دین ننه 😂😂😂
#قسمت_اول
😊از بچگی ننه بهم یاد داده بود اصول دین پنج تاست
توحید عدل نبوت امامت معاد👌
هر وقت یک نفر خانه ما می آمد ننه می گفت به عمو یا خاله.....😒
اصول دین رو بگو☺️
من هم عینهو کسی که اومده عصر جدید یک قیافه ی سه در چهار می گرفتم و یک بادی به غبغب می انداختم انگار که هیشکی هیچی بلد نیست و همه ی معلومات دنیا پیش منه با سرعت صد کیلومتر در دقیقه با صدای بلند انگار که دارم برای هزار نفر سخنرانی می کنم داد می زدم اصول دین پنج تاست توحید عدل نبوت امامت معاد.😌📣
و طرف نیشش رو باز می کرد و می گفت آفرین احسنت بارک الله😁
و منو میگی؟ انگار بالاترین مدرک تحصیلی دنیا رو داشتم. ذوق می کردم اما معنای اصول دین رو نمی فهمیدم. 🤷♂
هر وقت می پرسیدم ننه اصول دین یعنی چه؟
میگفت یعنی ارکان و اساس و بنیان و شالوده دین. من که میدیدم کار خراب تر شد و پیچیده تر می پرسیدم اینایی که گفتی یعنی چی
ننه میگفت خوب معلومه یعنی همون اصول دین. 🤦♂
تا می خواستم بپرسم که اصول دین یعنی چی می گفت :بچه جان کار دارم چقدر حرف می زنی سرم رو بردی 😇
یه روز پرسیدم ننه توحید چیه
گفت :توحید یعنی توحید دیگه
گفتم حتما عدل هم همون عدله دیگه نبوت هم نبوته دیگه و.. الخ 😆
گفت :آفرین پسرم مثل آب که همون آب هست یا روز که همان روز است 😉
اون روز ها با خودم می گفتم :خدا خیرش بده ننه ام یکجا خیلی راحت کل فرهنگ لغت رو بهم یاد داده مثلا اگزیستانسیالیسم همون اگزیستانسیالیسمه😊
چیزای دیگه ای هم ننه ام بهم یاد داده بود و من هم سفت و سخت باور کرده بودم مثلا یه بار با ننه از دهمون رفته بودم شهر کرمان. 🙂
اومدیم از خیابون رد شیم بریم سمت دیگر خیابون که یهو عطسه کردم ننه همونجا وسط خیابون، در جا خشکش زد. ترسیدم گفتم :ننه طوری شده؟! چرا ایستادی؟!الان ماشینا می زنن داغونمون می کنن. ننه گفت : وای خدا مرگم بده مگه نمی دونی؟ 😳
گفتم :چیو 🧐
گفت :تقصیر خودمه که خیلی چیزا رو بهت یاد ندادم. پسرم هر وقت عطسه کردی باید صبر کنی🤔
😁😂🤣
#داستان_دین_ننه
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
😷 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
دین ننه😁😂😊
#قسمت_دوم
یکی دو دقیقه وسط خیابون ایستادیم و کلی بوق و سر وصدا.📢🔊
ولی ننه به هیچکدوم اعتنا نکرد و منم که دماغم می خارید سفت دماغم رو گرفتم که عطسه نکنم و الا بایستی تا شب وسط خیابون اطراق می کردیم 😜
بالاخره به خیر گذشت و از خیابون رد شدیم و رسیدیم سر چهارراه که چراغ قرمز🚦 بود یهو دوتا عطسه ی بزرگ کردم که یکی ترسید گفت: آقا پسر اینا دماغن یا شیپور؟! 🗿
گفتم :نه آقا اینا تابلوی ایست بازرسیه الان مادرم میگه صبر اومد اونم دوتا عطسه! مادرم دستم رو گرفت و موقع چراغ قرمز با سرعت از وسط ماشینا عینهو بدلکار از جان گذشته از چهارراه رد شدیم 🚥😇
گفتم: ننه جان! کار خطرناکی کردی چراغ قرمز بود. شلوغ بود. تازه دوتا عطسه کردم. مگه نمی بایست خیلی صبر می کردیم 😉🤓
مادرم گفت :وای ببخشید یادم رفت بگم اگه طاق عطسه کنی باید صبر کنی اگه جفت عطسه کنی باید عجله کنی 😁🏃♂
😌ننه ی من برای خودش توضیح المسائل 📙جدیدی داشت مثلا می گفت
اگه پوست سیر و پیاز با هم قاطی شوند و روی زمین بریزی 🥔🥓یا اگه کفش چپه بشه توی خونه دعوا می شه👟
اگه یهو قند از دستت توی چایی بیفته مهمان میاد ☕️
اگه شب آب سرد یا داغ روی زمین بریزی جن ها خیس می شن اذیت می شن سربه سرت می ذارن دیوونه میشی
🤕👻😲
بیچاره ننه خیال می کرد از اینی که هستم دیوونه تر میشم 🤭
یا اینکه تا مریض می شدم ننه نظرم رو می گرفت ببینه کی چشمم زده و برای اینکه چشم نخورم دود اسپند رو توی حلقم می کرد 😵 نمک به خوردم می داد و چند تا حرز روی بازو و سینه ام می بست🤤😌😊
😆😁
#داستان_دین_ننه
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
😷 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
دین ننه😁😂😊 #قسمت_دوم یکی دو دقیقه وسط خیابون ایستادیم و کلی بوق و سر وصدا.📢🔊 ولی ننه به هیچکدوم اعت
دین ننه😂😁
#قسمت_سوم
👦بچه تر هم که بودم تا بازیگوشی می کردم یا گریه و داد و بیداد می کردم می گفت لولو خرخره میاد می بردت 👻😰🤣
یا اگه غذا نمی خوردم می گفت غذا بخور که عینهو بابایی بزرگ و پهلوون بشی💪
انگار بابام که دیسک کمر داره قهرمان بوکس جهان بود 🥊
تا اینکه کم کم بزرگ شدم اما با آموخته های ننه ی دانشمندم خو گرفته بودم🤓
تا اینکه یک روز حاج آقایی اومده بود مدرسه برای سخنرانی 🤨
اول سخنرانی پرسید: بچه های گلم🌷کی می دونه اصول دین چندتاست⁉️ وقتش شده بود کمی از فضائل بی شمارم رو به نمایش بگذارم تمام قد ایستادم و دستم رو تا زیر سقف بالا بردم و داد زدم حاج آقا حاج آقا ما بگیم حاج آقا ما بگیم ✋✋✋
حاج آقا خندید و گفت : بفرما 😊
گفتم :اصول دین پنج تاست توحید عدل نبوت امامت معاد ☺️🤗
نمی دونید چه کیفی داشت به خصوص وقتی حاج آقا گفت :آفرین احسنت👏👏 برای سلامتیش صلوات بفرستید 😃🌷
بعدش گفت :آقا پسر گل بگو ببینم چرا اصول دین توحید و عدل و نبوت و امامت و معاده 🤔
گفتم معلومه حاج آقا. چون ننه ام گفته 😌
بچه ها زدن زیر خنده
🤣🤣🤣
حاج آقا گفت :توحید یعنی چی 🤔
گفتم :حاج آقا! توحید یعنی توحید دیگه 😉
حاج آقا برای اینکه بیشتر از این سوتی ندم سریع رشتهی کلام رو به دست گرفت و گفت: فرزندان عزیزم اینکه بچه ها از بزرگترها دین رو یاد بگیرن خیلی خوبه اما ممکنه بزرگترها در این مورد تخصص کافی رو نداشته باشن اما در اصول دین باید تحقیق کرد🧐📝📚🔍
اصول دین یعنی باورهای دینی ای که روی رفتار و گفتار و نیت و انگیزه و خواسته ها و همه چیز ما
اثر بسیار مهمی رو داره..
🙄😯😮👌
حاج آقا اصول دین رو خیلی ساده و با مثال برامون توضیح داد👌
بعد از آن تصمیم گرفتم در باره آنچه ننه ی مهربانم بهم گفته بود مطالعه و تحقیق کنم تا اونایی که حقیقت نداره کنار بذارم 😍😊🤓
#داستان_دین_ننه
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
😷 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri