▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
راوی کرب و بلا دارد روایت می کند از جدایی سر و تن ها حکایت می کند شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند نام زیبایش برای بردن قلب حسین با رقیه با علی اصغر رقابت می کند تا رقیه می رسد محو سکینه می شود هرچه می گوید حسین،عباس اطاعت می کند آه "اَیْنَ عمِّیَ الْعباسِ" او هم نکته ای ست که خیال بچهها را آه راحت می کند درتمام راه هم بر ضرب و شتم بچهها شمر فرمان می دهد خولی اطاعت می کند #شاعر مهدی رحیمی زمستان من دختر حسین و ربابم سکینه ام اندر فراقش به فغان در مدینه ام دیدم گلان فاطمه یک یک فدا شدند سرها زپیکران شهیدان جدا شدند گفتم عمو تشنه ام، آبی رسان حرم رفت و دگرنیامد علمدارِ محترم دیدم سه شعبه تیرو گلوی برادرم در انتظار که سیراب کنندش، مادرم آه از وداع آخر بابا و دخترش گریان نشسته زار وغمین در برابرش فقط یه نفر میتونه حسین رو از بالای اسب پایین بیاره، اونم سکینه است، یه جوری پاهای اسب رو گرفته، هر چی ابی عبدالله ذوالجناح رو خواست حرکت بده، دید حرکت نمیکنه، خم شد حسین از بالایِ اسب، یهو دید نازدانه دورِ پاهایِ اسب رو بغل گرفته، بابا رو از اسب پایین آوُرد، صدا زد: بابا! " یَا اَبَتَاهُ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا " باباجان! مارو برگردون مدینه...* گفتم کجا می روی ای جان من مرو رحمی نما به دیده گریان من مرو آه از دمی که شیهه زد وآمد،آه آه اسبی به یال خونی وبی شاه، خیمه گاه گفتم که ذوالجناح سوارت چه کرده ای آن تشنه کام دار وندارت چه کرده ای بابای من تشنه بود،خورد آب یا که نه درآخرین دمش شده سیراب یا که نه
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
روضه حضرت سکینه سلام الله علیها
حجت الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم
* تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*
به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."
قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
4_5785250239665410439.mp3
2.23M
❣﷽❣
🥀 #استودیویی #همخوانی
✨ #آقای_رسولی
آقا منم اجازه خادم بشم
منم میخوام شبیه قاسم بشم
بذار بیام تو لشکرت
ان شاءالله لازم بشم
نوجوونی که الان تو خیمته
میدونی که امیدش به پرچمته
پرچمت که نشونی راه منه
پرچمت همین پیرهن سیاه منه
پرچمت ان شاءالله سرپناه منه
پرچمت
آقا به عشقت اومدم آقا
نمیکنی ردم آقا
نمیدونم کی عاشقت شدم
ابا عبدالله ابا عبدالله ...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
روضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1247.mp3
7.57M
🔻مناجات با #خدا
🔻روضه #حضرت_سکینه(س)
⏱ #ده_دقیقه | 09:05
👤استاد #انصاریان
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
بازم مجنونم و شیدا
هوای کوچه ی لیلا
دل و دینم همه برده
خیال زلف تو آقا
توی رویای شیرینم
دارم اون روزو مینبیم
که تو اومدی و من هم
کنارت یه لحظه میشینم
بازم توی کهکشونِ عشق تو
گم میشه دله من
بازم خماریه دیدنت میشه
امشب حاصل من
یاابن الحسن
تو پایان شب تاری
دلیله چشم بیماری
میمیرم گرکه سایت رو از
سرم تو برداری
غم عشقت به دل دارم
هوای وصل تو یارم
تمومه عقل و هوشم رو
ربوده از دل زارم
دنیا چشم انتظار تو
چشم عالم به نام تو
کی اون جمعه میرسه که
بینم رخ ماه تو
یاابن الحسن
همه ی شهر چراغونه
لبای همه خندونه
ولی کی فکر این هست که
دلت شاده و یا خونه
انگاری ما همین روزا
فقط یاد شما هستیم
انگاری یادمون رفته
چه عهدی با شما بستیم
آقا تو بیا تا بگیره
این قلبای مرده نفسی
آقا با وجود تو میشه
این دل رها از هر قفسی
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
امشب شب عشق و شب شور و صفا ست
امشب شب شادی کل شیعه ها ست
یا بن الحسن آقا دلم امشب فقط پیش شما ست
جشن ولایت تو توی آسمونه
زده محبت تو از دلم جوونه
یا مهدی به تو میبالم
یا مهدی چقدر خوشحالم
بهبه بهبه به این اقبالم
یا مهدی مدد یا مولا ...
مهدی کبوتر به روی بامتم
مهدی بیا خودم غلامتم
ای یوسف زهرا اسیرم من اسیر دامتم
بیا بیا که زهرا آقا چشم به راهته
تموم هستی من به خدا فداته
العجل کجایی آقا
العجل عزیز زهرا
العجل امید دلها
یا مهدی مدد یا مولا ...
آقا بیا بگیر تقاص شیعه رو
آقا تقاص لاله های پرپرو
پایان بده رنج و عذاب این دلای مضطرو
اگه بیایی آقا شیعه سرفرازه
هوای زندگیمون با تو میشه تازه
والله به تو مدیونم
تا آخر به پات میمونم
زیر لب دعا میخونم
یا مهدی مدد یا مولا .
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
شبه نمازه نماز بارون بخون
آهای جوون
یوسف زهرا که سحر دم اذون میاد
ابرای نور و رحمتش تو اسمون میاد
چتر گناهت و ببند داره بارون میاد
میاد یه روزی اونی که دلا رو بهاری کرده
میاد به همراش اونی که نشون داد که خیلی مرده
****
دوباره اسمون پر از ستاره ها میشه
رو به زمین دره بهشت دوباره وا میشه
تموم روزا یه روزی روز خدا میشه
میاد یه روزی که یه نفر از عشق خبر میاره
تو این شب تار دوباره یه خورشید سحر میاره
باید که امشب بخونی دعای عشق
ایشالله دستت برسه به پای عشق
پیچیده عطرش تو حال و هوای عشق
خدای عشق
****
یوسف زهرا که میاد دلا اروم میشه
هر چی به جز رحمت و عشق دیگه حروم میشه
قصه این شب سیاه دیگه تموم میشه
میاد یه روزی که دیگه غمامون خاطره میشه
یه روز میاد که دوباره زمین خوش منظره میشه
ای ارزوی دل عاشقا بیا
کبوتر خوش خبره خدا بیا
اسمون امشب میخونه بیا بیا
اقا بیا
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal