❤️ به بهانه حسد و برتریجویی میان یکدیگر تفرقه ایجاد نکنید
📖شوری آیه ۱۴
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
🌼«آمدم ای شاه پناهم بده»🌼
✍مرحوم حبیبالله چایچیان(حسان) دربارهی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» میگوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم.
دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟
ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)
با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
هر چه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
🔰 شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبکخیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
گفتم رضا به وقت گرفتاری آن زمان
دست مرا ز لطف، امام زمان گرفت
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥به من چه ربطی داره!!!
👤استاد قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔅 #پندانه
✍ خراشهای عشق خداوند
🔹در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را درآورد و خندهکنان داخل دریاچه شیرجه زد.
🔸مادرش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی کودکش لذت میبرد. ناگهان تمساحی را دید که بهسوی پسرش شنا میکرد.
🔹مادر وحشتزده بهسمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد.
🔸مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت میکشید، ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمیگذاشت پسر در کام تمساح رها شود.
🔹کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید و بهطرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.
🔸پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کند. پاهایش با آروارههای تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود.
🔹خبرنگاری که با کودک مصاحبه میکرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد.
🔸پسر با ناراحتی زخمها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت:
این زخمها را دوست دارم، اینها خراشهای عشق مادرم هستند.
🔹گاهی مثل یک کودک قدرشناس، خراشهای عشق خداوند را به خودت نشان بده. خواهی دید چقدر دوستداشتنی هستند.
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امام صادق علیه السلام
مرده بخاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او میشود ، شادمان میگردد ، همانگونه که زنده با هدیه خوشحال می گردد.
📚الفقیه، ج1،ص117
پنج شنبه🕯
شادی روح پدران و مادران آسمانی و همه در گذشتگان بخوانیم فاتحه و صلوات
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
❤️ بدان که نعمتها و تلخیها وسیله آزمایشاند تا سپاسگزار و ناسپاس شناخته شوند
📚سوره زمر آیه ۴۹
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
🔴فقيركيست ؟
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از اصحاب خود پرسید: فقیر کیست؟ اصحاب پاسخ دادند: فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد.
حضرت فرمودند :
آنکه شما می گویید فقیر واقعی نیست،
فقیر واقعی کسی است که روز قیامت
وارد محشر شود در حالی که حق مردم
در گردن اوست، بدین گونه که یکی را
فحش و ناسزا گفته، مال کسی را خورده،
خون دیگری را ریخته، اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته در مقابل حقوق مردم از او می گیرند و به صاحبان حق می دهند،
و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند،
از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار می کنند، و روانه آتش دوزخ می نمایند،
فقیر و بینوای واقعی چنین کس است.
📚 بحارالانوار ج٧٢ ص٦
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امام رضا علیه السلام
خداوند بهوسیله او زمین را از هر ظلم و ستمی پاک میگرداند
📚كمال الدين ج2 ص 371
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماز خلاصه همه خوبیها
👤استاد قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
«پیرزنی که هستیاش را به جبهه اهدا کرد»
✍يكبار سال 62 يا 63 بچههاي سپاه که دم درب رياست جمهوري بودند گفتند يك پيرزني از اراك آمده و میگوید من حضرت آقا را ميخواهم ببينم. من رفتم گفتم بفرماييد مادر! كاري داري شما؟ گفت كه والله هر چي دارم و ندارم برداشتم آوردم بدهم به آقا براي جبهه. من رفتم خدمت حضرت آقا و عرض كردم اين طور شده است. گفتند سريع بگوييد بيايد داخل. رفتم او را آوردم داخل. يك زيلو، يك سجادة نماز، يك انگشتر يا النگو - در حدّ همين چند قلم بود كه - به حضرت آقا داد و گفت من ديگر اميدي به زنده بودن ندارم. همينها را دارم از مال دنيا و آمدم اینها را از طريق شما به جبههها بدهم و به اين وسيله دِين خودم را ادا كرده باشم.
حالتي در آقا به وجود آمده بود كه اصلاً وصفناپذير بود. عظمت اين زن را ميديد كه از اراك راه افتاده آمده و هر آنچه دارد و ندارد براي جبههها ميدهد. او بعد مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت و تشكر كردند. بعد از اينكه آن پیرزن رفت، آقا یکی از کارمندان دفتر را صدا كردند و گفتند برويد آدرسش را بگيرد و در حدّ ممكن نيازهاي اوليهاش را برطرف كنيد. آن سجاده را آقا تا زماني كه در رياست جمهوري بودند به عنوان سجادة خودشان حفظ كردند. البته چندين برابر پول آن را آقا به حساب جبهه واريز كردند، يعني در واقع آن را خريدند. بعد فرمودند كه بقيهاش هم در موزه بايد باشد.
📚خاطره یکی از کارمندان روابط عمومی وقت ریاست جمهوری
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
حرامخواری قساوت قلب میآورد
🔺 خوراکی که انسان میخورد به منزله بذری است که در زمین ریخته میشود پس اگر آن خوراک پاکیزه و حلال باشد اثرش در قلب که به منزلهٔ سلطان بدن است از رقت و خوراک پلید صفا ظاهر میشود و از اعضاء و جوارحش جز خیر و نیکی تراوش نمیکند و اگر آن حرام باشد قلب را کدر و تیره نموده در اثرش قساوت و ظلمت امید خیری به او نخواهد بود و پند و اندرز در او اثر نمیکند و سختترین مناظر رقتبار او را متأثر نمیکند.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir