هر نویسندهای نمیتواند شیوهی نامهنگاری را برای روايت داستانش انتخاب کند؛ یعنی ماجرا را در قالب نامههایی که یک یا چند نفر برای هم میفرستند، تعریف کند.
این سبک چالشها و دشواریهایی دارد که هر کسی از پس آن برنمیآید. خیلی سخت است که نامهها را طوری بنویسی که مصنوعی نباشد و بتواند خواننده را درگیر کند. ایجاد کشش و جذابیت در این نوع از داستان بهراحتی اتفاق نمیافتد. ازطرفدیگر، او فرصت و امکان کافی برای تحلیل شخصیتهای داستانی ندارد. باید عقب بنشیند و منتظر بماند تا شخصیتها حرفهایشان را در نامهها بنویسند.
بااینحال، نویسندههایی هم بودهاند که این خطر را پذیرفتهاند و روایتشان را در قالب نامه تعریف کردهاند و موفق بودهاند. آنها با بیان احساسها و واکنشهای شخصیتهای داستانیشان به خوانندگان کمک کردهاند تا بتوانند با شخصیتهای داستانی همذاتپنداری کنند و برای خواندن نامههای بعدی مشتاقتر شوند.
#بابا_لنگ_دراز اثر #جین_وبستر و #آقای_هنشاو_عزیز از #بورلی_کلی_یری دو رمانی هستند که در قالب نامهنگاری نوشته شدهاند و از نمونههای موفق این گونهاند که خواندن آنها هم به نوجوانان و هم بزرگسالان توصیه میشود.
#نشرافق این دو کتاب را با ترجمهی #محسن_سلیمانی و #پروین_علی_پور چاپ کرده است.
شما این دو کتاب را خواندهاید؟ آیا رمانهای موفق دیگری را میشناسید که در قالب نامهنگاری نوشته شده باشند؟
#چراغ_مطالعه (کانالی برای کتابخوانهای نوجوان)
https://eitaa.com/ParvazBaKetab