📎🌿 + اصرار داشت که بریم چای عراقی بخوریم... با لحن عراقیش به مصطفی می‌گفت: حاج‌آقا بفرما چای عِراقی... نشد دستشو رد کنیم. آخرش اومد کلی تشکر کرد که از چای عراقیشون خوردیم :) وسط جمعیت بود، وقتی دید عکس میگیریم اومد جلو و ژست گرفت! 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + سر صبحم یه عراقی تو موکبش داد میزد: بیوَرما صابون صابون... چشمام چهارتا شد... آخه صابون؟ صابون چکار کنیم؟ از کنارش که رد شدیم فهمیدیم منظورش صبحانه بوده!😂 تلاششون برای یادگیری زبان فارسی قابل تقدیره!😁 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + شام تو موکب پاکستانیا... 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + زاویه دید من... اینجا موکب ایران و عراقه عمود ۴۷۰. 『@Omme_abeaha』🍃

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + بفرمایید مایَ بـــــارِد...🧊 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + عمود ۶۱۲ یه کوچولو استراحت... تا این لحظه که هنوز تاولی رویت نشده و من از این بابت ناراحتم! من هرسال تا چند هفته بعد از اربعین با تاولای پاهام زندگی می‌کردم! 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + زاویه دید من...📸 اینجا داستان داره؛ نیت کردیم بیایم عمود ۷۵۳، موکب هیئت رزمندگان تهران... پرده رو زدم کنار، سه تا خانوم عرب ایستاده بودند! هرچی چشم چرخوندم، مسئول ایرانی ندیدم... نگو اشتباه اومده بودیم. از اونجایی که من با نشونه ها زندگی می‌کنم، گفتم حتما حکمتی داشته که بیایم اینجا و همینجا می‌مونیم. کل موکب پر بود از زائرای خسته... اصلا جا نبود. گفتیم اشکال نداره یه بالش بدید تو راه پله میخوابیم!!! همدیگه رو نگاه کردند، وسایل مارو برداشتند و بردند تو آشپزخونه... یکیشون گفت اینجا بخوابید کولر داره. اون یکی پتو و تشک و بالش آورد. برقارم خاموش کردند و هیس هیس کنان بچه هارو بیرون کردند که ما بخوابیم. بعد نیم ساعت چند تای دیگشون اومدند دیدند ما هنوز بیداریم و داریم با گوشی کار می‌کنیم، یکی یکی اومدند جلو با ما دست دادند و ابراز احساسات کردند. چقدر مهربونند🥲♥️ 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + با بدرقه گرم و صمیمی خانمای مسئول اون موکب راهی شدیم. اومدیم جلوتر، یه دختر بچه هم سن و سال #حانیه پرید جلومون و چسبید به پاهامون و با زبان عربی اصرار اصرار که؛ "تورو خدا بیاید خونمون استراحت کنید..." التماس می‌کرد و بغض عجیبی تو صداش بود. دلم نمی‌اومد همونجوری رهاش کنیم و دست رد به سینش بزنیم ولی چه کنیم که وقت تنگ بود... بوسیدیمش و با نوازش ازش جدا شدیم! چند عمود جلوتر یه آقای عرب، سینی بزرگی که ظرف های یکبار مصرف حاوی غذا داشت رو به دست گرفته بود و داد می‌زد؛ "سوپرایــــــــــزززز غذا" 😂 خندمون گرفته بود... گوشیشو برداشت و تو دیکشنری سرچ زد... ایندفعه با خنده داد می‌زد: "بفرمایید غذا" 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + بطری رو دادم به پسر بچه و بهش گفتم: "تا نصفش شربت بریز!" می‌خندید و همونطور که نصف رو رد می‌کرد، می‌گفت: "لا... لا!!!" بطری رو پر کرد... خیلی خوشمزه بود!:) 『@Omme_abeaha』🍃

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ دلشوره هارو میبینی؟! اسم مارم بنویس تو زائرای اربعینی❤️‍🩹🥺 •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی‌عباس‌به فرمانشه‌ شک‌نکن‌ پس کل عالم به فرمان ام البنینه🖤🙂 •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ حسرت میخورم... که پای علم... کم سینه زدم... کم گریه کردم💔🏴 •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

⸤ 🌙 ⸣ ↷ + ام حیدر و دوستش میزبانان ما تو عمود ۹۱۰ بودند. من که یه آدم اجتماعی، اونا از من اجتماعی تر...😁 مکالمات عراقیمون با سلام و احوال پرسی و تعارفات معمولی شروع شد... دیگه کم کم پیچیده شد و داشت به مسائل روز خاورمیانه کشیده میشد. و منم عراقیم ته کشیده بود.😂 کلی باهم عکس گرفتیم و حال کردیم. همونجا ناهار خوردیم. ایناییم که تو عکس می‌بینید، عصرونمونه! رفت از موکبای اطراف هرچی که بود برامون جور کرد و آورد. هرچی گفتیم بسه... دستتون درد نکنه، ول کن نبودند. بندگان خدا سنگ تموم گذاشتن. آخرشم شماره هم رو گرفتیم.♥️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @Shabahengam

📎🌿 + نماز مغرب و عشا، عمود ۹۵۰! #پاشیم‌یاعلے💚 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _ هیچکس‌اندازه‌رهبر‌دلش‌نمیخاد‌بره‌کربلا💔🥲 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _ بایدبہاینبلوغبرسیمکہنبایددیدهشویم؛ آنکسکہبایدببیند،مےبیند...! _شھید حاج قاسم سلیمانے 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _-ازتوگفتـن‌کــٰار‌هرکـس‌نیست‌اےزیبـٰا‌غزل مـن‌برـٰآےگفتـنت‌بـٰایدکه‌مـولآنـٰاشـوم:) ‌ #آقای‌من💚 #لبیک_یا_خامنه_ای✋🏻 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _ حواسمان‌باشــــــــــد...💔 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _ ما‌بَرایِ‌نِعمَتـ‌ــ دین.. زیٰر‌دِینِ‌خِیلیٰ‌ها‌هَستیمـ📻📽 『@Omme_abeaha』🍃

🌿📎 -اسم پسرتو چی میذاری؟ +علی. -پسر بعدیت؟+امیرعلی. - بعدیش؟+محمدعلی. - چهارمیش چی؟+علی اصغر. - ای بابا، بعدش؟+علی اکبر. - یه چیز بذار توش علی نباشه. +حیدر :)💚🖇️ 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 _ کربلا نرفتی؟؟؟ 『@Omme_abeaha』🍃

⸤ 🌙 ⸣ ↷ _ ابالفضل علمدار خامنه ای نگهدار... #اربعین ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @Shabahengam

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ چِهِل‌روزه‌کِه‌دارَم‌میمیرَم‌بَرات... #اربعین •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

‌▷ ●━━━━━──── ♪♥️ ㅤ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ + #هندزفری دم دسته؟؟؟ عِشْق‌یَعنی‌تَمومِ‌سال‌و‌هَمیشه‌بی‌قَرارم‌برای‌اربَعینِت.... #اربعین •••••••••• 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + آخریش بود :) 『@Omme_abeaha』🍃

📎🌿 + جلسه هیئت امنای هیئت ام ابیها💙🦋.... 『@Omme_abeaha』🍃