😌 #خواندنی | روی شانههای نسیم🌈
🕯 ده روایت خواندنی از زندگانی امام دهم علیهالسلام🌱
1️⃣ صدایش میلرزید.😣
سخت ترسیده بود.😨
هراسان به چهرۀ امام نگاه کرد و گفت: 😰«خانه و زندگیام را به شما میسپارم».
✨ امام آرام نگاهش کرد: «یونس! چه خبر شده؟»
😥 یونس درمانده گفت: «وزیر خلیفه نگین گرانبهایی را به من داده بود برای حکّاکی. داشتم کار میکردم که ناغافل شکست و نصف شد. باید فرار کنم».😭
💍 امام علیبنمحمد گفت: «آرام باش. برگرد خانهات. ✨انشاءالله درست میشود».
☺️یونس میدانست علم آسمانها و زمین پیش امام است.
😔 دلش هنوز نگران بود، اما «چشم» گفت و برگشت به خانه.
🙄فردا وزیر او را خواست: «میان همسرانم دعوا شده! برو آننگینی را که به تو سپرده بودم، نصف کن و با آن، دو انگشتر بساز؛ مثل هم. مزدت هم دوبرابر!»🧐😌🙂
🔻 برای خواندن 9️⃣ روایت کوتاه دیگر به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16301
#روایت
#شهادت_امام_علی_النقی_علیه_السلام🌿✨
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri