#چوب_خدا_صدا_نداره_بخوره_دوا_نداره
توی محله ما یه خونواده زندگی میکردن که آقا همسرش فوت کرد یه دختر ۷ ساله داشت اینقدر زن باباش اذیتش کرد کتکش زد تا یه شب حسابی که کتکش زد بعد انداختش توی طویله با برق خاموش زندانیش کرد بابای بی غیرت بی وجدانشم هیچی نگفته بود که بره دخترش رو از طویله بیاره صبح که میرن از طویله بیارش میبینه دختر بیچاره از ترس مرده، مردم خیلی زن بابا و بابای دختر رو ملامت کردن، بیست یک سال از این قضیه گذشت این خونواده روز به روز خوشبخت تراز دیروز زندگی میکردن خدا چند فرزند به اینها داد یکی از یکی بهتر همه میگفتن پس تقاص خدا چی شد، یعنی اون دختر مظلوم آه نداشت
#ادامه_دارد
⛔️کپی حرام ❌
#چوب_خدا_صدا_نداره_بخوره_دوا_نداره
پسر بزرگش که خیلی هم آقا و فهمیده بود از خدمت سربازی اومد، یه کار خوب پیدا کرد پدر و مادرش کلی پز پسرشون رو میدادن از یه دختر هم خواستگاری کرده بودن و میخواستن براش مراسم عقد بگیرن ولی یک روز که رفت سر کار دیگه بر نگشت کلی دنبالش گشتن دیدن فاصله خونه و سرویس سر کارش یه بیابونی بود پسره سکته کرده مرده و چون تا شب مونده و افتاب بهش خورده بو گرفته و باد کرده این زن و شوهر کم مونده بود خودشون رو بکشن، بیشتر همسایه ها از جمله خودم دلم برای پسره میسوخت چون قربانی تقاص پدر و مادرش شده بود ولی برای گریه و زجه های پدر و مادر نه، چون داشتن تقاص اون دختر مظلوم و یتیم رو پس میدادن
#پایان.
⛔️کپی حرام ❌