eitaa logo
نـیـهـٰان
24.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
805 ویدیو
1 فایل
پارت‌گذاری منظم و روزانه✨🌚 تبلیغاتمون🌸🕊❤️‍🩹 https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1
مشاهده در ایتا
دانلود
● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -● به خاطر خوابی طولانی که داشتم هیچ احساس خستگی نمی‌کردم برای همین از جا بلند شدم و با برداشتن بشقاب مقابلم گفتم: - نه، تو برو بخواب خودم این رو می‌‌شورم. سمیه سریع به طرفم دوید و درحالی که سمت دیگر بشقاب را در دست گرفته بود گفت: - نه خانم عمراً اگه اجازه بدم. نفسم را کلافه فوت کردم و گفتم: - هاتف این‌جا نیست که ببینه! تا ساعت دو هم نمیاد پس ول کن و برو بخواب. سمیه که پیدا بود این امر دقیقاً چیزی هست که در دلش آرزویش را دارد گفت: - آخه خانم نمی‌شه که، شما خانم این خونه‌ای! بشقاب را محکم از دستانش کشیدم و با حرص گفتم: - حالا که خانم این خونه هستم می‌گم برو بگیر بخواب و کمتر منو روانی کن! یدونه بشقاب بشورم نمی‌میرم نگران نباش! ●- - - - - - - - • ✨🌚• کپی؟راضی‌نیستم.