آدرس ما در ایتا
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
https://eitaa.com/h_emamrezaa
┗━━━🍂━
#حکایات
💠 قبر حضرت عباس علیه السلام در وسط آب 💠
🔹آیت الله حاج سید عباس کاشانی حائری نقل می کرد: «روزی در خانه آیت الله العظمی حکیم بودم که کلیددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل، علیه السلام، تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس ابوالفضل، علیه السلام، را آب گرفته و بیم آن می رود که ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نیز آسیب کلی وارد شود، شما کاری بکنید.
🔹آیت الله حکیم فرمودند: من جمعه خواهم آمد و هرآنچه در توان دارم انجام خواهم داد. آنگاه گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس، علیه السلام، رفتیم .
🔹 آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پی او آمدیم، اما همین که چند پله پایین رفتند، دیدم نشستند و با صدای بسیار بلند که تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه کردند. همه شگفت زده و هراسان شدیم که چه شده است؟ من گردن کشیدم دیدم شگفتا منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت.
🔹قبر شریف حضرت ابوالفضل، علیه السلام، در میان آب مثل جایی که از هر سو به وسیله دیوار بتنی بسیار محکم حفاظت شود، در وسط آب قرار داشت، اما آب آن را نمی گرفت. درست همانند قبر سالارش حسین، علیه السلام، که متوکل عباسی بر آن آب بست اما آب به سوی قبر پیشروی نکرد .
📚 کرامات الصالحین ، ص 286، به نقل از: کرامات العباسیه ، علی میرخلف زاده ، ص 92.
کانال فرهنگی قرآن و عترت👇👇👇👇👇👇
┏━━━🍃🌺🍃━━━
https://eitaa.com/Qvaetrat
┗━━━🍂━
خبر از بدهی پدر و پرداخت آن
مرحوم شيخ مفيد، کليني، راوندي و ديگر بزرگان به طور مستند به نقل از يکي از اهالي مدينه ي منوره آورده اند:
شخصي به نام مطرفي حکايت کند: هنگامي که حضرت ابوالحسن، علي موسي الرضا عليهماالسلام به شهادت رسيد، مبلغ چهار هزار درهم از آن حضرت طلب داشتم و کسي ديگر، غير از من و خود حضرت از اين موضوع اطلاع نداشت. به همين جهت با خود گفتم: پولهايم از دستم رفت و ديگر قابل وصول نيست.
در اين افکار بودم، که فرزندش حضرت ابوجعفر، جواد الأئمه عليهالسلام برايم پيامي فرستاد که فرداي آن روز پيش حضرتش بروم و در ضمن پيام افزود: هنگام آمدن کيسه و يا خورجيني را نيز همراه بياور. پس چون فرداي آن روز فرا رسيد و در محضر مبارک امام محمد جواد عليهالسلام شرفياب شدم، حضرت مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: پدرم حضرت ابوالحسن، امام علي بن موسي الرضا عليهماالسلام رحلت نموده است؛ و تو مقدار چهار هزار درهم از پدرم طلب کار هستي؟ عرضه داشتم: بلي، پدر شما مبلغ چهار هزار درهم به من بدهکار ميباشد.
پس در همين لحظه متوجه شدم که حضرت جواد عليهالسلام گوشه اي از آن جانمازي را که روي آن نشسته بود، بلند کرد و مقداري دينار از زير آن برداشت و تحويل من داد و فرمود: اين مقدار دينارها بابت بدهي پدرم به تو ميباشد، آنها را تحويل بگير.
و من چون آن پول ها را از حضرت تحويل گرفتم، آنها را محاسبه کردم، درست به مقدار همان چهار هزار درهمي بود که از امام رضا عليهالسلام طلب داشتم. [1] .
(1) اصول کافی:ج1،ص497،ح11-ارشاد شیخ مفید:ص325،خرایج راوندی: ج1،ص378،ح7،بحارالانوار:ج50،ص54،ح29.
#حکایات #داستان_روایی