● - - - - - - - - •✨🌚•- - - - - - - -●
#نیهان
#پــارت_670
در این مدت به هرچیز که نرسیدم و هرچیزی که نشدم در عوض یک دروغگوی ماهر شده بودم.
دروغگویی که تنها دروغهایش مروبط میشه به گفتن حالش و خوب بودنش. من حتی در بین دروغگویان هم کوچک بودم.
- بریم صبحونه بخوریم؟
سرم را به نشانهی نه تکان دادم و آرام گفتم:
- من خوردم، یکم خستم میخوام برم بخوابم اگر اجازه بدین.
مارال با لبخندی پهن و دلنشین سریع گفت:
- این چه حرفیه تو خانم این خونهای هرکار بخوای میتونی بکنی.
با شنیدن اینکه میگفت " تو خانم این خونهای" احساس کردم هرچه زخم بر دل داشتم دوباره سر باز کرد و شروع کرد به خونریزی.
لبخندی تلخ به لب آوردم و قبل از اینکه سمت اتاقم بروم آرام زمزمه کردم.
- ولی شما که زخم زدن بلد نبودی.
●- - - - - - - - • ✨🌚•
کپی؟راضینیستم.