رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۴۱۵
رو از من برگردوند زیر لب زمزمه کرد
_پس میخوای مخالفت کنی
از حرفی که زد انقدر عصبانی شدم که دلم میخواد با پشت دست بزنم تو دهنش دختره داره خودش رو بدبخت میکنه حالیشم نیست. از شدت عصبانیت دستم رو مشت کردم و همه تلاشم رو میکنم که متوجه عصبانیت من نشه بهش گفتم
_سوسن جان تو در مورد آموزههای دینی اشتیاق نشون دادی و همه چی رو با کمال میل قبول کردی هیچی توی این خونه از نظر دینی به تو تحمیل نشد درسته؟
سرش رو به تایید حرف من تکون داد
_آره خودم قبول کردم دوست داشتم و دوستم دارم
_تو این چیزایی که من تلاش کردم به تو یاد بدم چیزی به اسم اینکه هر جا هوای نفست خواست گناه کنی خدا رو بذار کنار ،بود
تیز نگاهشو داد به من و کمی بهم نگاه کرد و لب باز کرد
_نه نبود مگه من کاری کردم
_ارتباطت با نامحرم رو کار بدی نمیبینی
شونه انداخت بالا
_نه چون قصدم ازدواج بود
مکثی کردم و نگاه عمیقی بهش انداختم
_آها پس به نظر تو هدف وسیله را توجیه میکنه؟
_نمیفهمم این حرفت یعنی چی
_یعنی اینکه ازدواج یک امر حلال و مقدسه و من میخوام به این امر الهی تن بدم و برای اینکه به خواسته ام برسم دست به هر کاری میزنم
گره ای تو ابروهاش انداخت
_آبجی مگه من چیکار کردم دو کلام با هم حرف زدیم
_سوسن انقدر سعی نکن کار زشت خودت رو خوب جلوه بدی دو کلام حرف؟!تو انقدر با این پسره رفتی و اومدی تا بهش
علاقه مند شدی من نمی دونم از چه راهی و با چه زبونی بهت حالی کنم کارت بد بوده
سوسن ساکت شد و حرفی نزد بعد از چند لحظه سکوت بهش گفتم
_دیگه هیچ قراری با این پسره نمیگذاری متوجه شدی
_الان این که گفتی یه دستوره؟
ازدواج که کردم، خودمو یادم رفت. هر چی امید دوست داشت، همون میکردم. لباس، غذا، دکور خونه، حتی مسافرت، فقط میگفتم: "تو بگو کجا، همونجا بهشته!"
ساناز، دخترخالهم، همیشه حرفامو با ذوق گوش میداد. ولی انگار فقط شنونده نبود…
هر بار میرفتیم خونشون، همون رنگایی که امید دوست داشت میپوشید، همون غذاهارو درست میکرد. یه روز که دقت کردم، دیدم امید نگاهش از ساناز جدا نمیشه…
همون لحظه یه چیزی فهمیدم که...
https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
⛔️کپی حرام
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۴۱۶
ساکت خیره شد تو چشمای من، فهمیدم اصلاً متوجه اشتباهش نشده قصد قول دادنم نداره با ناراحتی از اتاقش اومدم بیرون تا علی نگاهش من افتاد پرسید
_چی شد چرا انقدر گرفته ای
نفس عمیقی کشیدم کنارش نشستم سرچرخوندم سمتش
_عرفان میرفته جلوی مدرسه سوسن باهاش صحبت میکرده و یه چند باری هم باهاش قرار گذاشته جایی رفتن
علی روی مبل جابجا شد
_چی میگی سحر
ریز سرم رو تکون دادم
_درست شنیدی سوسن و عرفان بیرون همدیگه رو ملاقات میکردن
عصبی زیر لب غرید
_ای لعنت به تو عرفان
کشدار صداش زدم
_علی
_جانم
_به نظرت تربیت ما در مورد سوسن اشتباه بوده
بعد از چند لحظه سکوت جواب داد
_نه ما هرچی باید به سوسن یاد میدادیم یاد دادیم
_پس چرا اینطوری شد؟
_هوای نفس برای همه هست گاهی افراد متدینم اشتباه میکنند سوسن نوجوونه و یه دختر نوجوون خوب، اما همه ما پامون لبه ی پرتگاهه و هر آن ممکنه سقوط کنیم برای همینه که میگن مراقبه و محاسبه داشته باشید آدم باید مرتب رفتارهای خودش رو مرور کنه و واجباتش رو سر وقت انجام بده، قرآن بخونه و ذکر بگه تا در دام هوای نفس گرفتار نشه
_به نظرت الان در مورد سوسن و علاقهش به عرفان چیکار کنیم؟
_با سوسن بیشتر صحبت کن
سرم رو انداختم بالا و نفس بلندی کشیدم
_فایده نداره چون متاسفانه باورش شده که عرفان دوستش داره
_الان حرف حساب سوسن چیه؟ واقعا با این شرایط عرفان بازم میخواد این ازدواج سر بگیره ؟
فکر نمیکنم
من بیشتر ناراحت این هستم که چرا سوسن نمی فهمه ارتباطش با نامحرم اشتباه بوده
ازدواج که کردم، خودمو یادم رفت. هر چی امید دوست داشت، همون میکردم. لباس، غذا، دکور خونه، حتی مسافرت، فقط میگفتم: "تو بگو کجا، همونجا بهشته!"
ساناز، دخترخالهم، همیشه حرفامو با ذوق گوش میداد. ولی انگار فقط شنونده نبود…
هر بار میرفتیم خونشون، همون رنگایی که امید دوست داشت میپوشید، همون غذاهارو درست میکرد. یه روز که دقت کردم، دیدم امید نگاهش از ساناز جدا نمیشه…
همون لحظه یه چیزی فهمیدم که دنیا رو رو سرم خراب کرد...
https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۴۱۷
_این موضوع رو بالاخره متوجه میشه، مهم اینه که الان دیگه با عرفان قصد ازدواج نداشته باشه
_نمی دونم چی تو کلهش میگذره فعلا که فاز شکست خورده های عاشق رو داره
_سحرجان بهش فرصت بده، در مورد صحبت کردن و قرار گذاشتنشم سخت نگیر شاید واقعا فکر کرده که گناه نداره مثل خودت یادته وقتی که خودکشی میکردی تصورت این بود داری میری پیش خدا
یه لحظه سنگینی شرایط اون روزها در دلم نشست چه روزهای تلخ و نفس گیری رو من گذروندم .علی درست میگه من اصلا فکر نمیکردم که کارم بد و از گناهان کبیره باشه نفس بلندی کشیدم
_آره درست میگی من فکر میکردم که دارم میرم پیش خدا
_خب شایدم الانم سوسن نمیفهمه که کارش گناه داشته و دیگه حرف تو رو سخت قبول میکنه چون فکر میکنه تو از روی تعصب داری بهش میگی نباید با عرفان قرار میگذاشتی
_حالا باید چیکار کنیم؟
_تو نگران نباش بسپرش دست من تا هم عرفان رو بشونم سر جاش ، هم سوسن رو متوجه کار اشتباهش کنم
_باشه من دیگه در رابطه با این موضوع با سوسن حرفی نمیزنم
کمی خودش رو روی مبل جابه جا کرد
_آفرین تو دیگه این کار سوسن رو به روش نیار رفتارتم باهاش عادی کن و مهربونی گذشته رو باهاش داشته باش ببین چه واکنشی ازش میبینی
_گرچه خیلی برام سخته ولی همه تلاشم رو میکنم که به خودم مسلط بشم...
از هرکی میپرسیدم دخترم کجاست و چی شده میگفتن آروم باش هیچی نیست
جاریم آروم گفت ببین اول از همه بهت بگم که حال دخترت خوبه حتی ما باهاش حرف زدیم مثل اینکه میخواسته گوشت خورد کنه اتفاقی دستشو بریده و رگش پاره شده و خون زیادی از دست داده
به محض اینکه اینو گفت فهمیدم چه اتفاقی افتاده و میخوان اروم اروم بهم بگن گفتم مگه میشه؟ چرا چرت و پرت میگی؟ ادم موقع گوشت خورد کردن انگشتشو می بره نه اینکه رگشو بزنه ...
https://eitaa.com/joinchat/1960640682C4ba40e21a9
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام ⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
هدایت شده از تولید یار
برای افزایش فروش و احیای تولیدی های فعال و نیمه فعال لوازم خانگی استان تهران و البرز سرمایه گذاری مشارکتی میکنیم
جهت اطلاعات بیشتر و مشاوره لطفا توضیح مختصری در مورد کارخانه خود برای ما ارسال فرمایید 👇🏻👇🏻
@tolidyaradmin
@tolidyaradmin
👆🏻👆🏻
آدرس کانال "تولید یار" : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3027698769C869ff39970
https://eitaa.com/joinchat/3027698769C869ff39970
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
فرصتی فوقالعاده برای تولیدکنندگانی که دچار رکود شدند 👌
اگه دنبال تقویت تولید ملی و داخلی هستی 🇮🇷
الان وقتشه بیا تولیدتو چند برابر کن 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/3027698769C869ff39970
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه ای به تمام منتظران عالم♡
نیمه_شعبان
میلاد_امام_زمان
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🔴اومدم ثواب کنم کباب شدم
من سیمینم! قصه از اونجایی شروع شد که بعد فوت برادرشوهرم رفت آمدمونو با جاریم بیشتر کردیم که احساس تنهایی نکنه😔
ما دوتا مثل خواهر بودیم و واقعا همدیگرو دوس داشتیم. من همه تلاشمو میکردم که غصه نخوره و جای خالی شوهرشو حس نکنه. همسرم مثل یه پدر به بچههای برادرش خدمت میکرد. همگی راضی بودیم و خوشحال و جاریم روز به روز با شوهرم صمیمیتر میشد تااینکه همسرم یه شب رک و راست و بی مقدمه بهم گفت که میخواد...👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/349241626C26d8f20839
قلبم به درد میاد وقتی بهش فکر میکنم😭💔
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ_تصویری
👈 وقتی جهان، موکب میشود!
🖋 ما در زیارتش میخوانیم «السلام علیک یا ربیع الانام» به امام عصر میگوییم: سلام بر تو ای بهار انسانها! وقتی که نسیم ظهورت بوزد هر چه مرده در این پنج قاره است زنده میشود.
🔹در آن زمان همه صاحب آثار میشوند، کرۀ زمین مسجد برای پروردگار میشود، کرۀ زمین عدالت میشود. زمان او یکی از آثار وجود او این است؛ الان اربعین موکب میزنند و بعد هم جمع میکنند؛ زمان ظهور او کل کرۀ زمین میشود موکب، یعنی مردم به هم التماس میکنند آقا بهترین پارچه را دارم به خدا پول نمیخواهم، بیا بردار برو.
💐 ویژه ولادت حضرت مهدی(عج)
بحق_زینب_کبری_سلام_الله
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج