eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.4هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: حملات، مشت محکم و قدرت حزب‌الله بعد از شهادت سیدحسن نصرالله بیشتر از قبل شد. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
49.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تبیین دلیل حضور ایران در سوریه در زمان داعش توسط رهبر انقلاب اسلامی رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم در سخنان پیرامون تحولات اخیر منطقه در قضیه‌ی فتنه‌ی داعش.داعش یعنی بمب ناامنی.داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند،سوریه را ناامن کند،منطقه را ناامن کند، بعد به نقطه‌ی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید،جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند.هدف اصلی و نهایی این بود.این معنای داعش است ما حضور پیدا کردیم،نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند،قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکایی‌ها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند،تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند،در کربلا بکنند،در کاظمین بکنند،در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهل‌بیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود،اجازه نمیدهد این یک علت یک علت دیگر مسئله‌ی امنیت بود.مسئولین خیلی زود،به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند می‌آید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت.ناامنی فتنه‌ی داعش هم یک چیز معمولی نبود امیرالمؤمنین فرمود«ملتی که درخانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود،‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.»لذا نیروهای ما رفتند،سرداران برجسته‌ی ما رفتند،شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رهبر انقلاب: به توفیق الهی، مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد و آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد 🔹رهبر انقلاب اسلامی: البته این مهاجمینی که گفتم هرکدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضی‌ها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمین‌اند، آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ کدام به این هدف‌ها نخواهند رسید. مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد. 🔹جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد، به توفیق الهی، به حول قوه‌ی الهی، آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ روزگاری عاشقِ رویت شدم هم غلام و نوکرِ کویت شدم گرچه من مولا بدم ، آقا تویی در جهانِ عشق جانانم تویی گرچه از خوبانِ تو جا مانده ام بارها خود را غلامت خوانده ام آمدم صد بار بر تو رو زدم زیر اِیوانِ طلا زانو زدم هر دری را من زدم مولا امان جان زهرا مادرت ما را مران 🌺 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ای تجلی آبی ترین آسمان امید دلـــــها به یاد تو می تپد و روشــــنی نگاه منتظران به افق خورشید ظهـور توست بیا و گـرد گامهایت را توتیای چشــمانمان قرار ده عج 🌹 🌹 ✨اللَّهُمَّ‌اجْعَلْنٰا مِنْ‌أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ🤲 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌹آیت‌الله بهجت(ره): دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست، در روایت است که: در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند، «إِلا مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ؛ مگر کسانی که برای [ تعجیل] فرج دعا کنند». 📚در محضر بهجت، ج١، ص٣۶٣ عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مولای من! حالمان خوب نیست اما با آمدنت خوب می شویم... تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_5976284088569433031.mp3
6.58M
▪️▫️من همونم همیشه از خودم فراری که جز شما نداره یاری اگه منو به جا بیاری مهربونم... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هر شب تکرار می‌شود یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد ...: 🌼🍀🌼قرار هر شبمان یک ختم قرآن👇🏻 ( 3سوره توحید) به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان عج 🌼🍀 💚دائم سوره قل‌هو الله‌احد را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به 💔این کار عمر شما را با برکت می‌کند و 💔 مورد توجه خاص حضرت قرار می‌گیرید• رحمه الله علیه⚘ ❤️✨هروقت‌میری‌رختخوابٺ یه‌سلامۍ‌هم‌به‌امام‌زمانٺ‌بده ۵دقیقه‌باهاش‌‌حرف‌بزن چه‌میشودیه‌شبی‌به‌یاد‌کسی‌باشیم‌که هرشب‌به‌یادمان‌هست... 🌺سلامتی عج و تعجیل در ظهورش 🌺
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران آسمانی.ارواح مومنین.و شهدا، فقها،دانشمندان، آمرزش گناهان و شفاے مریضان سوره مبارکه @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه (https://erfan.ir) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
302-kahf-fa-ansarian.mp3
4.58M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
302-kahf-ta-1.mp3
4.72M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
302-kahf-ta-2.mp3
4.02M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
302-kahf-ta-3.mp3
4.6M
سوره مبارکه بخش سوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️ (ع) 😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوڪـــــربرای آنڪه دلش را جلا ڪند یا آنڪه فڪـر سینه ی پر مبتلا ڪند باید بلافاصله بعد بیدارباش صبح با یڪ سلام رو به سوی ڪربلا ڪند 💐صبحم بنــام تو ارباب💐 💚< >💚 😍✋ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
😍✋ ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم حس می‌کنم انگار که نزدیک ظهوریم ای نور که کعبه شده دل تنگ اذانت مردان جهادند همه منتظرانت... عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🤩 از‌خـد‌آ‌خواستہ‌ام هࢪ‌چـه که داࢪم بدهم🦋💙 جاے‌آن؛ چشم‌بگیࢪم‌ڪہ‌تـماشـات‌ڪنم😍♥️ ‌ 😍 اول صبحی انرژی بگیرید✌️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃 بانــو اگر حجابے والاتر از چــادر وجود داشت حضرت زهرا 💚(س) ڪہ سرور زنان عالم است آن را بہ سر میڪرد ☝️یقین بدار ڪہ چــادر 💖 پوشش سروران است @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
است و ياد درگذشتگان 😔 ✨بسم الله‌الرحمن‌الرحیم✨ با ذکر ی و 🌺به یاد پدران ومادران آسمانی وهمه درگذشتگان، زیارت اهل قبور و به یاد همه شهدا و اموات باشید.🌺ِ 🌹السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّد رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ اللهِ:🌹 🌹هر كس اين زيارتنامه را بخواند، خداوند ثواب پنجاه سال عبادت به او مي‌دهد و گناهان پنجاه سال را از او و پدر و مادرش بيامرزد.🌹 🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💙🍃 🍃🍁 .... ✍آیت‌الله بهجت رحمه‌الله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کرد و می‌فرمود: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌اے براے او می‌رسید» چهار رڪعت (دو نماز دورکعتی) 👈💎در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید ✨بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند ✨ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند. 🌺🍃پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند🌺🍃 🍃🌸 از براے مال و ثروت ۲ رڪعت نماز و بعد "سوره یس" بخواند و این عمل را تا ۳ روز انجام دهد اکمل خواهد بود✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۲۹ و ۱۳۰ اما مهرزاد کمی از ته دلش نارا
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۱۳۱ و ۱۳۲ چون تا حالا همچین لباس هایی را نپوشیده بود، برایش سخت بود تصور کردن خودش در آنها.آنقدر در بازار چرخیده بودند که حالی برایشان باقی نمانده بود. به پیشنهاد هدی به کافی شاپ رفتند و دو بستنی سفارش دادند‌.هدی گفت: _حورا میگم ک آقاتون نمیخواد برای لباس نظر بده ؟ _اوم نمیدونم.. فک نکنم! _خب الان که دیگه نمیشه بریم بگردیم. یه قراره دیگه میزاریم که مهدی هم باشه. موافقی؟! _آره موافقم. _خب پس بخور تا بریم. بستی هایشان را خوردند. هدی حساب کرد و از کافی شا‌پ بیرون امدند.تاکسی گرفتند و هرکدام به سمت خانه هایشان رفتند. حورا مثل همیشه درحال خواندن کتاب بود که تلفن همراهش زنگ زد.شماره را نگاه کرد، اما برایش آشنا نبود.انقدر درگیر شماره بود که صدای زنگ قطع شد.بعد از آن دوباره تلفن زنگ زد. این دفعه هدی بود.با شادی همیشگیش گفت: _چرا تلفن و جواب نمیدی خوشگله؟ _نشناختم آخه خطت و عوض کردی؟ _نه جانا پدرشوهر گرامیتون بودند. _عه از طرف من معذرت خواهی کن. _چشم . _خب چیکار داشتن حالا؟ _کار خاصی نبود. _هدی اذیت نکن بگو دیگه. _ خب باشه. بابا گفتن که میخوان با آقا رضا صحبت کنن که قبل از عقد برای خرید صیغه محرمیت بخونید که راحت باشید. _صیغه؟ _بله صیغه محرمیت! _لازمه مگه ؟ _حورا جان بزرگترن حتما یه چیزی میدونن. _درسته. خب به داییم زنگ زدین؟ _نه هنوز الان بابا میخواد زنگ بزنه گفت اول از تو اجازه بگیریم. _خب، من حرفی ندارم باشه. _خوبه خب کاری نداری ؟ _نه هدی جان سلام برسون، خدانگهدار‌. _چشم، به امید دیدار. حورا غذایی درست کرد و خورد. به سراغ کارهای دانشگاه اش رفت تا آن ها را انجام دهد. به ساعت نگاه کرد. دیر وقت بود وسایلش را جمع کرد و خوابید. صبح باصدای ساعت از خواب بیدار شد، یک لیوان چای نوشید و کمی خانه اش را مرتب کرد. به سراغ موبایلش رفت تا پیام هایش را چک کند. با خود گفت مگر جز هدی کسی دیگری هم هس که پیام بدهد؟ «چقدر خوبن آدمایی که حتی وقتی خودتم حواست به خودت نیست هواتو دارن» حدسش درست بود، هدی گفته بود که آقای حسینی با آقا رضا صحبت کرده و آقارضا هم قبول کرده بود. برای شام آن ها را دعوت کرده بودند و حورا چقدر از این مهمانی ها بیزار بود.حورا سری تکان داد و گفت: باز باید زخم زبون های زن دایی رو گوش کنم. آهی کشید و به حمام رفت. در خانه آقا رضا، زن و شوهر باز هم داشتند با هم بحث میکردند. مهرزاد هم نظاره‌گر این بحث بود و اخمی بر صورتش نشسته بود. دیگر طاقت نیاورد و گفت: _مادر من آخه مگه یه مهمونی چقد از وقت شما رو می گیره یا اگه بخواین غذا درست کنید چی ازتون کم میشه؟ مریم خانم گفت : _چشمم روشن کم مونده بود تو به من دستور بدی. _مادر جان من دستور ندادم ‌ولی..‌ _ولی نداره که من نه از این دختره خوشم میاد نه از اون خانواده خواستگارش. مهرزاد برای پایان دادن به بحث گفت: _بابا من از بیرون شام میگیرم تمومش کنین. _ خیلی خوشم میاد ازشون که پسرم میخواد بره براشون شامم بگیره. هی بشکنه دستی که نمک نداره. مهرزاد پوزخندی زد و به اتاقش رفت.از طرفی از ازدواج امیر مهدی و حورا خوشحال بود و از طرفی دیگر از رفتار مادرش ناراحت. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۳۱ و ۱۳۲ چون تا حالا همچین لباس هایی را
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۱۳۳ و ۱۳۴ مهرزاد کمی استراحت کرد. قراربود بعد از ظهر با آقای یگانه و چند تا از بچه ها که در شلمچه با هم آشنا شده بودند به مسجد محل بروند. به ساعت نگاه کرد دیگر وقتی نمانده بود لباس هایش را پوشید و در آینه نگاهی به خود انداخت.چقدر این تغییر را دوست داشت. تغییری که مسیر زندگی‌اش را عوض کرده بود و چه کسی می دانست که سرانجام مهرزاد چه خواهد شد؟! سکوتی خانه را فراگرفته بود به نظر می آمد که مریم خانم دیگر بحث را ادامه نداده و بیخیال ماجرا شده. از آن طرف، هدی با امیر رضا به بازار رفته بودند. لباسی بلند و سفیدی چشم هدی را گرفته بود. با خود گفت این لباس چقدر به حورا می آید. اما مانده بود که به امیر رضا بگوید یا نه. دیگر طاقت نیاورد و گفت: _امیر رضا؟ _جانم؟ _میگم که..‌. اون لباسه قشنگه؟! _کدوم خانمی؟ _همون لباس سفیده که پشت ویترینه . امیر رضا نگاهی انداخت و گفت : _آره خانومی بریم تو مغازه بپوش ببینیم خوبه یا نه. هدی گفت: _چیزه ... میگم که من برا خودم نمیخوام که برا دوستمه. _خب اشکال نداره، بریم بخریمش. برای دوستت اشکالی نداره _نه عزیزم چه مشکلی؟! ممنون. اما ته دل هدی می دانست که حورا ممکن است لباس را قبول نکند. یا شاید پولش را بدهد. اما در هر صورت لباس را خرید. فروشنده لباس را به دست هدی داد و امیر رضا پول آن را حساب کرد. از بازار که بیرون آمدند موبایل امیررضا زنگ زد.پدرش بود که از او خواست به مغازه برود تا امیر مهدی بتواند به کارهایش رسیدگی کند امیررضا هم قبول کرد و هدی را به خانه حورا برد و خودش هم به مغازه رفت‌. _سلام چطوری داداش؟ _سلام، خوبم. چرا دیر اومدی؟ _شرمنده رفته بودیم بازار دیر شد. _آها خب من برم دیگه کاری نداری؟! _کجا می خوای بری حالا؟ _میرم دنبال مامان که بریم کت شلوار بخریم. _آها. راستی مهرزاد نیومد کلیدو بگیره؟ _ آها میخواستم بهت بگم نه راستی نیومد خب الان مغازه خالیه زنگ بزن بهش ببین کجاست! _باشه تو برو دیرت شد. _یا علی خدافظ. _به سلامت داداش گلم. امیر رضا موبایلش را برداشت و شماره مهرزاد را گرفت. مهرزاد هیچ‌وقت بد قول نبود اما این دفعه نیامده بود کلید را بگیرد. دو بوق خورد که برداشت. _بله سلام. _سلام داداش چرا هن هن میکنی؟کجایی؟؟ _ تو بارونم... ماشین نیاوردم.. نزدیکم دارم میام... کلیدو بگیرم. _عه چرا ماشین نیاوردی خب؟ _ میام میگم.. فعلا یا علی. ده دقیقه بعد مهرزاد در مغازه بود. مثل موش آب کشیده خیس خیس شده بود. امیررضا سریع او را کنار بخاری نشاند و یک پتو آورد و دور مهرزاد پیچید. از سرما میلرزید اما لبش همیشه می خندید. _تو خونه ما جنگه داداش بخدا و ترکشاشم میخوره به ما. بابام ماشینمو گرفته داده به مونا منم بی ماشین شدم رفت. خیابونام شلوغ بود تاکسی گرفتم همش تو ترافیک بودم. بعد دیگه وسطای راه پیاده شدم گفتم دیر نشه دویدم تا اینجا. _وای مهرزاد از دست تو. خب خبر میدادی بهت میگفتم دیرتر بیا اشکال نداره. _ نه داداش من قولم قوله نمیخوام بدقول بشم پیش تو. هرچند فکر کنم شدم. _ نه عزیزم تو هنوزم همون آقا مهرزادخوش قولی واسه ما. راستی چه ریش بهت میاد. _ آره خیلی خودم خبر نداشتم فقط. هر دو زدند زیر خنده که امیر رضا با لحن قشنگی گفت: _چقدر خوب و خدایی تغییر کردی مهرزاد. این تغییر تو باعث شد که منم یه تکونی به خودم بدم از تو عقب نیفتم. مهرزاد لبخند زیبایی زد و گفت: _اختیار داری داداش. تو خودت خوبی، اصلا تکی. نیازی به بهتر شدن نداری. _ فدات این حرفا که دیگه چوب کاریه. گرم شدی؟؟ _ آره قربون دستت. من شب زودتر میام کلیدو میدم بعدش با بچه های مسجد قرار دارم باید برم اونجا. اشکالی که نداره؟ _ نه داداش بیا درخدمتم. مهرزاد رفت و شب ساعت۸ کلید را آورد به امیر رضا تحویل داد و راهی مسجد شد. همه آمده بودند و دور بخاری بزرگ مسجد حلقه زده بودند.مهرزاد نیز به جمعشان اضافه شد و با اقای یگانه احوال پرسی کرد. آقای یگانه آن شب با بچه ها درباره شهدای مدافع حرم حرف زد. عکسشان را نشان بچه ها داد و گفت: _ببینین بچه ها خیلیا دارن میرن بخاطر امنیت و آرامش ما. مثل قدیم.. مثل همون سالایی که جوونای ما با زن و بچه، مجرد، پیر، جوون همه رفتن جنگیدن تا ما آرامش داشته باشیم. الانم دارن واسه سوریه می‌جنگن. واسه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها جون فدایی میکنن. پس بدونین مقامشون خیلی بالاتر از ماست. خیلی‌ها آرزو دارند مدافع حرم باشن...خیلی ها دوست دارند شهید بشن...خیلی ها هم برای مدافع حرم ارزش قائلند!..غصه میخورند ،حتی اشک هم می ریزند...از حزب‌اللهی و مذهبی.‌.از حزب قلابی و غیر مذهبی...خوشا به‌حال کسانی که شرایط حضور در جبهه های جنگ سخت رو دارند... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »