4_5935850158343327677.mp3
7.18M
◼️السلام علیک یا اباعبدالله الحسین◼️
🎙 #حاج_حسن_خلج
📅 ۷ شوال - جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
📜 #روضه_امام_حسین علیه السلام
🏷 ته گودال فقط پیکر تو مانده و من...
📌حسینیه جلوه
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من
سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند
پارههای بدن بیسر تو مانده و من
*روضه های مکشوف و سنگین هم باید در جای خودش خونده بشه... وگرنه کم کم فراموش میشه و بعد هم انکار میشه...*
ای جان من به نیزه اعدا چه میکنی؟
آغوش ماست جای تو،آنجا چه میکنی؟
میمیرم از برای تو ای همنشین دل
باری بپرس بی کس و بی ما چه میکنی؟
دیشب همه به فکر تو بودم ندا رسید
او پیش مادر است تو تنها چه میکنی؟
ای ماه من که دوش به زهرا رسیده ای
با من بگو که با غم زهرا چه میکنی؟
بوسه باید به روی گونه نشیند اما
چارهای نیست رگ حنجر تو مانده و من
تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد
زخم های بدن دختر تو مانده و من
باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت
همه ی دلخوشیام باور تو مانده و من۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشسته داره درد دل میکنه: اَانت اَخی؟
آیا تو برادر منی؟
یکوقت سکینه پرسید: عمه این بدنه کیه که داری براش گریه میکنی؟
بی بی بقلِش کرد و گفت: عزیز دلم ، حق داری باباتو نشناسی...
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
1. پای برهنه.mp3
10.2M
#روضه_امام_صادق
( علیه السلام ) گریز به
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_محمد_رضا_طاهری
پای برهنه و بی عبا
توو کوچه ها می برنم
توجهی نمی کنن
به حال پر پر زدنم
با هر نفس که می کِشم
داره می لرزه بدنم
افتادم روی خاک و
هستم من غرق ناله
پشت مِرکب هنوزم
این واسه من سواله
چه کرده تازیونه
با دختر سه ساله
ای وای از این غریبی ..
یه دختره یتیمُ
هی غریبونه نمیزنن
اگه بهونه بگیره
بی بهونه نمیزنن
مَرکب که راه نرفت بهش
تازیونه نمیزنن
سخته دختر ، توو غربت
بی بابا میشه تحقیر
سخته همراهی با
این دختره زمینگیر
سخته پهلو شکسته
باشی در بند زنجیر
ای وای از این غریبی ..
کُشته شدی ولی تنت ،
توو صحراها رها نبود
سرت به روی نیزهها
از پیکرت جدا نبود
گریز روضههای تو
به غیر کربلا نبود
مگر به کربلا کفن
به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب
عزیز مصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد
تنش برهنه می کنند
مگر که پاره پیرهن
به پیکرش روا نبود
هیچ کس دیگه توو دنیا
اینطور غارت نمیشه
ذبحی با خنجر کُند
اینطور راحت نمیشه
هیچ مظلومی با این وضع
هتک حرمت نمیشه
ای بی کفن حسین جان
صد پاره تن حسین جان
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
دوباره میرسد از ره
صدایِ پای مُحرم
سلامِ ما به حسین جان و
گریه های محرم
چه نفْس های شریفی
که می شوند در این ماه
شبیه کعبه ، سیه پوشِ
گریه های محرم
چه سینه ها که بسوزند
در مصائب ارباب
اگه از شب اول می بینی سینه ات میسوزه ، برا غمهای ابی عبدالله ، خدارو شکر کن ، بگو خدایا ممنونم ، غم ابی عبدالله را توو سینه ام گذاشتی ، هر کسی خدا دوستش داره ، غم امام حسین رو توو سینه اش میزاره ، بگو خدا ممنونم ...
چه سینه ها که بسوزند
در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند
در عزای محرم
به روی پیرهن مشکی ام
نوشته ام امسال
منم گدای حسین و
منم گدای مُحرم
( حسین جان ... ) تکرار
به روی پیرهن مشکی ام
نوشته ام امسال
منم گدای حسین و
منم گدای مُحرم
به یاد اون شهدایی که رو لباسشون می نوشتند : « یاحسین » ، به یاد اون شهدایی که سربندشون « یاحسین » بود ، سربندشون « یا ابالفضل » بود ، سربندشون « یازهرا » بود ...
تمام سال صدای
حسین حسین می آید
از آن دلی که شود
سخت مبتلای مُحرم
پیام فاطمه این است :
شیعیان حسینم
سلوک روضه بگیرید
پا به پای مُحرم ..
#شاعر_امیر_عظیمی
توو مجلس پسر ، مادر صاحب عزاست ، توو مجلس پسر ، مادر خوش آمد میگه ، توو مجلس پسر ، مادر میگه « بُنَیَّ » ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... مادر روضه میخونه ... هر کسی امشب صدای مادرش رو میشنوه ، خوشا به حالش ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... « وَ ما عَرَفوک » این جمله ی آخرش جگر رو میسوزونه ... « وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک »مادرآبت ندادند ، حسییین ... این ناله های شما واشک های شما تسلای دل داغدار مادره ...
#استقبال_از_محرم
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
۱۸ مردادماه ۱۴۰۰من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
2. دوباره میرسد.mp3
6.51M
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
۱۸ مردادماه ۱۴۰۰من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
1. رخصت بده.mp3
5.09M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
رخصت بده كه خیمه ی ماتم
به پا كنیم
پیراهن سیاه به تن
با شما كنیم
آید صدا زِ غیب
كه قد قامتِ العزا
رخصت بده
اقامه ی بزم عزا كنیم
هر کسی خودش از آقاش اجازه بگیره ، بگه آقا به منم اجازه بده گریه کنم ، به منم اجازه بده با شما بسوزم ، آقاجان ، آقاجان ...
در حد ما كه نیست
ولیكن خدا كند
بر گریه های روز و شبت
اقتدا كنیم
#مولای_من_آقای_من
دو كاسه اشك و
یك دل خونین ز داغ را
آورده ایم
نذر غم كربلا كنیم
#یاصاحب_الزمان عج
موعودِ هَل اَتی
چه شود یك مُحّرمی
تو روضه ای بخوانی و
ما جان فدا كنیم
کسی که روضه میخونه و می سوزه ، امام زمانه ، کسی که میگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب » امام زمانه ... کسی که میسوزه ومیگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریب » ... هیچ کسی رو نداریم به اعضای بدنش سلام بده ، امام معصوم ...فقط دو نفرند ، یکی آقا ابی عبدالله ، یکی هم مادرشون فاطمه زهرا : « اَلْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا » سلام به اون پهلویی که بینِ درو دیوار شکست ...
بر ما بخوان تو روضه ی
شَّیْبُ الْخَضیب را
تا گریه بر حسینِ
سر از تن جدا كنیم ..
#شاعر_سید_هاشم_وفایی
#استقبال_از_محرم
#هیئت_ثارالله_قم
7/5/1401
2. دوباره میرسد.mp3
6.51M
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
۱۸ مردادماه ۱۴۰۰
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
3. امام حسین ع.mp3
4.26M
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
توو مجلس پسر ، مادر صاحب عزاست ، توو مجلس پسر ، مادر خوش آمد میگه ، توو مجلس پسر ، مادر میگه « بُنَیَّ » ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... مادر روضه میخونه ... هر کسی امشب صدای مادرش رو میشنوه ، خوشا به حالش ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... « وَ ما عَرَفوک » این جمله ی آخرش جگر رو میسوزونه ... « وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک » مادرآبت ندادند ، حسییین ... این ناله های شما واشک های شما تسلای دل داغدار مادره ...
چون وقتی پیغمبر خدا (ص) ، خبر شهادت ابی عبدالله رو به بی بی داد ، بی بی شروع کرد به گریه کردن ، خوب که گریه هاشو کرد ، سرش رو بلند کرد گفت بابا یه سئوال ازتون دارم ، باباجان اون روزی که حسینم رو میکُشند ، شما هستین ؟ پیغمبر (ص) فرمود : نه دخترم ، نه من هستم ، نه باباش علی هست ، نه تو هستی ، نه برادش حسن هست ، صدای گریه ی بی بی بلند شد ، باباجان یه سئوال دیگه دارم ، بابا پس کی برا حسینم گریه میکنه ؟ ... صدات رو نشون بده به بی بی ، بگو من براش گریه میکنم ، بی بی من حسینت رو غریب می بینم ...
پیغمبر(ص) دلداریش داد ، فرمود آرام باش دخترم ، مادر حسین ، عزیز دل بابا ، ... مردان امت من دور هم جمع میشن ، برا حسین گریه میکنن ... زنهای امت من ، مثل مادران جوان مرده ، دور هم می نشینند ، به سینه می زنند میگن حسین ...
لب تشنه سر بریدند
سلطان کربلا را
در خاک و خون کِشیدند
عطشان نینوا را ...
#استقبال_از_محرممن بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
1. مناجات.mp3
6.48M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
تفسیر عشق ،
درس الفبای کربلاست
لب تشنه خضر در پیِ
صحرای کربلاست
باز این چه شورش است
که درخلق عالَم است
نیل فرات
تشنه موسای کربلاست
عیسی به عرش رفت
ولی روضه خواند و گفت
عریان به روی خاک
مسیحای کربلاست
باید علی شود
زکریای کربلا
وقتی که روی نی
سر یحیای کربلاست
مجنون کجاست
تا که ببیند چه چشم ها
دنبال ردّ محملِ
لیلای کربلاست
بعد از گذشتِ
این همه سال از شهادتش
خلقت هنوز
مات معمّای کربلاست
ای با خبر ز سِرّ معما ،
شما بگو
ای روضه خوانِ ناحیه ،
آقا ، شما بگو
آهی بکِش ،
به باد بده دودمان ما
شعری بخوان
که شعله بیفتد به جان ما
صَمصامِ انتقام
خدا صبرمان دهد
یک شب اگر شما بشوی
روضه خوانِ ما
تاریخ را ورق بزن ،
از کربلا بگو
برگرد چارده سده
پیش از زمان ما
این روضه های باز
که با السلام هاش
لُکنت گرفته است
سراپا زبان ما ...
شأن نزول کیست
که خون گریه می کنی؟
ای کاش کارد بگذرد
از استخوان ما
آقا ، نوشته اند که جدت
کفن نداشت
گیرم کفن نبود ،
چرا پیرهن نداشت !
از پایکوب اسب سواران
« شنیده ام ... »
بردند روی نیزه ،
سری را که تن نداشت
انگشتری که
با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت
عقیق یمن نداشت
چشمی به چشم قاتل و
چشمی به خیمه ها
همراه کاروان خود ،
ای کاش زن نداشت ...
#شاعر_علی_عباسی
#روضه_شب_دوم_محرم
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
مثل فردا وقتی خیمه هارو برپا کردند ، حضرت فرصتی پیدا کرد مشغول اصلاح شمشیرش شد ، همینکه شمشیر رو اصلاح میکرد ، زیرلب میگفت : « یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ ... کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیلِ » ( لهوف ص 33 ) ... یه مرتبه سیدا ، عمه جانِ تون ، زینب شنید ، نوشتنند پا برهنه از توو خیمه بیرون دوید ، هی توو صورتش میزد ، نوشتن گریبان پاره کرد ، داداش این حرفا چیه میزنی ؟ حسین جان سخنانت بوی مرگ میده ، داداش ... ای کاش مرده بودم این ساعت رو نمیدیدم ، مثل اینکه امروز مادرم زهرا از دنیا رفت ، بابام علی از دنیا رفت ، برادرم حسن از دنیا رفت ، با صدای گریه بی بی زینب ، همه زن و بچه گریه کردند ، ابی عبدالله آرومشون کرد ، خودِ ابی عبدالله با بچه ها گریه میکرد ، با زن ها گریه میکرد ...
می ترسم ای حسین
ز خواهرت جدا بشی
روانه سمتِ
قتلگاهِ کربلا بشی
شهید تیر و
نیزه های کوفیا بشی
دلواپسم حسین ،
خیلی برای تو
آتیش به قلبم میزنند
این دشمنای تو
میترسم آخرش
باشه نصیب من
داغ برادرایِ
مظلوم و غریب من
شاعر : ؟
یه دست رو قلب زینب گذاشت ، زینب که آرام میشد همه آرام میشدند ، قلب زینب رو آرام کرد ، خواهرم آرام باش ، خواهرم صبر کن ، صبر کن ... این دستی که رو قلب زینب گذاشت ، بی بی آرام شد ، همه جا صبر کرد ، حتی کنار بدن بی سر اومد صبر کرد ، دستش رو زیر بدن برد « اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُربانْ » ... درِ دروازه کوفه خطبه خواند ، توو مجلس عبیدالله با شهامت گفت : « مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا » ... همه جا ایستاد ، ایستاد ، ایستاد ... اما یه جا صبرش رو از کف داد ، بگم کجا ؟ وقتی وارد مجلس یزید شد ، تا نگاه کرد سر بریده ی برادر رو میان طشت طلا دید ، ... حسین حسین ... معمولا روضه خونها ، میخونند میگن وقتی چوب زد یزید ، بی بی گریبان پاره کرد ، اما نه ، مقتل اینطور ننوشته ، ... تا نگاه کرد دید سر بریده میان طشت طلاست ، دیدند دست برد گریبان پاره کرد ، .. حسییین ...
چه عجب طشتی برای
این سرت آورده اند
حسین جان چه عجب توو طشت طلا گذاشتنت ؟ تا حالا سرت بالای نیزه بود ، تا حالا سرت رو توو صندوقچه میگذاشتند ، حالا سرت رو توو طشت طلا گذاشتند ، حسین ...
ای سرِ منزل به منزل
ای سر یحیی نشان
ای تمامی غرورِ من
فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را
از این مجلس بران
آقا ببخش ... مگه این مرد شامی چه کرده ؟ حسین جان بلند شو ببین میگه سکینه رو به عنوان کنیز به من بده ...
این قدر قرآن مخوان
این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه
هرچه خواستی قرآن بخوان
#شاعر_علی_اکبر_لطیفیان
#روضه_شب_دوم_محرم
2. حضرت زینب س.mp3
7.46M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسین
علیه السلام
#روضه_شب_دوم_محرم
#مجلس_یزید
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
مثل فردا وقتی خیمه هارو برپا کردند ، حضرت فرصتی پیدا کرد مشغول اصلاح شمشیرش شد ، همینکه شمشیر رو اصلاح میکرد ، زیرلب میگفت : « یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ ... کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیلِ » ( لهوف ص 33 ) ... یه مرتبه سیدا ، عمه جانِ تون ، زینب شنید ، نوشتنند پا برهنه از توو خیمه بیرون دوید ، هی توو صورتش میزد ، نوشتن گریبان پاره کرد ، داداش این حرفا چیه میزنی ؟ حسین جان سخنانت بوی مرگ میده ، داداش ... ای کاش مرده بودم این ساعت رو نمیدیدم ، مثل اینکه امروز مادرم زهرا از دنیا رفت ، بابام علی از دنیا رفت ، برادرم حسن از دنیا رفت ، با صدای گریه بی بی زینب ، همه زن و بچه گریه کردند ، ابی عبدالله آرومشون کرد ، خودِ ابی عبدالله با بچه ها گریه میکرد ، با زن ها گریه میکرد ...
می ترسم ای حسین
ز خواهرت جدا بشی
روانه سمتِ
قتلگاهِ کربلا بشی
شهید تیر و
نیزه های کوفیا بشی
دلواپسم حسین ،
خیلی برای تو
آتیش به قلبم میزنند
این دشمنای تو
میترسم آخرش
باشه نصیب من
داغ برادرایِ
مظلوم و غریب من
شاعر : ؟
یه دست رو قلب زینب گذاشت ، زینب که آرام میشد همه آرام میشدند ، قلب زینب رو آرام کرد ، خواهرم آرام باش ، خواهرم صبر کن ، صبر کن ... این دستی که رو قلب زینب گذاشت ، بی بی آرام شد ، همه جا صبر کرد ، حتی کنار بدن بی سر اومد صبر کرد ، دستش رو زیر بدن برد « اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُربانْ » ... درِ دروازه کوفه خطبه خواند ، توو مجلس عبیدالله با شهامت گفت : « مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا » ... همه جا ایستاد ، ایستاد ، ایستاد ... اما یه جا صبرش رو از کف داد ، بگم کجا ؟ وقتی وارد مجلس یزید شد ، تا نگاه کرد سر بریده ی برادر رو میان طشت طلا دید ، ... حسین حسین ... معمولا روضه خونها ، میخونند میگن وقتی چوب زد یزید ، بی بی گریبان پاره کرد ، اما نه ، مقتل اینطور ننوشته ، ... تا نگاه کرد دید سر بریده میان طشت طلاست ، دیدند دست برد گریبان پاره کرد ، .. حسییین ...
چه عجب طشتی برای
این سرت آورده اند
حسین جان چه عجب توو طشت طلا گذاشتنت ؟ تا حالا سرت بالای نیزه بود ، تا حالا سرت رو توو صندوقچه میگذاشتند ، حالا سرت رو توو طشت طلا گذاشتند ، حسین ...
ای سرِ منزل به منزل
ای سر یحیی نشان
ای تمامی غرورِ من
فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را
از این مجلس بران
آقا ببخش ... مگه این مرد شامی چه کرده ؟ حسین جان بلند شو ببین میگه سکینه رو به عنوان کنیز به من بده ...
این قدر قرآن مخوان
این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه
هرچه خواستی قرآن بخوان
#شاعر_علی_اکبر_لطیفیان
#روضه_شب_دوم_محرم
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
2. بست بر روی سر.mp3
8.53M
#روضه_امام_حسین
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیهم السلام )
#استاد_حیدرزاده
بست روی سر
عمّامۀ پیغمبر را
رفت تا بلکه
پشیمان بکند لشگر را ...
#روضه_شب_هفتم_محرم
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
#روضه_امام_حسین
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیهم السلام )
#استاد_حیدرزاده
بست روی سر
عمّامۀ پیغمبر را
رفت تا بلکه
پشیمان بکند لشگر را
من به مهمانیتان
سوی شما آمدهام
یادتان نیست
نوشتید بیا ؟ آمدهام
ننوشتید بیا
کوه فراهم کردیم ؟
پشت تو لشکر انبوه
فراهم کردیم
ننوشتید زمینها همه
حاصلخیزند ؟
باغهامان همه
دور از نفس پاییزند
ننوشتید که ما در دلمان
غم داریم ؟
در فراوانی این فصل ،
تو را کم داریم
ننوشتید که هستیم تو را
چشم به راه ؟
نامه نامه
لکَ لبّیک اباعبدالله
حرفهاتان همه از ریشه و بُن
باطل بود
چشمههاتان همگی
از دِه بالا گِل بود
باز در آینه ،
کوفی صفتان رخ دادند
آیهها را همه با هلهله
پاسخ دادند
نیست از چهرۀ آیینه
کسی شرمنده
که شکمها همه از
مال حرام آکنده
بیگمان در صدف خالیشان
دُرّی نیست
بینِ این لشکر وامانده
دگر حرّی نیست
بی وفایی
به رگ و ریشه آن مردم بود
قیمت یوسف زهرا
دو سه مَن گندم بود؟
آی مردم ، پسر فاطمه
یاری میخواست
فقط از آن همه
یک پاسخ آری میخواست
چه بگویم به شما ؟
هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از
جملۀ هل مِن ناصر
در سکوتی که همه
مُلک عدم را برداشت
اومد میون میان ، فرمود : « هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی ؟ » ... این صدا تا به خیمه رسید ، صدای ناله ی زنها بلند شد ... حضرت به خیمه ها خیلی حساس بود ، تا صدای ناله ی زنها رو شنید برگشت ...
در سکوتی که همه
مُلک عدم را برداشت
ناگهان کودک شش ماهه
علَم را برداشت
همه دیدند که در دشت
هماوردی نیست
غیرآن کودک گهوارهنشین
مردی نیست
چون اباالفضل
به ابروی خودش
چین انداخت ...
خویش را از دلِ گهواره
به پائین انداخت
خویش را از دل گهواره
میاندازد ماه
تا نماند به زمین
حرف اباعبدالله
آیه آیه رجز گریه
تلاوت میکرد
با همان گریۀ خود
غسل شهادت میکرد
گاه در معرکه
آن کار دگر باید کرد
گریه بُرَّندهتر از تیغ
عمل خواهد کرد
عمقِ این مرثیه را
اشک و علَم میدانند
داستان را همه ی
اهل حرم میدانند
بعد عبّاس دگر
آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشمِ
رباب است ، رباب
مرغ در بینِ قفس
این در و آن در میزد
هی از این خیمه به آن خیمه
زنی سر میزد
آه ، بانو ! چه کسی
حال تو را میفهمد ؟
علی از فرط عطش سوخت
خدا میفهمد
میرسد نالۀ آن
مادرِ عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد :
پسرم لالایی
کمی آرام که صحرا
پُرِ گرگ است علی
و خدای من و تو نیز
بزرگ است علی
میروی زیر عبای پدرت
« آهسته ... »
کودک من !
به سلامت سفرت آهسته
پسرم ، می روی آرام و
پُر از واهمهام
بیشتر دلنگرانِ
پسر فاطمهام
پسرم ، شادی این قوم
فراهم نشود
تاری از موی حسین بن علی
کم نشود
تیر، حس کردی اگر
سوی پدر میآید
کار از دست تو ،
از حلقِ تو بر میآید
#مادر (3)
خطری بود اگر،
چاره خودت پیدا کن
قد بکش، حنجرهات را
سپرِ بابا کن ...
#شاعر :
#سیدحمیدرضابرقعی
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حسن_خلج
توو اردبیل ، وسط روضه گفتم : « یارالی حسین » ... یه نفر اومد پیشم ، گفت میدونی « یارالی » یعنی چی ؟ شما فارس هستید ... گفتم : آره ، یعنی ای مجروح ، ای زخمی ... گفت ، نه ، معناش این نیست ، « یارالی » یه معنای وسیع تری داره ...گفت : « یارالی » یعنی ای مجروحِ توهین شده ، یعنی ای زخمیِ بی احترامی شده ... بمیرم برات آقا ...
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حیدر_خمسه
« يارالی » یعنی :
همه جایِ بدنت زخمی بود
ذره ذره ی تنت
زخمی بود
حتي كُنجِ دهنت
زخمي بود
آخرش كار رو به شمر
مُحوَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم
تو رو با خنجرِ كُند
مُعطَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم ...
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حیدر_خمسه
« يارالی » یعنی :
همه جایِ بدنت زخمی بود
ذره ذره ی تنت
زخمی بود
حتي كُنجِ دهنت
زخمي بود
( آی يارالی ... )
آخرش كار رو به شمر
مُحوَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم
تو رو با خنجرِ كُند
مُعطَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم ...
يارالی یعنی :
نيزه رو نيزه زدن ، نامردا
همه با هم اومدن ، نامردا
همه با لگد زدن ، نامردا
به تو پيشِ مادرت
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
به تو با ضربه ي پا
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
( نمي دونم از كجا روضه بخونم ؟ شبِ عاشوراست ... )
داغ یعنی ، جوانِ رعنایت
تشنه لب ، رویِ خاک
جان بدهد
نانجيبي ميانِ سينه ي او
نيزه اش را
تكان تكان بدهد
( حسيیین ... اگه راه داشت ، امشب و فردا ، یه صدقه برا امام زمان کنار بزارید ... ، به خدا قلبِ آقا در فشار است ، تو هم امشب نبايد ساكت باشي ، بايد بهم بريزي ... )
بدونِ آب
بُريدن حنجرِ او را
كِشانده اند به گودال
مادرِ او را
عصا زدن به او پيرمردها
بلكه در آورن
نَفَس هاي آخرِ او را
بزار روضه بخونم : هلال ميگه اومدم دَمِ گودال ، ديدم صدای خس خسِ نفس هاش مياد ، سپرم رو آب كردم ، اومدم گودال ، ديدم شمر داره بيرون مياد ، سر تا پاش خونيه ، كجا ميري هلال ؟ آب مي برم براش ، يه لبخندِ بدي زد ، گفت : دير اومدي ... ، الان سيرابش كردم ، گفتم : تو كه كارِ خودت رو كردي ، چرا دست و پات ميلرزه، گفت : هلال ! داشتم مي بريدم ، صدايِ ناله ي زني رو شنيدم ، داد ميزد : " بُنَیَّ ! قَتَلُوکَ ، ذَبَحُوكَ وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک" .... عرضم تمام ، شبِ آخرِ ، مُزدم رو بگيرم ...
هر كي هرچي شد
داره مي بَره
يكي داره پيرُهَنِ
پاره مي بَره
زينب ميگه واي
از دلِ رباب ، زيرِ عباش
حرمله گهواره مي بَره
مادرت بميره ،
نبينه انگشتر نداري
خودم رو رسوندم ،
كسي نگه مادر نداري
آه ! غريبِ مادرحسين
دير اومد زينب ،
تا به پيشِ تو
افتاده بود
توو پنجه هاي شمر،
ريشِ تو ...
كارِ دنيارو ،
مي بيني داداش
بايد ببوسم
رگ هايِ ريش ريشِ تو
گفتم كه بلند شو
از رو سينه اش
جواب نداد
خدا خدا كردم
رقيه از خيمه در نياد
اگه يه دونه از شما نگران باشيد كه زن و بچه هاتون حال و اوضاعشون خوب نيست ، درنگ نمي كني ، بدو ميري ميگي به زن و بچه ام برسم ... شمرِ نانجيب داشت كارش رو مي كرد ، اباعبدالله حواسش به خيمه ها بود ، زير چشمي خيمه ها رو نگاه مي كرد ، يهو داد زد : نيا...مگه نگفتم : نيا...با سپر ميزدن زينب را...
نگران کُشتنت ،
عزیزِ دلم ...
نگرانی که
حال ِ خوبی نیست
پیش چشمانِ
داغ دیده ی تان
موقعِ رقص و
پايِ كوبي نيست
همه ي مجلس ، دستات ، رو به آسمان ، صدات حرم برسه : حسين ...
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
.
|⇦•اي به برج عفاف بَدرِ تمام...
#روضه و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده شب اربعین ۱۴۰۰ به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
اي به برج عفاف بَدرِ تمام
اي علي پيش پات کرده قيام
زينب اي نقش عشق را نقاش
زينب اي رسم مِهر را رسّام
اي محبت کنيز دربارت
اي صفا پیش پات عبد و غلام
اي کتاب قيام را مُطلع
اي به عشق حسين حُسن ختام
همنوای حسن، به وقت قعود
هم قطار حسین وقت قیام
اي که طاها تو راست جدّ بزرگ
اي که حيدر تو راست باب گرام
اي که زهراست مهربان مامت
کس نشد چون تو اينچنين اکرام؟
اي به روي تمام نامردان
هم چو زهرا کشيده تيغِ کلام
* از همه بلاد سفیر اومده میخواد قدرت نمایی کنه یزید، میخواد خاندان آل الله رو یزید کوچیک کنه، اما بی بی زینب دسته بسته، جلوی همه صدا زد: " إنّي لأستصغرُ قَدْرَك " یزید! تو رو کوچیک میبینم، عددي نيستي، كي هستي؟...*
خطبه هايت طنين صوت علي است
يا ز مادر گرفته اي الهام؟
زينبي، حيدري، تو زهرائي
حزن، آنسان ترا محاصره کرد
اي که از قامت هلالي تو
راست گرديده قامت اسلام
*امام سجاد فرمود: عمه جان! به دوراهی رسیدیم، یه طرف میره سمت مدینه، یه طرف کربلا....
سر این دوراهی همه حداقل یه بار تو زندگیشون می مونن ،کربلا برم؟نرم؟ خوش به حال اونایی که دوراهی شون رو اول رفتن کربلا ،بعد رفتن مدینه ...*
داداش یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
وقت غنیمت صحبت از خلخال کردند
دیرآمدمکاری ازدستم برنیامد
سرنیزه شمر از دهانت در نیامد
دیرآمدم دیدم سرت دستکسی رفت
عمامه پیغمبرت دست کسی رفت
هم گوشوار دخترت دست کسی رفت
هم نازنین انگشترت دست کسی رفت
دیر آمدم اول تورا نشناختم من
خود را کنار پیکرت انداختممن
ــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب
#روضه_امام_حسین
#حاج_محمود_کریمی
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در پیام رسان ایتا
@zameneashk1
آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب
@m_h_tabemanesh
.
|⇦•اگر چه نوکری نکردم...
#روضه_شب_جمعه به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم
یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم
از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن
حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن
تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن
تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا....
*شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ"
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت...
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش...
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد....
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...*
خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من
نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت
جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت
*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین.....
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
من بکی او ابکی فله الجنة
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
ضامن اشک مقتل امام حسین ع
@zameneashk1
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
4. امام حسین ع.mp3
3.15M
#روضه_امام_حسین
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
نمیدانی که با دست بُریده ،
زِ روی اسب افتادن
چه سخت است ؟
12/9/1402
@Navaymagtal
نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal
5. کلیات.mp3
12.78M
فایل صوتی کامل
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها ) وگریز به
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
مگر ز اهل مدينه
چه ديدي اي مادر ؟
12/9/1402
@Navaymagtal
نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal
2. اینه نبود.mp3
962.8K
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#حاج_شیخ_حسین_انصاریان
وای شب جمعه است ... امشب امرِ واجب پروردگار است ، که اولِ غروب آفتاب بیایند کربلا ، همه بیایند حرم ، ابی عبدالله را زیارت کنند ، خیلی ازمردم هم ، امشب کربلا هستند اما ، همه انبیا ، همه اولیاء ، همه ائمه ، همه ارواح پاک ، همه اونهایی که توو دنیا هستند و امشب میایند حرم ... آینه کاری می بینند ، ضریح می بینند ، کاشی کاری می بینند ، گُنبد می بینند ، گُلدسته می بینند ... ولی زیارت همه اینها با #زیارت_خواهر فرق میکنه ، ... خواهر که اومد ، آینه کاری نبود ، بدن هم نبود ، انبوهی از نیزه شکسته ها بود ، شمشیر بود ، چوب و سنگ بود ، ...باید وارد گودال می شد ، اینهارو کنار میزد ، ... کنار زد ... اما چی دید ؟ وای وای وای ...
#روضه_شب_جمعه.
@Navaymagtal
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1699.mp3
4.55M
|⇦بیاید که بی ما...
#روضه_امام_حسین علیه السلام اجرا شده به نفس استاد شیخ حسین انصاریان
@Navaymagtal