#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن
لافتی الا علی و
لا کریم ، الا حسن
#مربع_ترکیب_بند
#شاعر_محمد_حسین_رحیمیان
شب کربلا مثل روز است روشن
( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... )
شب کربلا مثل روز است روشن
بقیع تو اما ، شبی تار دارد
ضریح حسین است شش گوشه اما
ولی دورِ قبر تو دیوار دارد
#آقا_جان
تو در کوچه های مدینه غریبی
( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
مپرس از ماجرای کوچه
با کس هم نخواهم گفت
ولی آنقدر میگویم
آرزوی مرگ خود کرد
( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... )
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ...
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
چه می شد گر مرا مادر
از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم
توهم سیلی نمی خوردی ؟
امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ...
همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ...
#آقا_جانم
مرغ پریده دلم
خدا خدا خدا کند
گِرد مدینه گردد و
حسن حسن ، صدا کند
تیغ فلک هزار بار
اگر سرم جدا کند
به حقِ حق ، نمیشوم
ز کوی تو جدا حسن ...
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن
لافتی الا علی و
لا کریم ، الا حسن
#مربع_ترکیب_بند
#شاعر_محمد_حسین_رحیمیان
شب کربلا مثل روز است روشن
( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... )
شب کربلا مثل روز است روشن
بقیع تو اما ، شبی تار دارد
ضریح حسین است شش گوشه اما
ولی دورِ قبر تو دیوار دارد
#آقا_جان
تو در کوچه های مدینه غریبی
( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
مپرس از ماجرای کوچه
با کس هم نخواهم گفت
ولی آنقدر میگویم
آرزوی مرگ خود کرد
( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... )
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ...
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
چه می شد گر مرا مادر
از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم
توهم سیلی نمی خوردی ؟
امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ...
همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ...
#آقا_جانم
مرغ پریده دلم
خدا خدا خدا کند
گِرد مدینه گردد و
حسن حسن ، صدا کند
تیغ فلک هزار بار
اگر سرم جدا کند
به حقِ حق ، نمیشوم
ز کوی تو جدا حسن ...
2. طائر بهشتی.mp3
زمان:
حجم:
5.28M
#نوحه
#امام_صادق ( علیه السلام )
#حاج_مهدی_اکبری
آن طائر بهشتی
تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب
می سوخت عاشقانه
سوزش شرار سینه
ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوج افلاک
اشکش به رخ روانه
کی دیده زاهدی را
وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن
بیرون بَرَد ز خانه
( آه و واویلا ) تکرار
او با کُهولت سن
با قامت خمیده
این با قساوت قلب
در دست تازیانه
کاهیده بُد تن او
کز بهر کُشتن او
منصور ، لحظه لحظه
بگرفت از او بهانه
آن زاده ی پیمبر
ارثیّه اش ز حیدر
این بود کز سرایش
آتش کِشد زبانه
( آه و واویلا ) تکرار
هر چند خانه اش سوخت
از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش
سیلی در آستانه
آوُخ که کُشت منصور
او را به زَهر و انگور
دردا که گشت خاموش
آن گریه ی شبانه
هفتاد سالِ عمرش
هفتاد سال غم بود
هر لحظه دید بیداد
از فتنه ی زمانه
( آه و واویلا ) تکرار
آن عزّت رفیعش
آن غربت بقیعش
جز تلّ خاک نبوَد
از قبر او نشانه
فردا اگر چه در خاک
مدفون شد آن تنِ پاک
تا روزِ حشر باشد
این نور جاودانه ...
( آه و واویلا ) تکرار
#شاعر_استاد_سازگار✍
پیشنهاد: #سبک_دوباره_مرغ_روحم
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
3. صوتی طائر بهشتی.mp3
زمان:
حجم:
4.23M
#نوحه_امام_صادق
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
آن طائر بهشتی
( واویلا ، واویلا )
تنها در آشیانه
( واویلا ، واویلا )
چون شمع در دل شب
می سوخت عاشقانه
( واویلا ، واویلا )
سوزش شرار سینه
( واویلا ، واویلا )
ذکرش ترانه ی دل
( واویلا ، واویلا )
آهش به اوج افلاک
اشکش به رخ روانه
( واویلا ، واویلا )
کی دیده زاهدی را
( واویلا ، واویلا )
وقت عبادت شب
( واویلا ، واویلا )
با دست بسته دشمن
( واویلا ، واویلا )
بیرون بَرَد ز خانه
( واویلا ، واویلا )
او با کُهولت سن
( واویلا ، واویلا )
با قامت خمیده
( واویلا ، واویلا )
این با قساوت قلب
( واویلا ، واویلا )
در دست تازیانه
( واویلا ، واویلا )
آن زاده ی پیمبر
ارثیّه اش ز حیدر
( واویلا ، واویلا )
این بود کز سرایش
( واویلا ، واویلا )
آتش کِشد زبانه
( واویلا ، واویلا )
هر چند خانه اش سوخت
( واویلا ، واویلا )
از دود و شعله افروخت
( واویلا ، واویلا )
دیگر نخورد یارش
( واویلا ، واویلا )
سیلی در آستانه
( واویلا ، واویلا )
آن عزّت رفیعش
( واویلا ، واویلا )
آن غربت بقیعش
( واویلا ، واویلا )
جز تلّ خاک نبوَد
( واویلا ، واویلا )
از قبر او نشانه
( واویلا ، واویلا )
#شاعر_استاد_سازگار✍
#شهادت_امام_صادق
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
2. مدینه شهر.mp3
زمان:
حجم:
6.9M
#نوحه_امام_صادق
( علیه السلام )
#حاج_محمد_رضا_طاهری🎤
مدینه شهر پیمبر ،
خداحافظ خداحافظ
مزار خاکیِ مادر
خداحافظ خداحافظ
مدینه غربت من
بی حساب است
همیشه ناله ی من
بی جواب است
هنوزم که هنوزه مثل حیدر
به روی دست من
جای طناب است
تمام خانه ام
یکجا که میسوخت
به حال منزلِ
دنیا که میسوخت
به خود گفتم
چه حالی داشت حیدر ؟
در آتش ، چادر زهرا
که میسوخت ...
مدینه شهر پیمبر ،
خداحافظ خداحافظ
مزار خاکیِ مادر
خداحافظ خداحافظ
#شعر_دوم
حیاتی جاودانه بودم عمری
برای گریه بر جد غریبم
به دنبال بهانه بودم عمری
به دنیای زبون
خیری ندیدم
شکستند حُرمتِ
موی سپیدم
شبانه مثل زهرای سه ساله
پیاده پشتِ مَرکب میدویدم
#شعر_سوم
آن طائرِ بهشتی
دلها در آشیانه
چون شمع دردلِ شب
می سوخت عاشقانه
سوزش شرارِ سینه
ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوجِ افلاک
اشکش به رخ بهانه
کی دیده زاهدی را
وقت عبادت شب
با دست بسته ، دشمن
بیرون برَد ز خانه
او با کهولت سن
با قامت خمیده
این با قساوت قلب
در دسته تازیانه
آن زاده ی پیمبر
ارثیه اش ز حیدر
این بود کز سرایش
آتش کِشد زبانه
هر چند خانه اش سوخت
از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش
سیلی درآستانش ...
#شاعر_استاد_سازگار
.
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
2. شامیان.mp3
زمان:
حجم:
5.6M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
شامیان !
خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با ناله ی ذریه ی زهرا نزنید
سر مردان خدا را
به سر نیزه زدید ؟
مرد باشید ،
دگر سنگ به زن ها نزنید ...
به زنان سنگ اگر
بر سر بازار زنید
دختران را به کنار
سر بابا نزنید ...
علی و فاطمه
در بین شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه
ما را نزنید ...
کُشتن فاطمه
بین در و دیوار بس است !
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
رقص شادی !
جلوی محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده
به زمین پا نزنید ...
گر به دیدار سرِ
پاک حسین آمده اید
این قَدَر دست
به هنگام تماشا نزنید ...
بگذارید برای شهدا
گریه کنیم
خنده بر داغ دلِ
سوخته ی ما نزنید ...
#شاعر_استاد_سازگار
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در پیام رسان ایتا
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن
لافتی الا علی و
لا کریم ، الا حسن
#مربع_ترکیب_بند
#شاعر_محمد_حسین_رحیمیان
🌿🌿🌿🌿🌿
شب کربلا مثل روز است روشن
( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... )
شب کربلا مثل روز است روشن
بقیع تو اما ، شبی تار دارد
ضریح حسین است شش گوشه اما
ولی دورِ قبر تو دیوار دارد
#آقا_جان
تو در کوچه های مدینه غریبی
( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
مپرس از ماجرای کوچه
با کس هم نخواهم گفت
ولی آنقدر میگویم
آرزوی مرگ خود کرد
( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... )
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ...
چه می شد گر مرا مادر
از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم
توهم سیلی نمی خوردی ؟
امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ...
همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ...
#آقا_جانم
مرغ پریده دلم
خدا خدا خدا کند
گِرد مدینه گردد و
حسن حسن ، صدا کند
تیغ فلک هزار بار
اگر سرم جدا کند
به حقِ حق ، نمیشوم
ز کوی تو جدا حسن ...
بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید.
با هشتک #اربعین
کانال نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal
نوای مقتل
ایتا
@Navaymagtal
4. تمرین ابوعطا.mp3
زمان:
حجم:
2M
#استاد_حاج_اسماعیلی
تمرین درس دوم
#آموزش_روضه_خوانی
( سبک دوم )
#آواز_ابوعطا
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار
زیارت جامعه کبیره خوندی یا نه ؟ اونجا خطاب به اهل بیت ( علیهم السلام ) میگیم : « عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ و سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم » ، ... سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم یعنی احسان و جود و بخشش و کرَم
در ذات شما اهل بیت هست ... آقا جان : یه عرضی دارم ، آقا دلمون کربلا میخاد ! یه کربلا به ما ببخش ...
گدای سابقه دارم
مرا مران ، که بوَد
کرَم سجیه ی تو
التماس ، عادت من ...
#شاعر_استاد_سازگار✍
بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید.
با هشتک #اربعین
کانال نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal
نوای مقتل
ایتا
@Navaymagtal
1. ملک وجود.mp3
زمان:
حجم:
10.43M
#روضه_شهادت_پیامبر_اسلام
(صلی الله علیه و آله وسلم)
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
مُلک وجود
غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربتِ
زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و
عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر
داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه
کز این ماتم عظیم
گر آسمان
خراب شود بر سرت رواست
گشتند انبیا همه
چون فاطمه یتیم
زیرا عزای
قافله سالار انبیاست
خلقت چه لایق است
که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و
صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش
که با رحلت نبی
شهر مدینه
یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت
شدند جمع
یا لَلعَجَب ! وصی پیمبر،
علی، کجاست ؟
#شاعر_استاد_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅
بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید.
با هشتک #اربعین
کانال نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal
نوای مقتل
ایتا
@Navaymagtal
22.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_میلاد_حضرت_زینب
#سلام_الله_علیها
ای بحرِ کمال ، گوهر آوردی
ای کوثرِ وحی ، کوثر آوردی
ای نخلِ امید ، نوبر آوردی
ای ماه خجسته اَختر آوردی
خیزید که گلزار ولا را
ثمر آمد
در خانه ی خورشیدِ هدایت
قمر آمد
از دامن صدیقه
بتولِ دگر آمد
آیینه ی پیغمبر و
مام و پدر آمد ...
محبوبه ی حق ، روح عبادات
خوش آمد
ناموس خدا ، عمه ی سادات
خوش آمد
آیات خداست
نقش رخسارش
در چشم رسول
حُسنِ دادارش
شمشیر علی است تیغ گفتارش
زهرا شده محو چشم بیدارش
هم مرغ دلِ حسن گرفتارش
هم چشمِ حسین محوِ دیدارش
عالَم شده مجنون و خریدارش
چرخیده فلک به دور پرگارش
محبوبه ی حق ، روح عبادات
خوش آمد
ناموس خدا ، عمه ی سادات
خوش آمد ...
#شاعر_استاد_سازگار
ث
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
آرزوهای مرا
در پشت در آتش زدند
کاش می بستند جای دست
چشمان مرا ...
( هان ، ناله داری ، یه بیت دیگه بگم و عرض دعای من ... همه ی روضه ی بی بی و امیرالمومنین ، توو این یه بیتِ ... )
دستِ من بسته
ولی دستِ مُغیره باز بود
از همه بیشتر اون روز ، مُغیره مادر رو می زد ، اونقدر مادر رو زد ، که وقتی امام حسن می دیدش ، بدنش می لرزید ، گفتند آقا چرا بدنتون می لرزه ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میآد ...
الهی بشکند دستِ مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
اونچنان بی بی رو زد ، توو مقتل می دیدم ، مادر با صورت زمین خورد ، ... یازهرا یازهرا ... نمیدونم بروم جلوتر یا نه ؟ ... الهی هیچ کسی نبیه مادرش زمین میخوره ، حتی زمین خوردن مادرت را هم تحمل نداری ، فوری میدوی زیر بغلش رو میگیری ، میگی مادر چی شد ، چرا زمین خوردی ؟ تا برسه که کسی جلوی چشمت ، مادرت رو بزنه ...
آقا جان ... از اول اهلبیت با صورت زمین خوردن ، مثل اینکه یه رسمی شد ، ... مادر ، مدینه ، با صورت توو خونه زمین خورد ، امیرالمومنین توو محراب کوفه ، وقتی ابنِ ملجم ملعون ، شمشیر به فرقش زد ، با صورت زمین خورد ، لذا یه بیت زبان حال امیرالمومنین با اون ابن ملجم معلون هست :
بزن طوري بفهمم مثل زهرا
كه با صورت زمين خوردن
چه سخت است ؟
#شاعر_علی_صالحی
@Navaymagtal
نوای مقتل تلگرام
https://t.me/navayemaqtal