eitaa logo
افق مبین||سید محمد هاشمی
1.2هزار دنبال‌کننده
661 عکس
199 ویدیو
15 فایل
تاملات، نوشته ها و جلسات سید محمد هاشمی، طلبه حوزه علمیه قم ارتباط با بنده: @SMHashemi128
مشاهده در ایتا
دانلود
افق مبین||سید محمد هاشمی
آنچه در این جلسه بیان شد عموما بر اساس بیانات بسیار متقن شهید مطهری در سه مقاله اول کتاب #مقالات_فلس
🔰 تقریری ویرانگر از رابطه علم و دین 🔸 استاد شهید مطهری در کتاب «مقالات فلسفی» ضمن توضیحی از نحوه نگاه اسلام و حکمت اسلامی به حیات انسان، به نکته بسیار مهمی در الهیات یهودی اشاره می کند. 🔸 به اعتقاد ایشان یکی از اشکالات اساسی الهیات یهود رفتن به سمت آفرینش برای اثبات وجود خداوند است. در این نگاه خدا را در جایی می توان یافت که دیگر هیچ توجیه تجربی و علمی ممکن نباشد و کاری از دست علم بر نمی آید. در این نگاه خدا را باید در مجهولات یافت نه در معلومات. به نظر ایشان برخی متلکمان اسلامی نیز از این نگاه متاثر شدند. 🔸 این نکته بر مساله حیات نیز تطبیق دارد. بر اساس همین نگاه زمانی که برخی علمای علوم تجربی شواهدی از تدریجی نوع انسانی یافتند (گرچه هنوز نتوانسته اند این فرضیه را ثابت کنند) و توضیحی برای پیچیدگی های وجودی انسان بیابند، همین امر دستاویزی برای انکار وجود خدا شد. جالب این که تا امروز یکی از ادله مهم ها در انکار وجود خداوند مساله تکامل انواع است. 🔸به نظر ایشان اساسا منطق از ابتدا این نبوده است و داستان خلقت انسان در قرآن نیز به صدد اثبات وجود خداوند نیست بلکه قرآن همین اتفاقات عادی روزمره مشهود انسان را که توضیح علمی نیز دارد شاهدی بر وجود قدرت لایتناهی می گیرد. 🔸این دقت استاد شهید حقیقتا کم نظیر و بسیار راهگشاست. این می تواند به کلی نسبت میان علم (تجربی) و دین را بازتعریف کند. 🔸جالب این که همین نگاه الهیاتی که میان مسیحیان نیز پر رونق بود، بعدها بزرگترین ضعف را در برابر پیشرفت های تجربی نشان داد. 🔸برای مثال با توضیح اساسی خود از رابطه مکانیکی در عالم، و تبیین علت حرکت و رابطه جرم و شتاب و نیرو، عملا در آن زمان توانست توضیح بسیار جدی و قابل قبولی برای تمامی حوادث مشهود عالم دست و پا کند. همین نگاه نیوتونی از عوامل بسیار مهم برای بیرون راندن خداوند از عرصه تمام هویت های جدید علمی بشر شد، زیرا خدای آن الهیات باید در مجهولات جستجو می شد ولی با توضیح مکانیک نیوتونی دیگر (حداقل به زعم دانشمندان آن زمان) مجهولی در عملیات عالم وجود نداشت که توضیح آن به خدا نیاز داشته باشد. لذا باز هم خدا در نهایت، محرک و ایجاد کننده اولین ماده در عالم محسوب می شد که دیگر کاری به آن ندارد. (نظریه خدای ساعت ساز) از عوامل مهم شکل گیری ایده های پیرامون عالم همین نگاه نیوتونی بود. 🔸 این رویکرد در دوران معاصر ما نیز دو نتیجه بسیار دردناک برای دین و الهیات داشت: 1- ادعای گسترده برخی فیلسوفان مانند و مبنی بر اینکه دین اساسا محصول جهل و ترس است، و هر جا علم بتواند ورود کند و پرده از دلیل حوادث بردارد دیگر خبری از خدا و الهیات و عوالم غیر مادی نمی ماند. ادعایی که متاسفانه در بسیاری از مجامع علمی مقبول افتاد ... 2- تلاش برخی علمای علوم تجربی برای توضیح پیدایش اولیه ماده و زدن آخرین میخ بر بی رمق الهیات در غرب. در این مسیر برخی فیزیکدانان مانند تلاش کردند بر اساس فیزیک کوانتوم و نظریه کرم چاله ها تئوری و توضیح جدیدی برای پیدایش اولیه عالم ارائه کنند که بر اساس آخرین مجهول نیز برای بشر معلوم شود و دیگر جایی برای خدایی که باید آن را در مجهولات جستجو کرد باقی نماند. (گرچه این نظریه نیز فراتر از فرضیه نیست و در جای خود آن را نقد کرده ایم) 🔸 رویکردی که استاد شهید در این اثر و سایر آثار خود برگزیده است به طور کلی صورت مساله دین و علم را عوض می کند و مجالی برای این انتقادات جدید بر دین باقی نمی گذارد. به نظر ایشان راه حل درست تقریر این مساله معلوم کردن قلمرو علم در حریم اندیشه فلسفی و بازگشت به اندیشه توحیدی قرآن است ... 🔸 حقیقتا مطهری هنوز تکرار نشده است ... @ofoqemobin
🔰 تقریری ویرانگر از رابطه علم و دین 🔸 استاد شهید مطهری در کتاب «مقالات فلسفی» ضمن توضیحی از نحوه نگاه اسلام و حکمت اسلامی به حیات انسان، به نکته بسیار مهمی در الهیات یهودی اشاره می کند. 🔸 به اعتقاد ایشان یکی از اشکالات اساسی الهیات یهود رفتن به سمت آفرینش برای اثبات وجود خداوند است. در این نگاه خدا را در جایی می توان یافت که دیگر هیچ توجیه تجربی و علمی ممکن نباشد و کاری از دست علم بر نمی آید. در این نگاه خدا را باید در مجهولات یافت نه در معلومات. به نظر ایشان برخی متلکمان اسلامی نیز از این نگاه متاثر شدند. 🔸 این نکته بر مساله حیات نیز تطبیق دارد. بر اساس همین نگاه زمانی که برخی علمای علوم تجربی شواهدی از تدریجی نوع انسانی یافتند (گرچه هنوز نتوانسته اند این فرضیه را ثابت کنند) و توضیحی برای پیچیدگی های وجودی انسان بیابند، همین امر دستاویزی برای انکار وجود خدا شد. جالب این که تا امروز یکی از ادله مهم ها در انکار وجود خداوند مساله تکامل انواع است. 🔸به نظر ایشان اساسا منطق از ابتدا این نبوده است و داستان خلقت انسان در قرآن نیز به صدد اثبات وجود خداوند نیست بلکه قرآن همین اتفاقات عادی روزمره مشهود انسان را که توضیح علمی نیز دارد شاهدی بر وجود قدرت لایتناهی می گیرد. 🔸این دقت استاد شهید حقیقتا کم نظیر و بسیار راهگشاست. این می تواند به کلی نسبت میان علم (تجربی) و دین را بازتعریف کند. 🔸جالب این که همین نگاه الهیاتی که میان مسیحیان نیز پر رونق بود، بعدها بزرگترین ضعف را در برابر پیشرفت های تجربی نشان داد. 🔸برای مثال با توضیح اساسی خود از رابطه مکانیکی در عالم، و تبیین علت حرکت و رابطه جرم و شتاب و نیرو، عملا در آن زمان توانست توضیح بسیار جدی و قابل قبولی برای تمامی حوادث مشهود عالم دست و پا کند. همین نگاه نیوتونی از عوامل بسیار مهم برای بیرون راندن خداوند از عرصه تمام هویت های جدید علمی بشر شد، زیرا خدای آن الهیات باید در مجهولات جستجو می شد ولی با توضیح مکانیک نیوتونی دیگر (حداقل به زعم دانشمندان آن زمان) مجهولی در عملیات عالم وجود نداشت که توضیح آن به خدا نیاز داشته باشد. لذا باز هم خدا در نهایت، محرک و ایجاد کننده اولین ماده در عالم محسوب می شد که دیگر کاری به آن ندارد. (نظریه خدای ساعت ساز) از عوامل مهم شکل گیری ایده های پیرامون عالم همین نگاه نیوتونی بود. 🔸 این رویکرد در دوران معاصر ما نیز دو نتیجه بسیار دردناک برای دین و الهیات داشت: 1- ادعای گسترده برخی فیلسوفان مانند و مبنی بر اینکه دین اساسا محصول جهل و ترس است، و هر جا علم بتواند ورود کند و پرده از دلیل حوادث بردارد دیگر خبری از خدا و الهیات و عوالم غیر مادی نمی ماند. ادعایی که متاسفانه در بسیاری از مجامع علمی مقبول افتاد ... 2- تلاش برخی علمای علوم تجربی برای توضیح پیدایش اولیه ماده و زدن آخرین میخ بر بی رمق الهیات در غرب. در این مسیر برخی فیزیکدانان مانند تلاش کردند بر اساس فیزیک کوانتوم و نظریه کرم چاله ها تئوری و توضیح جدیدی برای پیدایش اولیه عالم ارائه کنند که بر اساس آخرین مجهول نیز برای بشر معلوم شود و دیگر جایی برای خدایی که باید آن را در مجهولات جستجو کرد باقی نماند. (گرچه این نظریه نیز فراتر از فرضیه نیست و در جای خود آن را نقد کرده ایم) 🔸 رویکردی که استاد شهید در این اثر و سایر آثار خود برگزیده است به طور کلی صورت مساله دین و علم را عوض می کند و مجالی برای این انتقادات جدید بر دین باقی نمی گذارد. به نظر ایشان راه حل درست تقریر این مساله معلوم کردن قلمرو علم در حریم اندیشه فلسفی و بازگشت به اندیشه توحیدی قرآن است ... 🖊 سید محمد هاشمی @ofoqemobin