eitaa logo
نـیـهـٰان
32.5هزار دنبال‌کننده
381 عکس
271 ویدیو
0 فایل
پارت‌گذاری منظم و روزانه✨🌚 تبلیغاتمون🌸🕊❤️‍🩹 https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1
مشاهده در ایتا
دانلود
● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -● صدای خنده‌اش را می‌شنیدم و بدتر باعث می‌شد روانی شوم. خیلی دلم می‌خواست در افکار او بودم و می‌فهمیدم به چه چیزهایی فکر می‌کند! - من ساعت یک یا دو میام. دستم را آرام از روی چشمانم برداشتم و با دیدن هاتف دهانم باز ماند. معجزه کرد؟ تا چند دقیقه پیش با دیدنش حالت تهوع می‌گرفتم این استايل و تیپ را ناگهان از کجا آورد؟ با یک دست کت و شلوار و کراوات و کمی شانه چقدر تغییر کرده بود! - عاشقم شدی رفتا. ابروانم را درهم کشیدم و لب و دهانم را کج کردم. نمی‌شد کمی خندید سریع فاز می‌گرفت. - خدا اون روز رو نیاره. خنده‌ای کرد و به سمت درب اتاق حرکت کرد. قبل از اين‌که از اتاق خارج شود گفت: - شام رو حتما بخور، بعدشم بیا همین اتاق بخواب. و بعد از اتمام سخنانش از اتاق خارج شد و درب را پشت سرش بست. ●- - - - - - - - • ✨🌚• کپی؟راضی‌نیستم.