💠فرا رسیدن سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام را تبریک می گوییم .
❕برخی پرسش و پاسخ ها پیرامون بعثت پیامبر گرامی اسلام و نزول وحی بر ایشان ؛
1⃣آیا جشن گرفتن در روز مبعث بدعت و حرام است چرا که وهابیان بر این امر اصرار دارند و می گویند نباید این محافل باشد ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/767
2⃣اگر قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است چگونه می گوییم اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شد آیات ابتدایی سوره علق بوده که در مبعث در 27 ماه رجب بر پیامبر نازل شده است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3387
3⃣❔لطفا در مورد امی بودن پیامبر هنگام بعثت توضیح دهید ❗️برخی می گویند پیامبر امی بوده یعنی اهل مکه که ام القری نامیده می شود بوده است ، نه بی سواد ،اضافه اینکه در روایات آمده پیامبر خواندن و نوشتن بلد بوده و اینکه امی به معنای بی سواد نیست ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2104
4⃣پیامبر قبل از رسیدن به رسالت چه آیینی داشت ❗️آیا راست است که او مسیحی بوده است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3388
5⃣آیا راست است که گاهی وحی بر پیامبر قطع می شد و مشرکین پیامبر را مسخره می کردند که خدایش او را رها کرده و پیامبر محزون می شد تا جایی که قصد خودکشی داشت❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2755
6⃣ایا الفاظ قران از جانب پیامبر است نه خدا؟ دکتر سروش معتقدند که الفاظ قران از جانب خدا نیست بلکه رسول خدا مکاشفاتی نموده و حاصل مکاشفات خود را متناسب با نیازهای زمان در قالب الفاظ ریخته است شما چه ردیه ای دارید❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1041
7⃣ آقای سروش وحی را خواب رسولانه عنوان میکرد و میگفت ایاتی که بر پیامبر اسلام نازل شده همگی در خواب بوده مانند خواب حضرت ابراهیم که دستور ذبح فرزند به وی داده شد و دیگر پیامبران هم بدین شکل بوده است و لذا پیامبر عزیز اسلام ایات را به نوعی برای مردم بیان میکرده که انان بفهمند
💠
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3344
8⃣در آیه ۱۹ سوره مائده بیان شده است پیامبر اکرم پس از فاصله زمانی با پیامبران قبلی مبعوث شده است . از طرف دیگر در روایت آمده است که زمین از حجت الهی خالی نمی ماند. وقتی که پیامبری نیست حجت الهی کیست ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1576
9⃣چرا قرآن در روز بعثت یک دفعه ای همانند تورات و انجیل نازل نشد و تدریجی نازل شد ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1256
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3389
0⃣1⃣چرا خداوند دیگر پیامبری نمی فرستد و پیامبر اسلام به عنوان آخرین پیامبر معرفی شده است❕آیا یعنی ما دیگر به پیامبر جدید نیاز نداریم و تمام نیازهای ما مرتفع شده است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3392
1⃣1⃣گفته می شود بعثت پیامبر برای عرب ها است و بس زیرا خود قرآن می گوید ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم ام القری یعنی مکه و آنها که گرداگرد مکه هستند را بترسانی( انعام ۹۲) نه تمام جهانیان را❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1384
2⃣1⃣اگر بعثت پیامبر جهانی است ، چرا آیات قرآن بیشتر ناظر به احوال شبه جزیره عربستان است
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1659
3⃣1⃣آیا حقیقت دارد که پیامبر اسلام پس از بعثت و نزول قرآن ، در خواندن قرآن عجله می کرد تا جایی که خداوند پیامبر را ملامت کرد ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3393
4⃣1⃣این دحیه کلبی چه کسی بوده ❗️آیا راست است که جبرئیل به صورت او بر پیامبر نازل می شده است ❗️کانال های ملحد اشکال می کنند که چرا جبرئیل به صورت یک فرد کافر نازل می شده است ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3394
5⃣1⃣من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3395
6⃣1⃣مدرک قرآنی که ثابت می کند اسلام برای ما نیامده است . اﮔﺮ به ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ خدا یا همان آلله ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ بر اساس گفته ﺍﻟﻠﻪ ما ایرانیها ﺑﺎﯾﺪ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ بمانیم....
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3397
❕شبهات و سوالات مطرح شده پیرامون رسالت و بعثت پیامبر گرامی اسلام از جنبه های مختلف بسیار فراتر از این تعداد است که جهت آگاهی می توانید کلید واژه های مربوطه را در کانال سرچ فرمایید .
👌به لطف الهی ، حدود 150 شبهه پیرامون پیامبر اعظم، گردآوری و تنظیم و به ناشر جهت چاپ تحویل داده شده که انشاء الله در آینده ای نزدیک به چاپ خواهد رسید .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#دریافت_جزیه_از_پول_حرام
🤔#پرسش
❔امام صادق: وقتی پای «باجگیری(=جزیه)» از مسیحیان و یهودیان در میان باشد، پول حاصل از خرید و فروش شراب و گوشت خوک هم حلال است!
در روایتی که به اعتراف مجلسی در کتاب [روضة المتقین ، جلد ۳ ، صفحه ۱۵۲] ، «حسن کالصحیح» است آمدهاست:
[ از امام صادق در باره صدقات اهل ذمّه و بهاى انواع شراب و گوشت خوک كه بابت جزيه از ايشان اخذ مىشود سؤال كردم، پس فرمود: جزيه بر آن گروه در اموالشان فرض شده است، و اين جزيه از بهاى گوشت خوك يا شراب گرفته مىشود، و هر چه از اين گونه از ايشان بگيرند، گناه آن به گردن ايشان است، و بهاى آن اشياء كه مسلمين آن را به حساب جزيه دريافت ميكنند براى مسلمين حلال است ]
📚منبع: ترجمه من لا یحضره الفقیه ٫ ج۲ ٫ ص۳۵۵
💠#پاسخ💠
👌جزیه به معنای باج گیری از اهل کتاب نیست ، بلکه چنان که راغب در مفردات مى گويد : «جزيه چيزى است كه از اهل ذمّه (غير مسلمانانى كه با مسلمانان پيمان همزيستى دارند و در داخل كشورهاى اسلامى زندگى مى كنند) گرفته مى شود، و نام گذارى آن به اين نام به خاطر آن است كه به منزله جزا و پاداشى است كه در برابر حفظ جان (و مالشان) مى پردازند». « الْجِزْيَةُ: ما يؤخذ من أهل الذمة، و تسميتها بذلك للاجتزاء بها عن حقن دمهم »
📚مفردات الفاظ القرآن ج 1 ص 195
❕بنابراین ، ريشه اصلى آن همان «جزاء» است، به خاطر اينكه پولى كه آنها مى پردازند رايگان و بدون عوض نيست، بلكه حكومت اسلامى موظّف است در برابر آن از مال و جان و ناموس آنها دفاع كند و امنيت كامل را براى آنان فراهم سازد ، در ذیل در این رابطه توضیحات مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377
❕اهل کتاب موظفند که در کشور اسلامی ، تظاهر به منکرات و خوردن شراب و خوک یا خرید و فروش آن نکنند ، و اگر چنین کنند ، نقض عهد کرده اند و حاکم اسلامی می تواند عهد آنان را ملغی کند ، چنان که مرحوم امام خمینی می گوید ؛
« ( باید ) تظاهر به چيزهايى كه نزد ما از منكرات است ننمايند، مانند آشاميدن شراب و انجام دادن زنا و خوردن گوشت خوك و ازدواج با محرّمات. »
📚ترجمه تحریر الوسیله ، ج 2 ص 534
❕دیگران از فقهای شیعه نیز متذکر این شرط شده اند ؛
« الرابع أن لا يتظاهروا بالمناكير عندنا كشرب الخمر و الزنا و أكل لحم الخنزير و نكاح المحرمات و نحوها و إن كانت جائزة في شرعهم و لو تظاهروا بذلك نقض العهد »
📚شرائع الاسلام ، محقق حلی ، ج 1 ص 252 _ غایه المراد ، شهید اول ، ج 1 ص 469 _ مسالک الافهام ، شهید ثانی ، ج 3 ص 75 _ مجمع الفائده ، محقق اردبیلی ، ج 7 ص 438
❕این شرط ، برگرفته از این روایت امام صادق ع است که فرمود ؛
« رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست »
« إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبِل الْجِزْيَةَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عَلَى أَنْ لَا يَأْكُلُوا الرِّبَا وَ لَا يَأْكُلُوا لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ لَا يَنْكِحُوا الْأَخَوَاتِ وَ لَا بَنَاتَ الْأَخِ وَ لَا بَنَاتَ الْأُخْت فمن فعل ذلک منهم برئت منه ذمه الله و ذمه رسوله و قال لیست لهم الیوم ذمه »
📚التهذیب : ج 6 ص 158
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حال اگر اهل کتاب به این شرط عمل نکنند و خرید و فروش شراب و خوک داشته باشند و بخواهند از پول حاصل شده از این محرمات ، بدهی خود را به مسلمان بپردازند ، تکلیف چیست ، آیا مسلمان می تواند بپذیرد ، یا خیر ؟ ❗️
👌از آنجایی که کفار غالبا از طرق نامشروع ، امرار معاش می کنند ، و اگر بر مسلمان حرام باشد که بدهی خود را از طریق پول حاصل از معاملات نامشروع آنان دریافت کند ، دیگر راهی برای جبران بدهی نیست و ممکن است کفار ، از این حکم سوء استفاده کنند و به بهانه اینکه استفاده از اموال ما برای شما جایز نیست ، از پرداخت بدهی خود امتناع کنند ، لذا در روایات ما تصریح شده است که مسلمان می تواند بدهی خود را از کفار تصفیه کند ، حتی اگر بداند که آن پول مثلا ، از طریق خرید و فروش شراب و خوک تهیه شده است .
❕راوی می گوید به امام صادق ع گفتم ؛
« من از يك نفر نصرانى طلبكارم و او در حضور من شراب و خوك مى فروشد و طلب مرا مى پردازد. آيا مى توانم پول او را دريافت كنم؟ امام ع فرمود ؛
« تو از او درهم طلب دارى، و او درهم تحويل مى دهد نه خوك و نه شراب » « قلت لابی عبد الله ع لی علی رجل ذمی دراهم ، فیبیع الخمر و الخنزیر و انا حاضر فیحل لی اخذها فقال انما لک علیه دراهم فقضاک دراهمک »
📚الکافی ج 5 ص 232
❕و در بیان علت این مساله فرمود ؛
« چرا که اکثر اموال آنان از حرام و ربا است ( و چاره ای جز دریافت نیست ) »
« أَنَّهُ رَخَّصَ فِي أَخْذِ الْجِزْيَةِ مِنْ ثَمَنِ الْخَمْرِ وَ الْخَنَازِيرِ لِأَنَّ أَمْوَالَهُمْ أَكْثَرُهَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الرِّبَا »
📚دعائم الاسلام ج 1 ص 381 _ مستدرک الوسائل ج 11 ص 123
👌بنابراین اگر اجازه داده شده است که جزیه از اهل کتاب از پول حاصل از فروش محرمات آنان دریافت شود ، از این جنبه است که اکثر اموال آنان ، از طریق حرام به دست آمده است و اگر این دریافت از آنان صورت نگیرد ، دیگر راهی برای تصفیه بدهی آنان نیست ، گناه این خرید و فروش نیز به گردن خودشان است و استفاده از ثمن و پول حاصل شده برای مسلمان جایز است ؛ « فوزر ذلک علیهم و ثمنه للمسلمین حلال »
📚الکافی ج 3 ص 568
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#بررسی_معجزه_هود_نبی_و_ادعای_ملحد_در_تناقض_گویی_پیامبر_اسلام
🤔#پرسش
▪️وقتى ادعاى محمد متناقض با آيات قرآن است
در روايتى كه در كتاب صحيح بخارى(معتبرترين كتاب حديث اهل سنت) محمد ميگويد:
"ما من الأنبياء من نبي إلا قد أعطي من الأيات مامثله أمن عليه البشر ..."
#ترجمه: هيچ يك از پيامبران نيست مگر اينكه نشانه اى براى مردم آورده باشد(دليل نبوت) كه مردم به آن ايمان آورند.
▪️حال ببينيم در قرآن چه نوشته شده است؟
قالوا يا هود ما جئتنا ببينة وما نحن بتاركي آلهتنا عن قولك وما نحن لك بمؤمنين"
سوره هود آيه ٥٣
#ترجمه: مردم گفتند: اى هود براى ما نشانه اى نياوردى كه دليلى باشد براى ترك خدايانمان و بدين دليل به تو ايمان نمى آوريم.
▪️سئوال:
آيا محمد يادش نبوده در قرآن چه چيزى گفته است؟
يا روايات مسلمان جعلى و ساختگى است كه چنين داراى تناقض فاحش است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌نَسَب هود عليه السلام به نوح نبى عليه السلام مى رسد. خداوند او را براى هدايت و راهنمايى قوم عاد- كه بت پرست و ستمگر و متجبّر بودند- فرستاد و آنان را به توحيد دعوت كرد. آن حضرت در ميان قومش به ايمان به خدا و كثرت عبادت ممتاز بود. وى مجمع همه خصال پسنديده، همراه حسن خلق، جمال منظر، طهارت حسب و نسب و صاحب سكينت و وقار بود و از جهت خَلق و خُلق، خيلى شبيه آدم عليه السلام يا جدّش نوح عليه السلام بود. وى از پيامبران عرب بود و اولين كسى بود كه به عربيت سخن گفت. وى مأمور هدايت قوم عاد شد. قوم عاد بعد از قوم نوح سكّان داران زمين بودند. آنها 13 قبيله بودند كه به ثروت و قوّت جسمى و طول عمر و جسيم بودن بدن و طول قامت بين همه معروف بودند. آنان بتهايى چون «يغوث» و «ودّ» و «نسر» را مى پرستيدند. نزديك پنجاه سال آن حضرت آنها را از بت پرستى و ظلم و منكرات باز مى داشت، ولى توجه نمى كردند و پيوسته وى را تكذيب كرده، مورد تمسخر قرار مى دادند. وقتى آن جناب از هدايت آنان مأيوس شد عقوبت آنان را از خدا خواست و خداوند 7 سال از باريدن باران جلوگيرى نمود و قحطى به وجود آمد. سپس 7 شب و 8 روز باران سهمگين فرستاد و همه آنان به جز هود عليه السلام و ياران مؤمنش را نابود كرد. سپس هود عليه السلام به مكه آمد و بنا به قولى 150 سال عمر كرد و در همانجا وفات يافت، يا به قولى صحيحتر در نجف كنار قبر حضرت آدم عليه السلام دفن شد.
📚فرهنگ قرآن، ج 33، ص: 161
❕در روایتی امام صادق ع فرمود ؛
« چون هنگام وفات نوح شد، شيعيان خود و تابعان حق را طلبيد و فرمود: بدانيد بعد از من غيبتى خواهد بود كه در آن غيبت غالب خواهند شد پيشوايان باطل و سلاطين جابر، و حق تعالى آن شدت را از شما رفع خواهد فرمود به قائم از فرزندان من كه نام او هود است، و او را هيئت نيكو و اخلاق پسنديده و سكينه و وقار خواهد بود، و شبيه خواهد بود به من در صورت و خلق، و چون او ظاهر شود خدا دشمنان شما را به باد، هلاك گرداند. پس شيعيان پيوسته انتظار قدوم هود عليه السّلام مى كشيدند تا آنكه مدت بر ايشان طولانى شد و دلهاى بسيارى از ايشان قساوت بهم رسانيد، پس خدا هود را ظاهر گردانيد در هنگامى كه ايشان نااميد شده بودند و بلاى ايشان عظيم شده بود، پس خدا هلاك كرد دشمنان ايشان را به باد عقيم كه در قرآن ياد فرموده است، پس باز غيبتى بهم رسيد و طاغيان غالب شدند تا حضرت صالح عليه السّلام ظاهر شد »
« لَمَّا حَضَرَتْ نُوحاً الْوَفَاةُ دَعَا الشِّيعَةَ فَقَالَ لَهُمْ اعْلَمُوا أَنَّهُ سَتَكُونُ مِنْ بَعْدِي غَيْبَةٌ تَظْهَرُ فِيهَا الطَّوَاغِيتُ وَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُفَرِّجُ عَنْكُمْ بِالْقَائِمِ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ هُودٌ لَهُ سَمْتٌ وَ سَكِينَةٌ وَ وَقَارٌ يُشْبِهُنِي فِي خَلْقِي وَ خُلُقِي وَ سَيُهْلِكُ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ عِنْدَ ظُهُورِهِ بِالرِّيحِ فَلَمْ يَزَالُوا يَتَرَقَّبُونَ هُوداً ع وَ يَنْتَظِرُونَ ظُهُورَهُ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ وَ قَسَتْ قُلُوبُ أَكْثَرِهِمْ فَأَظْهَرَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ نَبِيَّهُ هُوداً ع عِنْدَ الْيَأْسِ مِنْهُمْ وَ تَنَاهِي الْبَلَاءِ بِهِمْ وَ أَهْلَكَ الْأَعْدَاءَ بِالرِّيحِ الْعَقِيمِ الَّتِي وَصَفَهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ- فَقَالَ ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ثُمَّ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ بِهِ بَعْدَ ذَلِكَ إِلَى أَنْ ظَهَرَ صَالِحٌ ع. »
📚کمال الدین ج 1 ص 135 ( به نقل از حیاه القلوب ) .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕با توجه به این مقدمه ، به اشکال مطرح شده توسط ملحد می پردازیم و یاد آور می شویم ؛
👌ما اگر چه دفاعی از صحیح بخاری نداریم و روایتی که ملحد به آن استناد کرده است ، از ابوهریره نقل شده است که کذاب و دروغگو و جاعل حدیث بوده است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9395
❕با این وجود ، بنا را بر صحت نقل مذکور می گذاریم و همینطور گفتنی است که « آیات و بینه » را که در روایت مذکور و آیه شریفه آمده است ، لزوما به معنای معجزه نیست ، اما اگر بپذیریم که مقصود معجزه است ، باز اشکال تراشی ملحد ، بجا نیست ، زیرا او به سخن قوم هود استناد کرده است که به دروغ مدعی بودند که هود ع ، بینه ندارد نه آنکه در واقع ، هود ع هیچ بینه ای نداشته باشد ، چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« همانگونه كه برنامه و وظيفه تمام پيامبران است ، ( هود ) ، معجزه يا معجزاتى براى اثبات حقانيت خويش به آنها عرضه داشته بود، ولى آنها به خاطر كبر و غرورى كه داشتند مانند ساير اقوام لجوج، معجزات را انكار كردند و آنها را سحر شمردند، يا يك سلسله تصادفها و حوادث اتفاقى كه نمى تواند دليلى بر چيزى بوده باشد. »
📚تفسیر نمونه ، ج 9 ص 136
❕قرآن تصریح می کند که تمام پیامبران ، خصوصا ، حضرت هود ع ، دارای بینه بوده است ، چنان که می فرماید ؛
«ما رسولان خود را با بینه فرستاديم و همراه آنها كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند» « لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنَا بِالْبَيِّناتِ وَ انْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ » ( حدید 25 )
❕و می فرماید ؛
«لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ » « رسولان ما با دلايل روشن بسوى آنها آمدند، اما بسيارى از آنها، تعدى و اسراف، در روى زمين كردند. » ( مائده 32 )
👌و می فرماید ؛ « تِلْكَ الْقُرى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبائِها وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الْكافِرِينَ » « اينها آباديهايى است كه اخبار آن را براى تو شرح مى دهيم ، پیامبران ما با بینات به سوی آنها رفتند اما آنها (چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند ايمان نمى آوردند اينچنين خداوند بر دلهاى كافران مهر مى نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه حس تشخيص را از آنها سلب مى كند). » ( اعراف 101 )
❕« وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِين » « ما امتهاى پيش از شما را، به هنگامى كه ظلم كردند، هلاك كرديم، در حالى كه پيامبرانشان با بینات به سراغ آنها آمدند ولى آنها ايمان نياوردند، اينگونه گروه مجرمان را جزا مى دهيم. » ( یونس 13 )
❕« لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِين » « قبل از تو پيامبرانى به سوى قومشان فرستاديم، آنها با بینات به سراغ قوم خود رفتند (ولى هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم) و همواره يارى مؤمنان حقى است بر ما. » ( روم 47 )
👌« إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ _ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ » « هر گاه تو را تكذيب كنند (عجب نيست) كسانى كه پيش از آنها بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند، آنها با بینات و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنها آمدند (اما كوردلان ايمان نياوردند)- سپس من كافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات كردم) مجازات من نسبت به آنها چگونه بود؟ » ( فاطر 26 )
❕« ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ » « اين بخاطر آن بود كه فرستادگان آنان پيوسته با دلائل روشن به سراغشان مى آمدند ولى آنها همه را انكار مى كردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و كيفر داد) كه او قوى و شديد العقاب است. » ( غافر 22 )
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌« كَانَ النَّاسُ امَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ انْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ الَّا الَّذينَ اوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَائَتْهُمُ البَيِّنَاتُ » « مردم (در آغاز) يك دسته بيشتر نبودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت، تدريجاً جوامع و طبقات پديد آمدند) سپس در ميان آنها اختلافات (و تضادهايى) به وجود آمد، خداوند پيامبران را بر انگيخت تا مردم را بشارت دهد و انذار كند و كتاب آسمانى كه به سوى حق دعوت مى كرد بر آنها نازل نمود، تا در ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند، حكومت كند. (افراد با ايمان در آن اختلاف نكردند) فقط (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند و بینات به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند » ( بقره 213 )
❕بنابراین ، این آیات به وضوح روشن می کند که تمام پیامبران با بینات به سوی قوم خود می رفتند ، اما قومشان بینات آنان را انکار می کردند و به آنان ایمان نمی آوردند ، همانطور که قوم هود ، بینات پیامبرشان را انکار کردند .
👌در آیات دیگری تصریح شده است که هود ع هم دارای بینه بوده است که به سوی قوم عاد ، پس از حضرت نوح ع مبعوث شده بود .
❕می فرماید ؛
« أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ » « آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند به آنان نرسيده، قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ (قوم شعيب) و شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) كه پيامبرانشان با بینات به سوى آنها آمدند (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد اما خودشان بر خويشتن ستم مى كردند. » ( توبه 70 )
❕« ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذلِكَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ » « سپس بعد از نوح رسولانى به سوى قومشان فرستاديم آنها با بینات به سراغ آنها رفتند، اما آنان به چيزى كه پيش از آن تكذيب كرده بودند ايمان نياوردند اينچنين بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى نهيم (تا چيزى را درك نكنند!) » ( یونس 74 )
❕« أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ » « آيا خبر آنها كه پيش از شما بودند به شما نرسيده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها كه پس از ايشان بودند، همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست، پيامبرانشان با بینات به سوى آنها آمدند، ولى آنها (از روى تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند كه ما به آنچه شما مامور آن هستيد كافريم، و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى خوانيد ترديد داريم » ( ابراهیم 9 )
👌در این آیات می بینیم که تصریح شده است پیامبر قوم عاد ، یعنی هود ع ، دارای بینات بوده است که پس از نوح ع ، برای هدایت قومش مبعوث شد ، اما قومش ، از روی کبر و غرور و خودخواهی ، بینه او را دروغ شمردند تا به مسیر باطل خود ادامه دهند ، خداوند نیز آنان را گرفتار عذاب کرد .
🔸ادامه 👇
❕در روایات اسلامی نیز ، از معجزات هود ع سخن به میان آمده است ، به عنوان نمونه ، در نقلی آمده است ؛
« چون هود را چهل سال تمام شد، خدا وحى فرمود بسوى او كه برو بسوى قوم خود و ايشان را بخوان بسوى عبادت من و يگانه پرستى من، اگر تو را اجابت كنند قوّت و اموالشان را زياده گردانم، پس ايشان روزى در مجمعى مجتمع بودند كه ناگاه هود عليه السّلام به نزد ايشان آمد و گفت: اى قوم! عبادت كنيد خدا را كه شما را خدائى و آفريننده اى و معبودى بغير او نيست. ايشان گفتند: اى هود! تو نزد ما ثقه و محلّ اعتماد و امين بودى. گفت: من رسول خدايم بسوى شما، ترك كنيد پرستيدن بتها را. چون اين سخن از او شنيدند به خشم آمده و بر روى او دويدند و گلويش را فشردند تا آنكه نزديك به مردن رسيد پس دست از آن حضرت برداشتند، و آن حضرت يك شبانه روز بيهوش افتاده بود، چون به هوش آمد گفت: خداوندا! آنچه فرمودى كردم و آنچه ايشان با من كردند ديدى. پس جبرئيل بر او فرود آمد و گفت: حق تعالى تو را امر مى فرمايد كه ملال بهم نرسانى و سستى نورزى از خواندن قوم خود، و تو را وعده داده است كه از تو ترسى در دلهاى ايشان بيفكند كه بعد از اين قادر نباشند بر زدن تو. پس هود به نزد ايشان آمد و فرمود: شما بسيار تجبّر كرديد در زمين، و فساد بى حد از شما به ظهور آمد. گفتند: اى هود! ترك اين سخن بكن كه اگر اين مرتبه تو را آزار كنيم چنان خواهيم كرد كه اول را فراموش كنى. هود فرمود: اين سخنان را ترك كنيد و توبه و بازگشت نمائيد بسوى خداى خود. پس چون قوم، رعب و ترس عظيم از او در دل خود مشاهده نمودند، دانستند ديگر بر زدن او قادر نيستند، همگى جمعيت كردند بر اذيت او، هود نعره اى زد بر ايشان كه همگى از شدت و دهشت آن به رو افتادند، پس گفت: اى قوم! بسيار مانديد در كفر چنانچه قوم نوح ماندند، و سزاوار است كه من نفرين كنم بر شما چنانچه نوح عليه السّلام بر قوم خود نفرين كرد ... هود گفت: اى قوم! خدا مرا وعده كرده است كه شما را هلاك گرداند. و صداى او به كوهها رسيد تا آنكه شنيدند همه وحشيان و درندگان و مرغان، پس از هر جنسى از ايشان جمعى به نزد هود آمدند و گريستند و گفتند: اى هود ! آيا ما را هلاك مى گردانى با هالكان؟
پس هود در حقّ ايشان دعا كرد، حق تعالى به او وحى فرمود: من هلاك نمى كنم كسى را كه معصيت من نكرده است به گناه كسى كه مرا معصيت كرده است » « .... فَقَالَ هُودٌ ع يَا قَوْمِ قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي أَنْ يُهْلِكَكُمْ وَ مَرَّ صَوْتُهُ فِي الْجِبَالِ وَ يَسْمَعُ الْوَحْشُ صَوْتَهُ وَ السِّبَاعُ وَ الطَّيْرُ فَاجْتَمَعَ كُلُّ جِنْسٍ مَعَهَا يَبْكِي وَ يَقُولُ يَا هُودُ أَ تُهْلِكُنَا مَعَ الْهَالِكِينَ فَدَعَا هُودٌ رَبَّهُ تَعَالَى فِي أَمْرِهَا فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنِّي لَا أُهْلِكُ مَنْ لَمْ يَعْصِ بِذَنْبِ مَنْ عَصَانِي تَعَالَى اللَّهُ عُلُوّاً كَبِيراً »
📚حیاه القلوب ج 1 ص 282 _ قصص الانبیاء ، ص 92 _ بحار الانوار ج 11 ص 362
❕مطابق این روایت معجزه هود ع در ناتوان ساختن قومش و نیز صحبت کردن او با حیوانات وحشی و درندگان و مرغان ، مورد ظهور واقع شده و قومش این اعجاز و بینه را دیده اند ، اما باز هم از روی کبر و غرور ، انکار کرده و ایمان نیاوردند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#عصمت_امام_سجاد_ع_و_تنبیه_غلامش
🤔#پرسش
▪️روايتى كه امام سجاد را گناهكار جلوه كرده و عصمتش را به باد ميدهد
ترجمه روايت: امام سجاد غلامی را از برای کاری میفرستند واو دیر میکند، بدين دليل سجاد به وى یک ضربه تازیانه میزنند وغلام گریه میکند ومیگوید ای علی بن الحسین تو مرا بسوی حاجتت فرستادی و حالا مرا میزنی ! امام سجاد میگرید و میگوید که بسوی قبر پیامبر برو و دو رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که روز جزا از علی بن الحسین درگذرد وسپس غلام را آزاد کرد(حتما از شرمندگى/ادمين) وابو بصیر گفت مثل اینکه سزای زدن، آزاد کردن اوست پس امام سجاد سکوت کردند
#متن_عربى: حدثنا الحسين بن سعيد قال: حدثنا القاسم بن علي عن ابي بصير عن ابي جعفر قال: ان ابى ضرب غلاما له قرعة واحدة بسوط وكان بعثه في حاجة فابطى عليه فبكى الغلام وقال : الله يا علي بن الحسين تبعثني في حاجتك ثم تضربني ؟ قال: فبكى ابي وقال : يا بني اذهب الى قبر رسول صلى الله عليه وآله فصل ركعتين ثم قل: اللهم اغفر لعلي بن الحسين خطيئته يوم الدين ثم قال للغلام : اذهب فانت حر قال أبو بصير: فقلت له: جعلت فداك كان العتق كفارة للذنب ؟ فسكت
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٤٦ ص ٩٢ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣در روایات ما ، از زدن برده در صورتی که عصیان و مخالفت صاحبش را می کند ، نهی شده است و تصریح شده است که آزاد کردن چنین برده ای ، سزاوارتر از زدن او است ، چنان که در روایتی ، معصوم ع فرمود ؛
« حلال نیست برده ای که اربابش را عصیان می کند ، زده شود ، اگر برده با عصیان هماهنگی دارد ، او را نگه دارد و الا او را آزاد کند » « فِي مَمْلُوكٍ يَعْصِي صَاحِبَهُ أَ يَحِلُّ ضَرْبُهُ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَحِلُّ (أَنْ يَضْرِبَهُ) إِنْ وَافَقَكَ فَأَمْسِكْهُ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ »
📚الکافی ج 7 ص 261
❕ابو مسعود انصاری ، غلام خود را می زد که متوجه شد ، پیامبر او را از قدرت خداوند می ترساند ، ابو مسعود با شنیدن این سخن پیامبر ، غلام را آزاد کرد ، پیامبر گرامی به او فرمود که اگر چنین نمی کردی ، آتش جهنم در انتظارت بود ؛
«اَبِي مَسْعُودٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ أَضْرِبُ غُلَاماً فَسَمِعْتُ مِنْ خَلْفِي صَوْتاً اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرُ عَلَيْكَ مِنْكَ عَلَيْهِ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا هُوَ النَّبِيُّ ص فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ لَمْ تَفْعَلْ لَلَفَحَتْكَ النَّارُ. »
📚جامع احادیث الشیعه ، ج 30 ص 532 _ مستدرک الوسائل ج 18 ص 29
❕امیر مومنان ع فرمود ؛ « وقتی که برده ات عصیان تو را می کند ، او را عفو کن » « وَ اعْفُ عَنْهُ إِذَا عَصَاكَ. »
📚غرر الحکم ، ج 1 ص 115 ح 126
👌بی شک امام سجاد ع که طبق تصریح بزرگان اهلسنت ، سرآمد مردمان در عمل به دستورات دین و سنت پیامبر اسلام ص ، بوده است ، به این نکات و دستورات در مورد غلام و برده ، بی توجه نبوده است .
❕یعقوبی در عظمت و مقام امام سجاد در عمل به دستورات شریعت می نویسد ؛
« او از برترين مردم و سخت كوشترين آنان در عبادت بود و به همين دليل «زين العابدين» (زينت عبادت كنندگان ) نام گرفته است و از فرط وجود آثار سجده بر پيشانى به «ذو الثفنات» (صاحب پينه ها ) ملقب گرديده است »
« كان أفضل الناس و أشدّهم عبادة، و كان يسمّى: زين العابدين، و كان يسمّى أيضا: ذا الثفنات، لما كان في وجهه من أثر السجود »
📚تاریخ یعقوبی ، ج 3 ص 46
❕نووى مى نويسد ؛
« همه بر بزرگوارى او در همه زمينه ها اتفاق نظر دارند » « اجمعوا علی جلاته فی کل شیء »
📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 244
❕ذهبى صاحب سير اعلام النبلاء مى نويسد ؛
« جلالت قدر وى عجيب و به خدا قسم برازنده او بود، او از نظر شرافت، آقايى، علم، خداشناسى و عقل كاملى كه داشت كاملا شايسته مقام امامت عظمى بود »
كانت له جلالة عجيبة، و حقّ له و اللّه ذلك، فقد كان أهلا للإمامة العظمى؛ لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و كمال عقله »
📚سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ص 240
❕ حافظ ابو نعيم اصفهانى مى نويسد ؛
« على بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم السّلام زينت عبادت کنندگان و روشنى بخش زمره فرمانبرداران، شخصى عابد، باوفا، بخشنده و پاك و خالص بود » « زين العابدين و منار القانتين، كان عابدا وفيّا و جوادا صفيّا »
📚حلیه الاولیاء ج 3 ص 133
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕جاحظ می گويد ؛
«آنچنان كه من ديده ام خوارج، شيعه، معتزله، عامه و خاصه همه درباره امام على بن الحسين يك نظر دارند و احدى را نيافتم كه در برترى او بر ديگران ترديدى به خود راه داده يا در مقدم بودن او بر ديگران شك داشته باشد ...»
«و أمّا عليّ بن الحسين فلم أر الخارجي في أمره إلّا كالشيعي، و لم أر الشيعي إلّا كالمعتزلي، و لم أر المعتزلي إلّا كالعامي، و لم أر العامي إلّا كالخاصي، و لم أجد أحدا يتمارى في تفضيله و يشك في تقديمه »
📚عمده الطالب ص 193
❕حتی ابن تیمیه می گوید ؛
« امّا على بن الحسين از نظر علم و دين از بزرگان و سادات تابعين است، فضايل وى از قبيل خشوع و صدقه پنهان و ... معروف است »
« أمّا عليّ بن الحسين فمن كبار التابعين و ساداتهم علما و دينا ... و له من الخشوع و صدقة السرّ و غير ذلك من الفضائل ما هو معروف »
📚منهاج السنه ج 2 ص 123
❕بنابراین با توجه به شخصیت عظیم و برجسته امام سجاد ع در علم و دین داری و عمل به سنت پیامبر ص ، معقول نیست که ایشان بر خلاف سنت پیامبر ، بردگان را بدون جهت موجه و شرعی ، مورد ضرب و شتم قرار دهد .
2⃣از سوی دیگر ، امام سجاد ع نهایت خوش رفتاری و بزرگواری را با غلامان خود داشته است و هیچ گاه آنان را بی جهت مورد ضرب و تنبیه قرار نمی دادند و غلامان ایشان ، هیچ ترسی از امام ع نداشتند که بخواهد بدون جهت آنان را بزند .
❕« روايت شده على بن الحسين ع غلامش را دو مرتبه صدا زد جوابش را نداد در مرتبه سوم كه جواب داد فرمود : پسرم صداى مرا نشنيدى گفت: چرا. فرمود چرا جواب ندادى؟ گفت چون از تو نميترسيدم، فرمود الحمد لله كه غلامم از من بيمناك نيست »
« رُوِيَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع دَعَا مَمْلُوكَهُ مَرَّتَيْنِ فَلَمْ يُجِبْهُ ثُمَّ أَجَابَهُ فِي الثَّالِثَةِ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ أَ مَا سَمِعْتَ صَوْتِي قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا بَالُكَ لَمْ تُجِبْنِي قَالَ أَمِنْتُكَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مَمْلُوكِي يَأْمَنِّي »
📚الارشاد ، مفید ، ج 2 ص 147
❕در روایت دیگر آمده است ؛
« چند نفر مهمان امام سجاد ع بودند يكى از غلامان عجله كرد تا گوشتى كه در تنور بريان شده بياورد با عجله آورد ، آهنى كه روى آن گوشت بريان ميكردند از دستش رها شد و بر سر پسر زين العابدين آمد كه پائين پله ها بود ، آهن او را كشت، امام سجاد ع در حالى كه غلام متحير مانده بود به او فرمود تو آزادى در راه خدا اين كار را از روى عمد كه نكردى آنگاه بكار دفن و تجهيز فرزند خود پرداخت. »
« كَانَ عِنْدَهُ ع قَوْمٌ أَضْيَافٌ فَاسْتَعْجَلَ خَادِمٌ لَهُ بِشِوَاءٍ كَانَ فِي التَّنُّورِ فَأَقْبَلَ بِهِ الْخَادِمُ مُسْرِعاً فَسَقَطَ السَّفُّودُ مِنْهُ عَلَى رَأْسِ بُنَيٍّ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع تَحْتَ الدَّرَجَةِ فَأَصَابَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ فَقَالَ عَلِيٌّ لِلْغُلَامِ وَ قَدْ تَحَيَّرَ الْغُلَامُ وَ اضْطَرَبَ أَنْتَ حُرٌّ فَإِنَّكَ لَمْ تَعْتَمِدْهُ وَ أَخَذَ فِي جَهَازِ ابْنِهِ وَ دَفْنِه »
📚کشف الغمه ، ج 2 ص 81 _ حلیه الابرار ، ج 4 ص 279 _ ریاض الابرار ، ج 2 ص 46
👌می بینیم که غلام امام ع ، فرزندش را می کشد ، اما امام ع با نهایت بزرگواری ، نه تنها او را تنبیه نمی کند ، بلکه او را آزاد نیز می کند و به سنت پیامبر ص عمل می کند .
❕امام ع با این که هیچ ظلمی در حق غلامان خود مرتکب نشده بود ، از آنان حلالیت می طلبید و غلامان او در جوابش می گفتند ؛
« با اينكه خطائى نكرده اى از شما گذشتيم » « فَيَقُولُونَ قَدْ عَفَوْنَا عَنْكَ يَا سَيِّدَنَا وَ مَا أَسَأْتَ »
📚اقبال الاعمال ج 1 ص 444 _ بحار الانوار ج 46 ص 104
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در نقل دیگری که شیعه و سنی آن را آورده اند ، آمده است ؛
« آن حضرت كنيزى داشتند كه هنگام وضو آب بر دست مباركشان مى ريخت، روزى ظرف آب از دست او افتاده و به صورت امام اصابت كرده و صورت ايشان را مجروح ساخت كنيز فورا اين آيه از قرآن را تلاوت كرد: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ؛ و « كسانى كه در هنگام غضب خشم خود را فرومى خورند » امام نيز به سرعت فرمودند: خشم خود را فروخوردم. با شنيدن اين كلام و ديدن بردبارى امام، كنيز اميد بست تا چيز بيشترى از امام بخواهد. لذا دنباله آيه را تلاوت كرد: « وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ » و كسانى كه از گناهان مردم درمى گذرند. امام عليه السّلام فرمودند: خدا از تو درگذرد. سپس كنيزك قسمت پايانى آيه شريف را تلاوت نمود: « وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ » « و خداوند نيكوكاران را دوست دارد » امام عليه السّلام نيز در جواب او فرمودند: برو كه تو را آزاد كردم »
« جَعَلَتْ جَارِيَةٌ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع تَسْكُبُ الْمَاءَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاةِ فَسَقَطَ الْإِبْرِيقُ مِنْ يَدِ الْجَارِيَةِ عَلَى وَجْهِهِ فَشَجَّهُ فَرَفَعَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَتِ الْجَارِيَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ فَقَالَ لَهَا قَدْ كَظَمْتُ غَيْظِي قَالَتْ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ قَالَ لَهَا قَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْكِ قَالَتْ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ قَالَ اذْهَبِي فَأَنْتِ حُرَّةٌ »
📚امالى صدوق ص 168 ح 12، الارشاد ج 2 ص 146، مناقب آل ابى طالب ج 4 ص 157، تاريخ دمشق ج 36 ص 155، مختصر ابن منظور ج 17 ص 240، سير الاعلام النبلاء ج 4 ص 397، نهاية الارب ج 21 ص 326 .
3⃣روایتی هم که معاند از کتاب بحار الانوار نقل کرد که علامه مجلسی آن را از کتاب « الزهد » نقل می کند که مطابق آن امام باقر ع فرمود ؛
« پدرم (امام زين العابدين ) خادمش را با شلّاق يك مرتبه آرام زد، چون در انجام كارى كه فرستاده شده بود سُستى و كوتاهى كرد، پس غلام شروع به گريستن كرد و گفت: آى خدا، اى فرزند حسين! مرا جهت كارهايت مى فرستى، آنگاه مرا كتك مى زنى. امام باقر ع فرمود: پدرم گريست و (به من) فرمود: اى پسرم! برو نزد قبر رسول خدا صَلَّى اللَّه ُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، دو ركعت نماز بخوان و بگو: خداوندا! خطاى علىّ بن الحسين را در روز قيامت به بخش، سپس به غلام فرمود: برو، تو در راه خدا آزاد شدى. ابو بصير گويد: به حضرت عرض كردم: فدايت گردم! آيا آزادى غلام كفّاره گناه بود؟ پس حضرت ساكت ماند. »
📚الزهد ص 43
❕این روایت ، بر خلاف روایات متواتر و مشهور فوق الذکر ، در سیره امام سجاد ع است و از نظر سندی نیز ضعیف است ، چنان که شیخ حسین آل عصفور ، متذکر این نکته می شود ؛ « استدل على ذلك بما رواه الحسين بن سعيد في كتاب
الزهد في الضعيف عن أبي بصير ... »
📚عیون الحقائق فی تتمه الحدائق الناضره ، ج 2 ص 374
❕چرا که در سند آن « قاسم بن علی » ، است که در کتب رجالی ، مجهول است و هیچ توثیقی ندارد .
📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 251 « لم یذکروه . روی الحسن بن سعید فی کتابه الزهد ... عن ابی بصیر »
👌 محقق کتاب « الزهد » می گوید که راوی روایت ؛ « قاسم بن محمد » است و « علی » اشاره به راوی دیگری است که قاسم بن محمد از او نقل روایت می کند که او « ابن ابی حمزه البطائنی » است ؛
📚الزهد ، ص 44 پاورقی
❕که در این صورت نیز روایت ضعیف است ، زیرا ابن ابی حمزه بطائنی ، از ارکان واقفیه و دشمنان امام رضا ع بوده است و علمای رجالی او را لعن کرده اند و نقل حتی یک روایت از او را صحیح نشمرده اند ؛
« هو أحد عمد الواقفة ... علي بن أبي حمزة كذاب واقفي متهم ملعون ... أني لا أستحل أن أروي عنه حديثا واحدا ... قال ابن الغضائري علي بن أبي حمزة لعنه الله أصل الوقف و أشد الخلق عداوة للوالي من بعد أبي إبراهيم عليه السلام »
📚رجال علامه حلی ، ص 232
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir