eitaa logo
نردبان فقاهت
6.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
63 ویدیو
100 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ (4) ✔️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد 1394/12/16 🔸 محمد بن احمد صاحب کتاب «نوادر الحکمة» است. اسم این کتاب را زیاد بردیم. عرض کردیم که این کتابِ معروفی در قم بوده. شاید ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ حدیث داشته. 🔹 کتاب مشهوری است، و مؤلفِ کتاب هم شخص ثقه و جلیل القدری است. لکن خود مؤلف چون مبانی حدیثی‌اش ضعیف است، کتاب به لحاظِ ارزشی در درجات سوم و چهارم است. چون خود مولف خیلی تقیّد ندارد، لذا این کتاب در درجات سوم و چهارم حساب می‌شود. @Nardebane_feghahat
✳️ (5) 🔹 «و لمحمد بن أحمد بن يحيى كتب، منها: كتاب نوادر الحكمة، و هو كتاب حسن كبير (كبير حسن) يعرفه القميون بدبة شبيب، قال: و شيبب فامي كان بقم له دبة ذات بيوت، يعطي منها ما يطلب منه من دهن، فشبهوا هذا الكتاب بذلك. و له كتاب الملاحم، وكتاب الطب، و كتاب مقتل الحسين (عليه‌السلام)، كتاب الامامة، كتاب المزار. 📚 فهرست النجاشي ج1 ص349 @Nardebane_feghahat
✳️ (6) ✔️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد 1394/12/16 🔸 من همیشه یک شوخیِ جدی دارم که هر وقت در هر روایتی خودِ من به «محمد بن احمد» در اول سند برخورد می‌کنم، متوقّعم که بعدش یا سند یا متن یک خرابی داشته باشد. متعارفِ کتاب نوادر الحکمة پیش من این است! یک خرابی باید در متن یا سند باشد! ❓سؤال: ولی این کتاب محطّ نظر بوده. ✅ جواب: محطّ نظر بوده، لکن استثناء هم کرده‌اند. 🔹 قطعاً کتاب کبیری است. تشبیهش می‌کردند به یک دبّه‌ یا به قول فارسی یک پستوک. بقّالی بوده در قم به نام «شبیب». ایشان یک دبّه‌ای داشته که همه چیز در آن بوده. هر کسی می‌رفته آنجا می‌گفته زعفران بده یا گل گاو زبان یا گردو یا بادام و... به من بده، از همان دبّه به او می‌داده. 🔸 این کتاب هم همه چیز داشته. به قول ما امروزی‌ها می‌گوییم «کشکول». چون یک کشکولی بوده، اسمش را قمی‌ها گذاشتند «دبة شبیب». «دبّة شبیب» همین کتاب نوادر الحکمة است. @Nardebane_feghahat
✳️ (7) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 کتاب محمد بن احمد در اختیار کلینی بوده، بعد صدوق از ایشان نقل می‌کند، نسبتاً معتنابه هم هست. لکن بیش از این دو مرحوم شیخ طوسی از آن نقل می‌کند. خیلی روایات ما الان از نوادر الحکمه است. آن وقت چون این کتابش به قول ما امروزی می‌گوییم کشکول یا جُنگ مثلا. یک چیزی بوده که خیلی جمع و جور بوده، قمی‌ها به شوخی به آن «دبة شبیب» می‌گفتند. کتاب دیگری نداریم با این اوصاف. 🔹 شبیب گویا یک بقالی بوده، فامی کسی که بقال بوده، در قم، دبّه‌ای داشته، پستوکی داشته به فارسی. هر چه می‌خواستند (مثلاً سیر، فلفل، زردچوبه و...) به او می‌گفتند، او هم از همان دبّه خودش می‌داده. اینها هم شوخی می‌کردند که این کتاب مثل همان «دبّه شبیب» است. 🔸 به نظر من این نامگذاری، طعن کتاب است. به هر حال بنده به هر حال به عنوان طعن به کار نمی‌برم، به عنوان تعریف یعنی معرفی کردن این کتاب. 🔹 البته به طور طبیعی عرض می‌کنم، خود من هر وقت در هر کتابی، حالا یا کتب اربعه یا غیر کتب اربعه (مثل امالی شیخ مفید) تا اسم این محمد بن احمد را می‌بینم، بعدش توقّع دارم که حدیث یا سنداً یا متناً یا هر دو خرابی داشته باشد. 🔸 مرد ثقه‌ای است مرد بزرگواری است، مرد پر معلوماتی است، اما دقیق نیست. مشکل این است. یعنی نه اینکه اسمش را بگذاریم تساهل. مبنایش این جوری است دیگر. خیلی آن دقت لازم را ندارد. نه اینکه به اصطلاح مثلا کار بدی انجام داده، بلکه یعنی تصورش در حدیث حدودش این است. خیلی هستند در همین حوزه‌ها که حدیث شناسی نمی‌کنند، در سند یا متن را دقت نمی‌کنند، خراب می‌خوانند. به هر حال این هست، این چیز تازه‌ای نیست دیگر! 🔹 خیلی اهل مبالات نبود و لذا ابن الولید (که معاصر کلینی بوده) مواردی را از این کتاب استثناء کرده بود. راجع به استثناء ایشان و کاری که کرده و نکات فنی و عدم استثناء صحبت‌های زیادی هست که انشاء الله اگر خداوند توفیق داد، در محل خودش متعرض می‌شویم. 🔸 بعضی از این مواردی که مرحوم ابن ولید استثناء کرده، بالفعل در کتاب کافی هست. حالا نمی‌دانیم چرا دو تا ذوق بودند اینها! من چون کراراً عرض کردم که یک مسائلی را بنده اینجا عرض می‌کنم که نه از مشایخ شنیدیم و نه در کتابی دیدیم، اینها با مراجعات مستقیم خودم است؛ یعنی نه اینکه از جایی باشد. 🔹 احساس ما این است که در اول قرن چهارم این دو بزرگوار دست به تنقیح و پالایش حدیث شیعه زدند. یکی کلینی (قدس الله سره)، و یکی مرحوم ابن الولید. @Nardebane_feghahat
✳️ (8) ✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی): 🔹 مرحوم وحید بهبهانی عدم استثناء (توسط این الولید در رحال نوادر الحکمة) را دلیل بر وثاقت گرفته‌اند. یعنی اگر یک راوی را «محمد بن احمد» از او نقل کرده باشد و ابن ولید او را استثناء نکرده است، پس ثقه می‌باشد. 🔸 این بحث رجالی است و باعث می شود که این شخص در غیرِ نقلِ محمد بن احمد (در نوادر الحکمه) هم ثقه باشد. @Nardebane_feghahat
✳️ (9) ❓نظر شما در مورد استثناء روایت صاحب نوادرالحکمة در خصوص محمد بن عیسی بن عبید توسط چیست؟ آیا دال بر تضعیف وی است یا بعضی از روایات محمد بن عیسی به جهت مشکلات حدیثی استثناء شده اند؟ ✔️ پاسخ آیت الله سید احمد (حفظه الله): 🔸 بسمه تعالی؛ اما دلالت بر تضعیف، ظاهراً مرحوم شیخ آن را فهمیده، ولی ظاهراً _در اینجا و در الحسن بن الحسين اللؤلؤي _ دلالت بر تضعیف نفرموده وحق هم همین است. @Nardebane_feghahat
✳️ (10) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 «محمد بن احمد» کتابی به نام «نوادر الحکمة» داشته است و بسیار ثقه بوده، ولی مبانی حدیثی‌اش ضعیف بوده است و لذا کتابش درجه 2 و 3 می‌باشد. از حدود شاید 14 تا نوادر که وجود دارد، فقط یکی‌ از آنها «نوادر الحکمة» است. 🔹 رئیس قمی‌ها يعني مرحوم ابن الولید یک سری از افراد را از «نوادر الحکمة» استثناء کرده است. حالا آیا عدم الاستثناء یدل علی التوثیق؟! صحبت زیاد است راجع به این استثناء... @Nardebane_feghahat
✳️ (11) ✔️ حضرت آیت الله : 🔸 در بين قمی­‌ها قاعده­‌ای جاری شده بود که کتابِ «محمد بن احمد» را قبول می­‌کردند، مگر يک عده اشخاص را. اين قاعده را هم «ابن الوليد» پايه گذاری کرد، که می­‌گفت اين کتاب قابل اعتماد است مگر روايتی که در آن فلانی و فلانی و... باشند که اسم آنها را برده است. 🔹 بعدها رجالی­‌هایِ ما (بعد از چند قرن) گفتند که پس هرچه را ابن الوليد استثناء نکرده، قبول می‌کنيم، چون این الولید ضعفاء را استثناء کرده. این معروف شد به «عدم استثناء ابن الوليد». 🔸 عده­‌ای از کتب متأخر ما عبارتی دارند که: «فهو ثقة لعدم استثناء ابن الوليد إياه من نوادر الحکمة»، چنین تعبيری، اشاره به اين مطلب است.، ❓سؤال: استثناء، رجالی بوده یا فهرستی؟ ✅ جواب: استثناء به نظر ما فهرستي است، ولی آقايان همگی رجالی گرفته‌اند. 🔹 ما مفصل توضيح داديم که سه احتمال در مورد استثناء داريم: يکی اين که اصلاً خود استثناء دلالت بر تضعيف نکند به هيچ وجه. يکی اين که دلالت بر تضعيف می‌کند مطلقاً. يکی اين که مقيداً (به اصطلاح) یعنی در يکجا دلالت بر تضعيف دارد و در يکجا دلالت بر تضعیف ندارد. @Nardebane_feghahat
✳️ (12) ✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله): 🔸 بحث بسيار معروفی که بين اصحابِ ما از قديم مطرح شد، اين بود که آيا استثناء ابن الولید دلالت بر تضعيف می‌کند يا نه؟! 🔹 عرض کردم که اين مسأله را قدمایِ اصحابِ ما به اين صورتی که من می‌گویم، مطرح نکردند. حتی به اين صورت که من می‌خواهم الآن خدمتتان عرض بکنم، متأخرين هم مطرح نکرده‌اند. صحبت ها شده، رساله ها هم حتی در استثناء و عدم استثناء ابن الوليد نوشته‌اند. و حتی گفته‌اند که عدم استثناء، علامت توثيق و استثناء، علامت تضعيف است. لکن من يک صحبتی راجع به اين قسمت بکنم و توضيحاتش و تفصيلاتش احتياج به وقت ديگری دارد. 🔹 مطلب اول این‌که سابقاً عرض شد که تمام اين استثنائات ابن الوليد به مشايخ محمد خورده و به بقيه سند نخورده. دقت کنيد. مثلاً فرض نمایید که روايتی را نقل می کند. فرض کنيد مِنْ بابِ مثال: «عن أبی اسحاق عن نوفلی عن سکونی أبی اسحاق يعنی ابراهيم ابن هاشم» ايشان اگر استثناء کرده يا نکرده، فقط. در مورد همان اولِ سند يعنی استاد مباشر است. 🔸 و لذا این‌که مثلاً بعضی از آقايون رجاليین گفته‌اند عدم استثناء، علامت توثيق است! خب ايشان نيامده نوفلی را استثناء بکند. نگفته «الا ما کان فیه نوفلی یا سکونی، پس اين علامت وثاقت نوفلی و سکونی است!» دقت کرديد؟! اين مطلب را متأسفانه حضرات اعلام تا حالا نديدم کسی تفطّن پيدا کرده باشد. 🔹 پس استثنائات به مشايخ ايشان است. اشتباه نشود.ایشان به کلِّ سند نظر ندارد. تمامش از مشايخ است. اين يک مطلب. 🔸 دوم آنکه: ظاهراً ابن الوليد (رحمه الله) در استثناءشان بر مبنای فهرستی عمل کرده‌اند نه رجالی. اين يک نکته بسيار مهم است. يعنی نظر به تضعيف نبوده. @Nardebane_feghahat
✳️ (13) ✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله): 🔹 استثناء ابن وليد ظاهراً به نحو قضيه حقيقيه نيست، بلکه به نحو قضيه خارجيه است؛ يعنی مرحوم ابن الوليد هدفش اين بوده که بگوید اين کتاب نوادر الحکمه که فرض کن مقابل شماست، اين کتاب قابل اعتماد است الّا فرض کنيد مثلاً ۲۰۰ تا حديث. 🔸 ما روايات نوادر الحکمة را استخراج کرديم. چيزی بين حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ روايت داشته. کتاب بزرگی‌ است. کتاب کبير، فوائد کثير. يا شايد از ۲۰۰۰ روایت هم بيشتر باشد. چون الآن دقيقاً ارقام آن در ذهنم نيست. حدود ۲۰۰۰ روايت. ابن الوليد می خواسته چه کاری بکند؟! 🔹 خواسته بگوید که از اين دو هزار روايت، مثلاً ۴۰۰ روايتش مورد اعتماد نيست. 🔸 کاری که ابن الوليد کرده، به نحو قضيه خارجيه هست، نه حقيقيه. نيامده بحث رجالی بکند و بگوید: «سهل بن زياد ابويحيي الواسطی ضعيفٌ» نه! اين‌طور نگفته. بلکه گفته: «در اين کتاب هر روايتی که در اولِ آن، ابويحيي الواسطی بود قبول نداريم». قضيه خارجيه است. چون تمام رواياتِ ابويحيي که در کتاب نوادر الحکمة نبوده. @Nardebane_feghahat
✳️ (14) ✔️ آیت الله (حفظه الله): 🔸 پس مرحوم ابن الوليد در حقيقت می‌خواسته بگوید این تخليط دارد يا از خط غلو است، اين روايات غلط دارد، مشکل دارد، اين روايات را آمده معرفی کرده و گفته که اين کتاب را بگذاريد مقابل‌تان و هرچه را اینها در آن بودند، قبول نکنيد. 🔹 مطلب بعدی آنکه: برخورد این ولید با کتاب نوادر الحکمة، به تعبیرِ ما یک برخوردِ فهرستی است، نه برخورد رجالی. اين تعبير فهرستی و رجالی از انفردات بنده است و در جای ديگر نشنيده‌ايد. ما عرض کرديم که اصحابِ ما (قدما) دو سنخ کار می کردند. 🔸 سنی‌ها بيشترين جهدشان روی رجال بود. فهرست خيلی در آنها کم بود، اما روی جهاتی حالا نمی‌خواهم شرح بدهم. چون شرحش را هم داده‌ام. شيعیان، اضافه بر کارِ رجالی کارهای فهرستی هم کردند. هرچه که به کتاب و روايت برگردد، فهرستي است. لذا اگر دقت کرده باشيد، ما می‌گویيم: «بحث‌های سندی و مصدری». بحث سندی، رجالی است و بحث‌های مصدری، فهرستي است. 🔹 ممکن است يک شخصی ضعيف باشد، اما روايتش قابل قبول باشد. فرض کنيد مثلاً يک آقایی که خيلی هم ضعيف است، کذاب هم است، ولی کتاب فلانی را نقل کرده. خب ما و شما نگاه می کنيم مرحوم کلينی از همين آقای ضعيفِ کذاب اين همه روايات را نقل کرده! خب آدم تعجب می‌کند! ما در اصحاب کسی به عنوان کذاب و أکذب مثلِ «محمد بن علی صيرفی» نداريم. اما إلی ماشاء الله رواياتش در کتاب کافی هست! همين محمد بن علی صيرفی!! چرا؟ چون محمد بن علی صيرفی ناقل مستقيم از امام نيست، بلکه ناقل کتاب است. اين از کوفه آمد در قم. پس آن کتاب فلانی را نقل کرده. کلينی می داند که اين روايت در نسخه ديگرِ فلانی هم هست. حالا به جای اینکه از آن نسخه مقابلش بیاورد، از اين نقل کرده است. 🔸 پس ممکن است يک انسان کذاب هم باشد، اما روايتش را قبول بکنيم. برعکس العکس ممکن است. بسيار آدم خوبی باشد، اما روايتش را قبول نکنيم. چرا؟ چون هرچند که دروغ نگفته و از روی نسخه نقل کرده، اما آن نسخه غلط دارد. اين بررسی نسخ و مقارنه نسخ، کار علمایِ ما بوده، کار ابن الوليد بوده. 🔹 دقت فرموديد؟! استثنائی که ابن الوليد کرده، به نحو قضيه خارجيه از مشايخ محمد بن احمد است، نه از کل سند. و اين استثناء به نحو «فهرستی» است، نه به نحو رجالی. اگر به نحو رجالی بود، به تمام سند نگاه می‌کرد. الآن هم وقتی می‌گوييم آقايان بحث رجالی می کنند یعنی از اول سند تا آخر سند نگاه می‌کنند. بحث رجالی این جوری است. 🔸 اما در بحث مستثنیات ابن الولید: ايشان می‌خواهد بگوید اين روايت قبول نيست يا خود اين آقا اشکال دارد و يا خود اين آقا مصادرش غلط است، خود اين مصادر يا اصلاً نسخه‌ غلط است. اشکال بر سرِ اين است. وگرنه اگر اشکالِ رجالی بود تمام سند را می‌گفت. 🔹 لذا اين بحثِ معروف که «استثناء، به معنایِ تضعيف است، و عدم استثناء به معنای توثیق است» درست نیست، زیرا اين توثيق و تضعيف هردو بحث رجالی هستند و کار ايشان نيست. 🔸 بلی؛ اينجا يک اشکالی هست و آن اين‌که: مرحوم نجاشی بعد از اين که عبارت ابن الوليد را آورده، گفته: «و قال شيخنا ابن نوح (رحمه الله): لقد أصاب ابن الوليد فيما قال إلّا فی محمد بن عيسی بن عبید» یعنی چون او را هم استثناء کرده، «فلا أدری ما رابه فيه» اين «رابه» صحيح است. «ريب» یعنی ترديد. البته در نسخه‌های ديگر مثل معجم آقای خويي «رأيه» چاپ شده، نه «رابه»، در نسخه جامعه مدرسين اين به صورت «رابه» چاپ شده و همين هم درست است. 🔹 «فلا أدری ما رابه فيه فإنه کان علی ظاهر العدالة و الثقة». عده‌ای از اين عبارت فهميده‌اند که استثنای ابن وليد رجالی است و نه فهرستی. لذا می‌گویند که شما چطور معتقدید که اين استثنا فهرستی است، در‌ حالی که چنین مسأله‌ای با عبارت نجاشی نمی‌سازد؟! 🔸 دو نفر از بزرگانِ اصحاب مثل ابن نوح (رحمه الله) و مرحوم نجاشی، «محمد بن عيسی بن عبيد» را از استثناء ایشان، استثناء کرده‌اند. تعبير ابن نوح اين است که: «فإنه کان علی ظاهر العدالة و الثقة» لذا معلوم می‌شود که این بحث، یک بحث رجالی است، نه فهرستی. شنيدم بعضی ها اين طور استظهار کرده‌اند. اين‌ها هم باز ناشی از همان عدم تأمل است. @Nardebane_feghahat
✳️ (15) ✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله): 🔹 عبارت ابن الوليد متأسفانه به نظر ما درست فهميده نشده. عرض کرديم که اولاً اين استثناء به خلاف آن تصور عمومی، رجالی نيست، بلکه استثناء فهرستي است. 🔸 و کذلک عرض کرديم که اين استثناء به نحو قضيه حقيقيه نيست، بلکه به نحو قضيه خارجيه است. اينا نکاتی است تا حالا نمی دانم کسی نوشته يا چاپ کرده؟! ما نديديم که تا حالا کسی متعرض شده باشد. اين جهاتی است که درباره استثناء، فوق العاده مهم است. @Nardebane_feghahat