🔸ادامه 👇
3⃣به فرض هم که بپذیریم ، علی ع از ام ابان خواستگاری کرده باشد ، دلیلی که ام ابان در رد خواستگاری علی ع اقامه کرده که او به زنان و عواطف آنان و حسن معاشرت با آنها ، هیچ توجهی ندارد ، تهمت به علی ع بوده و کذب محض است .
❕قرآن در مورد حسن معاشرت با زنان می فرماید ؛
« عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف » « و با آنان به طور شايسته و نیک رفتار كنيد » ( نساء 19)
👌علی ع ، مطیع ترین افراد به اطاعت امر خداوند بوده است ، چنان که خداوند می فرماید ؛
« وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ _ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ _فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ » « گروه پیشگامان پیشگام _ آنها مقربانند _ در باغهای پر نعمت بهشت جای دارند » ( واقعه 10_11_12 )
❕سابقون كسانى هستند كه نه تنها در ايمان پيشگامند، كه در اطاعت امر خداوند و اعمال خير و صفات و اخلاق انسانى نيز پيشقدمند، آنها اسوه و قدوه مردمند، و امام و پيشواى خلقند، و به همين دليل مقربان درگاه خداوند بزرگند.
📚تفسير نمونه، ج23، ص 204
👌علی ع مصداق تام آیه است ، چنان که پیامبر گرامی در مورد مصادیق آیه مذکور فرمود ؛
« جبرئيل به من چنين گفته است ؛ « ذلك على ع و شيعته هم السابقون الى الجنة، المقربون من اللَّه بكرامته لهم » « آنها على ع و پيروان او هستند كه پيشگامان به سوى بهشت و مقربان درگاه خدايند به خاطر احترامى كه خدا براى آنها قائل شده است »
📚امالی طوسی ص 72 _ بحار الانوار ج 35 ص 332
👌این مضمون را علمای اهلسنت نیز نقل کرده اند ؛
📚الرّياض النّضرة، ص 158 _ الدّرّ المنثور، ج 6، ص 154 _ الصّواعق، ص 123 _ فتح القدير، ج 5، ص 148
❕بنابراین علی ع ، پیشگام ترین افراد در اطاعت امر خداوند و عمل به دستور قرآن کریم در حسن معاشرت با همسران بوده است و آنچه که ام ابان به علی ع نسبت می دهد ، کذب محض و خلاف مسلمات قرآنی و روایی است .
👌علی ع هم خودشان حسن معاشرت با همسران را داشتند ، هم دیگران را به آن توصیه می کردند ، چنان که در روایتی آمده است که فرمود ؛
« زن، گُل است، نه پيشكار. پس در همه حال، با او مدارا كن، و با وى، به خوبى همنشينى نماى تا زندگى ات باصفا شود. » « ان المراه ریحانه و لیست بقهرمانه ، فدارها علی کل حال ، و احسن الصحبه لها ، لیصفو عیشک »
📚 من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ص 556 _ و ج 4 ص 392 _ مكارم الأخلاق: ج 1 ص 470
👌جریانهای حسن معاشرت علی ع با فاطمه صدیقه س ، مفصل است که می توانید در ذیل مطالعه فرمایید ؛
📚بحار الانوار ج 43 ص 146 باب 6
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#شیخ_صدوق_و_کتاب_مدینه_العلم
🤔#پرسش
❔علمای شیعه به كتب خودشان هم ترحم نكرده و اكثر كتب معتبر خودشان را هم نابود كرده اند.
شيخ حسين بن عبد الصمد الحارثي العاملي [والد البهائي العاملي] در کتاب وصول الأخیار الي أصول الأخبار مينویسد:
کتب اصول خمسه ما کافی کلینی و 👈🏿مدینه العلم👉🏿 و من لایحضره الفقیه و استبصار و تهذیب است که محتوای آن بیشتر احادیث روایت شده از پیامبر نزد ماست ...
در این سند مهم پدر شیخ بهايی عاملی از فقها و علمای معتبر شیعه در قرن دهم هجری اعتراف میکند که کتب معتبر شیعه به جای ۴ کتاب امروز که به کتب اربعه معروف هستند فی الواقع ۵ کتاب بوده و آنهارو به عنوان اصول خمسه مینامیدند و اسم کتابی به میان می آورد تحت نام [مدینه العلم] که علمای عمامه به سر خائن شیعه این کتاب را مفقود ساخته اند.
چرا اين كتاب در چند صد سال اخير نابود شده است، سئوال سختى نيست و بايد پاسخ را در تسلط صفويها بر اين مذهب و دادن شاخ و بالهاى جديد و تراشيدن اصول و فروع جديد براى اين مذهب جست.
▪️شیخ عباس قمی نيز در کتاب منازل السائرین میگوید:
متن عربي: للسيّد ابن طاووس : ص ٨٥ ، عن كتاب مدينة العلم للشيخ الصدوق ، وهو من الكتب المهمّة بمنزلة التهذيب والفقيه وقد ضاع
#ترجمه:
سید بن طاووس از کتاب مدینه العلم شیخ صدوق و این کتاب از کتاب های مهم در ردیف اعتبار التهذیب و من لایحضرالفقیه بوده و این کتاب مفقود شد!!!
این کتاب مدینه العلم از شیخ صدوق به عنوان یکی از مهم ترین اصول و کتب شیعه معروف بوده و از نظر اعتبار و اهمیت در سطح کتاب هایی نظیر کافی و من لایحضر الفقیه و تهذیب بوده که به راحتی مفقود يا مفقوديده شده است.
زيرا اين كتابها در دست خود آخوندهاى بزرگ بوده است و نه در گوشه خيابان.
حال بازهم از شما ميپرسم، یعنی بی دروپیکر تر از مذهب شیعه که يكى از معتبرترين کتب حدیثی آن پس از ده قرن از عمر آن مفقود شود در كل تاريخ وجود داشته است؟شايد هم قابل تحريف نبوده و بهترين راه نابود آن بوده است ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌ملحد متوهم ، این تصویر گری را می کند که علمای شیعه با شیخ صدوق مخالف بوده اند و کتاب او یعنی مدینه العلم را از بین برده اند ، چون با عقاید علمای شیعه همخوانی نداشته است .
❕در حالی که نمی داند ، شیخ صدوق از بزرگان و ارکان مکتب شیعه است و ادعای دشمنی علمای شیعه با شیخ صدوق تنها توهمی است که از ناحیه ملحدین مفتخور مطرح می شود .
👌❕رجالی معروف نجاشی در مورد شیخ صدوق چنین می گوید ؛
« او شیخ و فقیه ما و آبروی و چهره درخشان شیعه در خراسان بود.در حالی که جوانی کم سن و سال بود بزرگان شیعه از او استماع حدیث و اخذ معارف کرده اند»
📚رجال النجاشی،ص389
👌شیخ طوسی ،شیخ الطائفه در رجال خود از صدوق چنین یاد می کند ؛
« او جلیل القدر ،حافظ ،آگاه به فقه و اخبار و رجال و دارای تالیفات زیادی می باشد»
📚رجال الطوسی، ص495
❗️و در کتاب فهرست خود چنین می آورد ؛
« او جلیل القدر و حافظ حدیث و بصیر و آگاه به رجال و ناقد و صاحب نظر در اخبار است که در میان علما و دانشمندان اهل قم همانند او در فراوانی و سرشاری علم و از حفظ داشتن حدیث دیده نشده است و دارای حدود سیصد تصنیف و کتاب است»
📚الفهرست ص157
❕نجاشی نقل می کند ؛
« ابو الحسن على بن حسين بن موسى بن بابوُيِه قمى ( پدر شیخ صدوق ) شيخ قمى ها در روزگار خود و پيشوا و فقيه و معتمَد آنان، به عراق آمده بود و با ابو القاسم حسين بن روح ( نائب امام عصر علیه السلام ) كه خدايش رحمت كناد ملاقات كرد و مسائلى از او پرسيد و بعد از آن، توسّط على بن جعفر بن اسود، نامه اى برايش نوشت و خواهش كرد كه از جانب او نوشته اى به صاحب عليه السلام برساند و در آن از ايشان بخواهد كه دعا كند خداوند، به او پسرى روزى كند.
امام عليه السلام به او نوشت: «در اين خصوص، برايت دعا كرديم و به زودى دو فرزند پسر نيك، روزى خواهى شد». پس، ابو جعفر ( شیخ صدوق ) و ابو عبد اللّه، از كنيزى برايش متولّد شدند.ابو عبد اللّه حسين بن عبيد اللّه مى گفت: از ابو جعفر شنيدم كه مى گويد: من، با دعاى صاحب الأمر عليه السلام متولّد شده ام، و به اين مى باليد. »
📚رجال نجاشی ص 261 _ بحار الانوار ج 51 ص 306
👌ذهبی رجالی اهل سنت هم در مورد شیخ صدوق می نویسد ؛
« رییس امامیه و دارای تصانیف مشهور بین شیعه بوده است »
📚سیر اعلام النبلاء ج 16 ص 303
❕شیخ صدوق دارای کتابی به نام «مدينة العلم» بوده كه نجاشى از آن ياد كرده است ؛
📚رجال نجاشی ، ص 389
❕و شيخ طوسى آن را بزرگتر از كتاب «من لا يحضره الفقيه» دانسته است ؛
📚الفهرست ص 157
👌اين كتاب تا زمان شيخ عبد الصمد پدر شيخ بهايى در دسترس بود و از آن پس ديگر اثرى از آن ديده نمى شود .
📚الذریعه ج 20 ص 252
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕نگاشته هاى شیخ صدوق ، نزديك به سيصد اثر بوده است. شيخ صدوق در مقدمه كتاب من لا يحضره الفقيه تعداد نوشته هاى خويش را تا آن زمان دويست و چهل و پنج اثر برشمرده است.
📚الفقیه ج 1 مقدمه المولف
👌 امروزه، تنها شمار اندكى از اين مجموعه بزرگ آثار، در دسترس ما هستند و اكثر آنها در سده هاى پيشين ناپديد شده اند .
❕علت ناپدید شدن این کتب طبق بیان علامه مجلسی ، یا تسلط حکام جور و تلاش آنان برای محو مذهب بوده است یا از این جهت که علمای متاخر بیشتر به کتب متداول و مشهور که جامع و کافی بودند ، تکیه می کردند و نسبت به بازنویسی و استنساخ سایر کتب ، توجه کمتری داشتند ، به خاطر همین ، کتبی از بزرگان علما به دست ما نرسید .
👌علامه مجلسی تمام سعی خود را مبذول داشت تا کتبی که مورد کم توجهی واقع شده بود را جمع آوری کند و در بحار الانوار گرد آورد ، ایشان پس از آموختن كتب روايى مشهور، به دنبال كتب دیگر رفت. اين اصول، به خاطر بى اعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و... مهجور مانده بودند و سالها كسى سراغ آنها را نمى گرفت.
❕علامه كه اوضاع را چنين ديد، عده اى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشتكار او تعداد زيادى از اين كتب پيدا شد ، خود علامه مجلسی در این رابطه می نویسد ؛
«بعد از احاطه بر كتابهاى متداول و مشهور، به جستجوى اصول معتبر مهجور پرداختم. مهجور ماندن اين اصول، ناشى از چند عامل بوده است ؛
1⃣ استيلاى سلاطين و حاكمان مخالف با شيعه _ 2⃣رواج علوم باطل در بين مردم، 3⃣بى اعتنايى و كم توجّهى گروهى از متأخّران به بازنويسى و استنساخ كتب حديثى و اكتفا ورزيدن به كتب مشهور به جهت جامع و كافى بودن هر يك از آنها.... [براى تحصيل انواع كتب حديثى] تفحّص در بلاد دور و نزديك را آغاز نمودم و به جهت اصرارى كه در كار خود داشتم، كسانى را به كمك طلبيدم و آنها را به بلاد مختلف فرستادم تا اين كه به فضل پروردگار، تعداد زيادى از اصول معتبر را- كه در اعصار گذشته به دست فراموشى سپرده شده بود- جمع كردم و بر بسيارى از مدارك آنها آگاهى يافتم و نهايت تلاشم را در ترويج، تصحيح و تنقيح آنها به كار بردم و آنها را در كتابى با فصول و ابواب مختلف، تنظيم كردم و آن را بحار الأنوار الجامعة لدُرَر أخبار الأئمّة الأطهار، نامگذارى كردم. »
📚بحار الانوار ج 1 ص 3
👌 علامه مجلسی ، به دليل موقعيّتى كه در حكومت صفويه داشت ، دستيابى وى به اين نسخ، آسان بوده است و حتّى يك بار، بنا به پيشنهاد وى، شاه سليمان صفوى، يكى از امراى دولت را با هدايايى بسيار، به منظور به دست آوردن كتاب مدينة العلم شيخ صدوق به يمن فرستاد، هر چند كه چيزى به دست نيامد.
📚رساله اعتقادات ص 12
👌بنابراین این ادعای ملحد که در زمان صفویه به عمد ، کتاب مدینه العلم به فراموشی سپرده شد ، کذب محض است و علامه مجلسی به همراه شاه وقت صفوی ، نهایت تلاش را برای رسیدن به آن کتاب انجام دادند ، اما به نتیجه نرسیدند .
❕به احتمال زیاد ، و مطابق آنچه برخی از اصحاب گفته اند ، برداشت علما و محدثین ، ( به خلاف برداشت پدر شیخ بهایی ) ، بر آن بوده که آنچه که در کتاب « مدینه العلم » بوده است ، در سایر کتب شیخ صدوق خصوصا « من لا یحضره الفقیه » بوده و اهمیت آن به اندازه کتاب « من لا یحضره الفقیه » نبوده است ، لذا مورد کم توجهی علما و محدثین قرار گرفته و به تدریج ناپدید شده است که متاسفانه امروزه این کتاب در دسترس ما نیست و تلاش های علامه مجلسی نیز برای یافتن این کتاب به نتیجه نرسید .
📚تعلیقه امل الامل ص 279
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ ملحد را که مدعی است امام صادق علیه السلام به کشتار مردم دیلم از اقوام ایرانی ساکن در شمال کشور ، توصیه کرده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2951
👌پاسخ ملحد را که مدعی است پیامبر اسلام به کشتن سگها توصیه کرده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2013
👌پاسخ ملحد را که مدعی است علی ع ، تنها ۹ روز پس از شهادت فاطمه س ازدواج کرد را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2341
#اسارت_فرزندان_کفار_حربی
🤔#پرسش
❔علامه طباطبائى در مورد ظلم و ستمى كه اسلام به كودكان خردسالى كه پدرانشان برده شده اند، كرده است، ميگويد:
آیا جا دارد کسى اعتراض کند که چرا در اسلام خردسالان دشمن نيز برده هستند حال آنکه مردان با شما سر جنگ داشتند و خسارتهاى جانى و مالى شما همه از ناحیه بزرگسالان دشمن بوده گناه کودکان چه بود؟ با اینکه نه شمشیرى بدست گرفته بودند و نه در معرکهاى حاضر شده بودند؟
▪️جوابش اين است كه : خردسالان دشمن، قربانیان پدران خویشند» (ترجمۀ المیزان ج ٦ ص ٥١٣).
لينك صفحه
ظاهرا علامه طباطبایی هنگام نوشتن این متن يادش رفته بود كه در قرآن آيه بأى ذنب قتلت، وجود دارد كه در واقع اعتراض به ظلم و ستم به بى گناهان است!
احتمالا فقط مسلمانان بيگناه هستند و باقى مردم دنيا گناهكارند حتى كودكان ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مقصود از جمله « قربانیان پدران خویشند » ( ترجمه المیزان ج 6 ص 514) ، آن نیست که کودکان دشمن محارب ، به جرم پدرشان برده و اسیر شوند و گناه پدرشان بر آنان بار شود ، زیرا چنان که ملحد اشاره کرد ، اصل مسلم قرآنی است که کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد ، چنان که قرآن می فرماید ؛
« لا تزر وازره وزر اخری » « و هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد » ( اسراء 15)
👌لذا برخی از مفسرین در ذیل آیه شریفه می نویسند ؛
« روشن مى شود عقيده كسانى كه مى گويند فرزندان كفار همراه پدرانشان در آتش دوزخ خواهند بود يك عقيده اسلامى نيست، چرا كه هيچ فرزندى به گناه پدر و مادر مجازات نمى گردد »
📚تفسیر نمونه ج 12 ص 56
👌بلکه مقصود از جمله فوق ، آن است که پدران آنان در حقشان تقصیر کردند و از آنجایی که قصد نابودی مسلمین را داشتند و به ممالک مسلمین لشگر کشی کردند و خودشان را در معرض اسارت و قتل و فرزندانشان را در معرض بی سرپرستی قرار دادند ، لذا در حق فرزندان خردسالشان ظلم کردند و آنان را بی سرپرست کردند .
❕بر این اساس ، اسلام چاره ای جز این ندید که برای تحت پوشش قرار دادن فرزندان بی سرپرست مشرکین ، آنان را میان خانواده های مسلمین تقسیم کند تا از روی بی سرپرستی در معرض هلاکت و نابودی قرار نگیرند .
👌توضیح بیشتر ؛
1⃣کسانی به اسیری و بردگی و کنیزی گرفته می شوند که به سرزمین اسلامی حمله کرده باشند و قصد نابود سازی مسلمین و دین و آیین آنها را داشته باشند ، اینان همان کفار حربی هستند که تنها اجازه جهاد با آنان داده شده است ، در گذشته در رابطه چرایی به بردگی گرفتن چنین کفاری توضیحات لازم را داده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9717
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12052
2⃣فرزندان این کفار حربی ، اگر در نبرد بر علیه مسلمین شمشیر نکشیده باشند ، کسی حق کشتن آنان را ندارد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛
« پیامبر نهی کرد از کشتن فرزندان و زنان دشمن در میدان حرب ، مگر زمانی که آنان هم قتال کنند که در آن صورت هم تا جایی که ممکن بود ، باید دست نگه داشته شود و آنان کشته نشوند « نهی عن قتل النساء و الولدان فی دار الحرب ... »
📚الکافی ج 5 ص 28
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣پس از آنکه فرزندان مشرکین ، پدران و مادران و قوم و عشیره خود را در میدان نبرد از دست دادند و سرپرستان آنان یا کشته شدند یا اسیر شدند ، تکلیف آنان چه می شود ❗️
❔آیا آنان به خاطر جرم پدران کشته شوند که این خلاف آموزه های اسلام است ❗️آیا به حال خود رها شوند که روشن است در این صورت در معرض مرگ و نابودی قرار می گیرند ، چون کسی را ندارند که از آنان مواظبت و سرپرستی کنند ❗️
👌بهترین راه آن است که در میان خانواده های مسلمان تقسیم شوند و مسلمین موظفند هستند که با آنان به مانند یکی از اعضای خانواده خود رفتار کنند و نیازهای آنان را برطرف کنند ، چنان که پیامبر گرامی می فرمود ؛
« آنان را از آنچه خودتان می خورید اطعام کنید و از آنچه خودشان می پوشید ، بپوشانید »
📚وسائل الشیعه ج 23 ص 31
👌علی ع در وصیت خود می فرمود ؛
« خدا را ، خدا را ، مد نظر داشته باشید در مورد زنان و بردگان خود ، چرا که آخر چیزی که پیامبرتان به آنان تکلم کرد این بود که گفت شما را وصیت می کنم نسبت به مراعات حق دو ضعیف ، زنان و زیر دستان و بردگانتان »
📚الکافی ج 7 ص 49
👌در نقل دیگر فرمود ؛
« کسی که نسبت به مملوک خود بد بکند ، وارد بهشت نمی شود »
📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 458
4⃣از سوی دیگر ، آموزه اسلام بر آن است که چنین بردگانی ، یعنی فرزندان خردسال کفار ، تحت حمایت مالی مسلمین قرار بگیرند و آزاد شوند ، چنان که امام رضا ع فرمود ؛
«کسی که مملوکی را آزاد کند که تمکن و استطاعت ( مالی ) ندارد ، باید او را مساعدت کند ، تا زمانی که از مساعت بی نیاز شود ، امیر مومنان چنین می کرد زمانی که صغار و فرزندان ( مشرکین و کفار حربی ) را آزاد می کرد » « ... کذلک کان امیر المومنین یفعل اذا عتق الصغار »
📚الکافی ج 6 ص 181
👌امیر مومنان بر همین اساس ، بسیاری از فرزندان مشرکین را از اسارت آزاد می کرد و آنان را مورد حمایت خود قرار می داد چنان که در روایت دیگر آمد ؛
« علی ع کودکان زیادی را از اسارت آزاد کرد » « قد اعتق علی ولدانا کثیره »
📚وسائل الشیعه ج 23 ص 31
❕بنابراین ؛
👌حکم اسارت فرزندان کفار حربی و مشرکین به خاطر مصلحت خودشان بوده است تا تحت سرپرستی و تکفل قرار گیرند و هزینه هایشان تامین شود ، و پس از آنکه به اندازه ای از رشد برسند ، مسلمین موظفند که آنان را آزاد کرده و تحت حمایت خود قرار دهند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛
« آنکس از آنان که توانایی اداره زندگی خویش به تنهایی را دارد ، آزاد کن » « اعتق من اغنی نفسه »
📚الکافی ج 6 ص 181
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌در رابطه با چرایی ممنوعیت ازدواج با غیر مسلمان در اسلام و موارد این ممنوعیت ، پاسخ ذیل را مطالعه فرمایید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3356
👌پاسخ دو اشکال ملحد ؛
1⃣چرایی تفاوت ارث بین زن و مرد و پاسخ استنادی که او به کلام امام رضا ع کرد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1232
2⃣پاسخ به استناد او به نهج البلاغه که زنان را از نظر ایمان و ارث و عقل ، ناقص می داند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1954
#شهادت_زنان_رویت_هلال
🤔#پرسش
❔زنده به گور كردن واقعى زنان توسط اسلام
تصوير بالا: كتاب عیون الاخبار الرضا، جلد۲، باب ۳۳، ص ۱۸۹
با توجه به این روایت باید دانست كه:
در اسلام مراد این است که اگر زنان گفتند ما ماه را دیده ایم انسان نباید باور کند در نتیجه اگر زن ادعای رویت ماه هم کرد انسان نباید بپذیرد !!
به همین جهت هست که قاضی و حاکم نمیتوانند به شهادت زنان حکم کنند
فقط در ضرورت مانند اعلام مرگ قابله و جنسیت فرزند بدنیا امده که معمولا مردها در این لحظه حضور ندارند حرفشان حجت هست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با عدم قبول شهادت زنان در برخی موارد و فلسفه آن ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1230
❕هم اینک توضیحی بیشتر طبق کلام استاد مکارم شیرازی در این رابطه ارائه می کنیم ؛
1⃣چون شهادت در محكمه و نزد قاضى است، اگر شهادت نساء مانند رجال در تمام امور قبول شود پاى زنان به محاكم كه محل نزاع و كشمكشها است كشيده مى شود، در حالى كه شارع مقدس مى خواهد زنان در محاكم كمتر حضور پيدا كنند، جز در موارد ضرورت، پس همان گونه كه شارع مقدس جهاد را از زنان برداشته، آنها نبايد در جنگ حقوقى هم مانند ميادين حرب حاضر شوند. در تمام دنيا هم همينطور است الّا نادراً.
❔آيا عدم شركت زنان در ميادين جنگ براى آنان نقص است؟
👌نقصى نيست بلكه با طبيعت آنها سازگار نمى باشد، همچنين عدم حضور آنها در نزد قُضات و منازعات حقوقى نقص و عيب نيست ، مانند عدم حضور آنان در میادین نبرد .
2⃣شهادت فرع بر تحمّل شهادت است و اگر شهادت آنها در همه امور قبول شود، طبعاً وسوسه مى شوند كه در مجالس شرب خمر و ميادين نزاع و زد و خورد و فسق و فجور حاضر شوند تا بتوانند شهادت دهند. آيا حضور زنان در چنين محافل و مجامعى كه جنايات و اعمال منافى عفت و كارهايى كه حدّ و تعزير دارد با طبيعت آنها سازگار و افتخارى براى آنهاست؟ مسلّماً نه، پس وقتى حضور آنها براى تحمل شهادت جايز نبوده و با طبيعت آنها سازگار نيست، شهادت آنها هم پذيرفته نمى شود.
3⃣همه انسانها عواطف و وجدان دارند ولى شكى نيست كه زنان عواطف رقيق ترى دارند، كه اين هم از افتخارات زنان است و به همين دليل تمام امورى كه عواطف رقيق ترى مى طلبد زنان در آن امور پيشى مى گيرند، مثلًا مقام «امّ» را هيچ مردى نمى تواند تحمل كند، اگر مادر از دنيا برود هيچ مردى تحمّل تربيت بچّه شيرخوار را ندارد و لو از شير خشك براى تغذيه كودك استفاده كنند، همچنين در پرستارى بيماران هيچگاه مردان به اندازه زنان موفّق نبوده اند، حال اين عواطف رقيق گاهى سبب مى شود كه حاضر به شهادت به حق نباشند مثلًا در ناحيه قصاص يا حد و تعزير از روى رقّت قلب شهادت نمى دهند و عواطف، آنها را از شهادت به حق منع مى كند، به همين دليل خداوند شهادتشان را در اين امور نپذيرفته است.
❕علاوه بر اين در مسائل جنائى شاهدها در معرض مشكلات و بلايايى از طرف محكومينِ در دعاوى هستند و اگر شاهد، مرد باشد قدرت دفاعى بيشترى دارد .
📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 3 ص 112
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌مطابق روایات متعددی ، شهادت زنان در رویت هلال پذیرفته نمی شود .
❕علی ع می فرمود ؛
« در رویت هلال تنها شهادت دو مرد عادل را قبول می کنم »
📚الکافی ج 4 ص 76
👌و فرمود ؛
« شهادت زنان در رویت هلال جایز نیست و قبول نمی شود »
📚وسائل الشیعه ج 10 ص 287 _ الفقیه ج 2 ص 124 _ التهذیب ج 4 ص 180
❔این مساله یعنی ، عدم قبول شهادت زنان در رویت هلال مورد اشکال ملحد قرار گرفته است ، امام رضا ع در روایتی پاسخ او را دادند و در رابطه با چرایی این ممنوعیت فرمودند ؛
« علت پذیرفته نشدن شهادت زنان ...در هلال ، به جهت ضعف آنان در رویت هلال است » « لضعفهن عن الرویه »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 95
👌استاد مکارم شیرازی در ادامه بحث سابق خود ، این روایت را چنین توضیح می دهند ؛
« این روایت به معنای كمبود ديد چشم ( زنان ) ، نيست بلكه به اين معنا است كه مشاهده هلال براى آنها مشكل تر است چون بايد بر بالاى بامها و كوهها بروند كه براى زنان مشكل است »
📚کتاب النکاح ج 3 ص 113
👌بنابراین مانند موارد سابق ، عدم قبول شهادت زنان در رویت هلال ، به خاطر ویژگیهای طبیعی و لطافت های زنانگی آنان است که شارع مقدس ، برای آنانکه آنان را به زحمت و مشقت نیندازد ، حکم قبول شهادت را از آنان برداشته است ، تا خود را به خاطر رویت هلال به سختی و مشقت نیندازند ، چنان که حکم حضور در میدان نبرد را به همین خاطر از آنان برداشته است .
❔ممکن است بگویید که امروزه می توان با ابزارهایی چون تلسکوپ و ... ماه را رویت کرد ، بدون آنکه مشکل و مشقتی برای زنان ایجاد شود ، چرا در این صورت نیز شهادت زنان نادیده گرفته می شود ❗️
👌در ذیل توضیح داده ایم که در رویت هلال ، شرط است که رویت با چشم غیر مسلح و بدون استفاده از ابزار باشد ، و اکثریت فقها نیز بر همین قول هستند ، بنابراین وجود یا نبود تلسکوپ تاثیری در حکم مذکور ندارد ، در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2156
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir