eitaa logo
فلسفه ذهن
865 دنبال‌کننده
137 عکس
67 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
💥ادعای C را در نظر بگیرید: C : یک کامپیوتر الکترونیکی دیجیتال نمی‏تواند به هیچ گونه‏ای برنامه‏ریزی شود که آن‏چه مغز ارگانیک انسانی با نیروهای خاص علّی‏اش تولید می‏کند را تولید نماید: کنترل حرکات، هوش، و فعالیت‏های التفاتی که توسط انسان‏های نرمال به نمایش در می‏آید 💥این دیدگاه نمی‌گوید هر ابژه مادی (غیر از مغز ارگانیک)، فاقد نیروی علّی برای تولید پدیده ذهنی است و نمی‌گوید نیروهای علّی ، ربطی به و اجرای آن ندارند. بلکه صرفاً به نحو تجربی و عملی بعید می‌داند که برنامه‏نویسی – هرچقدر هم درست باشد - بتواند بر روی چیزی غیر از مغزهای ارگانیک اجرا شود. 💥این جدید نیست که مغز، شواهد بسیاری به دست می‏دهد که دارای ساختار پردازش موازی سنگین است؛ با میلیون‏ها – اگر نگوییم میلیاردها – کانال که همگی می‏توانند فعالیت‏ همزمان داشته باشند. بنابراین به نظر می‌رسد نیروی علّی‏ای که برای کنترل حرکات و هوش و فعالیت‏های التفاتی لازم است، از طریق یک پردازشگر موازی پرظرفیت (مانند مغز انسانی) قابل دستیابی است. 💥اما طرفداران و رویکردهای رایج در ساخت ، همچنان دلیلی نمی‌بینند که چرا این پردازشگر موازی پرظرفیت باید حتماً از مواد ارگانیک ساخته شده باشد. در نگاه ایشان، سرعت انتقال در سیستم‏های الکترونیکی، بسیار بیشتر از سرعت انتقال در فیبرهای نورونی است؛ بنابراین سیستم الکترونیکی می‏تواند هزاران برابر سریعتر (و قابل اعتمادتر) از سیستم ارگانیکی باشد. 💥ولی شاید این فرضیه‌ها چندان هم درست چیده نشده‌اند. سرعت پردازش مغز، 10 به توان 15 عملیات در ثانیه است که حتی در مقایسه با سرعت عملیاتی هسته‏های پردازشگرهای موازی نوین، قابل توجه است. 💥سجنوسکی گمان می‌کرد ما نیازمند شیفت به محاسبات بصری (Optical Computation) هستیم. در حالی که اگر محاسبات بصری بتواند سرعت عملیاتی چشمگیری را با هزینه معقول برای ما فراهم سازد، باز شاید کافی نباشد. محاسبات سجنوسکی نشان می‏داد که اگر مغز استفاده حداکثری از ظرفیت خویش ببرد، چه بسا تخمین نیازمندی‏ها برای رقابت با سرعت پردازش مغز نادرست از آب درآید. 💥سجنوسکی با در نظر گرفتن فاکتور سرعت پردازش موازی می‌گفت شاید لازم باشد به سمت محاسبات ارگانیک برویم. اما صرفنظر از سرعت پردازش، شاید اصلاً مسئله چیز دیگری است. این احتمال را می‌توان در نظر گرفت که و ساختار مولکولی نورون‏ها نیز در عملیات پردازش اطلاعات و تولید دخیل باشد. 💥 فرض می‏گیرد که یک تمایز واضح بین نیروهای علّی مغز برای تولید «حالات ذهنی» و برای تولید «روابط ورودی – خروجی» وجود دارد. او اوّلی را نیروهای علّی پایین به بالای مغز می‏نامد و درباره غلط‏بودن این ایده که دومی برای ذهن‏مندی موضوعیت دارد، استدلال می‏آورد. وجود علیت ورودی – خروجی، را قادر به کارکرد عملی در جهان می‏گرداند و البته دلالتی بر وجود علیت پایین به بالا – که حالات ذهنی را ایجاد می‏کند – ندارد. یک روبات موفق می‏تواند بکلی باشد. @PhilMind