شدهامزاروپریشاننظریڪنمولا
کہفقطدیدنششگوشهبهدل
ڪمدارم..💔(:
#اللهمارزقناڪربلا🖐🏻
#محرم
@Oshagh_shohadam
سـمربِّالـمـهـدےعـج
رمــــان
"پایان یک عــــشـــــق💕"
#قسمتچهارم
رسیدم خونه؛
در رو که باز کردم بوی خورشت سبزی دماغم رو قلقلک داد..
رفتم لباسام رو عوض کردم و نماز خوندم
و نشستم پای سفره...
بعد از نهار نشستم پای درس،
یه ذره که خوندم فقط به یه نتیجه رسیدم
اینکه کاغذهای جزوه و کتاب درسی با محلول خوابآور درست میشه!
آخه تا میای یه ذره بخونی خوابت میگیره..
بیخیال بلند شدم و رفتم نشستم پای رِزقها..
نـــــــــــــه خوشمان آمد..
این آقای فرخی بد سلیقه هم نبوده...
خلاصه رزقها رو آماده کردم و تخت خوابیدم..
صبح با آلارام گوشیم بیدار شدم..
بهش میخورد روز خوبی باشه انشاءالله؛
آخه روز دختر بود😍
بابام رفته بود مغازه و مامانمم خواب بود..
کمر توجه شکست😂
امروزم رو تقدیم کردم به حضرتفاطمهزهرا(سلاماللهعلیها)💓
مانتو و شلوار مشکلی تنم کردم با روسری و ساق طوسی..
رزقها رو برداشتم،بزن بریم دانشگاه
کلا به تیپم اهمیت میدم..
چون رفیق شهیدهاَم که "شهیدهنجمهقاسمپور" هم گفتن ما مذهبیها باید ظاهری تمیز و به دور از جلب توجه داشته باشیم تا خانم های دیگر رو جذب حجاب کنیم..
همون اول دانشگاه با فاطمه و نارنج رفتیم دفتر بسیج و گلها رو برداشتیم که ببریم بدیم دخترها😍
وارد محوطه که شدیم چشمم خورد به آقای راد..
این پسره موهاش رو رنگ کرده و ابروهاش هم که اصلاح کرده..
گفتم برنامه دارم براشها..
یه گل برداشتم و رفتم سمتش،رفقاش هم بودن..
یه شاخه گل گرفتم سمتش؛
همهی چشمها به سمت ما برگشت...
چشماش رو ریز کرد و پرسید:
-به چه مناسبت؟!
_روز دختر رو بهتون تبریک میگم..
_آخه پسری که مو رنگ میکنه، اَبرو بر میداره
جا آبجی ماست..
_راستی ادرس آرایشگاهتونم بعدا بهم بفرستید لازمم میشه..
صدای خندهی رفقاش رفت بالا...
بعداَم خیلی آروم بهش گفتم:
_من جات بودم تا دوسال رشد نمیکردم..😏
دیگهـ منتظر نموندم ببینم چی میگه؛
چون میدونستم اگه بیشتر بمونم،الفاتحه..
سریع رفتم پیش دخترها
فاطمه:
-واااای هدیه...😂چه کاری بود آخه!!😂
نارنج:
-بدبخت!این تا نَکُشَتِت ول نمیکنه..
_کاری کردم که دیگه به حِجابمون توهین نکنه مرغ زرد..
فاطمه:
-عــــــه غیبت نکن...
نارنج:
-بچه ها بریم شهدا گمنام دانشگاه؟!
_بریم..
تو راه شهدا گمنام،
فاطمه و نارنج رفتن یه چیز بخرن بخوریم..
من تنها رفتم...
وارد شهدا گمنام که شدم..
صدای مداحی میومد..
نگاه که چرخوندم دیدم آقای فرخی با گوشیش مداحی گذاشته و سرش روی زانوهاشه..
تا ورود من رو احساس کرد سرش رو آورد بالا..
"وای خدا...
چشمهاش قرمز شده بود و اشکی
خودم رو زدم به اون راه و یه سلام کردم"
"چرا این بشر انقدر آروم بود؟!"
"چرا آنقدر بوی خدا میداد..!!"
(به راستی که چقدر خوبند انـسانهایی که بوی خدا میدهند)
تو همین فکرها بودم که نارنج و فاطمه اومدن
بعد زیارت خواستیم بریم بقیه گلها رو پخش کنیم
میخواستیم از شهدا گمنام بریم بیرون که صدام کرد:
آقای فرخی:
-خانم کیامرزی!
برگشتم...
سرش مثل همیشه داشت زمین رو میدید
_بله آقا
@Oshagh_shohadam
خواب دیدم لباس فرم خادمی تنمه_۲۰۲۱_۱۰_۰۴_۱۲_۴۷_۱۴_۶۹۴.mp3
5.67M
خوابدیدملباسفرمخادمۍتنمھ(((:
#زيـاږݓݩــاݦـہشهــڌا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است
……ڪہ آسمانیت مےڪند.……
🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها
مےڪنیم و دست بر سینہ،
بہ زیارت "شــهــــــداء" مےنشینیم...|♥️
🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻
#شادے_روح_شهـــــــدا_صلوات🌾
@Oshagh_shohadam
رمــــان
"پایان یک عــــشـــــق💕"
#قسمتسوم
وارد کلاس شدیم
به محض وارد شُدَنِمون صدایی اومد
+پنگوئنها وارد میشن
"ایخداا خود نامردشه
آقای راد
اونقدر که این تیکه میندازه به چادر ما
ژاپن به آمریکا ننداخته..
یکی نیست بهش بگه آقا ما پنگوئن
تو که موهاتو مثل ترامپ زرد کردی شدی مرغ چی؟!
من که یه روز حالِ این رو خوب میگیرم،
ولی الان درست نیست جواب بدم"
خلاصه با تمام ناز اومدنهای ساعت
بالاخره رسیدیم به ساعت ۱۱
با بچهها رفتیم دفتر بسیج
بعد از سلام و احوال پرسی نشستیم پشت میز
آقای قربانی:
+خب فردا روز دختره و همونطور که پیشنهاد دادین قراره گل بخریم و با رزق معنوی کنارش به دخترای دانشگاه بدیم..
+کیا مسولیت پخش گل رو برعهده میگیرن؟!
_من و فاطمه داوطلب میشیم..
+خب خانمها،کیامرزی،صفایی و جنتی
(یکی از دخترای بسیج)
+آقای فرخی شما رزقها رو درست کردین؟!
-بله فقط تو ماشینه...
+خانم کیامرزی میتونید برید ازشون بگیرین؟!
_بله،انشاءالله
+خب مهدیار(که ظاهرا همون آقایفرخی بود)
همراه با خانم کیامرزی برید و رزقها رو بدید به ایشون
با صدای بله و چشم آقای فرخی پاشدیم
و از اتاق رفتیم بیرون..
ایشون جلو میرفتن منم پشتِ سرشون..
"یه پسر قدبلند و چهارشونه با ته ریش و موهای خرمایی"
استغفرالله..
از کی تاحالا آنقدر هیز شدی هدیه..!!
تو همین فکرا بودم که
به یه ماشین پژوپارس رسیدیم..
صندوق عقبش رو باز کرد که صدایی
از جلوی ماشین اومد:
-مهدیار..!
بالاخره اومدی پسر!!
-دو ساعته من رو مثل چغندر اینجا کاشتی
-آخه گل پسر! نمیگی رفیقت اینجا تلف میشه!!
-اونوقت بیعلی میشی؟!
-من کاری ندارم ولی خدا به دادِ زنت برسه..
جمله آخرش رو که گفت از تو ماشین سرش رو به سمت عقب کرد و من و آقای فرخی رو دید..
با دیدن من حدس میزنم دوست داشت سرش رو بکوبه تو فرمون ماشین..
آقای فرخی با چشماش یه خط و نشون براش کشید و رزقها رو داد دستم..
بعد از تشکر از همونجا سوار ماشین شدم
و رفتم خونه..
یه برنامه خوووب برا آقای راد یا همون مرغِ زرد ریخته بودم که دیگه به چادر من توهین نکنه..
بیصبرانه منتظر فردا هستم..
هنوز هدیه شیطون رو ندیدید...
نویسنده: #هـدیـهخـدا
#بـسـمربِّالـمـهـدےعـج
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
رمــــان "پایان یک عــــشـــــق💕" #قسمتسوم وارد کلاس شدیم به محض وارد شُدَنِمون صدایی ا
سلام رفقا شرمنده یکم جا به جایی شد برا پارتا و پارت سه رو نداده بودیم..
•°~🌻✨
اۍآخریننگاردلآرایفاطمہ"س"..
آقاۍمن!
براۍرضاےخدا،بیا...♥️(:
#السلامعلیڪیابقیةاللھ🌱
#امام_زمان #حضرت_زهرا س
@Oshagh_shohadam
📮#تلنگر..🌱
دوستـِ بد
یا گناه رو برات خوشگل میڪنه
یا خودش گنـاهڪاره!🤭
دوستــِ خوب
تو رو به یاد خدا میـندازه و
وقـتی ڪنارشی از گنــاه
ڪردن شـــرم داری(:🙂🌱
#رفیقخوبمثلشهدا♥️
#رفیـقآسمـانی 🕊
@Oshagh_shohadam
آرامشعمیقوواقعیدرایناستکه
دربارهیگذشتهوآیندهات
بارهاباخداحرفبزنیومناجاتکنی
آنگاهاینخداستکهبهتوآرامشمیدهد
وتورانوازشمیکند....
#استادپناهیان
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یڪجایۍ!
لابہلا؎ِخندهها؎شیرینِتان..!
دلمماندهانگار(:🖐🏽
سختدلتنگم..
مرانہ!
امادلمرادریابید..♥
#شهید_بابک_نوری
#عزیزبرادرم
#مدافعحرم
@Oshagh_shohadam
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#اللهمالرزقناحرم
فکرشوبکن . .
روبہگنبدشنشستی؛
بہشنگاهمیکنی!
دستخودتنیست
یہوبغضمیکنی . .
میبارۍ!
هقهقمیکنی:)!
یهواینوسطمیخندی؛
حرفمیزنے
بازگریتمیگیره💔 . .
اشکاتمیشنیادگاریت
بہسنگفرشاۍکربلا . .
قشنگہنہ!؟
همچینصحنہاینصیبمون
[انشاءللھ]🖐🏽
#زيـاږݓݩــاݦـہشهــڌا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است
……ڪہ آسمانیت مےڪند.……
🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها
مےڪنیم و دست بر سینہ،
بہ زیارت "شــهــــــداء" مےنشینیم...|♥️
🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻
#شادے_روح_شهـــــــدا_صلوات🌾
@Oshagh_shohadam
•حاجاسماعیلدولابی:
وقتیازتہدلبہخدابگی
خدایامنغیرازتوکسیروندارم...
خداغیورهوخواستہاترواجابتمیکنہ!🌸
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↬¦📽🖇
منهمیشہبہنوجونامیگم ..
وقتےصبحازخواببیدارمیشم ..
اولینڪاریکہبڪنیم ..
#آقای_پویانفر
#امام_زمان
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنویسید امیدِ دلِ زهرا مهدیست...
چارهی کار همه مردم دنیا مهدیست...
#یافاطربحقفاطمهعجّللولیکالفرج
#امام_زمان
@Oshagh_shohadam
#شایدتݪنگر
اون وجودۍ ڪه میتونه فداۍِمهدۍِفاطمه بشه...
حیفنیست فداۍ یه نفس طمع ڪار بشہ ڪه هیچوقت
سیر نمیشه🚶♂؟!
#بانفستبجنگ...
@Oshagh_shohadam
نویسنده: #هـدیـهیخـدا
#بـسـمربِّالـمـهـدےعـج
رمــــان
"پایان یک عــــشـــــق💕"
#قسمتپنجم
آقایفرخی:
-میخواستم بگم فردا قراره بریم اُردو جهادی..
-فقط ویژه برادران بود..
-الان تماس گرفتند و گفتند که دوتا خانم هم باشن برای آشپزی؛خواستم بگم میتونید بیاید؟!
یه نگاه به نارنج و فاطمه کردم...
نارنج:
-من که شوهرم تازه اومده نمیتونم بیام..
فاطمه:
-هدیه اگه تو بیای من هم کار خاصی ندارم میام
_ببخشید چند روزه هست آقای فرخی؟!
آقایفرخی پاشد و لباساش رو تکوند و رو به من گفت:
-من الان باید برم،
اگه اجازه بدید شمارتون رو از دفتر بسیج بردارم بهتون اطلاع بدم
_باشه مشکلی نداره..
_پس منتظرم
با یه خدافظی رفت...
با نارنج و فاطمه رفتیم همه گلها رو بین دخترها پخش کردیم و خسته و کوفته رفتیم سمت دَربِ دانشگاه...
به نظرم ایدهی عالی بود پخش گل بین دخترهای غیرمذهبی..
چون دشمن از جمله مسیحعلینژاد تمام تلاشش اینه جامعه رو دو قطبی کنه و دخترای چادری و غیر چادری رو به جون هم بندازه...
ولی نباید اینجوری بشه،
ماها باید تو هر اعتقادی و لباسی بهم احترام بزاریم و باهم خوب باشیم..
تازه ما مذهبیا باید با رفاقت اونا رو جذب کنیم نه با دعوا دفع..
حاجقاسمسلیمانی:
«همان دختر کم حجاب هم دختر من است»
فاطمه و نارنج با شوهرهاشون رفتند
من هم سوار ماشین شدم که برم
ولی صدای آقای راد که فکر کنم اسمش وحید هست اومد:
-ببین پنگوئن!
-امروز رو یادت باشه..
با یادآوری خاطره امروز پوزخندی زدم
و راه افتادم سمت خونه..
از کفشهای دَمِ در فهمیدم
داییصادق اینام خونمون هستن...
رفتم تو و با یه ســـلام همه به سمتم برگشتن..
دخترداییم ترانه با اون لباس جِلفِش گفت:
-وااای دختر..!
این پارچه سیاه رو میندازی گَرمِت نمیشه اُسکل؟!
_اولا پارچه سیاه نه و چادر
_دوما سیاه به شما میرسه میشه رنگ عشق و مُد
ولی به ما که میرسه میشه گَرمه و اُسکلی...!!
ترنم(خواهر ترانه):
-حالا جدی چطوری گرمتون نمیشه؟!
_به همون دلیلی که شما تو سرمای زمستون با شلوار قَدِ نود سردتون نمیشه🙂
بابا:
-هـــــی دخترا..!
هنوز نیومده شروع نکنید..
نویسنده: #هـدیـهیخـدا
@Oshagh_shohadam
#دعاےفرج🌱
#قرارِهرشبمون♥
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
الهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…🍃
#امام_زمان 🕊
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#دعاےفرج🌱 #قرارِهرشبمون♥ -بسمالله...🌸 بخونیمباهم...🤲🏻 الهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء ُوَ
انشالله از امشب میشه قرار همیشگی مون🌱♥️
#زيـاږݓݩــاݦـہشهــڌا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است
……ڪہ آسمانیت مےڪند.……
🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها
مےڪنیم و دست بر سینہ،
بہ زیارت "شــهــــــداء" مےنشینیم...|♥️
🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻
#شادے_روح_شهـــــــدا_صلوات🌾
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی که خورده بود زمین میگفت
که دستمو امام رضا گرفت.... :)
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا
@Oshagh_shohadam
4_5873216499941913255.ogg
2.6M
شاه پناهم بده، غرق گناهم آمدم...
⠀ ⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀ ⠀ོ ⠀⠀ ⠀⠀ོ ⠀ ⠀ ⠀
آمدم ای شاه پناهم بده
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
اسمشراگذاشتهاند
"شهید عطرے"
مادرشمےگوید:
ازسنتڪلیفتاشهادتش
نمازشبشترڪنشدهبود...🌸
#شهید_سیداحمدپلارڪ♥️✨
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدانه🖇
همه میخوانمانعبشنڪهتو
بلندنشۍ،اینڪارونڪنی
وقتۍبلندمیشۍ
دیگه اونوقتہ ڪه دنیارو پشت سرگذاشتی...!👌
#شهیدمصطفیصدرزاده
@Oshagh_shohadam