17.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صائب_تبریزی
مبین در سر فرازی هیچ خردی را به چشم کم
که جا در دیده خود می دهد خورشید شبنم را
بود ده روز سالی موسم این دانه افشانی
ز غفلت مگذران بی #گریه #ایام_محرم را
هلال عنبرینی کز بناگوش تو طالع شد
سیه سازد به چشم مهر عالمتاب، عالم را
قضای روزه زان باشد گران بر خاطر مردم
که دشوارست تنها بر گرفتن بار عالم را
ندارد گریه من آبرویی پیش او #صائب
وگر نه گل به دامن می دهد جا #اشک شبنم را
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
@NoorSeraj
💠 آیت الله وحید خراسانی رؤياى صادقه ای را از فقيه بزرگوار، آية اللّه سيّد عبد الهادى شيرازى نقل کرده اند که خلاصه اش چنين است:
🔸هنگامى كه خبر درگذشت آية اللّه سيّد جعفر شيرازى به آية اللّه آقا سيّد عبد الهادى شيرازى رسيد، من كنار استاد بودم.
🔹ايشان سرِ خود را نزديك گوش من آورد و فرمود: قضيّه اى در باره آقا سيّد جعفر دارم كه تا زنده بود، نگفتم. اكنون كه فوت شده مى گويم:
🔴 شبى خواب ديدم كه در بيرونىِ منزل (همان جا كه محل تدريس بنده است) دو كرسى گذاشته اند. بعد حضرت سيّد الشهدا (علیه السلام) و حضرت عبّاس (علیه السلام) وارد شدند و روى اين دو كرسى نشستند.
🔸حضرت عبّاس(علیه السلام) دفتری را باز كرد و من، متن آن را مى ديدم. امام حسين عليه السلام به يكى از نام هايى كه در آن دفتر بود، اشاره كرد و فرمود:
🖊 «اين اسم را قلم بزن!» حضرت عبّاس (علیه السلام) آن نام را قلم زد.
🔹بعد، امام عليه السلام فرمود: «جاى آن، نام آقا سيّد جعفر را بنويس!»
حضرت عبّاس (علیه السلام) نام ايشان را نوشت و دفتر را بست و رفتند.
💠 مرحوم آية اللّه شيرازى سپس فرمود: من از عظمت آن رؤيا، تا صبح نخوابيدم!
فرداى آن روز، وقتى آقا سيّد جعفر آمد به ايشان گفتم: من ديشب، خوابى ديدم كه از عظمت آن، تا صبح نخوابيدم...
🔸ايشان گفت: زود داستان خوابت را بگو... من هم آن خواب را براى آقا سيّد جعفر، نقل كردم. ايشان با شنيدن آن منقلب شد و گفت:
🔹قضيّه، اين است كه من ديشب (شب اوّل محرّم) در حرم بودم. بعد به اين فكر افتادم كه...
🔴 من يك عمر براى امام حسين عليه السلام #گريه كرده ام؛ امّا كسى را نگريانده ام و اين اجر، نصيب من نشده است ⁉️
🔸اين موضوع، فكر مرا مشغول كرد. رفتم و جستجو كردم و كتاب جلاء العيون علامه مجلسى را پيدا كردم. به خانه آمدم و زن و بچّه ام را دور هم جمع كردم و گفتم: از امشب، من مى خوانم و شما گريه كنيد...
🔵 ايشان پس از نقل اين رؤيا اضافه كرد كه: رؤياى آية اللّه شيرزاى در همان شب، يعنى شبِ اوّل محرّم و برپايى نخستين جلسه سيّد جعفر بوده و من، هر وقت براى زيارت به حرم حضرت عبد العظيم علیه السلام مى آيم، قبر ايشان را هم زيارت مى كنم.
⭕️ اجتهاد و قدرت خطابه، با توسل به مولانا اباعبدالله علیه السلام...
💠 مرحوم ميرزا حسين نوری می فرمايند: عالم بزرگوار شيخ جعفر شوشتری برای من نقل فرمودند:
🔸در اوايل تحصيل دينی و در ايام #تبليغ به وطن خود مراجعت کردم و به تبليغ دين مقدس اسلام مشغول شدم. در آن روزها به موعظه و مصائب ائمه عليهم السلام تسلط کافی نداشتم...
🔹و روی منبر در ماه رمضان از کتاب تفسير صافی و در ايام محرم از کتاب روضة الشهدای ملاحسين کاشفی استفاده ميکردم و از روی آنها برای مردم صحبت ميکردم...
🔸ولی نميتوانستم سوزی در دل مردم بيندازم و آنها را به #گريه درآورم تا اين که مدتی گذشت و ماه #محرم نزديک شد...
- شبی با خود گفتم: تا کی بايد "ملا کتابی" باشم، در فکر چاره برآمدم که چه کنم تا از بردن کتاب روی منبر بی نياز شوم، در همان حال به خواب رفتم.
🌸 در عالم خواب، امام حسين عليه السلام و ياران آن حضرت را ديدم که وارد سرزمين #کربلا شدند و خيمه ها را بر پا کردند و دشمن هم در مقابلشان صف آرايی کرد...
- شيخ جعفر شوشتری فرمودند: وارد خيمه امام حسين عليه السلام شدم و بر آن حضرت سلام کردم. حضرت امام حسين عليه السلام مرا نزديک خود نشاند و به حبيب بن مظاهر فرمود:
🥞 فلانی مهمان ما است، ما #آب نداريم تا از او پذيرايی کنيم، فقط مقداری آرد و روغن داريم، برخيز و با آن، غذايی آماده کن و نزد مهمانمان حاضر کن.
🔹حبيب بن مظاهر غذايی آماده کرد و پيش من گذاشت، چند لقمه از آن غذا خوردم و به خواب رفتم، يک لحظه احساس کردم به اين امور الهام شدم...
- تا اين که روز به روز اين قدرت در من زيادتر شد و در مقام وعظ و خطبه به بالاترين مقصد رسيدم.
🔸مرحوم شيخ جعفر شوشتری از يگانه #مجتهدان نام آور شيعه شد که منبرهای ايشان بسيار جذاب و شنيدنی و مورد توجه خاص و عام قرار گرفت و نفس مسيحايی و بيان گرم ايشان افراد زيادی را از خواب غفلت بيدار کرد.
▪️خون بجوشید از زمین وآسمان
غرق ماتم شد جهان بیکران▪️
😭 همه به یاد مصائب #سید_الشهدا علیهالسلام #گریه کردند.
🔺از آدم تا عیسی بر عزای حسین گریستند،
😭#خاتم_النبین صلیاللهعلیه واله بر مصیبت حسین گریه کرد،
😭 امیرالمومنین علیهالسلام گریه کرد، مادرش #فاطمه سلاماللهعلیها گریه کرد.. .
🪐 همه ی عوالم بر مصیبت #کربلا عزادار هستند
🌎 زمین و زمان بر #حسین_بن_علی گریه کرده...
⁉️ میخواهید بدانید چه خبر است؟
💎 بیان امام رضا علیهالسلام این است "إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا ¹"
💠 روز #عاشورا و روز مصیبت #حسین کاری کرده که پلکهای چشم ما مجروح شده است.
♻️ این مطالب فهمیدنی نیست، قابل درک نیست ... .
📌امالی صدوق، ص۱۹۰؛ مناقب آل ابیطالب،ج۳، ص۲۳۸؛
📚مصباح الهدی ج ۲،آیت الله العظمی وحید خراسانی
🔳 13جمادی الثانی
◼️ شهادت حضرت امّ البنین علیه السّلام
✍ در این روز در سال 64 هجری’ #حضرت_ام_البنین سلام اللَّه علیها و #مادر_قمر_بنی_هاشم علیه السّلام چون در مقام افشاگری و ظلم و بی لیاقتی در حق امام حسین علیه السلام و سبب رسوایی بنی امیه برآمدند⇍به دست حُکام #بنی_امیه به #عسل زهرآگین #مسموم و به شهادت رسیدند.
◾ نام مبارک آن حضرت فاطمه، و کنیه شریفش امّ البنین است، و آن حضرت به همین کنیه معروفند.
◾پدر آن حضرت حزام بن خالد، و مادرشان لیلی دختر شهید بن ابی عامر است.
🔳امیرالمؤمنین علیه السّلام آن حضرت را به #همسری برگزید و خداوند #چهار_پسر به آن حضرت عنایت فرمود :
◾#حضرت_قمربنی_هاشم_عباس علیه السّلام، عبداللَّه، جعفر و عثمان علیهماالسّلام، که هر چهار پسر در کربلا شهید شدند.🚩
🥀بانوانی که از #کربلا به #مدینه مراجعت کردند.
● در خانه امّ البنین سلام اللَّه علیها عزاداری می کردند.
⇐ آن حضرت اگرچه در #کربلا نبود ولی از #ناله_و_گریه قرار نداشت و همه روزه به #بقیع می رفت و آنقدر جانسوز مرثیه می خواند که مروان با آن همه قساوت قلب #گریه می کرد.
🍂 هنگامی که زنها او را امّ البنین خطاب می کردند و تسلیت می دادند، می فرمود : دیگر مرا امّ البنین نخوانید ...»😭
📚ریاحین الشریعه ج3 ص 294
✍🏽عبدالعظیم بحرانی
📗{کتاب ام البنین}
✍🏽حاج شیخ علی فلسفی
📙{کتاب زنان نابغه}
https://t.me/noorserajmahdieh
https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9