eitaa logo
᪥رایحه بهشتی᪥
1.4هزار دنبال‌کننده
355 عکس
412 ویدیو
1 فایل
چه دمی می شود آن دم که شود رؤیتِ تو... که به پایان برسد ظلم شبِ غیبت تو... 🌱 ای خوش آن دم که رسد رایحه‌ی نابِ وصال... به مشامم برسد عطر خوش قامتِ تو... ྎ به کانال خودتون خوش آمـدین ྎ
مشاهده در ایتا
دانلود
1.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببین خدا چی میگه: والضّحیٰ وَاللَّیْلِ اِذا سَجیٰ ماوَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ماقَلیٰ + قسم به آفتاب فراگیر و قسم به شب آرام و آرامش بخش که پروردگارت نه تورا رها کرده و نه بر تو خشم گرفته است... " شب خوش "✨🦋
هدایت شده از ᪥رایحه بهشتی᪥
بســـــــمـ الله الرحمـــــــن الرحیــــمـ
آسمان از شوق دیدن بهار اشک خود جاری نموده خوش به حال زمین به وصال بهارش می رسد کی می آید پس بهار عالم جان های ما😔💚
«امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترینِ چیزهاست و چیزهای خوب هیچ‌وقت نمی‌میرن سلام صبح بخیر⁦⁦(⁠◔⁠‿⁠◔⁠)⁩
🎭💔🎭💔 🎭💔🎭💔🎭💔 🎭💔🎭💔 🎭💔 _سکینه خانم!من جلوی دهن مردومو نمیتونم ببندم همه میگن اسد ناموسشو انداخته سر یه بیوه که خرجشو نده،خوبیت نداره منم اینجا رفت و آمد کنم ببخشیدحتی برا شما حرف در آوردن چه برسه به برادر زاده ی نوجوون من هادیه باید برگرده پیش ما،محمود خیلی وقته پاش نشسته،اجازشو از باباشم دارم که کسی حرف مفت نزنه. صدای به هم خوردن استکان نشان میداد خاله در حال ریختن چای بودکه سکوت حاکم را بهم ریخته بود. پشت درِ تنها اتاق خانه کوچک خاله با اضطراب در حال گوش دادن به حرف های عمو با خاله سکینه بودم تازه یک روز بود که ارمیا برای پیدا کردن ردی از بابا و هانیه روستا را ترک کرده بودو در چنین شرایطی که منتظر خبر او بودم نمی توانستم دوباره به خانه عمو بازگردم از خاله در خواست کرده بودم هر طور شده نگذارد عمو مرا ببرد. _شما بزرگتر هادیه هستین ،من نمیتونم منکر این بشم ومخالفتی در این باره داشته باشم اماخواست خود هادیه ام مهمه و حرف مردم برام مهم نیست مش اسد این دختر تو خونه ی شما امنیت جانی نداره،شنیدم چه بلاهایی سرش اومده _این دختریِ بی چشم و رو پشت سرما چی گفته ؟نون منو خورده و پشت سر من و خونوادم لغوز میپرونه؟ کپــــــــــــــــی حـــــــرام، پیــــــگرد الــــــــهی وقانونــــــــــی دارد.@makrmordab⚜.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_میدونی اولین بار تو چه وضعیتی دیگه ازذهنم بیرون نرفتی ؟ با خجالت به علامت ندانستن سرم را بالا بردم _وقتی آشپز خونه ی مامان ثُری آتیش گرفت.اون موقع ازترس روسریتو در آورده بودی که آتیشو خاموش کنی ولی آتیش زیادتر شد و جلوی موهات و موژه هات سوخت.شاید هر کس جای من بودوتو اون وضعیت، که صورتت با اشک و آب دماغ و دود کثیف شده بود، موهاتم به شکل وحشتناکی در اومده بود ازت فرار میکرد تا اینکه براش موندگار بشه،اون موقع نفهمیدم،ولی از اونجا که رفتم همیشه دوتا تصویر ازت تو ذهنم میومد، یه دخترکوچولو با صورت کثیف و موهای سوخته و ....یه دختری که لحظه ی آخر دنبال ماشینم دوید تا بامن خدافظی کنه.... قسمتی ازvip نسخه قدیمی دوستای گلم اگه میخواین رمان رویای سبز رو زودتر بخونین وی آی پی نسخه ویرایش نشده موجوده که دارای سه فصل هست برای کسب اطلاعات بیشتر به این آیدی پیام بدین👇👇 @kosar19_86
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸تو بهار باش تا از هر کجا که گذر کردی، دلها جوانه بزنند و گلــهای اُمید سر برآرند …🌸🍃 🍃🌸ساده زندگی کن و سخاوتمندانه عشق بورز💕 🍃🌸عمیق محبت داشته باش و با مهربانی سخن بگو💕 و بقیه را به خدا واگذار کن …💕🌸🍃
🎭💔🎭💔 🎭💔🎭💔🎭💔 🎭💔🎭💔 🎭💔 _هادیه نجیب تر از اونیه که بخواد پشت سر عمو و خوانوادش حرف بزنه شما که میدونی،من و زینب خدا بیامرز رفیق گرمابه و گلستون هم بودیم زینب هر بلایی برادر شما سرش میاورد بازم اینقدر خانم بود که پشت سرش حرف نزنه و پاش بمونه اینم دختر همون زنه،مردم کور و کر نیستن مش اسد که بخای جلوی دهن و گوششون و بگیری تاظلمی که زنت در حق این دختر کرده رو نبینن و نشنون. _همه میدونن شمام حتما تا حالا فهمیدی، این دختر نصف زن داداش خدا بیامرزم حیا نداره روزگار منو با این زبون درازیش سیاه کرده بدِ میخام سرو سامون بگیره که جلوی محمود منو سکه ی یه پولم کرد؟ برگشته به اون میگه بدبخت خیکی کچل چلاغ....توبه خاطر ظلمی که به این دوتا زنت میکنی صدتا زنم بگیری ریشه نمی گیری،نه شما بگو آبجی این حرفه این دختر زده ؟ صورت خاله را نمی دیدم اما از طرز بیانش فهمیدم که بایدخنده اش گرفته باشد _والا منم بودم همینو میگفتم ....همه میدونن زنای بیچاره اش از دست اون مادرش چی میکشن شما چطور دلتون میاد دختر به این دسته گلی رو بدین به اون کَل محمود به قول هادیه خیکی شکم پرست که به خاطر شکمش شبو بگی روز قبول میکنه! حالا شما یه فرصتی بدین وضعیت روحی هادیه بهتر بشه اون موقع یه فکری میکنیم. _الان یه ده چشمش رو اینه...حتی مراد بهترین دوست بهادر پسرم به خودش جرات داده بیاد ازمن خواستگاریش کنه میترسم کاری دستم بده عمو باید هم میترسید.پسر نا خلف خودش بر سر یک بیوه آوار شده بود وبیچاره حتی بعد از مرگ بهادر هم روزگارش سیاه بود مراد هم دوست و هم شأن بهادر بود که عمو را میترساند. اما من مثل بیوه ابراهیم خدا بیامرز نبودم و هرکس با قصد و غرضی به من نزدیک میشد هادیه نبودم چشم هایش را از کاسه در نیاورم کپــــــــــــــــی حـــــــرام، پیــــــگرد الــــــــهی وقانونــــــــــی دارد.@makrmordab⚜.
death-music-012-GahMusic(1).mp3
زمان: حجم: 4.25M
ارسالی اعضای عزیز برای حال و روز هادیه 😔
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌲افراد موفق ، 🌲همیشه ۲ چیز بر لب دارند :   🌲" لبخند "   و   " سکوت " 🌲لبخند : حلال بسیارى از مشکلات 🌲سکوت : دوری از مشکلاتِ بیشتر عصرتون بخیر و شادی ❤️🌸 〰〰🌸 🌞 🌸〰〰 @Raeha_behshti 〰〰🌸 🌝 🌸〰〰
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیای ما از هشتم شوّال , ویران شد😔 وقتی بُقاع آسمان با خاک یکسان شد😔