مرفوع شدهاند.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ تبيين نقش كاف در آيه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ و اقوال سهگانه آن
✔️ درس تفسیر آیت الله جوادی آملی
94/02/30
❓پرسش: احتمال دارد که کاف زائده باشد؟
🔹 پاسخ: بله، اين احتمال اول است.
❓ پرسش: زائده نباشد چطور؟
🔸 پاسخ: اگر زائده نباشد احتمال دوم و سوم است. احتمال دوم اين است که اين کاف زائده نيست؛، يعني کاف به معني «مثل» است: «ليس مثلُ مثلِ الله شيئا» وقتي مثلِ او مثل نداشت، خود او به طريق اوليٰ مثل ندارد. معني اول اين بود که کاف زائده است و معني دوم اين است که کاف زائده نيست و بهتر مطلب را میرساند، براي اينکه وقتي مثلِ خدا مثل نداشت، يقيناً خود خدا مثل ندارد؛ اين جهت مبالغه است، ما هم در تعبيرات فارسي مي گوييم: «مثل تو نظير ندارد» اينکه ميگوييم مثل تو نظير ندارد، يعني شما يقيناً نظير نداري، پس اين معناي دوم است.
🔹 معناي سومي که شيخ طوسي در تبيان ادعا میکند اين است که کاف زائده نيست به معناي مثل است؛ اما تالي فاسد اين است که اگر خدا يک مثل داشته باشد، بايد امثال فراوان داشته باشد، براي اينکه دليل بر انحصار نيست.
🔹 معروف اين است که اين کاف، «کاف زائده» است. چرا زائده است؟ «للتأکيد و المبالغة» اين معناي رايج بين اهل تفسير است.
🔸 معناي دوم اين است اين کاف زائده نيست، معناي خودش را دارد و براي مبالغه است و معنايش اين است که مثلِ خدا مثل ندارد؛ وقتي مثل خدا مانند نداشت، يقيناً خود خدا هم مانند ندارد.
🔹 راه سومي که مرحوم شيخ طوسي در تبيان ذکر میکند، اين است که میگويد «کاف زائده» نيست. تالي فاسد آن اين است که اگر مثلِ خدا مثل میداشت، منحصر به يک مورد و دو مورد و امثال آنها نبود، آن وقت امثال فراوان میداشت، در حالي که ممکن نيست خدا داراي امثال فراوان باشد.
🔸...شيخ طوسي در تبيان ذيل همين آيه میگويد «جارانا فيه» با او {استادش- سید مرتضی} مباحثه میکرديم. و درگير میشديم، من يک پيشنهاد دادم «فاستحسنه» او قبول کرد که اين ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ معناي سومي هم دارد و آن اين است که اگر خدا يک دانه مثل میداشت، چندين مثل هم بايد میداشت، براي اينکه «حُكمُ الأمثالِ فيما يَجوزُ و فى ما لا يَجوزُ واحدٌ»؛ اگر يک مورد شريک میداشت، بايد جايز باشد كه چندين شريک هم میداشت، چون فرقي نمیکند؛ حالا که جايز است؛ گاهي تثنيه را پذيرفتند؛ نظير﴿وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌابْنُ اللَّهِ﴾ يا تثليث بعد از تثنيه يهودیها؛ آن که ﴿عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّه﴾ گفت گرفتار تثنيه بود، اين که ﴿الْمَسيحُ ابْنُ اللَّه﴾ گفت گرفتار تثليث بود:﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ﴾ تا برسد به جايي که «انداد» فراواني را براي خدا ذکر کردند. شيخ طوسي فرمود من وقتي اين مطلب را با استادم در ميان گذاشتم که اگر خدا يک مثل داشته باشد، بايد چندين مثل و امثال فراوان داشته باشد، او «فاستحسنه».
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله شیخ عباس نائینی(ره):
🔹 «شیخ رضی» یک مازندرانی است اما در لغت، ادبیات و نحو و صرف استاد عربها بود. شرح بر شافیه و کافیه فقط دو اثرش است. بعد هم در نجف دفن شد. ایرانیها نابغهاند.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ مرحوم اصفهانی برای این که ببیند آیا باب مفاعله بین الاثنینی و طرفینی است یا یک طرفه است، برای فهم این مطلب «قرآن» را از اول تا آخر خواند
✔️ درس خارج فقه آیت الله سبحانی
95/11/16
🔸 شیخ محمد حسین اصفهانی میفرماید من یکبار همه قرآن را برای یک مطلب مطالعه کردم و آن اینکه «آیا مفاعله در همه جا دو طرفه است، یا گاهی یک طرفه هم میشود؟» ایشان این حرف را در کتاب «لا ضرر و لا ضرار» میگوید. ایشان میفرماید برای اینکه بفهمم که ضرار یکطرفه است یا دو طرفه، قرآن را یکبار برای فهم همین مطلب از اول تا آخر خواندم، و آنگاه فهمیدم که که باب مفاعله لازم نیست که همیشه دو طرفه باشد، بلکه گاهی هم یک طرفه است.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #مقامات_حریری (1)
✔️ درس تفسیر آیتالله جوادی آملی
88/02/21
🔹 متأسفانه ساليانِ متمادی ادبيات حوزه را -بعد از همين مُغني و جامي و مختصر و مطوّل- آن مقامات حريری و مقامات حمیدی و مقامات بديعالزمان اداره میكرد و مهمترين اديبالأدباء كسي بود كه بتواند مقامات حريری را درس بگويد يا اين مقامات را حفظ بكند! خب اين وضع حوزه بود! اين مقامات حميدی خب اين مثل فولادی است يعنی اين طور نيست كه مثلاً كسی بتواند يك صفحهاش را مطالعه كند و دو طرفش كتاب لغت نباشد! اين طور است. مثل سُرب دارد لغت ميريزد، اما محتوای او يك سلسله وليمه و سورچرانی و شكمچرانی است...
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #مقامات_حریری (2)
✔️ درس تفسیر آیتالله جوادی آملی
88/02/21
🔹 خدا غريق رحمت كند مرحوم شيخ عباس قمی را. سرّ اينكه اين مفاتيح مانده، بر اساس همان اخلاص و صفایِ ضمير اين بزرگمرد بود. در شرح حال خودش ميگويد كه من علاقه به ادبيات داشتم، رفتم به سراغ اين كتابها ديدم محتوايي ندارد! بعد گفتم چه بهتر كه من به جای اينكه مقامات حريری و حميدی و اينها را بخوانم، بروم سراغ نهجالبلاغه که هم ادبيات است هم عقل، هم ادبيات است هم فقه، هم ادبيات است هم معارف در نوشتههای عربی.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #مقامات_حریری (3)
✔️ درس تفسیر آیتالله جوادی آملی
88/02/21
🔹 در اين مقامات حريری آن طوری كه در تفسير قرطبی آمده - ببينيد قرآن را وقتی دادند به دست اديبِ غير حكيم چه چيزي در ميآيد؟!- گفت موسی و خضر آمدند در آن قريه ﴿اسْتَطْعَمَا﴾ يعني تَكدّی كردند! معاذ الله! كِديه- تكدّي. بعد ميگويد «تكدّي نقص نيست بلکه جواب اين تكدّي اگر منفي باشد نقص است» خب وقتي قرآن را به دست صاحب مقامات حريري بدهي همين در ميآيد!
🔸 اين شده مقامات حريری! ديگر نبايد توقع داشت كه حوزه مثلاً به كدام سمت حركت كند! مخصوصاً در بعضي از حوزههايي كه اديبالأدباء داشتند شما برويد تحقيق كنيد ببينيد كه كار آنها حفظ نهجالبلاغه بود؟ تدريس نهجالبلاغه بود؟ تعليم نهجالبلاغه بود؟ يا مقامات حريری و حميدی که فلانی چقدر سور داد، فلانی چقدر سور خورد، سفرههاي چطور رنگين بود؟ همين!
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #مقامات_حریری (4)
✔️ درس تفسیر آیتالله جوادی آملی
88/02/21
🔹 اما در بيانات نورانی حضرت امير اين است كه «وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ» يك انسان اگر بخواهد عالِم بشود، انسانِ سورچران «عالم» نميشود! اهل وليمه و فلانی از مكه آمده برويم، فلانی از عمره آمده برويم، فلانی خانه ساخته برويم، اينجا اين سفره، آنجا آن سفره: اين ديگر طلبهی درسخوان نمیشود! «وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ» اگر كسي اهل عَزم است اهل تصميم است ميخواهد مُلاّ بشود ديگر سورچرانی نمیخواهد. اين كجا و آن كجا؟!
🔸 برای شما فرصت نيست كه مقامات حريري را بخوانيد ولی يك مقدار مأنوس بشويد میبينيد همين است {که} چه كسي پذيرايی كرده، چه كسی سور داده، چه كسی در سفره چه چيزي گذاشته، كجا دعوت كردند! اينهاست. اين است كه مرحوم آقا شيخ عباس قمی گفت كه من توبه كردم كه اینها را بخوانم ، {لذا} آمدم به طرف نهجالبلاغه.
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✔️ اقسام تشبیه: «مفصل، موکد، مجمل، بلیغ»
🔹 تشبیه مفصل: تشبیهی که در آن وجه شبه آورده شده است:
«أنتَ کَبَحرٍ فی الجودِ و الکرم»
🔸 تشبیه مؤکد: تشبیهی که در آن ادات تشبیه حذف شده است:
«أنت بحر فی الجود و الکرم»
🔹 تشبیه مجمل: تشبیهی که در آن وجه شبه حذف شده است:
«أنت کبحرٍ»
🔸 تشبیه بلیغ: تشبیهی که در آن هم وجه شبه و هم ادات تشبیه حذف شده است:
«أنتَ بَحر»
#ادبیات
@Nardebane_feghahat