#وجود_تاریخی_رقیه
🤔#پرسش
❔در یادداشتهای شهید #مطهری و سخنان برخی علمای دیگر آمده است که اصلا رقیه ای در کربلا وجود نداشته است و حسین دختری به این نام نداشته است و داستان رقیه از تحریفات عاشورا است ❕نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌تشکیک در وجود مبارک حضرت #رقیه سلام الله علیها ظلم بزرگی است که به ایشان روا داشته می شود و این تشکیک از هر کسی باشد ، مردود و غیر قابل قبول است.
⚫️علمای متعددی تصریح به وجود تاریخی این بزرگوار کرده اند از جمله ؛
1⃣مرحوم عماد الدین #طبری ؛
👌در رابطه با ایشان گفته شده است ؛
« عالم جلیل قدر و بسیار اهل روایت بود »
📚فهرس الثراث ج1 ص569
👌و نیز گفته شده است ؛
« او امام و فقیه و محدث بود ، به روایات تسلط داشت و جلیل القدر بود »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج6 ص292
❕ایشان نقل می کنند ؛
« دخترک کوچکی بود از حسین علیه السلام ، شبی از خواب بیدار شد و گفت پدر من حسین کجاست ، این ساعت او را به خواب سخت #پریشان دیدم ، زنان و کودکان شروع به گریه کردن ، کردند ، یزید با صدای آنان از خواب بر خاست ، و از علت این سر و صدا تفحص کرد ، گفت بروید و سر پدر او را بیاورید و در کنار آن دخترک قرار دهید ، آنان چنین کردند ، دختر گفت این چیست ، گفتند سر پدر تو است ، او بترسید و فریاد کشید و رنجور شد و از دنیا رفت »
📚کامل بهایی ج2 ص179
2⃣عالم دیگری که داستان دخترک خردسال امام حسین علیه السلام را نقل می کند ، فخر الدین #طریحی است .
👌در باره او گفته شده است ؛
« محدث ، فقیه و لغوی و رجالی مشهوری بوده است »
📚فهرس التراث ج 1 ص880
👌و نیز گفته شده است ؛
« فقیه ، امامی ، اصولی ، وشاعر بوده است ، و علمای بزرگی از جمله حسن بن محمد بن حسن معروف به صاحب جواهر از شاگردان او بوده اند »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج13 ص330
👌ایشان نقل می کنند؛
« وقتی آل الله و آل رسول را در شهر #شام بر یزید وازد شدند او خانه ای به آنها اختصاص داد ، و در آن به سوگواری می پرداختند ، مولای ما حسین دختری سه ساله داشت ، سر شریف امام را با دستمالی دیبقی پوشیده و در برابرش نهادند ، و پرده از آن برداشتند و گفتند این سر پدر تو است ، دخترک سر را به آغوش گرفت و می گفت پدر جان چه کسی تو را با خونت خضاب کرده است ....آن گاه دهانش را بر دهان شریف امام گذاشت و گریه سختی کرد تا از هوش رفت ، وقتی تکانش دادند ، دیدند که روحش از دنیا جدا شده است »
📚المنتخب طریحی ، ص136
3⃣عالم دیگر، محمد حسین #الارجستانی است که از علمای نامی تشیع و صاحب #تالیفات است ؛
📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ج2 ص439
📚فهرس التراث ج2 ص211
👌او می نویسد ؛
« از غریبان خرابه شام به خاطرم رسید ، مگر سکینه و رقیه طفل حسین نبودند ، ...اهل بیت رسول خدا در آن شب ها نه شمعی و نه چراغی و نه آب و نه طعامی و نه فرش و نه لباسی داشتند و غمگین نشسته بودند و شغل ایشان تعزیه داری بر شهیدان کربلا بود ، تا آنجا که دختر سه ساله سید الشهداء شبی از #فراق پدر بزرگوار بسیار گریه کرد ...»
📚انوار المجالس ص161
4⃣نقل دیگر برای شیخ محمد جواد #یزدی است .
👌او می نویسد ؛
« منقول است که طفلی از امام حسین در خرابه شام از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب و یا سکینه بوده است »
📚شعشعه الحسینیه ج2 ص171
5⃣ناقل دیگر این جریان ، عالم بزرگوار سید محمد علی شاه عبد #العظیمی است .
👌در باره او گفته شده است ؛
« او فقیه و امامی و عالم و بزرگ و آگاه به علم حدیث و رجال بوده است »
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج14 قسم 2 ص772
👌در کتاب اعیان الشیعه در باره او چنین گفته شده است ؛
« او عالم و فاضل و #متقی و اهل ورع و زاهد و عابد بوده است ، نشانه خداوند در حسن اخلاق و سعه صدر و محدث بوده است »
📚اعیان الشیعه ج9 ص442
👌و نیز گفته شده است ؛
« او علامه و فقیه و زاهد و اهل ورع و عالم جلیل القدر با اخلاقی کامل بوده است »
📚فهرس التراث ج2 ص274
❕ایشان می نویسند ؛
« حسین علیه السلام دختر کوچکی داشت که او را دوست می داشت ، و او هم امام را دوست می داشت ، گفته شده است که نام وی #رقیه بوده است ، سه سال داشت و در شام در میان اسیران بود »
📚الایقاد ص179
6⃣علمای بزرگی مزاری که هم اکنون در #شام است را متعلق به حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام می دانند ؛
📚تسلیه المجالس ج2 ص93
📚نور الابصار ص195
📚منتخب التواریخ ص388
👌#کرامات متعددی از این مزار نورانی دیده و گزارش شده است ؛
📚دانش نامه امام حسین ج1 ص389
👌این کرامات نیز موید اعتبار #معنوی مزار شریف و صحت وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
👌استاد حسن زاده آملی ، در #ترجمه و شرح سخن ابن عربی مینویسد ؛
«موسی علیه السلام به واقع و نفس الأمر و به امر توحید اعلم از هارون علیه السلام بود، چه اینکه میدانست اصحاب عجل (گوساله) چه کسی را پرستش میکردند [یعنی موسی میدانست که بت پرستان در واقع خدا را میپرستیدند] زیرا او عالم بود که خداوند حکم فرموده که جز او پرستش نشود و آنچه را حکم فرموده، غیر آن نخواهد شد. پس جمیع عبادتها [حتی بت پرستی] عبادت حق تعالی است و لکن «ای بسا کس را که صورت راه زد»؛ بنابراین #عتاب موسی علیه السلام به برادرش هارون علیه السلام از این جهت بود که هارون علیه السلام انکار عبادت عجل مینمود و قلب او چون موسی علیه السلام اتساع نداشت؛ چه اینکه عارف، حق را در هر چیزی میبیند؛ بلکه او را عین هر چیزی میبیند. »
📚ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۵۱۴.
👌و سپس #میافزاید:
❕« غرض شیخ در این گونه مسائل در فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلشان بیان اسرار ولایت و باطن است برای کسانی که اهل سرّاند؛ هر چند به حسب نبوت تشریع مقر است که باید توده مردم را از عبادت اصنام (بتها) باز داشت. چنانکه انبیاء عبادت اصنام را انکار میفرمودند.
📚ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۵۱۴.
❕فقیه ارجمند مکارم #شیرازی می نویسد ؛
👌« مى گويند در عالم هستى يك وجود بيشتر نيست و بقيّه خيال و پندار است و حتّى تصريح مى كنند كه بت پرستى هم اگر به شكل محدود در نيايد عين خداپرستى است، چرا كه همه عالم اوست و او همه عالم است.
❕اين سخن از هر كس كه باشد، علاوه بر اين كه مخالف وجدان بلكه بديهيّات است و يكسره علّت و معلول و خالق و مخلوق و عابد و معبود را انكار مى كند از نظر عقايد اسلامى نيز لوازم #فاسدى دارد كه بر كسى پوشيده نيست. چرا كه در اين صورت، خدا و بنده و پيامبر و امّت و عابد و معبود و شارع و مكلّف مفهومى نخواهد داشت و حتّى بهشت و دوزخ و بهشتيان و دوزخيان همه يكى است و همه عين ذات اوست و اين دوگانگى ها همه زاييده وهم و خيال و پندار است كه اگر پرده هاى پندار را پاره كنيم چيزى جز وجود او باقى نمى ماند ، و نيز لازمه آن، اعتقاد به جسم بودن خداوند، يا حلول و مانند آن مىشود.
👌به اين ترتيب نه با وجدانيّات و دلايل عقل سازگار است و نه با عقايد اسلامى و قرآن مجيد و از همين جاست كه فقيه نامدار مرحوم محقّق #يزدى در متن عروة الوثقى در بحث مربوط به كفّار مى نويسد:
❕«شكّى در ناپاك بودن غلات و خوارج و نواصب نيست. امّا آنها كه قائل به جسميّت خدا و جبر هستند و همچنين گروهى از صوفيّه كه اعتقاد به وحدت وجود دارند، اگر به احكام اسلام ملتزم باشند اقوى اين است كه نجس نيستند، مگر اين كه بدانى مفاسدى كه لازمه مذهب آنهاست به آن پايبندند».
📚عروه الوثقی بحث نجاست کافر مساله 2
👌در اين عبارت دو نكته جلب #توجّه مى کند؛
1⃣يكى عطف طرفداران عقيده وحدت وجود بر جبريّين و كسانى كه قائل به جسميّت خدا هستند و همه را در يك صف شمردن .
2⃣ ديگر تصريح به اين كه اعتقاد آنها داراى #مفاسد دينى است كه اگر به آن توجّه داشته باشند و پايبند باشند، مسلمان نيستند و اگر نسبت به آن لوازم پايبند نباشند در زمره مسلمانانند.
❕اين سخن به وضوح مى فهماند كه مذهب آنها آن چنان مفاسدى دارد كه اگر به آن ملتزم شوند، از صف مسلمانان خارج مى شوند.قابل توجّه اين كه تمام كسانى كه بر عروه حاشيه دارند، تا آنجا كه ما اطلاع داريم اين مطلب را پذيرفته و يا تنها قيودى بر آن افزوده اند. (مانند اين كه موجب انكار توحيد و رسالت نشود).
📚پیام امام امیر المومنین ، مکارم شیرازی ج1 ص 103
@Rahnamaye_Behesht