eitaa logo
پله پله تا خدا
141 دنبال‌کننده
321 عکس
235 ویدیو
7 فایل
یٰا قَریٖبِ لٰا یُبعدُ عَن القُلُوبْ ... حرف‌های نگفته‌ام را از سکوتم بخوان! یک جای دنج برای اهل #دل❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معجزه ای از حدیث کسا زهرا 🎙استاد حبيب الله فرح‌زاد 🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲😭 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌿بذری که می‌خواست درخت شود نمادی از و رویش در شرایط سخت این درخت انجیر در شهر باکولی در کشور ایتالیا به صورت وارونه و از زیر سقف یک تونل روییده است و ظاهرا هر سال حتی انجیر هم می‌دهد. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
انسان شناسی ۱۹۱.mp3
11.2M
۱۹۱ 🔺خدایا برای چی من؟ اینهمه بلا ـ اینهمه دشمن ـ اینهمه فتنه ـ اینهمه درد ... که داره ذره ذره منو آب می‌کنه! برای چی من؟ یه کمی یواش‌تر خدا ! 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
سال‌ها پیش درختی نازک‌تر قطع شد و از آن زمان درخت بزرگ آن را «نگه می‌دارد و تغذیه می‌کند». در بهار با هم "بیدار می شوند" و در زمستان "به خواب زمستانی می روند". ریشه که محکم باشد ، نجات بخش می شوی… 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️این گیف رو باز کنید👆🏻 امام صادق میفرماید : ↫ هر گاه به طریقی روزی یافتی همان را ادامه ده ! روزی تو هر آنچه باشد با تلاش به دست میاد برای رسیدن به آن تا لحظه آخر بکوش ... 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
💞مردی متوجه شد که گوش همسرش شنوایی اش کم شده است.ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعددر 2متری و به همین ترتیب تابالاخره جواب بدهد. آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟” و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ ” خوراک مرغ!“ گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیبهایی که تصور میکنیم دردیگران وجود دارد در وجود خودمان است. اول به خودت نگاه کن... . 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
این خانواده اصیل ایرانی شبیه طرح نقشه زیبای ایران ما شدند... 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
من اگر بدانم هر روز یک ساعت حرف بزنم، نتیجه‌اش این می‌شود که مردم کتابخوان می‌شوند، حاضرم روزی یک ساعت‌و‌نیم حرف بزنم! 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نمیدانم برداشت شما چیه اما از نظر بنده گاهی اوقات نداشتن عزت نفس و اظهار عجز و مظلوم نمایی در مقابل توانگر یا ستمگر ، نه تنها کمکی به اون فرد نمیکنه بلکه زمینه رو برای سوء استفاده از عاجز یا مظلوم رو فراهم میکنه..! داشتن تو هر شرایطی بهترین دارایی هست. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- باز کنید👆🏻:) - تــفاوت ذهن فقیر و ذهن ثروتمند.. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
کانون عاطفه.mp3
9.43M
▫️شنیدید که می‌گویند؛ بعضی‌ها آنقدر ثروت دارند که اگر هفت نسلشان هم بخورند، تمام نمی‌شود؟ ⚡️این جمله در بخش روح انسان نیز، معادل دارد! بعضی‌ها درونشان آنقدر محبت و مهربانی هست که به پای تمام آدمهای زمین، حتی دشمنانشان هم بریزند، تمام نمی‌شود! ← اینها چگونه اینقدر ثروتمند شدند؟ ✨ویژه ولادت حضرت فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ـ چرا من؟ چرا این مصیبت برای من بود فقط؟ چرا هر بلایی فقط برای من پیش می‌آید؟ چرا فقط من باید در این میدان آزموده شوم؟ ※ و پشت این جمله‌ها، حکایت‌هایی است!
یکبار باهم برگردیم و از این‌ طرف به موضوع نگاه کنیم! ـ چرا من نه؟ ـ چرا من نباید در میدانی سخت آزموده شوم؟ ـ چرا برای من نباید مصیبتی پیش بیاید؟ ـ چرا من نباید آزار ببینم؟ ـ چرا من نباید ...
※ این چراها، همه صدای درد می‌دهند! هم چراهای و هم چراهای گاهی آنقدر سنگینند که ماهها، کمر آدمیزاد را خم می‌کنند! ـ مثل صدای بعضی داغها و عزیز از دست دادن‌ها، ـ مثل صدای بعضی فقرها و بیماری‌ها ـ مثل صدای بعضی قضاوت‌ها و تحقیرها و آبرو ریختن‌ها... اما این دردها، دردهایی است که باید تمرین کنیم؛ ※ اول بفهمیم بر ما فرود نمی‌آیند، بر بخش زمینی ماست که نازل می‌شوند و نباید سنگینی‌شان ما را از "من حقیقی" مان غافل کند! شبیه مادری که در اوج درد هم، رسیدگی و تغذیه نوزادش را فراموش نمی‌کند! ※ و بعد بیاموزیم اگر سهم‌مان از دلخوشی‌های بالاتر و شادمانی‌های عظیم‌تر، بیشتر باشد، تحمل این دردها آسانتر می‌شود! دلخوشی‌هایی در بخش انسانی و حقیقی و جاودانه وجودمان...
فقـــط یک دسته از انسانها هستند که : ※ از اینکه دردی سهم خودشان شد و به دیگری نخورد، به "چرا فقط من" مبتلا نمی‌شوند، ※ و وقتی درد در جان کس دیگری افتاد، آنرا در درون خویش، احساس می‌کنند و نمی‌توانند بی‌تفاوت از کنارش رد شوند! ※ و بی‌آنکه منتظر درخواست کمک بشوند، بدنبال راه حلی برای رفع درد، یا تخفیف آن می‌گردند. کسانی که از "من" زمینی رد شدند ... و  در "من" الهی و آسمانی‌شان به اصالت رسیدند! فقط همانها که " انسانند "... ※ اینجاست که فرمول"هو أنت" ( دیگری خود توست) می‌شود سرمایه‌ای درونی و دارایی حقیقی، برای آرام زیستن‌شان!
بحران گاز، به هر دلیلی که رخ داده باشد؛ و ریشه‌اش در هر دولتی که می‌خواهد باشد، عده‌ای را به مصائب و مشکلات فراوان مبتلا کرده است! ※ اگر قلب‌مان تپید و آستینی بالا زدیم و شراکت کردیم در برداشتن سهمی از این درد که الحمدالله ... ※ وگرنه اگر در خود احساس بی‌تفاوتی و یا توجیه‌تراشی می‌کنیم، خوب است برگردیم و چند سطر بالا را باز بخوانیم. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌿در سالهاي دور ، در شهر كوچكي ، درويشي زندگي ميكرد كه بسيار وارسته بود و تمام ذهن و فكرش كمك به مردم و رفع مشكلات و گرفتاريهاي آنان بود ، 🌿او آنقدر بين مردم محبوب بود كه مردم تمام مسائل خود را با او درميان ميگذاشتن ، يك شب درويش خواب بسيار عجيبي ديد ! : 🌿او در خواب ديد كه يكي از فرشتگان مقرب خداوند به منزل او آمد ، بعد از سلام و احوالپرسي به درويش گفت : تو نزد خداوند و ما خيلي عزيز هستي ، خداوند قرار است سيل عظيمي را به اين شهر روانه سازد ، 🌿 اما از آنجا كه تو نزد خداوند مرتبه ويژه اي داري ، لذا به تو اين بشارت را ميدهيم كه اول به مردمان شهر خبر بدي كه بتوانند پناه گاهي پيدا كنند ، و دوم اينكه خداوند با " امداد غيبي " خود ، حافظ جان تو خواهد بود ... 🌿درويش از خواب بيدار شد ، و حال عجيبي داشت ، اول دو ركعت نماز شكر خواند و بعد از راز و نياز با خداوند ، به ميدان شهر رفت و اعلام كرد كه تمام مردم جمع شوند كه كار بسيار مهمي با آنان دارد ... 🌿مردم هم تا فهميدند كه درويش با آنها كار مهمي دارد ، هر چه سريعتر همديگر را خبر كردن و بعد از مدتي اكثر مردمان شهر در ميدان جمع شدن و همه منتظر صحبتهاي درويش ... 🌿درويش بعد از حمد و سپاس خداوند ، قضيه خواب عجيب خود را تعريف كرد ، مردم شهر كه از اين خبر بهت زده شده بودن ، اول از همه خدا رو شكر كردن به خاطر وجود درويش در شهرشان ، و بعد بزرگهاي شهر تصميم گرفتن هر چه سريعتر به جايي ديگر نقل مكان كنند تا از گزند سيل در امان باشند ، مردم سريع دست به كار شدن ، و اول از همه به نزد درويش رفتن تا او را با خود ببرند ، اما درويش مخالفت كردو گفت شماها به فكر خودتون باشيد و اصلا نگران من نباشيد ، 🌿چند روزي گذشت و ديگر شهر تقريبا خالي شده بود ، كه آسمان ابري شد و باران شروع شد ، يك باران عجيب و غريب كه تا اون روز هيچكس نديده بود ، عده اي از جوانان شهر كه هنوز نرفته بودن ، خودشون رو به در خانه درويش رساندن و به او گفتن كه با آنها بيايد ، اما باز هم درويش مخالفت كرد !! باران زود تبديل به سيل عظيمي شد كه همه جاي شهر رو فرا گرفت ، 🌿درويش با آرامش خاصي در خانه خود نشسته بود و به عبادت مشغول بود ، و البته در ذهن خود آن پيغام فرشته خداوند را هم مرور ميكرد : " خداوند با امداد غيبي خود حافظ جان تو خواهد بود " ... 🍂آب تا زير پنجره خانه درويش رسيده بود ، ناگهان صداي ضربه خوردن به شيشه پنجره را شنيد ، ديد چند تا از مردم شهر با قايق و به سختي خود را به زير پنجره خانه درويش رسانده بودن ، به او گفتن زودتر تا آب همه خانه ش رو فرا نگرفته به قايق آنها بيايد ، اما درويش باز هم مخالفت كرد و به آنها گفت به فكر خود باشند ، 🌿آب كم كم به داخل خانه درويش نفوذ كرد ، درويش همچنان به عبادت مشغول بود ، آب تا زير زانوهاي درويش رسيده بود ، از دور دست صداي مردم را ميشنيد كه نام او را فرياد ميزدن و از او ميخواستن كه از خونه بيرون بياد و آنها با طناب او را نجات دهند ، اما درويش اعتنايي نكرد ، 🍂آب تا زير گردن درويش رسيده بود ، كم كم اب به بالاي دهان و بيني درويش رسيده بود و تنفس را براي درويش دشوار كرده بود ... آب ، بيشتر و بيشتر شد ، درويش در آب غرق شد ... 🍂درويش چشمانش را باز كرد ، همان فرشته اي كه با او صحبت كرده بود را ديد ! درويش برآشفت ! به فرشته گفت : واي بر من كه يك عمر عبادت كردم ، پس كو آن امداد غيبي كه ميگفتي ؟ پس كو آن مرحمت خداوند ؟؟؟ 🌿فرشته لبخندي زد و گفت : دوباره ماجرا را مرور كن ، خداوند چند بار توسط بنده هايش موقعيت نجات تو را فراهم كرد ؟؟؟ كمك آن جوانان كه با قايق به زير پنجره خانه ت آمدن را چرا رد كردي ؟ 🍂صداي آن مردمي كه ميگفتن از خانه بيرون بيا تا با طناب تو را نجات دهيم را شنيدي ، اما اعتنايي نكردي ! 🍂مردمي كه همان ابتدا ميخواستن تو را با خود ببرن ، اما توجهي نكردي !! خداوند ديگه چگونه ميتوانست تو را نجات دهد ؟؟ تمام اينها " امداد غيبي " بودن كه تو توجهي نكردي ! 🌿" امداد غيبي " ، همين فرصتهايي هست كه در زندگي روزمره همه مون به وجود مياد ، گاهي اوقات خودمون فرصتهايي رو كه داريم استفاده نميكنيم و انتظار داريم يه اتفاق ماورا طبيعي واسمون بيفته ... 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊 حس بسیار قشنگی داره... حرفهاش شنیدنیه... 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه کلیدی برای دفع یکجای همه‌ی شرها • شاه کلیدی برای جذب یکجای تمام خیرها شاه کلیدی که مردگان را یکجا زنده می‌کند! 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
تصویری از یک سلول بدن انسان! " براساس آیه 7 سوره سجده الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ همان كسى كه هر چيز را به نيكوترين وجه خلق كرد (آیه 7 سوره سجده) 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
انسان شناسی ۲٠۸.mp3
12.21M
۲۰۸ ✘ چرا من دمدمی مزاجم و حال قلبم همیشه درحال تغییره؟ ✘ چرا من با هر اتفاق ریز و درشتی، نظرم دائماً درمورد دیگران تغییر می‌کنه؟ ✘ چرا یه موقع قلبم نرم و مهربانه و تمایل به عبادت داره و یه وقتایی بی‌دلیل خشک و خشن و بی‌میل به معنویات میشم؟ ✘ چرا بعضی وقتها کنترل خودم از عهده خودم خارج میشه؟ 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نکاتی دربارۀ چشم زخم | کمالات خودتان را بروز و ظهور ندهید🔸 ❓ حاج آقا ! برای چشم زخم هرچه «و ان یکاد» و «چهار قل» و «آیة الکرسی» می خوانیم، اینها هیچ تأثیر ندارد یا ما فکر می کنیم تاثیر ندارد. ✅ آیت الله حائری: وقتی انسان کمالات خودش را پنهان نکند، «چهار قل» دیگر کاری‌ش نمی‌کند. ❓ یعنی چی حاج آقا؟ ✅ آیت الله حائری: یعنی خودش را بروز و ظهور بدهد. انسان نباید فوق العادگی‌های خودش را به رخ کسی بکشد. مثلاً اگر حافظه اش خوب است نقل نکند. اگر سرعت انتقالش خوب است [خیلی ظهور ندهد]. یا اگر اولاد دارید، لباس نو و خیلی قشنگ به تنشان نکنید. یک جوری باشند که زیاد به چشم نیایند. ❓ خب مثلاً سر کلاس است. می خواهد به مطالب، اشکال کند. آیا چیزی نگوید؟ یعنی نشان ندهد که چیزی بلد است؟ ✅ آیت الله حائری: بگوید، ولی خیلی آب و تابش ندهد. قدرت‌نمایی نکند. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸و خدایی که در این نزدیکیست ...🔸 نگاه کردن به دریا عبادت است. نظر به طاووس هم عبادت است! شما اگر توی جانمازتان یک پر طاووس داشته باشید، نگاهش کنید، کنید که عیبی ندارد! من وقتی هم‌سنّ شما بودم، از [قبرستان] شیخان قم می بردم به حجره ام. نگاهش می‌کردم. توی این گلها خدا را شناختم. اشک می‌ریختم. این چشمم پُر می‌شد از اشک! با خودم می‌گفتم این نقاشی را از دور نمی شود کرد! این رنگ را از دور نمی شود زد! او که نقاشی اش کرده، تویش بوده! من از اینجا فهمیدم که خدا درون اشیاء است. یک وقتی در مدرسۀ خان بودم. تدریس می‌کردم. هنوز هم معمّم نشده بودم. خیلی هم برای وقتم ارزش قائل بودم. مثلاً روزی ده تا درس می دادم و چند تا درس می خواندم و کار می‎کردم. اداره اوقاف آمده بود در مدرسۀ خان گُل‎کاری کرده بود. یک آنجا بود. یک‌بار، حدود یک ساعت، من همین جور محو تماشای این گل شدم! خیره شده بودم! نفهمیدم کِی ایستادم و کِی رد شدم! خدا هم آبروی ما را حفظ کرد. این یک ساعت هیچکس متوجه نشد که من اینجا تکان نخورده‌ام! همه، سر کار خودشان بودند. 👌قدیمی ها بر این باور بودند که فرمی که در انتهای پر طاووس قرار دارد، جلوی چشم خوردن را می گیرد و نماد خوشبختی است. 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چکاوک ها در میان علفزار روی سطح زمین لانه می کنند اینچنین زیبا مراقب قدم هایمان باشیم و گوش دهیم صدای موسیقی طبیعت را 🌺🍃پله پله تا خدا👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa