eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
لقب خال المومنین ( دایی مومنین ) برای معاویه !!!! 🤔 : ❓ از امام احمد بن حنبل {رَضِيَ اللَّهُ عَنۡه} پرسیدند : آیا برای حضرت معاویه ، لفظِ را به‌کار ببریم؟ فرمود : بله. زیرا حضرت معاویه، برادر اُمّ‌حبيبه است !!!! 📚 السنة للخلال ٦٥٥ 💠💠 👌در رابطه با لقب " خال المومنین " که اهلسنت در مورد معاویه استفاده می کنند , مرحوم سلطان الواعظین نکات جالبی ارائه می کند و می گوید : " معاويه را از آن جهت خال المؤمنين مى‏خوانند كه برادر ام حبيبه همسر رسول‏اللَّه مى‏باشد. بر اين اساس، برادران همه همسران پيامبر بايد خال المؤمنين باشند. از جمله همسران رسول‏اللَّه عايشه مى‏باشد كه ( طبق مبنای اهلسنت ) هم مقام بالاترى از ام حبيبه دارد و هم پدرش ابوبكر، از پدر ام حبيبه- ابو سفيان- با فضيلت‏تر بوده و هم در تاريخ بيشتر مطرح است. ❕ از آنجايى كه مسلمين- مخصوصاً اهل سنت- محمد بن ابوبكر برادر عايشه را خال المؤمنين نمى‏دانند، لذا استفاده از واژه خال‏المؤمنين براى معاويه، قطعاً دلايل و انگيزه‏هاى سياسى دارد. اين انگيزه‏ها صرفاً مخالفت با خاندان رسالت و عترت و اهل‏بيت نبوت است. 👌 همين انگيزه‏هاى سياسى است كه عنوان خال المؤمنين را به معاويه‏اى مى‏دهد كه به جنگ با عترت طاهره برخاست. او بعد از جنگ با امام الموحدين، او را سب و لعن مى‏كرد و دو فرزند بزرگوارش حسن و حسين عليهما السلام را كه ريحانه‏هاى پيامبر و دو سيد اهل بهشت مى‏باشند، كشتار نمود. ❕نه فقط محمد بن ابوبكر را كه تربيت شده اميرالمؤمنين عليه السلام، فرزند خليفه اول، برادر ام المؤمنين عايشه، و از شيعيان خالص عترت طاهره مى‏باشد خال المؤمنين نمى‏خوانند، بلكه حتى او را شتم و لعن و سب نيز مى‏نمايند. بدتر اين‏كه، او را از ارث پدر هم محروم ساختند، حتى بعد از فتح مصر توسط معاويه و عمرو عاص، آب را به رويش بستند و او را در شكم الاغ مرده‏اى نهاده، آتش زدند و شهيدش كردند. ❓از كسانى كه معاويه را خال المؤمنين مى‏خوانند اين سؤال پرسيده مى‏شود كه آيا خال المؤمنين- معاويه- مى‏تواند خال المؤمنين ديگرى- محمد بن ابوبكر- را آزار و شكنجه دهد و سپس او را به قتل برساند؟ اگر پاسخ اين سؤال منفى است، بنابراين عنوان‏ خال المؤمنين براى معاويه، نبايد ارزشى محسوب شود. " 📚پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور ص ١٦٥ 👌چنان که مرحوم سلطان الواعظین اشاره کرد , اهلسنت هیچ مستندی از پیامبر اسلام یا حتی اصحاب پیامبر ندارند که از معاویه با لقب " خال المومنین " یاد کرده باشند , و تنها انگیزه اهلسنت , انگیزه سیاسی و مخالفت با امیر مومنان ع و شیعیان است , زیرا شیعه معاویه را فاسق و منافق می داند , لذا اهلسنت لقب " خال المومنین " را به معاویه دادند تا از این طریق از معاویه دفاع کنند , چنان که ابن تیمیه به این نکته تصریح می کند : «صار أقوام يجعلونه كافراً أو فاسقاً، ويستحلّون لعنه ونحو ذلك، فاحتاج أهل العلم أن يذكروا ما له من الاتّصال برسول اللَّه صلّى‏ اللَّه عليه وسلّم، ليُرعى‏ بذلك حقّ المتّصلين» 📚 منهاج السنه ج ٤ ص ٣٧٢ ❕چنان که گذشت , اهلسنت از محمد بن ابی بکر با لقب " خال المومنین " یاد نمی کنند , با این که او برادر عایشه بوده است و سزاوار تر است که ملقب به این لقب باشد . 🔹 به تصریح مورخین اهلسنت , سپاه معاویه , محمد بن ابی بکر را کشت و جسدش را در شکم الاغ مرده ای گزارده و آتش زدند . ▫️طبق تصریح مورخین اهلسنت , عایشه پس از شنیدن خبر شهادت برادرش محمد بن ابی بکر بسیار ناراحت شد و در پی نمازش , معاویه و عمرو عاص را نفرین می کرد : "فَغَضِبَ مُعاوِيَةُ فَقَدَّمَهُ فَقَتَلَهُ، ثُمَّ ألقاهُ في جيفَةِ حِمارٍ، ثُمَّ أحرَقَهُ بِالنّارِ، فَلَمّا بَلَغَ ذلِكَ عائِشَةَ جَزِعَت عَلَيهِ جَزَعا شَديدا، وقَنَتَت عَلَيهِ في دَبرِ الصَّلاةِ تَدعو عَلى مُعاوِيَةَ وعَمرٍو " 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 103، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 412 و 413؛ أنساب الأشراف: ج 3 ص 171 و 172. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
شک پیامبر اسلام به رسالتش !!!! 🤔 ❓یکی شبهه کرد که در قرآن آمده که پیامبر به رسالتش شک داشته و خدا می گوید که اگر شک داری برو از اهل کتاب سوال بکن !!!!! آیا این قضیه واقعیت دارد !!!!! 💠💠 👌خداوند در آیه ٩٤ سوره یونس می فرماید : " فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِين‏ " " اگر در آنچه بر تو نازل كرده‏ايم ترديد دارى از آنها كه پيش از تو كتب آسمانى را مى‏خوانند سؤال كن، (بدان) به طور قطع،" حق" از طرف پروردگارت به تو رسيده، بنا بر اين هرگز از ترديد كنندگان مباش " 👌 در این آیه اگر چه مخاطب پیامبر است , اما در واقع مشرکین و کسانی که در رسالت پیامبر اسلام تردید می کردند , مقصود خداوند هستند که اگر در رسالت پیامبر شک و تردیدی دارند , بروند از اهل کتاب سوال کنند , زیرا چنان که در ذیل توضیح داده ایم , نشانه های نبوت پیامبر اسلام در تورات و انجیل آمده است و شکاکان با رجوع به اهل کتاب می توانستند در این قضیه به یقین برسند : https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2988 ❗️بنابراین مقصود اصلی آیه شکاکان از مشرکین و مردم هستند و خداوند اگر چه پیامبر را مخاطب قرار داده اما هدفش تفهیم شکاکین است و به اصطلاح " به در می گوید , دیوار بشنوند " : " ایاک اعنی و اسمعی یا جاره " 👌لذا پیامبر اسلام ص می فرمود که مقصود آیه من نیستم و به خداوند سوگند من هیچگاه در رسالتم شک نکردم و هیچگاه مامور به سوال کردن نشدم : " «فوالله ما شك و ما سأل». " 📚تفسیر قمی ج ١ ص ٣١٧ _ بحار الانوار ج ٣٦ ص ٩٤ ❗️امامان علیهم السلام هم می فرمودند که مقصود آیه پیامبر اسلام نیست , بلکه مقصود جاهلانی هستند که در رسالت پیامبر اسلام تشکیک می کردند : " فإن المخاطب بذلك رسول الله ، و لم يكن في شك مما أنزل الله عز و جل، و لكن قالت الجهلة ....فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ‏ بمحضر من الجهلة " 📚علل الشرایع ج ١ ص ١٢٩ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ٣ ص ٥٣ ❗️لذا در تفسیر نمونه می خوانیم : "چون در آيات گذشته قسمتهايى از سرگذشتهاى انبياء و اقوام پيشين ذكر شده بود، و ممكن بود بعضى از مشركان و منكران دعوت پيامبر ص در صحت آنها ترديد كنند، قرآن از آنها مى‏خواهد كه براى فهم صدق اين گفته‏ها به اهل كتاب مراجعه كنند، و چگونگى را از آنها بخواهند، چرا كه در كتب‏ آنها بسيارى از اين مسائل آمده است. ❕ولى به جاى اينكه روى سخن را به مخالفان كند، پيامبر را مخاطب ساخته چنين مى‏گويد: " اگر از آنچه بر تو نازل كرديم در شك و ترديد هستى از آنها كه كتب آسمانى را قبل از تو مى‏خوانند بپرس" (فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ). 👌تا از اين طريق ثابت شود كه" آنچه بر تو نازل شده حق است و از طرف پروردگار" (لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ). " بنا بر اين هيچگونه شك و ترديد هرگز به خود راه مده" (فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِينَ). ❗️اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه فوق بحث تازه و مستقلى را در باره صدق دعوت پيامبر ص عنوان مى‏كند و به مخالفان مى‏گويد كه اگر در حقانيت او ترديد دارند، نشانه‏هاى او را كه در كتب پيشين مانند تورات و انجيل نازل شده از اهل كتاب بپرسند. 👌شان نزولى كه در بعضى از تفاسير نقل شده ( تفسير ابو الفتوح رازى جلد 6 صفحه 227 ذيل آيه ) نيز اين معنى را تاييد مى‏كند و آن اينكه: جمعى از كفار قريش مى‏گفتند: اين قرآن از طرف خدا نازل نشده بلكه شيطان به محمد ص القا مى‏كند!، اين سخن سبب شد كه عده‏اى در شك و ترديد فرو روند، خداوند با آيه فوق به آنها پاسخ گفت. ❕ممكن است در ابتدا چنين به نظر برسد كه آيه حكايت از اين دارد كه پيامبر ص در حقانيت آياتى كه بر او نازل مى‏شد ترديد داشت، و خداوند از طريق فوق ترديد او را زايل كرد. 👌ولى با توجه به اينكه پيامبر ص مساله وحى را با شهود و مشاهده دريافته بود، چنان كه آيات قرآن حاكى از همين معنى است، شك و ترديد در اين مورد معنى نداشت، به علاوه اين تعبير رائج است، كه براى تنبيه دوردستان افراد نزديك را مخاطب مى‏كنند و سخنى را القا مى‏نمايند، اين همان است كه عرب با ضرب المثل معروف" اياك اعنى و اسمعى يا جاره" (بتو مى‏گويم ولى همسايه تو بشنو) از آن ياد مى‏كند كه نظير آن را نيز در فارسى داريم، و اين گونه سخن در بسيارى از موارد تاثيرش از خطاب صريح بيشتر است. ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕به علاوه ذكر جمله شرطيه، هميشه دليل بر احتمال وجود شرط نيست، بلكه گاهى براى تاكيد روى يك مطلب و يا براى بيان يك قانون كلى است، مثلا در آيه 23 سوره اسراء مى‏خوانيم وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ:" پروردگار تو فرمان داده كه جز او را پرستش نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد، هر گاه يكى از اين دو نزد تو (توجه داشته باشيد در اين جمله مخاطب ظاهرا فقط پيامبر است) به پيرى برسند هيچگاه كمترين سخن ناراحت كننده‏اى به آنها مگو". با اينكه مى‏دانيم پيامبر ص پدرش را قبل از تولد و مادرش را در دوران طفوليتش از دست داد، با اين حال حكم احترام به پدر و مادر به عنوان يك قانون كلى بيان شده است هر چند مخاطب ظاهرا پيامبر است. ❕و نيز در سوره طلاق مى‏خوانيم يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ:" اى پيامبر هنگامى كه زنان را طلاق گفتيد ..." اين تعبير دليل بر اين نيست كه پيامبر زنى را در عمرش طلاق گفته بلكه بيان يك قانون كلى است و جالب اينكه مخاطب در آغاز اين جمله پيامبر است و در آخر جمله همه مردم. و از جمله قرائنى كه تاييد مى‏كند منظور اصلى در آيه مشركان و كافران‏ است، آيات پشت سر اين آيه است كه از كفر و بى ايمانى آنها سخن مى‏گويد. ❕نظير همين موضوع در آيات مربوط به مسيح ديده مى‏شود كه وقتى خداوند در روز رستاخيز از او مى‏پرسد آيا تو مردم را به عبادت خويش و مادرت دعوت كردى؟! او صريحا اين مساله را انكار مى‏كند و اضافه مى‏كند إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ:" اگر من چنين سخنى را گفته بودم تو مى‏دانستى" (سوره مائده آيه 116)." 📚تفسیر نمونه ج ٨ ص ٣٨١ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
دیدگاه اسلام در مورد ثروت اندوزی !!!! 🤔 ❓آیا این واقعیت دارد که اسلام مخالف ثروت اندوزی و پس انداز است و می گوید که هر کس پس انداز کند آتش جهنم درانتظارش است !!!!!! 💠💠 👌ظاهرا پرسش یاد شده ناظر به آیه شریفه ذیل است که می فرماید : " آنها را كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناك بشارت ده " " الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيم‏ " " الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيم‏ " ( توبه ٣٤ ) ❕مطابق روایاتی که در تفسیر آیه شریفه آمده است , روشن می شود که مقصود آیه آنجایی است که افراد حقوق الهی به مانند خمس و زکات را از اموالشان نمی پردازند و همه را برای خود ذخیره می کنند , اما اگر حقوق الهی از اموال پرداخت گردد , ذخیره ساختن آن بی اشکال است . ❕در روایتی پیامبر گرامی اسلام در مورد آیه مذکور فرمود : "هر مالی که زکات آن پرداخت شود، گنج به حساب نمی آید حتی اگر زیر هفت زمین نهفته باشد و هر مالی که زکات آن پرداخت نشود، گنج شمرده می‌شود، حتی اگر روی زمین باشد. " كل مال تؤدى زكاته فليس بكنز، و إن كان تحت سبع أرضين، و كل مال لا تؤدى زكاته فهو كنز، و إن كان فوق الأرض». " 📚امالی طوسی ص ٥١٩ ❕در روایت دیگری آمده است که از امام باقر ع در باره دینار و درهم پرسیدند و این که مردم چه مقداری از آن را باید به عنوان حق الهی بپردازند؟ امام باقر علیه السلام فرمود: " آنها امانت خدا در زمین او است و خدا آنها را برای منفعت خلق خویش قرار داده است و به وسیله آن امور و حاجت هایشان سامان می‌یابد. هر که مقدار زیادی از آنها در دستش باشد و حق خدای عز و جل را در مورد آنها ادا کرده باشد و زکات آنها را پرداخته باشد، آن پول برای او پاکیزه و خالص می‌باشد و هر که مقدار بسیاری از آن دارا باشد، اما به آنها بخل بورزد و حق خدا را از آن ادا نکند و از آنها ساختمان سازی کند، او همان است که تهدید و هشدار خدای عز و جل در کتابش، در مورد او انجام خواهد شد.... " فمن أكثر له منها فقام بحق الله تعالى فيها، و أدى زكاتها، فذاك الذي طابت و خلصت له ...." 📚همان منبع ص ٥٢٠ ❕البته حکم فوق یک استثناء دارد و آن هم زمانی است که جامعه و حکومت اسلامی نیاز به توسعه اقتصادی داشته باشد که در این هنگام همگان وظیفه دارند که ثروت اندوخته شده خود را برای ایجاد فرصت های شغلی و رفع مشکلات جامعه اسلامی به کار اندازند , در چنین هنگامی ذخیره ساختن ثروت حتی ثروتی که حقش ادا شده باشد , صحیح نیست , چنان که امام صادق ع فرمود : "دست شیعیان ما در انفاق آن چه در دست آنان است، به گونه شایسته باز است. پس هرگاه قائم ما ظهور کند، گنج‌هایی را که ثروتمندان اندوخته اند بر آنان تحریم می‌کند تا این که آن گنج‌ها را بیاورند و از آنها بر علیه دشمن خود کمک گیرد و این همان فرموده خدای عز و جل است در کتابش است که اندوخته ساختن طلا و نقره و عدم انفاق آنها موجب دخول در جهنم می شود ... "« فإذا قام قائمنا حرم على كل ذي كنز كنزه حتى يأتيه به فيستعين به على عدوه ..." 📚الکافی، ج ۴، ص ۶۱، ح ۴ ❕یعنی در هنگام ظهور و نیاز جامعه اسلامی برای برخورد با دشمنان , افراد باید ثروت اندوخته شده خود را برای حل مشکلات جامعه صرف کنند و ذخیره ساختن در این هنگام حرام است . 👌در مواقع نیاز جامعه اسلامی , حد اکثر ثروتی که افراد می توانند پس انداز کنند مقدار مشخصی است که حاکم اسلامی می تواند حدود آن را مشخص کند , چنان که از امام باقر علیه السلام روایت است که در باره آیه مورد بحث فرمود: "همانا منظور از آن، مبلغی است که از دو هزار درهم تجاوز کند. " "«إنما عنى بذلك ما جاوز ألفي درهم». " 📚تفسیر عیاشی ج ٢ ص ٨٧ ❕آنچه گفتیم مورد اشاره مفسر توانای تفسیر نمونه واقع شده و می گوید : " در شرائط عادى و معمولى يعنى در مواقعى كه جامعه در وضع ناگوار و خطرناكى نيست و مردم از زندگانى عادى بهره‏مندند پرداختن زكات كافى است و باقيمانده كنز محسوب نمى‏شود .... ❕و اما در مواقع فوق العاده و هنگامى كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ايجاب كند حكومت اسلامى مى‏تواند محدوديتى براى جمع‏آورى اموال قائل شود ... و يا به كلى همه اندوخته‏ها و ذخيره‏هاى مردم را براى حفظ موجوديت جامعه اسلامى مطالبه كند , آن چنان كه در روايت امام صادق ع در باره زمان قيام قائم آمده است كه با توجه به ذكر علت در آن روايت ساير زمانها را نيز شامل مى‏شود زيرا مى‏فرمايد: فيستعين به على عدوه‏ ( از آنها بر علیه دشمن استفاده شود ) " 📚تفسير نمونه، ج‏7، ص: 396 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕مولوی مجیب الرحمان ( مجیب الشیطان ) انصاری کارشناس شبکه وهابی وصال که عناد و دشمنی شدیدی نسبت به تشیع داشت و همواره عوام بیسواد اهلسنت را بر علیه تشیع تحریک می کرد , توسط داعش به هلاکت رسید و به درک و ابلیس ملحق شد !!!! 🤲لعنه الله و حشره مع الجبت و الطاغوت و الشیاطین و خلده فی النار و ذاقه شدید العذاب !!!! @Rahnamye_Behesht
👌اخیرا برخی از افراد جاهل در انتساب لباس روحانیت به پیامبر و ائمه علیهم السلام تردیدهایی ایراد می کنند , ما در ذیل مفصلا ثابت کرده ایم که لباس روحانیت همان لباس پیامبر و ائمه ع است و همینطور چرایی پوشش چنین لباسی را توسط علمای دین شرح داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1429 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2368
🤔 ❔آیا این صحت داره که 7 صفر روز شهادت امام حسن مجتبی است و به دلیل آنکه در زمان قاجار به علت تقارن بین تولد ناصرالدین شاه و شهادت امام حسن ع زمان شهادت را همزمان با شهادت محمد یعنی 28 صفر اعلام کردند ❗️❗️ 💠💠 👌در نقل های متعددی سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بیست و هشتم ماه صفر دانسته شده است . 🔸شیخ می نویسد ؛ « روایت شده است که شهادت امام حسن مجتبی در آخر ماه صفر ( بیست و هشتم ) می باشد » 📚الکافی ج 1 ص 461 🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز مینویسد ؛ « امام حسن علیه السلام در روز بیست و هشتم از دنیا رفت » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 28 👌شیخ مفید و شیخ طوسی نیز سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را بیست و هشتم صفر می دانند ؛ 📚مسار الشیعه ص 47 _ مصباح المتهجد ص 790 ❕البته مرحوم کفعمی و شهید اول سالروز ایشان را هفتم صفر می دانند ؛ 📚كفعمى در المصباح، ص 522؛ شهيد در الدروس، ص 152 ❕بنابراین بر اساس نقل جمعى از علما و مورّخان، روز بيست و هشتم صفر ، روز شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام است و اين روايت بيشتر در ميان شيعيان است تا روايت هفتم ماه صفر. 📚کلیات مفاتیح نوین ص 611 ❕البته با توجه به آنکه از هفتم صفر هم به عنوان روز شهادت امام حسن علیه السلام یاد شده است ، و احتمال دارد این تاریخ صحیح باشد ، باید در هر دو تاریخ به عزاداری و سوگواری برای این پرداخته شود . 👌از سوی دیگر مورخین شیعی تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام را هفتم صفر نوشته اند . 🔸ابن شهر آشوب مینویسد ؛ « تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام در روز صفر در منطقه ابواء بوده است » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 437 ❕دیگران از علما و مورخین نیز تصریح کرده اند که روز ولادت امام کاظم علیه السلام هفتم ماه بوده است ؛ 📚روضه الواعظین ج 1 ص 264 _ الدروس شهید ص 154 _ اعلام الوری ص 294_ سفینه البحار ج 8 ص 460_ منتهی الامال ج 3 ص 1463 ❕بنابراین ولادت امام كاظم عليه السلام طبق نقل های فوق در سال 128، در روز هفتم ماه صفر در منطقه «ابواء» (محلّى ميان مكّه و مدينه) واقع شده است. لذا اين روز از جهتى روز حزن و از جهتى روز است. 📚کلیات مفاتیح نوین ص 609 🔹البته برخی بر اساس نقل زیر معتقدند که تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام در ماه ذی بوده است . ❕ابو بصير گفت: در سالى كه‏ حضرت امام موسى عليه السّلام متولّد شد، من در خدمت حضرت صادق عليه السّلام به سفر حجّ رفتم، چون به منزل ابواء رسيديم، حضرت براى ما چاشت طلبيد بسيار و نيكو آوردند، در اثناى طعام خوردن پيكى از جانب حميده به خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد كه: حميده مى‏ گويد اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و فرموده بودى كه چون اثر ظاهر شود تو را خبر كنم كه اين فرزند مثل فرزندان ديگر نيست... حضرت فرمود كه: حقّ تعالى پسرى به من عطا كرد ... 📚بحار الانوار ج 25 ص 42 👌استدلال می کنند که در این روایت ابوبصیر گفته است در همان سالی که حج را به جا آوردیم امام علیه السلام متولد شد و این یعنی ایشان در ماه ذی الحجه متولد شده اند نه ماه صفر که جزء سال بعد از میباشد ‌. 🔸این استدلال درصورتی قابل قبول است که حجی که امام علیه السلام به جا آورده اند در ماه ذی الحجه و در ایام حج واجب بوده باشد نه ماه های دیگر در حالی که این نکته در روایت مذکور نیامده است ،لذا احتمال دارد که حج در ایام منتهی به ماه به جا آورده شده باشد که در راه بازگشت در منطقه ابواء میان مکه و مدینه امام کاظم علیه السلام متولد شده باشد . ❕البته با توجه به آنکه هفتم ماه صفر بنا بر نقل هایی روز شهادت امام حسن علیه السلام است ،سوگواری و عزاداری بر سرور و شادی مقدم است تا نشود خدایی ناکرده هتک امام حسن مجتبی علیه السلام صورت گیرد ، لذا شایسته نیست برای ولادت امام کاظم علیه السلام در روز هفتم صفر جشن و سرور بر پا کرد و تنها باید به ذکر مناقب و فضائل ایشان در کنار عزاداری برای امام حسن علیه السلام بسنده کرد ، آنچه در رابطه با قاجار گفته شد مستند نیست و اساس نقل های مذکور در رابطه با تاریخ ولادت و شهادت ، سال ها قبل از قاجار توسط علمای مطرح شیعه در کتابها آمده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
جثه های بزرگ قوم عاد !!!! 🤔 ❓این که عده ای می گویند قوم عاد دارای جثه های عظیم بوده اند چقدر واقعیت دارد !!!!! امروزه تصاویر اسکلت های عظیم الجثه ای منتشر می شود و مدعی اند که برای قوم عاد است !!!!! 💠💠 👌مطابق آنچه که در تواریخ و روایات اسلامی آمده است , افراد قوم عاد دارای هیکل های بزرگ و جثه های قدرتمند بوده اند , چنان که قرآن می فرماید : "اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر ورزيدند، و گفتند چه كسى از ما نيرومندتر است؟ آيا آنها نمى‏دانستند خداوندى كه آنها را آفريده از آنها قويتر است، آنها (به خاطر اين پندار) پيوسته آيات ما را انكار مى‏كردند. ""فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّة ... " ( فصلت ١٥ ) ❕مفسرین در تفسیر آیه می نویسند : " آنها جمعيتى بودند كه در سرزمين" احقاف" در ناحيه" حضرموت" در جنوب" جزيره عربستان" زندگى داشتند، و 👈از نظر قدرت جسمانى، و تمكن مالى، و تمدن مادى كم نظير بودند، 👉قصرهاى زيبا و قلعه‏هاى محكم مى‏ساختند، مخصوصا بر مكانهاى مرتفع بناهايى كه نشانه قدرت و وسيله خودنمايى بود بر پا مى‏كردند، مردمانى خشن و جنگجو بودند، و اين قدرت ظاهرى آنها را سخت مغرور كرده بود چنان كه خود را جمعيتى شكست ناپذير و برتر از همه مى‏پنداشتند، و به همين دليل در برابر خدا و پيامبرشان" هود" به طغيان و سركشى و تكذيب و انكار برخاستند. " 📚تفسير نمونه، ج‏20، ص: 236 👌مرحوم علی بن ابراهیم قمی نیز نقل می کند که قوم عاد دارای عمرهای طولانی و اجسام طویل و بزرگ بودند : "لَهُمْ أَعْمَارٌ طَوِيلَةٌ وَ أَجْسَامٌ طَوِيلَة " 📚تفسیر قمی ج ١ ص ٣٢٩ ❕علامه مجلسی سخنان هود پیامبر با قوم عاد و قدرت جسمانی قوم عاد را چنین نقل می کند : " ( هود نبی ) پس گفت: اى قوم! بسيار مانديد در كفر چنانچه قوم نوح ماندند، و سزاوار است كه من نفرين كنم بر شما چنانچه نوح عليه السّلام بر قوم خود نفرين كرد. ❕ايشان گفتند: اى هود! خدايان قوم نوح ضعيف و ناتوان بودند و خداهاى ما قوى و تنومند هستند، و مى‏بينى شدت بدنهاى ما را (طول ايشان صد و بيست ذراع بود به ذراع متعارف زمان خودشان، و عرض ايشان شصت ذراع بود، و گاه بود كه يكى از ايشان دست مى‏زد به كوه كوچكى و از جا مى‏كند). " " كَانَ طُولُ الرَّجُلِ مِنْهُمْ مِائَةً وَ عِشْرِينَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِهِمْ وَ عَرْضُهُ سِتِّينَ ذِرَاعاً وَ كَانَ أَحَدُهُمْ يَضْرِبُ الْجَبَلَ الصَّغِيرَ فَيُقَطِّعُه‏ " 📚حياة القلوب، ج‏1، ص: 283 _ قصص الانبياء راوندى 92_ بحار الانوار ج 11 ص 362 ❕همینطور از امام باقر علیه السلام نقل می کند : "قوم هود به قدرى بلند بودند مانند درخت خرماى بسيار بلند، يكى از ايشان دست بر كوهى مى‏انداخت و قطعه‏اى از آن را مى‏كند " 📚حیاه القلوب ج 1 ص 294 به نقل از مجمع البيان ج 2 ص 437 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌گرگیج ناصبی در دفاع از معاویه ملعون مدعی شده است که اگر معاویه منافق بوده باشد , طبق آیه قرآن , پیامبر اسلام مامور بوده است که او را از بین ببرد , در حالی که پیامبر چنین نکرد , ما در ذیل پاسخ استناد او را داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3505
شبهه تناقض در قرآن در مورد پیامبر داشتن همه امتها !!!! 🤔 : ❓یک شبهه دیدم که میان آیات قرآن تناقض است , در جایی می گوید که همه امتها پیامبر داشته اند و در جایی می گوید که عرب قبل از پیامبر اسلام , پیامبر نداشته است !!!!! 💠💠 👌قرآن و روایات تصریح دارد که خداوند برای تمام امتها پیامبری مبعوث کرده است . ❕قرآن می گوید ؛ « هر امتى در گذشته انذار كننده‏ اى داشته است.» ( فاطر 24) و می فرماید ؛ « ما در هر امتى رسولى فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد، و از طاغوت اجتناب كنيد » (نحل 36) 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند سبحان آفريدگان خويش را از [دسترسى به‏] پيامبرى مرسل، يا كتابى آسمانى، يا حجّت و دليلى لازم، يا راهى روشن و استوار بى‏ بهره نگذاشته است؛ فرستادگانى كه نه اندك بودنِ شمارشان آنان را [از اداى رسالتشان‏] سست كرد و نه فراوانى تكذيب كنندگانشان. براى پيامبر پيشين نام پيامبرِ پس از او برده مى‏ شد و پيامبر گذشته پيامبر آينده را مى ‏شناساند.» 📚نهج البلاغه خطبه 1 👌و فرمود ؛ « خداوند پس از آنكه جان او- آدم عليه السلام- را ستاند، مردم را از حجّت و دليلى كه ربوبيّت او را براى آنان استوار گرداند و ايشان را به شناخت او رساند، بى‏ بهره نگذاشت. بلكه در هر قرنى و نسلى با حجّت‏ها و براهينى كه از طريقِ پيامبران برگزيده و امانتداران پيام‏هاى خود فرستاد، به مردم رسيدگى كرد، تا آنكه با پيامبر ما محمّد ، حجّت او به كمال رسيد.» 📚نهج البلاغه خطبه ٩١ ❕و فرمود : « آری روی زمین هرگز از کسی که قیام به حجت الهی کند خالی نخواهد ماند خواه آشکار و مشهور باشد یا پنهان و ناشناخته برای اینکه احکام و دستورات و دلائل و نشانه های خداوند از میان نرود ...خداوند به وسیله آنها دلائل و نشانه های خود را حفظ می کند تا به افرادی همانند خود بسپارند و بذر آن را در دلهای کسانی شبیه خود بیفشانند...» 📚نهج البلاغه حکمت 147 ❕بنابراین هیچگاه زمین از حجت الهی خالی نبوده است , بر این اساس آیاتی که می گوید قبل از پیامبر اسلام عرب انذار دهنده ای نداشته است : ( یس ٦ _ قصص ٤٦ _ سجده ٣ ) حمل می شود بر این که مقصود از منذر , منذر صاحب نام و صاحب کتاب است , به مانند پیامبران اولو العزم , اما منذرین و پیامبرانی که مقامشان از پیامبران صاحب کتاب و اولی العزم پایین تر بوده قبل از پیامبر اسلام هم در میان عرب بوده اند , چنان که در روایات ما یکی از این منذرین , حضرت ابوطالب علیه السلام معرفی شده است . ❕ امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « وقتی پیامبر اسلام مبعوث شد ابوطالب وصایای نبوت را به پیامبر اسلام تقدیم کرد» 📚الکافی ج1 ص 445 👌بر همین اساس در تفسیر نمونه در مورد آیاتی که می گوید عرب قبل از پیامبر اسلام منذری نداشته است , می خوانیم : " مسلما منظور از اين قوم همان مشركان عرب مى‏باشد و اگر گفته شود به اعتقاد ما هيچ امتى بدون انذار كننده نبوده، و زمين هرگز از حجت خدا خالى نخواهد شد، بعلاوه در آيه 24 سوره فاطر خوانديم وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ:" هيچ امتى نبود مگر اينكه بيم دهنده‏اى در آنها وجود داشت. " ❕در پاسخ مى‏گوئيم منظور از آيه مورد بحث انذار كننده آشكار و پيامبر بزرگى است كه آوازه او همه جا بپيچد، و گرنه در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر مى‏بينيم دوران ميان حضرت مسيح ع و قيام پيامبر اسلام ص را دوران فترت شمرده‏اند نه به اين معنى است كه مطلقا حجت الهى براى آنها وجود نداشته، بلكه فترت از نظر قيام پيامبران بزرگ و اولو العزم است. " 📚تفسير نمونه، ج‏18، ص: 319 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌متاسفانه در نماز جمعه اخیر دو مولوی پر سر و صدای سنی مسلک یعنی مولوی عبدالحمید و گرگیج , صحبتهای تندی بر علیه نظام در مورد مساجد اهلسنت مطرح کردند و نظام را تهدید به مقابله کردند , ما در ذیل در مورد مسجد داشتن اهلسنت در تهران و مقابله مولوی های اهلسنت با نظام اسلامی توضیحات خوبی داده ایم و این قضیه را طبق مبانی اهلسنت بررسی کرده ایم و روشن کرده ایم که اعتراض مولوی های اهلسنت آنان را وارد وادی کفر به خداوند و خروج از اسلام می کند , اما چه کنیم که این مولویها , وقتی پای منافع در کار باشد , مبانی خود را فدای منافع می کنند !!!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4614