#یڪروایتعاشقانہ
اول تابستون سال ۶۱ بود که به عقد هم دراومدیم و یه ماه بعد عروسیمون بود وسه چهار روز بعد دوتایی رفتیم مشهد
یادمه وقتی واسه زیارت مشرف شدیم حرم نگاهی بهم کرد و گفت :
طیبه خانوم میخوام یه دعا کنم
دوست دارم تو آمین بگی
با خنده گفتم :
تا چی باشه
جواب داد :
تو کارت نباشه .
گفتم : باشه
هر چی شما بگین آقا
ای کاش این حرفو نمیزدم🥺
چون تا این جمله رو گفتم رو کرد به گنبد طلایی امام رضا (علیه السلام) دستاشو بلند کرد و گفت :
🤍خدا کند به دلت مهر این غلام افتد
به رنگ سرخ شهادت در آوری من را
أَلْلّهُمَّ أَرْزُقْنَا تُوفِيق َأَلْشَّهَادَةَ فِي سَبِيلِک
دلم لرزید عرق سردی به تنم نشس
قطرات اشک بود که بی امون رو گونه هام سرازیر میشد
اما چه کنم که بهش قول آمین گفتن داده بودم با صدایی حزین و گرفته از بغض گفتم آمین ...
روایتےازهمسر↓
#شهید_حسینعلی_پورکناری♥️
#سربازحاجقاسم
#سلیمانی_ها
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#خاطرات_ناب
#باولایت_تاشهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷دوستانتون رو به کانال خاطرات شهدایی دعوت کنید
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
@RMartyrs