#یڪروایتعاشقانہ💍
جعبہ شیرینے رو جلوش گرفتم
یکے برداشت و گفت :
میتونم یکے دیگہ بردارم؟
گفتم : البته سید جون
این چہ حرفیه؟
برداشت ولے هیچکدوم رو نخورد
کار همیشگیش بود🥰
هر جا کہ غذاےِ خوشمزه
یا شیرینے یا شکلات تعارفش
مےکردند برمیداشت اما نمےخورد
مےگفت : برم با خانومو
بچـہ ها میخورم
مےگفت : شما هم
این کارو انجام بدین
اینکہ ادم شیرینے هاے زندگیشو
با زن و بچه ش تقسیم کنہ
خیلے توے زندگے خانوادگے
تاثیر میذاره♥️
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
🥀🥀🥀🥀🥀
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#خاطرات_ناب
#باولایت_تاشهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷دوستانتون رو به کانال خاطرات شهدایی دعوت کنید
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
@RMartyrs
#یڪروایتعاشقانہ💍
قبل ازانقلاب همسایہ بودیم
خوب مے شناختمش
عاشق حضرتزهراۜ بود..
تو جبهہ هم کنارش بودم
یہ مدتے دلم شور میزد
نگران شده بودم
اومد پیشم
دست انداخت دورگردنم و گفت :
تو دیگہ چرا غصہ میخورے؟!
کسے کہ مادرش حضرت زهراست
نباید غصہ بخوره
هر جا در مونده شدے فقط بگو :
" یافاطمہۜ..💚 "
روایتےازهمسرِ↓
#شهید_سیدباقر_علمی
🥀🥀🥀🥀🥀
#یڪروایتعاشقانہ
اول تابستون سال ۶۱ بود که به عقد هم دراومدیم و یه ماه بعد عروسیمون بود وسه چهار روز بعد دوتایی رفتیم مشهد
یادمه وقتی واسه زیارت مشرف شدیم حرم نگاهی بهم کرد و گفت :
طیبه خانوم میخوام یه دعا کنم
دوست دارم تو آمین بگی
با خنده گفتم :
تا چی باشه
جواب داد :
تو کارت نباشه .
گفتم : باشه
هر چی شما بگین آقا
ای کاش این حرفو نمیزدم🥺
چون تا این جمله رو گفتم رو کرد به گنبد طلایی امام رضا (علیه السلام) دستاشو بلند کرد و گفت :
🤍خدا کند به دلت مهر این غلام افتد
به رنگ سرخ شهادت در آوری من را
أَلْلّهُمَّ أَرْزُقْنَا تُوفِيق َأَلْشَّهَادَةَ فِي سَبِيلِک
دلم لرزید عرق سردی به تنم نشس
قطرات اشک بود که بی امون رو گونه هام سرازیر میشد
اما چه کنم که بهش قول آمین گفتن داده بودم با صدایی حزین و گرفته از بغض گفتم آمین ...
روایتےازهمسر↓
#شهید_حسینعلی_پورکناری♥️
#سربازحاجقاسم
#سلیمانی_ها
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#خاطرات_ناب
#باولایت_تاشهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷دوستانتون رو به کانال خاطرات شهدایی دعوت کنید
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
@RMartyrs