eitaa logo
نـیـهـٰان
30.5هزار دنبال‌کننده
781 عکس
733 ویدیو
0 فایل
پارت‌گذاری منظم و روزانه✨🌚 تبلیغاتمون🌸🕊❤️‍🩹 https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1
مشاهده در ایتا
دانلود
● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -● ابروانم را در هم کشیدم و خواستم نسبت به بوی غذا اعتراض کنم اما با یادآوری اینکه هاتف یک بیچاره را اخراج کرده، دست از خوردن برداشتم و مظلوم به او خیره شدم. لبخند از روی لبانش پر کشید و با لحنی مسخره گفت: - اوه اوه‌! سیر شدی الان دوباره به حالت وحشی قبل برمی‌گردی. چیه داری با نگات منو می‌خوری؟ نمی‌فهمم کجای منِ بیچاره شبیه وحشی‌ها بود که او این چنین از وحشی شدنم می‌ترسید!درحالی که لبم را می‌گزیدم تا از خندیدنم جلوگیری شود گفتم: - چرا می‌خوای اون بیچاره رو اخراج کنی؟ بیخیال کامل روی تخت خوابید و دستانش را زیر سرش گذاشت با حالتی متفکر گفت: - چون بلد نیست غذا بپزه. به خاطر یه اشتباه نزدیک بود تو بمیری الان. من پوستم کند شد تا تو به دستم اومدی. اما من خوب می‌دانستم حالی که داشتم به خاطر غذا نبود! من بارها و بارها قرمه‌سبزی را با همان بو و مزه خورده بودم و هیچ بلایی هم بر سرم نیامده بود! حتی قرمه‌سبزی غذای مورد علاقه‌ی من بود. - ولی تقصیر اون نیست! من عاشق قرمه‌سبزی‌ام. نمی‌دونم چرا حالم بهم خورد، اون رو اخراج نکن. ●- - - - - - - - • ✨🌚• کپی؟راضی‌نیستم.