● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -●
#نیهان
#پــارت_622
نیشخندی زدم و با گرفتن حالت متفکری به خودم گفتم:
- به نکتهی خوبی اشاره کردی، نیست تا حالا خنگ و نفهم بودم، نمیدونستم چهخبره، از اینکه باعث شدی من چشمم به دنیا باز بشه، ممنونم.
هاتف خندهای کرد و با آرامش گفت:
- تیکه بنداز ببینم آروم میشی؟ نیتم از گفتن این حرفا این بود که نتیجه بگیریم ازش.
کاش میتوانستم او را خفه کنم یا گردنش را بجوم! چه نتيجهای میتوانستیم بگیریم جزء اینکه من یک دختر بدبختِ بیچارهی بخت برگشتهام؟
- نتیجه که روشنه، نیهان اولین و آخرین بخت برگشتهی جهانه.
هاتف روی تخت نیم خیز شد و به دستانش تکیه داد. با صبری که نمیفهمیدم از کجا آورده گفت:
- خیر. نتیجه میگیریم از امروز باید اینکه من رو نمیخوای و اجبار شدی و کی بودی رو فراموش کنی. نه به خاطر من، به خاطر خودت.
●- - - - - - - - • ✨🌚•
کپی؟راضینیستم.