ترجمه فارسے
#مریم و #طه_312
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
www.karballa.ir4_468051916576786804.mp3
زمان:
حجم:
4.02M
❣️ #زیارٺ_عاشـورا ❣️
#هر_روز_یڪ_زیارت_عاشورا_بخوانیم
به نیت ظهور و سلامتی 😍
#مولا_صاحب_الزمان_عج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩حدیث کساء۩علی فانی.mp3
زمان:
حجم:
7.51M
💠💎📿 #حدیث #کساء
🎙 با نوای علی فانی
حسوحالمعنوی:⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
۩کانالادعیهومناجاتصوتی﷽۩زیارتجامعهکبیره۩علیفانی.mp3
زمان:
حجم:
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا
📖 #زیارت صوتی #جامعه_کبیره
بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است
🎙 با نوای علی فانی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
@Emamezamangharibotanha4_5832681002329185346.mp3
زمان:
حجم:
9.15M
#زیارت_ناحیه_مقدسه
🎤حاج سید مهدی میرداماد
#التماس_دعای_فرج😍
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
farahmandAUD-20210812-WA0021.mp3
زمان:
حجم:
1.22M
#دعــاے_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
☀️السلام علیڪ یا اباعـبدالله
صد شڪر ڪہ قسمټ شده هر صبح بگیریمـ
ما اِذنِ نفـس از پسـرِ شـاهِ نجــف را
حضرټ عشق حسیڹ علیه السلام ❤️
انت فے قـلبے ثاراللّـــه
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#سلام_امام_زمانم 😍✋
🌱خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست...
ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست...
🌱قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت...
که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست...
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#نماز_آمرزش_ویژه_یڪشنبہ
✍هرڪس این نماز را در روز
یکشنبه بخواند از آتش جهنم و
عذاب ایمن شود ۲ رڪعتست
رکعت اول 👈 حمد و ۳ ڪـوثر
رکعت دوم 👈 حمد و ۳ توحید
📚 جمال الاسبوع ۵۴
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤️ ✍#فصلسوم( #نامزدے) #قسمت35 هفت عروس ودامادقبل ماعقدشان خوانده شد، محضر زیبایی
✨﷽✨
#یادت_باشد❤️
✍#فصلسوم( #نامزدے)
#قسمت36
باعمه ومادرم روبوسی کردیم،
برای زیرلفظی یک النگوخریده بودندکه آن هم کوچک درآمد.
قرارشدببرندعوض کننددستبندبخرند.یک چمدان پراز وسیله هم آورده بودند:
قرآن،چادرنماز،اسپند،مسواک،به همراه یک ادکلن خیلی خوشبوکه همه راحمیدباسلیقه خودش انتخاب کرده بود.
وقتی داشتیم ازمحضر بیرون می آمدیم حمید به من گفت:"وقتی رفته بودم کربلا میخواستم برات چادرعروس بخرم.ولی گفتم شاید به سلیقه تونباشه،انشاءالله باهم که کربلا رفتیم باسلیقه خودت یه چادر عروس قشنگ میخریم."
مراسم که تمام شدسعیدآقا که آنهاهم نامزدبودندگفت:
شماتازه عقدکردین باماشین ما برین بیرون شام بخورید.
سعیدآقامامور نیروی انتظامی بودومعمولابرای ماموریت و دوره ی آموزشی سیستان وبلوچستان میرفت.
خیلی کم پیش می آمد که قزوین باشد،حتی روزی که صیغه کردیم وهمه فامیل مهمان بودند آقاسعید زاهدان بود.
حمیدگفت: نه داداش شما تازه از ماموریت اومدی باخانمت برو بیرون،ما پای پیاده رفتنمون بدنیست.
ازبقیه خداحافظی کردیم وبعدازخواندن نماز درمسجد به سمت بازار راه افتادیم.
بخاطر رانندگی شوماخری حمید ونحوه ی پارک کردن وافتادن در جوی آب،فرصت نکرده بودم دنبال جوراب بگردم.
باعجله یک جفت جوراب سفیدپوشیده بودم.
به حمیدگفتم:با این جوراب های سفیدمن خیلی معذبم.اولین مغازه ای که دیدیم بریم جوراب مشکی بخریم.
پای پیاده نبش چهار راه عدل به خرازی رسیدیم،
فروشنده گفت: جوراب نازک بدم بهتون یاضخیم؟
گفتم مهم نیست فقط رنگ مشکی که توی چشم نباشه.
حمید بلافاصله گفت: نه خانم ضخیم باشه بهتره.
خنده ام گرفته بود.این رفتارهایش خیلی تودل برو بود.اینکه احساس میکردم همه جاحواسش به من هست.
سبزه میدان که رسیدیم به رستوران رفتیم،حمید طبق معمول کوبیده سفارش داد.تاغذا حاضربشود پانزده هزارتومان شمرد،به دستم دادوگفت:این مهریه شما خانوم!
پول راگرفتم وگفتم اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
حمیدخندید وگفت:هزارتومن هم بیشتر گیرشما اومده!
پول رانشمرده دور سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجابودانداختم وگفتم:
نذر سلامتی آقای من!
#ادامه_دارد...
التماس دعای فرج🤲🏼🌹
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌺🍃🌺.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌺.🍃🌺.═╝