eitaa logo
نـیـهـٰان
32.5هزار دنبال‌کننده
381 عکس
271 ویدیو
0 فایل
پارت‌گذاری منظم و روزانه✨🌚 تبلیغاتمون🌸🕊❤️‍🩹 https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1
مشاهده در ایتا
دانلود
● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -● لبخندی به لب آورد و در کمال آرامش و ریلکس بودن گفت: - چرا نباید باشم؟ از این همه آرامش او حرصم می‌گرفت! من داشتم از درون تیکه تیکه میشدم و او هربار لبخندی پر از آرامش تحویلم می‌داد. دلم می‌خواست حرص خوردن و عصبی شدن او را ببینم. اصلا بلد بود عصبانی شود؟ - می‌شه این‌قدر آروم نباشی؟ واقعا باعث حرص خوردنم می‌شه. خنده‌ای کرد و شانه‌هایش را بالا فرستاد. با سردرگمی گفت: - چرا آروم نباشم؟ اصلا چرا باعث حرصت می‌شه؟ به بحث و دعوا و عصبانیت عادت داری؟ به بحث و عصبانیت عادت نداشتم. من در خانه‌ی شهریار هم میزبان همین آرامش بودم اما نه از این جنس! آرامش هاتف مرا دیوانه می‌کرد. دیوانه می‌شدم وقتی می‌دیدم کسی که باعث حرص خوردن و عذاب من است، این چنین آرامش دارد! ●- - - - - - - - • ✨🌚• کپی؟راضی‌نیستم.