eitaa logo
نوای مقتل
5.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
7هزار ویدیو
376 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ای دی تبادل @Khademolmahdi404
مشاهده در ایتا
دانلود
1. ای دلبر حسین.mp3
زمان: حجم: 3.23M
( سلام الله علیها ) ای دلبر حسین ، دلارآی اهل بیت ای ماهتابِ نیمه شب های اهل بیت چادر به سر چو می بری و راه می روی هستی شبیه حضرتِ زهرایِ اهل بیت .. ( میدونی چرا سیلیش زدند ؟ میدونی چرا تازیانه اش زدند ؟ میگن آخه خیلی شبیه فاطمه بود ... ) بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه های توست مداوای اهل بیت .. اغراق نیست این که بگویم ، تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت .. ( روضه من با این یک بیت شروع میشه : ) کاش آن زمان که سِرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی شکست .. اون موقعی که سرپوش را از روی طبق برداشت ، نگاه کرد دید ، یه سرِ بریده است ؟ بابا بابا بابا ... من فقط میخوام از باباهایی که دختر دارند ، یه سئوال کنم ، بگم کدوم دختری طاقت داره سرِ بریده باباشو ببینه ؟ آی ی ی ی ... اگر سر سالم باشه ، دختر ببینه دق میکنه ، وای وای ، یه نگاه کرد دید پیشانیش شکسته ، یه نگاه کرد دید محاسنش خاکستریه ، یه نگاه کرد دید لباش ترک خورده ...
2. درد کمر.mp3
زمان: حجم: 4.53M
( سلام الله علیها ) درد كمر تمام توان مرا گرفت این زخم سر قرار و امان مرا گرفت بابا سرم هنوز كمی تیر می كِشد دستی رسید و روح و روان مرا گرفت تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد ( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... ) تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد انگار از سرِ تو نشان مرا گرفت .. می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم ( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... ) می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم گیسم كشید و نطق زبان مرا گرفت .. ( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... ) دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ ( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا : دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ با یك كِشیده لفظِ لسان مرا گرفت ؟
4. ادامه روضه.mp3
زمان: حجم: 4.8M
( سلام الله علیها ) حالا که اومدی بابا من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
3. قسمت دوم.mp3
زمان: حجم: 8.91M
( سلام الله علیها ) هم « نا » ندارم هم بس که دنبالت دویدم « پا » ندارم . بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید. با هشتک کانال نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل ایتا @Navaymagtal
( سلام الله علیها ) خیلی ها حاجت دارند ، خیلی ها مریض دارند ، خیلی ها گرفتارند ، بگم ؟ خیلی ها هنوز نرفتند ؟ خیلی ها رفتند و این عقده باز به دلشون مونده ... امشب بگیر ، دامن این دُردانه رو ، هر چه میخوای ازین خانم بگیر ... هم « نا » ندارم هم بس که دنبالت دویدم « پا » ندارم ... با این همه زخم دست کمی از مادرت زهرا ندارم تنها نشستم حتی به قول دختران بابا ندارم ؟ داری میایی باید که چادر سر کنم اما ندارم ؟ شرمنده بابا ، غیر ازخرابه ، من برایت جا ندارم ؟ یا عمه ، یا تو یا آرزوی مرگ دارم یا ندارم ؟ سر رو که تو بغل گذاشت ، اول بزارید عین مقتل رو بخونم ، مرحوم طُریحی ، این طور مینویسه : طبق سر رو که جلو این بچه گذاشتند : « فرفعته من الطّشت حاضنة له » سر رو بلند کرد ، یه اصطلاحی داره ، میگه سر رو به آغوش گرفت ، مثل مادری که بچه شو بغل میگیره ، چی میخای بگی ؟ چی ازین جمله میفهمی ؟؟ آخه هر وقت راه میرفت ، حسین یه نگاه به قدوبالاش میکرد ، صدا میزد زینب : ببین چقدر شبیه مادرم راه میره ... وقتی شیرین زبونی میکرد ، زینب نگاش میکرد ، حسین ، ببین چقدر شبیه مادرم حرف میزنه ... خیلی شبیه مادرش فاطمه ست اما مادرش فاطمه هم « اُم ابیها » بود ، مادرِ پدر بود ، رقیه هم میخواد برا بابا مادری کنه ، سرِ بابا رو مثل مادر ، توو آغوش گرفته ، با سر دردو دل میکنه ... اما دلت قُرص یک لحظه هم ترس از حرامی ها ندارم ؟ دیدی خمیدم اینقدر سیلی زد که جایی را ندیدم ؟ میخام روضه بخوانم ، سرِ بابا رو به آغوش گرفته ، میگن خرابه تاریک بوده ، شاید چشم چشمی رو نمیدید ، اما اگه مشعلی هم بود ، این دختر دیگه چشماش جایی رو نمیدید ، پس چی کار کرد ؟ شروع کرد سرِ بابارو با دستاش نوازش کردن ... ، حالا تصور کن ... دستا میرسه به موهای سوخته ی بابا ، چرا موهات سوخته بابا ؟ دستشو میزاره رو سرِخودش ، بابا ببین موهای منم سوخت ... دستاش میاد جلوتر ، میرسه به پیشونی بابا ، دید پیشونی هم شکسته ، دستشو گذاشت رو سرِ خودش ، بابا ببین سرِ منم با سنگ زدن بابا ... دست اومد پایین تر ، رسید به لب و دندانِ بابا ... بابا دیدم توو مجلسِ اون حرامی ، وقتی قرآن میخوندی ، با چوب میزد ...حسییین ... آروم آروم دست رسید به حنجرِ بریده ، چند جمله توو مقاتل آوردن ، این دختر به زبان آورد و دیگه طاقت نیاورد ، اول جمله ای که گفت ، دست به رگهای بریده ی بابا رسیده ، صدا زد : مَن ذا الذي قطع وريدك ؟ يا أبتاه ، مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ... بابا بابا ... یه وقت دیدن دیگه صدای سه ساله نمیاد ، زینب اومد ، دید دستاشو حلقه کرده دور سرِ بابا ، این قده گریه کرده ، از غُصه دق کرده ، دیگه نفس نمیکشه ، هر جا نشستی ، سه مرتبه صدا بزن یا حسییین ... ( منبع : المنتخب في جمع المراثي و الخطب ، طُريحي ، ص 136-137 ) بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید. با هشتک کانال نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل ایتا @Navaymagtal
2. روضه.mp3
زمان: حجم: 10M
( سلام الله علیها ) گریز روضه حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) من بکی او ابکی فله الجنة ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
حاج ابوالفضل بختیاری - روضه - @hajmansourarzi.mp3
زمان: حجم: 5.78M
|⇦•من از بس غصه... سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲به نفس حاج ابوالفضل بختیاری ●━━━━━━─────── بیٺ الغزل هر غـــزل ناب رقیـہ سٺ خورشید علے اصغر و مهتاب رقیـہ‌سٺ نزدیڪ ترین راه به الله حسیـن اسٺ نزدیڪ تریـن راه بہ اربـاب رقیـہ‌سٺ من بکی او ابکی فله الجنة ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
1. دست عدو.mp3
زمان: حجم: 4.55M
( سلام الله علیها ) اما یه سیلی هم کربلا زدند مردم ... سیلی کربلا با همه جا فرق میکرد ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ میخواهی بدونی سیلی با صورت رقیه چه کرد ؟ امروز که رفتی خونه اگه دختر ، سه چهارساله داری ، اگه خواهر سه چهارساله داری ، صداش بزن ، آهسته دستت رو روی صورتش بگذار ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ یک ضربه زد ، دو گونه ی سرخم ، سیاه شد از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام اونقدر بهم سیلی زدند دیگه نمیبینه چشام ؟ یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. بابایی بابایی .. بابایی پاشو ، بابا بزار برم به دخترای شامی بگم بیان ، ببینند بابای من هم از سفر اومده ، بابا بابا بابا ... نمیدونم چه حاجتی داری اما هر حاجتی داری الان وقتشه ، اما یه حاجت مشترک همه ی ماست ، نمیدونم آقامون امروز کجا عزاداره ؟ اربابمون امام زمان « عج » ، امروز کجا گریه میکنه ؟ آقا مدینه است ، نمیدونم ... کنار بقیع است ، نمیدونم ... اما هر کجا هستی آقا جان ، قدم روی چشم ما بگذار ... دل دختر به پدر خوش باشد مهربانی ز دو سر خوش باشد حسیییین جان ، حسیییین جان ، ... دوست داره امام صادق این نام رو صدا بزنی ... حسیییین جان ... من بکی او ابکی فله الجنة ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
( سلام الله علیها ) درد كمر تمام توان مرا گرفت این زخم سر قرار و امان مرا گرفت بابا سرم هنوز كمی تیر می كِشد دستی رسید و روح و روان مرا گرفت تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد ( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... ) تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد انگار از سرِ تو نشان مرا گرفت .. می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم ( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... ) می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم گیسم كشید و نطق زبان مرا گرفت .. ( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... ) دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ ( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا : دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ با یك كِشیده لفظِ لسان مرا گرفت ؟ من بکی او ابکی فله الجنة ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
📖 🔊 جلسه محـترم عـشاق العـباس ****** / برا خونش دو قدم پیاده نمیره + اما کوله رو انداخته - کجا؟ - ڪربــلا - پیـاده؟؟ - آره میرم کمک زینب شنیدم زینبو تو این مسیـر خیلی زدن میـــرم کــمــــک زیـنــــب امروز یکی از رفیقامون تعریف میکرد میگفت این نامردا خرجو زیاد کردن امسال خیلیا نمیتونن برن اما گفت حاجی امروز میخام برم وام بگیرم خودمو زیر بار وام و قسط و قرض بندازم اما کربلای اربعینو برم خیـــلیا امسال دلتنــگن مثل من ممکنه جا بمونن خیلیام میرن وقتی برمیگردن رفتنشون یجور دل میسوزونه برگشتنشونم یجور دل میسوزونه برمیگردن اینجوری باهاشون حرف میزنی از حرم برام بگو تل زینبیه چه خبر؟؟؟ گودال چه خبر بود !؟؟؟ کف العباس چه خبر بود؟؟ از حرم برام بگو زائری که رفته بودی پا پیاده کربلا از حرم برام بگو از نگااااه به پرچم حــسین تو شلوغیه دسته ها از حرم برام بگو - از حرم برام بگو اما ماها که جا بمونیم چطور باید بگیم؟؟؟ آقا از خودم برات بگم ۲ تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط از خودم برات بگم - از خودم برات بگم دلم کجا رفت !!! از سرت برام بگو از سری که انقده میده بوی تنور بابا بابا بابا بابا از سرت برام بگو ببین به ما زدن بجای سلام حرفای ناجور از سرت برام بگو ...... از خودم برات بگم ازپاهای تاول زده از پهلوی شکسته ام از موهام برات بگم میبینی که سوخته و سر شکسته ام از صدام برات بگم آخ انقده زدن منو که زبون بسته ام آی آی (((ایشالله اربعــــین میریــم))) 🎤 ڪربلایی علـی حـاجیان بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید. با هشتک کانال نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل ایتا @Navaymagtal
5. دلم چون آهو.mp3
زمان: حجم: 2.71M
( سلام الله علیها ) دلم چون آهو از وحشت رمیده به شامِ زلف من سر زد سپیده ... دلم تنگِ ، صدایِ توست « بابا » سخن گو با من از « حلق بُریده ... » ؟ خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت ؟ همه تقصیرِ چوب خیزران است ... اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ...
5. دلم چون آهو.mp3
زمان: حجم: 2.71M
( سلام الله علیها ) دلم چون آهو از وحشت رمیده به شامِ زلف من سر زد سپیده ... دلم تنگِ ، صدایِ توست « بابا » سخن گو با من از « حلق بُریده ... » ؟ خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت ؟ همه تقصیرِ چوب خیزران است ... اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ... @Navaymagtal