پیشنهاد میشه که:
یه چیز عجیب ببینید 😉 👌🏻
گل عجیب Skeleton. این گل سفید رنگ در هنگام بارش باران شفاف می شود.😮
پیشنهادم
@Pishnahad_man
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ریل
🍃 رجزخوانی حضرت زینب (س) در شام؛
به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست
🔉 #نوحه | فَواللهِ لا تَمْحُو ذِکرَنا
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
♾ مشاهده و دریافت با کیفیتهای مختلف
🎵 فایل صوتی قطعه
🖌 متن شعر
📆 سهشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
✨ #حضرت_زینب_س
#مقاومت #سوریه
🇮🇷 کانالرسمیحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir
پیشنهاد میشه که:
📚#معرفی_کتاب
❇️عنوان:در منتظران❇️
✍به قلم:محمود اباذری
🖨ناشر:جمکران
👨👩👧👦رده سنی:بزرگسال
🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚
محمود اباذری در کتاب دُرّ منتظران به سبک کتاب داستان راستان شهید مطهری حکایتهایی کوتاه و عبرتآموز را نوشته است و در قالب هریک نکتهای را به مخاطب منتقل کرده است. این کتاب برای مخاطبان کمفرصت و کمحوصله دنیای معاصر است که میخواهند زندگی خود را بر پایه دینداری و دینباوری بنا کنند.
از آنجا که پیوند ناگسستنی بین قرآن و حجت حی، بعثت و ظهور، غدیر و مهدویت، فاطمیه و مهدویت، عاشورا و انتظار و بهویژه انقلاب اسلامی ایران و نقش آن در زمینهسازی ظهور مدنظر نویسنده بوده است، حکایات خود را در همه این زمینهها و در فصلهای دُرّ قرآنی، دُرّ نبوی، دُرّ علوی، دُرّ فاطمی، دُرّ عاشورایی، دُرّ زینبی، دُرّ مهدوی و دُرّ انقلابی تنظیم کرده است و در هرکدام داستان و حکایتی کوتاه و مفید ارائه کرده است.
🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚
پیشنهادم
@Pishnahad_man
زندگی مثل نقاشی کردن است..
خطوط را با امید بکشید...
اشتباهات را با آرامش پاک کنید..
قلممو را در صبر غوطه ور کنید...
و با عشق رنگ بزنید....
و تابلوی زندگی را بسپارید به خدا...
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
🍳املت ژامبون و پنیر
برای تهیه این املت خوشمزه باید ابتدا تخممرغها، نمک، فلفل و پیازچه را در یک کاسه متوسط با هم مخلوط کرده و حدود یک دقیقه هم بزنید تا یکدست شود و کف کند بعد اجازه دهید به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در دمای اتاق استراحت کند.
در همین حین، یک قاشق غذاخوری کره را در یک تابه نچسب روی حرارت متوسط آب کنید تا داغ شود بعد ژامبون را اضافه کنید و بپزید و مرتبا هم بزنید تا زمانی که لبهها شروع به قهوهای شدن کند. ژامبون را به یک کاسه دیگر منتقل کنید، پنیر را اضافه کنید و هم بزنید تا مخلوط شود. حالا یک قاشق غذاخوری کره دیگر را به تابه اضافه کنید و تفت دهید تا کمی قهوهای شود.
تخممرغها را دوباره هم بزنید تا کف کند، سپس به ماهیتابه اضافه کنید و بپزید، با استفاده از یک کفگیر سیلیکونی لبهها را به سمت مرکز فشار دهید و تابه را کج کنید تا تخممرغ نپخته زیر آن پخش شود. به فشار دادن لبههای تخممرغها و چرخاندن تابه، دور تابه ادامه دهید تا املت تقریبا سفت شود. ژامبون و پنیر را روی نیمی از املت بپاشید، از روی حرارت بردارید، روی آن را بپوشانید و اجازه دهید املت بماند تا به قوام مورد نظر برسد.
با استفاده از کاردک سیلیکونی، لبههای املت را از ماهیتابه باز کنید و ماهیتابه را تکان دهید سپس املت را با احتیاط از وسط تا کنید و بعد آن را در بشقاب سرو بریزید و بلافاصله سرو کنید.
پیشنهادم
@Pishnahad_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد میشه که:
سیو کن به کارت میاد👌
ترفند جا انداختن زیپ
شرط میبندم این تکنیکو بلد نبودی❗️
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
❤عشق را
هرجایی که هستی پخش کن.
ابتدا عشق را به خانهات ببر،
آن را به فرزندانت بده،
به همسرت و بعد به همسایه و..
❤اجازه نده تا هیچکسی بدون یافتن احساسی بهتر و شادتر از تو دور شود، نمونهی زندهی رحمت و مهربانی خدا
روی زمین باشید،
❤مهربانی باید در چهرهتان ظاهر شود،
در چشمانتان، در لبخندتان و در استقبالهای گرمتان وقتی به دیگران خوش آمد میگویید...
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یه داستان آموزنده بخونید 😉
🔆اهتمام به امور فقرا
سيد جواد عاملى ، فقيه معروف ، صاحب كتاب ((مفاتيح الكرامة )) شبى مشغول صرف شام بود كه صداى در را شنيد براى وى خبر آوردند كه پيشخدمت استادش سيد مهدى بحرالعلوم دم درب منتظر است ، وى وقتى كه فهميد پيشخدمت استادش منتظر است با عجله به طرف درب دويد.
پيشخدمت گفت : استاد، شما را الان احضار كرده است ، شام جلو ايشان حاضر است اما دست به سفره نخواهند برد تا شما برويد، جاى معطلى نبود، سيد جواد بدون آن كه غذا را به آخر برساند با شتاب تمام به خانه سيد بحرالعلوم رفت .
تا چشم استاد به سيد جواد افتاد، با خشم بى سابقه اى گفت : سيد جواد!
ايشان غرق در عرق و شگفتى گرديد كه چه شده و چه حادثه اى اتفاق افتاده است تاكنون سابقه نداشته اين چنين مورد عتاب قرار گيرد، هرچه به مغزشان فشار آورد تا علت را بفهمد ممكن نشد، ناچار پرسيد ممكن است حضرت استاد بفرمايند: تقصير اينجانب چيست ؟
فرمودند: علت اين است كه هفت شبانه روز فلان شخص همسايه ات با عائله اش گندم و برنج گيرشان نيامد، در اين مدت از بقال سر كوچه نسيه گرفته و برده اند، امروز رفته است از بقال سركوچه نسيه بگيرد، قبل از آن كه افطار كنند، بقال گفته كه نسيه ها زياد شده ، او هم بعد از شنيدن اين جمله خجالت كشيده كه تقاضاى نسيه كند، دست خالى به خانه اش برگشته و امشب خويش و خانواده اش بى شام مانده اند.
سيد جواد گفت : به خدا قسم من از اين جريان بى خبر بودم ، اگر مى دانستم ، به احوالش رسيدگى مى كردم .
فرمود: همه داد و فرياد بر اين است كه تو چرا از احوال همسايه بى خبر مانده اى ؟ چرا هفت شبانه روز آن ها به اين وضع بگذرانند و تو متوجه نشوى ؟ و اگر با خبر بودى اقدام نمى كردى كه تو اصلا مسلمان نبودى .
مى فرمائيد: چه كنم ؟
پيشخدمت من مجمعه اى از غذا را بر مى دارد و منزل آن مرد برويد دم درب ، پيشخدمت برگردد، تو درب را بزن ، و لذا خواهش كن كه امشب با هم غذا صرف كنيد، اين پول را هم بگير زير فرش يا حصير خانه اش بگذار و برگرد. من اين جا نشسته ام و شام نخواهم خورد تا تو برگردى و خبر آن مرد مؤ من را براى من بياورى .
پيشخدمت سينى بزرگ غذا كه انواع غذاى مطبوع در آن بود برداشت ، و به همراه سيد جواد روانه شد، پس از رسيدن به منزل مورد نظر پيشخدمت مراجعت نمود و سيد جواد پس از در زدن و كسب اجازه وارد شد.
صاحبخانه پس از شنيدن معذرت خواهى سيد جواد و خواهش او دست به سفره برد لقمه اى از غذا را خورد و غذا را مطبوع يافت ، حس كرد اين غذا دست پخت سيد جواد عرب نمى باشد، فوراً دست كشيد و گفت : اين غذا دست پخت عرب نيست . بنابراين از خانه شما نيامده ، تا نگوئى اين غذا از كجاست ، من دست به آن نخواهم زد، آن مرد درست حدس زده بود، غذا در خانه بحرالعلوم ترتيب داده شده بود، آن ها ايرانى الاصل و اهل بروجرد بودند، و غذا، غذاى عرب نبود.
سيد جواد هرچه اصرار كرد كه غذا بخور، تو چه كار دارى كه اين غذا در خانه چه كسى ترتيب داده شده است ؟
آن مرد قبول نكرد و گفت : تا ماجرا را، نگويى دست به غذا دراز نخواهم كرد.
سيد جواد چاره اى نديد كه ماجرا را از اول تا به آخر نقل كرد، آن مرد بعد از شنيدن ماجرا غذا را خورد، اما سخت در شگفت مانده بود، مى گفت : من راز خودم را به احدى نگفته ام ، از نزديكترين همسايگانم پنهان داشته ام ، سيد از كجا مطلع شده است ؟
📚برگزيده اى از داستانهاى اسلامى ، حاج عباس احمدى اديب ، ص 96، به نقل از كشكول بهائى
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یه مکان گردشگری زیبا ببینید 😍👌🏻
🌱مدرسه هدایت از مدارس قدیمی ارومیه به شمار میرود و در دوران قاجار ساخته شده است. این مدرسه در خیابان امام، کوچهی امیرنظمی ارومیه قرار دارد.
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
شخصی به امام جعفر صادق(ع) عرض کرد: من دنیا را دوست دارم و میخواهم به آن برسم.
امام فرمودند: هدفت از این کار چیست؟!
گفت: برای اینکه غنی شوم و محتاج نگردم و بر اهل و عیالم وسعت دهم، حج بروم و صدقه بدهم.
حضرت امام جعفرالصادق(ع) فرمودند: این در واقع طلب آخرت است نه طلب دنیا. (زیرا برای امور اخروی بکار گرفته میشود.)»
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج ٥ ص ۷۲
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یه شعر بخونید 😉 👌🏻
منم همان که برایت درانتظار نشسته
چه بی قرار پس از تو سر قرار نشسته
پرنده ای که رها کرد کوچ را دل من بود
که روی شاخه سرد تو از بهار نشسته
بیا که دانه به دانه بگویم از غم دوری
که راز های مگو در دل انار نشسته
بتاب بر ظلماتم که آفتاب سرشتی
منم زمین که به شوق تو در مدار نشسته
قسم به "عکس تو با من" دمی نرفته ای از یاد
به روی خاطره هامان اگر غبار نشسته
بدم که زنده شود ای نسیم روح فزایم
به شمع بی تپش بر سر مزار نشسته
دلم کنار تو مانده هنوز هم که هنوز است
هنوز عاشق تو بر سر قرار نشسته
#محمدحسین_امیری #شعر #جمعه_های_دلتنگی #امام_زمان
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
📚#معرفی_کتاب
❇️عنوان:اکو❇️
✍به قلم:پم مونیوس رایان
🖋مترجم:فروغ منصورقناعی
🖨ناشر:نشرپرتقال
👨👩👧👦رده سنی:نوجوان،بزرگسال
📓قالب کتاب:رمان
💠📝📝💠📝📝💠📝📝💠
🌟یک داستان خیالی و رازآلود با مفاهیم انسانی 🌟
📚مجموعه داستان اکو درباره یک سازدهنی و سفرش در زمان است داستان از زمانی دورتر از جنگ جهانی دوم آغاز میشود.
پسرکی به اسم اتو یک کتاب و یک سازدهنی از یک کولی میخرد و در حال خواندن داستان که درباره سه خواهر افسانهای و سرنوشت غمانگیز آنها است، سه خواهر بر او ظاهر میشوند و داستان زندگی خود و طلسم شدنشان را میگویند.
آنها تنها زمانی آزاد می شوند که روحشان در یک فلوت چوبی دمیده شود و جان کسی را از مرگ نجات دهند. اما اتو با خود فقط یک سازدهنی دارد. او قبول میکند که با سازدهنی خود به این سه خواهر کمک کند و به آنها قول میدهد سازدهنی را در زمان مناسب به نفر بعدی منتقل کند که خواهرها بتوانند ماموریت خود را برای نجات جان انسانی که جادوگر از آنها خواسته بود به انجام برسانند.
سازدهنی سفر خود را در این کتاب اغاز میکند و دست به دست میچرخد تا به مقصد نهایی خود برسد.
💠📝📝💠📝📝💠📝📝💠
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یک عدد پیاز را نگینی خرد کنید یک قاشق روغن درون ماهیتابه ریخته و روی حرارت ملایم بگذارید و پیاز را به آن اضافه کنید. بعد از اینکه پیاز سرخ شد ۲۰۰ گرم گوشت چرخ کرده را داخل تابه بریزید تا آب آن کاملا برود. نمک و فلفل را هم به گوشت اضافه کنیدو سه عدد تخم مرغ را به خوبی هم بزنید و با گوشت مخلوط کنید و با قاشق چوبی هم بزنید و تا زمانی که تخم مرغها سفت شوند به هم زدن ادامه دهید. املت را در ظرفی ریخته و سرو کنید.
مدت زمان آمادهسازی: ۵ دقیقه
مدت زمان پخت: ۸ دقیقه
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهادم
📚دوره آموزش مقدماتی نقد عرفانهای کاذب 👨🏫 مدرسین: اعضای گروه علمی نقد عرفانهای کاذب معاونت تبلیغ
✅یوگا ورزش است یا....
می خواهی بیشتر بدانی در این دوره شرکت کن👆👆👆👆👆👆👆👆👆
پیشنهاد میشه که:
یه ایده چیدمان اتاق خواب دخترانه زیبا ببینید 😍 👌🏻
پیشنهادم
@Pishnahad_man
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد میشه که:
به نی یکبار مصرف نیاز داری 😍👌
بچه ها رو به ساده ترین روش ممکن سرگرم کن👍
پیشنهادم
@Pishnahad_man
هدایت شده از قاصدک
اگه بچه ی زیر ۱۱ ساله دارید و نمیدونین باهاش چی بازی کنید، و چطوری سرگرمش کنید، حتما عضو این کانال بشین.
🎈 بزرگترین کانال ایده های بازی و کاردستی در ایتا با بیش از ۱۰۱ هزار عضو😍
🦋 انواع بازی و سرگرمی خلاق
🦋 کاردستی های جذاب و نقاشی
🦋 شعر و قصه
🦋 کاربرگ هوش و خلاقیت
و کلی ایده ی جذاب برای سرگرم کردن بچه ها
+ ایده های کاردستی و نقاشی #یلدا🍉
اینجاست🥰👇
http://eitaa.com/joinchat/993853440C44cdd49eab
لطفا جهت عضویت، بعد از ورود به کانال روی گزینه پیوستن بزنید.👆
❌کپی بنر حرام ❌
پیشنهاد میشه که:
#سیاستهای_همسرداری
🍃 یکی از بایدهای زندگی زناشویی این است که روابط اجتماعی، روابطهای خانوادگی و روابط فامیلی را با همکاری هم تنظیم کنید.
👈 شما باید تصمیم بگیرید که میخواهید هفتهای چند مرتبه و با چه دوستانی و چگونه رابطهای داشته باشید.
👈 یعنی نمیتوانید بدون هماهنگی همسرتان به خانه بروید و بگویید خانم چند تا مهمان داریم غذا درست کن.
✅ درستتر آن است که در جریان باشید و اطلاع داشته باشید که حتی پدر و مادرتان قرار است به خانهی شما بیایند.
...
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یه داستان آموزنده بخونید 😉 👌🏻
🔆توفيق براى توبه نمودن
از مرحوم اعتماد الواظين تهرانى (ره ) نقل نموده اند كه فرمود: در سالى كه نان در تهران به سختى بدست مى آمد، روزى ميرغضب باشى ناصرالدين شاه ، به طاق آب انبارى مى رسد و صداى ناله سگ هايى را مى شنود، پس از تحقيق مى بيند سگى زائيده و بچه هايش به او چسبيده و چون در اثر بى خوراكى پستان هايش شير ندارند و بچه هايش ناله و فرياد مى كنند.
ميرغضب باشى سخت متاءثر شده از دكان نانوائى كه در نزديكى آن محل بود مقدارى نان مى خرد و جلويش مى اندازد، و همان جا مى ماند تا سگ مى خورد و بالاخره پستان هايش شير مى آورند و بچه هايش آرام مى گيرند و سرگرم خوردن شير از پستان هاى مادر مى شوند.
ميرغضب مقدار خوراك يك ماه آن سگ را از آن نانوا مى خرد و نقدا پولش را مى دهد و مى گويد هر روز بايد شاگردت اين مقدار نان را به اين سگ ها برساند و اگر يك روز مسامحه شود از تو انتقام مى كشم .
در آن اوقات با جمعى از رفقايش ميهمانى دوره داشتند، با اين تفضيل ، هر روز گردش مى رفتند و تفريح مى كردند، و براى شام در منزل يكى باهم صرف شام مى نمودند كه نوبت مير غضب باشى شد. زنى داشت كه تقريبا در وسط شهر تهران خانه اش بود و وسايل پذيرايى در خانه اش موجود بود، و زنى هم تازه گرفته بود كه در نزديك دروازه شهر منزلش بود. به زن قديمى خود پول مى دهد و مى گويد امشب فلان عدد مهمان دارم ، و براى صرف شام مى آئيم و بايد كاملا تدارك نمائى . زن قبول مى كند، و طرف عصر با رفقايش بيرون شهر رفته تفريح مى كردند، تصادفا تفريح آن روز طول كشيد و مقدار زيادى از شب گذشت ، هنگام مراجعت رفقايش مى گويند: دير شده ، سخت خسته شده ايم ، به همين دروازه كه منزل ديگر تو است مى آئيم .
ميرغضب باشى مى گويد: اين جا خبرى نيست ، و در خانه وسط شهر كاملا تدارك شده و بايد آن جا برويم . بالاخره رفقا راضى نمى شوند و مى گويند: ما امشب را در اينجا مى مانيم . و به مختصر غذا قناعت مى كنيم و آن چه در آن خانه تدارك كرده اى براى فردا.
ميرغضب باشى ناچار قبول كرد و مقدار نان و كباب مى خرد و آن ها مى خورند و همان جا مى خوابند.
هنگام سحر، از صداى گريه بى اختيار ميرغضب باشى همه بيدار مى شوند و از سبب انقلاب و گريه اش مى پرسند.
مى گويد در خواب امام چهارم عليه السلام را ديدم به من فرمود: احسانى كه به آن سگ كردى مورد قبول خداوند عالم شد، و خداوند در مقابل آن احسان امشب جان تو و رفقايت را از مرگ حفظ كرد، زيرا زن قديمى تو از غيظى كه به تو داشت سمى تدارك كرده در فلان محل از آشپزخانه گذاشته بود، تا داخل خوراك شما كند. فردا مى روى آن سم را برمى دارى و مبادا زن را اذيت كنى و اگر بخواهد او را به خوبى رها كن ، و اگر خواست با تو بماند نگه مى دارى و ديگر اين كه خداوند، توبه را توفيق تو نموده است و چهل روز ديگر به كربلا بر سر قبر پدرم حسين عليه السلام مشرف مى شوى .
پس صبح به رفقا گفت : براى تحقيق صدق خوابم مى آئيد به خانه وسط شهر برويم ؟ با هم مى آيند، چون وارد مى شوند، زن تعرض مى كند كه چرا ديشب نيامدى ؟
اعتنا نمى كند و با رفقايش به آشپزخانه مى روند و به همان نشانه اى كه امام عليه السلام فرموده بود، سم را بر مى دارد و به زن مى گويد: ديشب تو چه خيالى درباره ما داشتى ؟ اگر دستور امام نمى بود از تو تلافى مى كردم . لكن به امر مولايم با تو احسان خواهم كرد، اگر مايلى در همين خانه باش ، مثل اين كه چنين كارى نكرده اى . و اگر ميل فراق دارى ، تو را طلاق مى دهم و هرچه بخواهى به تو مى دهم .
زن مى بيند رسوا شده و ديگر نمى تواند با او زندگى نمايد، طلب طلاق مى كند، او هم با كمال خوشى طلاقش مى دهد و خوشنودش كرده و رهايش مى كند.
از شغل خودش استعفا مى دهد و مورد قبول قرار مى گيرد، آن گاه مشغول توبه و اداء حقوق و مظالم مى گردد، و پس از چهل روز به كربلا مشرف مى شود و همان جا مى ماند تا به رحمت حق واصل مى گردد.
📚برگزيده اى از داستانهاى اسلامى ، حاج عباس احمدى اديب ، ص 19-17، به نقل از داستانهاى شگفت آيت الله دستغيب (ره )
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
🔴 عوارض مصرف پفک در یک نگاه
💠 پوسیدگی و ایجاد حفره در دندان
💠 بیماری های گوارشی بخصوص در کودکان
💠 افزایش تشنگی و خستگی در تابستان
💠 ریزش مو در خانم ها
پیشنهادم
@Pishnahad_man
پیشنهاد میشه که:
یه چیز عجیب و جالب ببینید 😉 👌🏻
عنکبوت طاووسی که تنها ۲میلی متر است.
پیشنهادم
@Pishnahad_man