▫️ادامه 👇
▫️3 _بخاری و دیگران از علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر اسلام لباس قرمز رنگ می پوشید و در این هنگام بسیار زیبا به نظرها جلوه می کرد : "سَمِعَ الْبَرَاءَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ: كَانَ النَّبِيُّ مَرْبُوعًا وَ قَدْ رَأَيْتُهُ فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ مَا رَأَيْتُ شَيْئًا أَحْسَنَ مِنْهُ." _ " عَنْ الْبَرَاءِ قَالَ: مَا رَأَيْتُ مِنْ ذِي لِمَّةٍ فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ أَحْسَنَ مِنْ رَسُولِ الله" _ " عَنْ الْبَرَاءِ؛ قَالَ: مَا رَأَيْتُ أَجْمَلَ مِنْ رَسُولِ الله مُتَرَجِّلًا، فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ. "
📚صحيح البخاري، طبع مصر ج9، ص: 175 _ سنن الترمذي، ج4، ص: 7 _ سنن ابن ماجه، ج5، ص: 215
❕روشن می شود که پوشش رنگی و قرمز رنگ در عرف آن زمان مساله ای عادی بوده است .
👌مثلا اهلسنت در مورد کیفیت موی سر پیامبر اسلام نقل می کنند :
" موهاى پیامبر گرامی نه خيلى مجعّد بود و نه كاملًا صاف و نرم. اگر قسمتِ بافته موهايش باز مىشد، فرقْ باز مىكرد، وگرنه آن را به حال خود مىگذاشت و در هر حال، هنگامى كه موى خود را بلند مىكرد، بلندىِ مو از لاله گوشش تجاوز نمىكرد. " "إذَا انفَرَقَت عَقيقَتُهُ فَرَقَ وإلّا فَلا يُجاوِزُ شَعرُهُ شَحمَةَ اذُنَيهِ إذا هُوَ وَفرَة "
📚انساب الاشراف ج 1 ص 386 _ اسد الغابه ج 1 ص 31 _ امتاع الاسماع ج 2 ص 177
❕کیفیت فوق در موی سر پیامبر اسلام در عرف آن زمان یک امر عادی بوده است اما در زمان کنونی عرف نمی پذیرد که مثلا مولوی های اهلسنت موهای خود را بلند کرده و تا گوش بگذارند و فرق باز کرده یا آن را ببافند !!!! لذا نمی توان با ملاک عرفی این زمان , عرف زمان پیامبر و ائمه علیهم السلام و پوشش و کیفیت موی سر و ریش آنان را مقایسه کرد .
▫️4 _ وهابی پوشش امام علیه السلام را با استناد به یک روایتی که سندا ضعیف بود مورد اشکال قرار داد , در حالی که در روایات صحیح خودشان اساسا از پیامبر اسلام نفی پوشش کرده و معاذ الله به پیامبر اسلام نسبت می دهند که ایشان به صورت نیمه برهنه یا برهنه در انظار ظاهر میشدند !!!!!
❕نقل می کنند که راوی می گوید " پیامبر وقتی داشت به غزوه خیبر می رفت و بر روی مرکب بود , لباس را از رانهایش زده بود کنار تا جایی که من به سفیدی رانهای پیامبر نگاه می کردم " " حَسَرَ الْإِزَارَ عَنْ فَخِذِهِ، حَتَّى إِنِّي أَنْظُرُ إِلَى بَيَاضِ فَخِذِ نَبِيِّ الله "
📚صحیح بخاری ج 1 ص 98
❕یا باز نقل می کنند که عایشه می گوید :
" پیامبر در نزد من دراز کشیده بود و رانهایش لخت بود , ابوبکر اجازه گرفت و وارد شد و پیامبر در همان حالت بود , عمر اجازه گرفت و وارد شد و پیامبر در همان حالت بود , اما وقتی عثمان اجازه ورود گرفت , پیامبر رانهایش را پوشاند , عایشه از این مساله از پیامبر سوال کرد , پیامبر پاسخ داد که آیا می خواهی من از عثمان حیا نکنم در حالی که فرشتگان از عثمان حیا می کنند "
" أَنَّ رَسُولَ الله كَانَ جَالِسًا كَاشِفًا عَنْ فَخِذِهِ، فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ، فَأَذِنَ لَهُ، وَهُوَ عَلَى حَالِهِ، ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُمَرُ، فَأَذِنَ لَهُ، وَهُوَ عَلَى حَالِهِ، ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُثْمَانُ، فَأَرْخَى عَلَيْهِ ثِيَابَهُ .... " " كَانَ رَسُولُ الله مُضْطَجِعًا فِي بَيْتِي، كَاشِفًا عَنْ فَخِذَيْه ... "
📚مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج40، ص: 387 _ صحيح مسلم، ج 4، ص: 1866
❕متاسفانه علمای اهلسنت وقاحت و جسارت به پیامبر اسلام را بیشتر کرده و حتی مدعی شده اند که پیامبر اسلام به صورت لخت و عریان هم در برابر دیگران حاضر می شده است !!!!
❗️بخاری نقل می کند :
" پیامبر در حالی که لنگی بسته بود , با دیگران سنگها را برای کعبه حمل می کردند , عباس گفت که ای پسر برادر اگر لنگت را بین شانه و گردنت بگذاری بهتر است , پیامبر نیز چنین کرد و اندکی بعد لنگ از حضرت افتاد و خود او نیز بیهوش شد و روی زمین افتاد ( و عورتش نمایان شد ) , اما پس از آن دیگر عریان و برهنه دیده نشد " " «... فَسَقَطَ مَغْشِيًّا عَلَيْهِ، فَمَا رُئِيَ بَعْدَ ذَلِكَ عُرْيَانًا».
📚صحیح بخاری ج 1 ص 143 ح 357
❕یا نقل می کنند که عایشه می گوید :
" زید بن حارثه وارد مدینه شد , و پیامبر در خانه من بود , زید به نزد پیامبر آمد و درب را زد , پیامبر لخت و عریان بلند شد و درب را باز کرد در حالی که لباسش را به دنبالش کش می داد , به خدا سوگند من دیگر ندیدم که پیامبر در برابری کسی لخت و عریان شود , قبل از این واقعه و بعد از آن " " ... فَأَتَاهُ فَقَرَعَ الْبَابَ، فَقَامَ إِلَيْهِ رَسُولُ الله عُرْيَانًا يَجُرُّ ثَوْبَهُ، وَ الله مَا رَأَيْتُهُ عُرْيَانًا قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ "
📚سنن الترمذی ج ٤ ص ١٧٤ _ فتح الباری ج ١١ ص ٥١ _ کنزالعمال ج ١٠ ص ٥٦٩ _ الجامع لاحکام القرآن قرطبی ج ١٥ ص ٣٦١
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| عدم دفاع امام علی از حضرت فاطمه سلام الله علیهما !!!
🤔چگونه قابل قبول است که عده ای به حضرت فاطمه هجوم برده و او را مضروب کنند اما امیر مومنان با آن شجاعتش از ایشان دفاع نکند !!!!
👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
@Rahnamye_Behesht
محافظت شیطان از انسان !!!!
🤔#پرسش :
❓خداوند برای محافظت از کسی که قبل از خواب چند آیه قرآن بخواند، شیطانی را میگمارد تا از نائم محافظت کند !!!!
" وُكِّلَ بِهِ شَيْطَانَانِ يَحْفَظَانِهِ مِنْ مَرَدَةِ اَلشَّيَاطِينِ شَاءُوا أَوْ أَبَوْا " (الکافي , جلد۲ , صفحه ۵۳۹)
مگر خداوند در قرآن نفرموده است ( إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ ) پس چگونه است که دشمنان انسان حافظ انسان بشود ?
💠#پاسخ💠
▫️روایتی است که شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمودند :
"هر کس هنگام خواب آیه الکرسی را سه مرتبه و آیه ای از آل عمران که در آن آمده است: «شهد الله أنه لا اله الا هو» و آیه سخره و آیه سجده را بخواند، دو شیطان گماشته میشوند که وی را از شیاطین سرکش حفظ میکنند، چه دلشان بخواهد و چه ابا ورزند. با این دو شیطان، سی فرشته از جانب خداست که خدای عزوجل را حمد میکنند و او را تسبیح میکنند و او را تکبیر میگویند و برای او تا هنگامی که از خواب بیدار شود، استغفار میکنند. " ... وُکِّلَ بِهِ شَیْطَانَانِ یَحْفَظَانِهِ مِنْ مَرَدَةِ الشَّیَاطِینِ شَاءُوا أَوْ أَبَوْا وَ مَعَهُمَا مِنَ اللَّهِ ثَلَاثُونَ مَلَکاً یَحْمَدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُسَبِّحُونَهُ وَ یُهَلِّلُونَهُ وَ یُکَبِّرُونَهُ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ إِلَی أَنْ یَنْتَبِهَ ذَلِکَ الْعَبْدُ مِنْ نَوْمِهِ وَ ثَوَابُ ذَلِکَ کُلُّهُ لَهُ "
📚الکافی ج 2 ص 540
❕وهابی اشکال کرده است که طبق آیات قرآن دشمن انسان است حال چگونه این شیطان دشمنی را کنار گزارده و محافظ انسان می شود !!!!
👌او سواد و توجه کافی به قرآن را ندارد که طبق آیات صریح قرآن در مواردی شیاطین به اذن خداوند در خدمت انسانهای صالح قرار می گیرند چنانچه که شیاطین متمرد جنی در خدمت سلیمان نبی علیه السلام بودند .
❕خداوند در این رابطه می فرماید :
"و گروهى از شياطين را (نيز) مسخر او قرار داديم كه برايش (در درياها) غواصى مىكردند و كارهايى غير از اين براى او انجام مىدادند و ما آنها را (از تمرد و سركشى) حفظ مىكرديم. " وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ " ( انبیاء 82 )
❕و می فرماید :
" و شياطين را مسخر او ساختيم، هر بناء و غواصى از آنها و گروه ديگرى (از شياطين) را در غل و زنجير (تحت سلطه او) قرار داديم." " وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ _ وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ " ( ص 37 _ 38 )
❕مفسرین برجسته اهلسنت مانند قرطبی و ابن کثیر تصریح کرده اند که خداوند شیاطین سرکش را به خدمت سلیمان ع در آورده بود : " " وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ" أي و سخرنا له الشياطين و ما سخرت لأحد قبله" كُلَّ بَنَّاءٍ" بدل من الشياطين أي كل بناء منهم، فهم يبنون له ما يشاء. " _ "وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ أي منهم ما هو مستعمل في الأبنية الهائلة من محاريب و تماثيل و جفان كالجواب و قدور راسيات إلى غير ذلك من الأعمال الشاقة التي لا يقدر عليها البشر، و طائفة غواصون في البحار يستخرجون مما فيها من اللئالئ و الجواهر و الأشياء النفيسة التي لا توجد إلا فيها وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ أي موثقون في الأغلال و الأكبال "
📚الجامع لأحكام القرآن، ج16، ص: 206 _ تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج7، ص: 64
❕یا خداوند در آیه دیگر می فرماید :
" (سليمان) گفت، اى بزرگان! كداميك از شما توانايى داريد تخت او را پيش از آنكه خودشان نزد من آيند براى من بياوريد؟! عفريتى از جن گفت: من آن را نزد تو مىآورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به آن توانا و امينم! " " قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِين " ( نمل 38 _ 39 )
❕ابن کثیر نقل می کند که عفریت به معنای فردی گردنکش و خبیث است و اسم این عفریت جنی و سرکش که در خدمت سلیمان نبی ع بوده است کوزن بوده است " قالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ قال مجاهد: أي مارد من الجن، قال شعيب الجبائي: و كان اسمه كوزن "
📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج6، ص: 173
❕بنابراین هیچ مانعی نیست که به اذن الهی , شیاطین در خدمت انسان قرار گیرند , این از " لطف الهی به انسان مومن است که دشمن او را حافظ و نگه دار او قرار دهد " " قال المازندراني: «هذا من جملة تسخيراته تعالى؛ حيث جعل عدوّوليّه حافظاً له». و قال المجلسي: «فيه غاية اللطف؛ حيث جعل عدوّ وليّه حافظاً له». "
📚شرح الکافی ج 10 ص 309 _ مراه العقول ج 12 ص 317
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
ارتداد مردم پس از وفات پیامبر اسلام !!!!
🤔#پرسش :
❓پرده اول : در کافی آمده است حضرت علی مردم را به امامت خود دعوت نکرد مبادا که مردم به دوران جاهلیت بازگردند و کافر و مشرك شوند :
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَلنَّاسَ لَمَّا صَنَعُوا مَا صَنَعُوا إِذْ بَايَعُوا أَبَا بَكْرٍ لَمْ يُمْنَعْ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنْ أَنْ يَدْعُوَ إِلَى نَفْسِهِ إِلاَّ نَظَراً لِلنَّاسِ وَ تَخَوُّفاً عَلَيْهِمْ أَنْ يَرْتَدُّوا عَنِ اَلْإِسْلاَمِ فَيَعْبُدُوا اَلْأَوْثَانَ وَ لاَ يَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ... ( الکافي , جلد۸ , صفحه۲۹۵ )
پرده دوم: مردم بخاطر بیعت نکردن با علی بن ابی طالب، به دوران جاهلیت بازگشتند ( کافر شدند ):
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ اَلنَّاسَ يَفْزَعُونَ إِذَا قُلْنَا إِنَّ اَلنَّاسَ اِرْتَدُّوا فَقَالَ يَا عَبْدَ اَلرَّحِيمِ إِنَّ اَلنَّاسَ عَادُوا بَعْدَ مَا قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ أَهْلَ جَاهِلِيَّةٍ (الکافي , جلد۸ , صفحه ٢٩٦
حضرت علی بر طبق مبنای رافضه نتوانست جلوی کفر مردم را بگیرد و همه مرتد و کافر شدند و حتی سکوت او نیز نتوانست مانع کافر شدن مردم گردد❕❕❕
💠#پاسخ💠
❕امیر مومنان علیه السلام در برابر غصب خلافت سکوت نکرد , بلکه در مواضع فراوانی متذکر حق ولایت خود در آیات قرآن و سنت پیامبر شد که در ذیل به برخی اشاره کرده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2570
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3106
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4443
❕این که در روایت مورد استناد وهابی آمده است که امام علی علیه السلام مردم را به سوی خود دعوت نکرد , مقصود قیام کردن و دعوت با شمشیر است که امام علی علیه السلام برای آنکه اسلام از بین نرود و دشمنان خارجی و داخلی سوء استفاده نکنند و با حمله به مسلمین اسلام را از اساس نابود نکنند , دست به شمشیر برای باز پس گیری خلافت نبرد , در ذیل توضیح داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3272
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1821
❕در مورد ارتداد مردم بعد از وفات پیامبر اسلام هم که در برخی روایات شیعه آمده گفتنی است که :
👌مقصود از آن ارتداد از ایمان و ولایت و نصرت امام علی علیه السلام است , زیرا طبق روایات , اسلام افراد به شهادتین است و ایمان آنان به ولایت ائمه ع و منکرین ولایت مسلمان هستند اما مسلمان گمراه : " وَ لَمْ يَعْرِفْ هَذَا الْأَمْرَ كَانَ مُسْلِماً وَ كَانَ ضَالًّا. "
📚الکافی ج 2 ص 25
❕اکثر مردم پس از وفات پیامبر اسلام عهد و پیمان ولایت علی علیه السلام را به فراموشی سپرده و از یاری امام علیه السلام دست کشیدند , با این که مسلمان بودند اما ایمان و ولایت را از دست دادند , چنانچه که برخی می نویسند :
" مقصود از ارتداد در این روایات کفر ... نیست , تنها مراد این روایات عدم وفاء به عهدی است که در مواضع متعددی از آنان گرفته شد ( در ولایت و نصرت علی علیه السلام ) که مهمترین آن غدیر خم بود " "ليس المراد من الارتداد الكفر ... وإنّما المراد عدم الوفاء بالعهد الذي أُخذ منهم في غير واحد من المواقف وأهمّها غدير خم. "
📚بحوث في الملل و النحل، سبحانی , ج 6، ص 425
❕شاهد سخن فوق روایاتی است که تصریح دارد که برخی از مهاجرین و انصار به نزد امام علی ع می آمدند و به عنوان امیر مومنان با او بیعت می کردند اما بر این بیعت ثابت قدم نمانده و امام علی ع را تنها گزاردند :
" فَقَالُوا أَنْتَ وَ اللَّهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ أَحَقُّ النَّاسِ وَ أَوْلَاهُمْ بِالنَّبِيِّ ص هَلُمَّ يَدَكَ نُبَايِعْكَ فَوَ اللَّهِ لَنَمُوتَنَّ قُدَّامَكَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَاغْدُوا عَلَيَّ مُحَلِّقِينَ فَحَلَقَ عَلِيٌّ وَ حَلَقَ سَلْمَانُ وَ حَلَقَ الْمِقْدَادُ .... وَ لَمْ يَحْلِقْ غَيْرُهُم "
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج 3، ص: 194
▫️ادامه 👇👇👇
▫️ادامه 👇👇👇
❕بنابراین :
👌امام علی علیه السلام برای بازپس گیری خلافت خود دست به شمشیر نبرد زیرا خوف آن بود که دشمنان از این قضیه سوء استفاده کنند و اساس اسلام از بین برود . روایاتی هم که می گوید مردم مرتد شدند منظور این نیست که آنان از اسلام برگشتند بلکه مقصود ارتداد آنان از ایمان و ولایت و نصرت امام علی ع بوده است . امیر مومنان با شمشیر قیام نکرد تا اصل اسلام باقی بماند و به آیندگان برسد . بر همین اساس علامه مجلسی در شرح روایت اول مورد استناد وهابی می نویسد :
"من أن یرتدّوا عن الإسلام" یعنی از اسلام ظاهری و گفتن شهادتین بازگردند؛ باقی ماندن آنها بر اسلام ظاهری به صلاح امت بود؛ زیرا فقط در این صورت بود که در گذر ایام برای آنها و فرزندانشان راهی برای پذیرش حق و داخل شدن در ایمان باقی میماند. این سخن با آن چه که قبلاً گذشت و بعداً نیز خواهد آمد که مردم مرتد شدند ... منافات ندارد؛ زیرا منظور این است که آنان از دین واقعی ( یعنی ولایت امامان ) مرتد شدند، و این یعنی هنوز ظاهر اسلامشان را حفظ کرده بودند " قوله علیه السلام من أن یرتدوا عن الإسلام أی عن ظاهره و التکلم بالشهادتین فإبقاؤهم علی ظاهر الإسلام کان صلاحا للأمة لیکون لهم و لأولادهم طریق إلی قبول الحق و إلی الدخول فی الإیمان فی کرور الأزمان .... لأن المراد فیها ارتدادهم عن الدین واقعا و هذا محمول علی بقائهم علی صورة الإسلام و ظاهره "
📚بحار الانوار ج 28 ص 255
❕البته اگرچه اکثر اصحاب عهد و پیمان ولایت و نصرت امام علی علیه السلام را فراموش کردند اما باز افراد برجسته ای از آنان بر این عهد خود ثابت قدم بودند و تن به خلافت ابوبکر ندادند که در ذیل بر اساس روایات شیعه و سنی در مورد آنان بحث کرده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3102
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135
❕گمراهی اکثر اصحاب که به امیر مومنان علیه السلام پشت کردند و از ایمان و اسلام حقیقی خارج شدند , در روایات معتبر اهلسنت هم مورد اشاره قرار گرفته است .
👌بخاری نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :
" خداوند به من نشان داد که من در كنار حوض كوثر ايستاده باشم كه ناگاه جمعى متوجه من شوند و من ايشان را بشناسم كه از اصحاب منند، شخصى از ميان من و ايشان بيرون رود و گويد به ايشان كه بياييد، من گويم كه به كجا آن شخص گويد كه: به جهنم و اللَّه من گويم كه ايشان چه كردهاند، آن شخص گويد كه ايشان بعد از تو مرتد و كافر شدند، و از كفرى كه بيرون آمده بودند باز به آن كفر رفتند، پس طايفه ديگر را ببينم كه مىآيند تا اين كه ايشان را بشناسم شخصى از ميان من و ايشان بيرون رود و گويد كه بياييد، من گويم كه به كجا گويد به آتش دوزخ و اللَّه من گويم كه ايشان چه كردهاند گويد كه ايشان از عقب خويش بكفر اصلى برگشتند،👈 پس نمىبينم كه از صحابه من كسى بماند و از دوزخ نجات کند مگر مانند شتر واپس مانده از گله شتران. ( یعنی عده کمی ) "👉 " بينا أنا قائم فإذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني وبينهم فقال : هلمَّ فقلت أين ؟ قال إلى النار والله ! قلت وما شأنهم ؟ قال : إنهم ارتدوا بعدك على أدبارهم القهقرى ! ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني وبينهم فقال : هلم ! قلت أين ؟ قال : إلى النار والله ! قلت : ما شأنهم ؟ قال : إنهم ارتدوا بعدك على أدبارهم القهقرى ! فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم "
📚صحیح بخاری ج ٧ ص ٢٠٨
❕یا در نقل دیگر ابن مسیب می گوید که پیامبر گرامی فرمود :
" گروهی از اصحابم را از حوض منع می کنند ( و به سوی دوزخ می برند ) , من می گویم خداوندا اینان اصحاب من هستند ?!!! خداوند می گوید تو علم نداری که بعد از تو چه بدعت ها ایجاد کردند , اینان به عقب و جاهلیت بازگشتند "
" يرد على الحوض رجالٌ من أصحابي فيحلؤون عنه فأقول يا رب أصحابي ! فيقول : فإنه لاعلم لك بما أحدثوا بعدك ، إنهم ارتدوا على أعقابهم القهقرى "
📚صحیح بخاری ج ٢ ص ٩٧٥ _ ج ٨ ص ٨٦
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
تحریف آیه غار و حذف کلمه " ویلک "
🤔#پرسش :
❓سندی دیگر از تحریف قرآن در عقیده شیعه . تحریف آیه غار و حذف واژه «ویلک» از آن خطاب به ابوبکر در مصحف عثمان
محمد حسین رازی معروف به جمال الدین المرتضی، در انتهای جلد اول کتاب نزهة الکرام و بستان العوام، بابی در تحریف قرآن و سرقتهای عثمان دارد که متاسفانه در نسخه چاپی سانسور شده است؛ در روایتی از این باب، تعدادی از آیات سانسورشده توسط عثمان آمده که یکی از آنها حذف واژه «ویلك» توسط عثمان از آیه غار (آیه ۴۰ از سوره توبه) است که در این آیه خطاب به ابوبکر آمده، تا بار منفی و مذمت در آن به بار مثبت و مدح تبدیل و تحریف شود. آیهِ تحریفنشده مطابق این روایت چنین است: «اذ هما في الغار اذ يقول لصاحبه ويلك لا تحزن ان الله معنا» یعنی: در آن هنگام كه آن دو در غار بودند و او (محمد) به همراه خود (ابوبکر) مىگفت: وای بر تو! غم مخور، خدا با ماست. (نزهة الکرام و بستان العوام، تالیف جمال الدین المرتضی رازی، جلد ۱، برگ ۱۵۲، نسخه خطی نگهداریشده در کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره نسخه ۲۵۴۳۲)
💠#پاسخ💠
❕متاسفانه معاند دروغ می گوید که مطلب مورد استنادش در نسخه چاپی کتاب حذف شده است . کتاب مذکور توسط کتابخانه مرکزی و ادبیات دانشگاه تهران به اهتمام محمد شیروانی به چاپ رسیده است و مطلب مذکور نیز در آن است , با این حال توجه به چند نکته لازم است :
▫️1 _ مرحوم رازی از علمای قرن ششم و هفتم است و حدود 700 سال بعد از عصر پیامبر اسلام می زیسته است . نقل بلاواسطه او از قرآن در زمان پیامبر و تحریف صورت گرفته , چون نقلی بدون سند و بدون ذکر راویان واسطه است لذا قابل اعتناء نبوده و ضعیف است و چنین نقلهایی نمی تواند مستند برای اثبات مطلبی قرار بگیرد .
▫️2 _ ظاهرا معاند به اصل کتاب رجوع نکرده است , در حالی که اگر این رجوع صورت می گرفت متوجه می شد که مرحوم رازی می گوید که جمله " ویلک " در آیه مذکور در مصحف عبدالله بن مسعود بوده است و در چنین مواردی که مصحف یکی از افراد از مصحف مشهور چیزی کمتر یا بیشتر دارد , وظیفه عثمان آن بوده که اگر کمتر دارد , کمی آن را جبران کرده و مطابق مصحف مشهور تنظیم کند و اگر چیزی اضافی دارد , آن اضافی قابل اعتناء نیست چون بر خلاف مصحف مشهور است و دیگر نیازی به سوزاندن چنین مصحفهائی نیست , اما عثمان این مصحفهایی که بر خلاف مصحف مشهور بود را سوزاند که از جمله آن مصحف عبدالله بن مسعود را سوزاند .
❗️مرحوم رازی چنین می گوید :
" چون مصحف نوشت جمله مصاحف جماعت بسوزانيد. بدان كه دريدن مصاحف ديگران از دو حال بيرون نبود: يا در آن زيادتى بود يا نقصانى. اگر نقصان بود الحاق مىبايست كرد، دريدن و جوشانيدن وجهى نداشت. و اگر زيادت بود آن زيادت يا به عمد كرده بودند يا به سهو. اگر به عمد بود كفر بود، و اگر به سهو بود بر روايات ايشان هيچ اعتماد نباشد " .... " اما آنچه در مصحف عبد اللّه بن مسعود جدا او نوشته است و در ايام خود جدا خواندى: سورة التوبة، «ثانى اثنين اذ هما فى الغار اذ يقول لصاحبه ويلك لا تحزن ان اللّه معنا» "
📚نزهة الكرام، رازي ،ج1، ص 403 _ 404 _ 405
❕بنابراین از کلام فوق استفاده می شود که تکیه مرحوم رازی بر همان مصحف مشهور بوده است و اشکالش به عثمان آن است که نباید مصحفهای غیر مشهور مانند مصحف عبدالله بن مسعود را می سوزاند بلکه باید این مصحفهای غیر مشهور را تکمیل و تصحیح می کرد .
▫️3 _ این که گفته شود که در مصحف عبدالله بن مسعود جمله " ویلک " به عنوان قرآن اضافی بوده است مورد قبول ساير علما قرار نگرفته است , زیرا سند قابل قبولی برای این ادعا ارائه نشده و نقل بدون سند هم قابل قبول نیست . علامه عسکری متذکر می شود که نقل مذکور مبنی بر بودن " ویلک " به عنوان قرآن , بدون سند بوده و مردود است : " ان الآية المذكورة هكذا ويلك لا تحزن...لا سند لها. "
📚القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج 3، ص: 413 _414
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
▫️4 _ به فرض هم بپذیریم که کلمه " ویلک " در مصحف عبدالله بن مسعود بوده است , هیچ مانعی نیست که کلمه مذکور و موارد مانند آن ( بنابر فرض ثبوت ) به عنوان تفسیر آیه در مصحف ابن مسعود نوشته شده باشد , زیرا ابن مسعود عادت داشته است که آیات را به همراه تفسیر آن ثبت و ضبط کند .
❕مثلا خداوند در آیه ابلاغ می فرماید ؛
« يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ » « اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نمى كند. » ( مائده 67 )
❕این آیه مطابق روایات صریح اهلسنت ، در شان علی ع در جریان غدیر خم نازل شده است ، چنانچه که در ذیل گفته ایم ؛
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128
👌ابن مسعود به عنوان شرح و توضیح آیه ، تصریح می کرد که آنچه پیامبر مامور به ابلاغ آن بوده ، ولایت علی علیه السلام میباشد ، لذا جمله " ان علیا مولی المومنین " را به عنوان تفسیر آیه , همراه با آیه می خواند و می گفت ما در زمان پیامبر آیه را با اضافی مذکور می خواندیم :
«یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ 👈 إنّ عليّا مولى المؤمنين 👉و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته ... هكذا كنّا نقرء الآية على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله » « اى رسول آن چه بر تو از سوى پروردگارت فرود آمده، برسان 👈که به تحقيق على مولاى مؤمنان است👉 و اگر چنين نكنى، رسالت آن را نرسانده اى ... ما آیه را در زمان پیامبر چنین می خواندیم »
📚شواهد التتزیل ، ج 1 ص 256 _ الدر المنثور ، ج 2 ص 298 _ فتح القدیر ، ج 2 ص 60
❕بنابراین ، چنین نقلهایی مانند نقل مورد استناد معاند بنابر فرض صحت , تنها در مقام بیان شرح و تفسیر آیات است ، نه آنکه بگوید اصل قرآن مورد تحریف واقع شده است ، علمای شیعه نیز بارها متذکر این نکته شده اند که موارد مذکور از قبیل تفسیر قرآن هستند نه آنکه جزء قرآن باشند :
« ماخوذه من الوحی ، لا انها کانت من اجزاء القرآن » ( الوافی ، فیض کاشانی ، ج 9 ص 1778 ) _ « هذه الزیاده من تفسیر الآیه لا متنها » ( طریق الوصول الی مهمات الاصول ، مکارم شیرازی ، ج 1 ص 59 ) _ « على أنّ المراد من تلك الآيات، ما كان مأخوذا من الوحي من قبيل التفسير و تبيين المراد، لا من القرآن الكريم على حقيقته، حتى يقال إنّه يدلّ على نقصان القرآن » ( التحقیق فی نفی القرآن عن التحریف ، علی میلانی ، ص 77 )
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| صحابه و دفاع از حضرت فاطمه سلام الله علیها !!!
❓آیا پیامبر اسلام در طول 23 سال بعثت خود نتوانست تعدادی صحابه تربیت کرده تا از دخترش فاطمه دفاع کنند و مانع شهادت او شوند !!!!
👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
@Rahnamye_Behesht
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| همکاری امام علی با قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیهما !!!
▫️1 _ اگر خلفا در شهادت فاطمه صدیقه نقش داشتند پس چگونه امام علی با خلفا همکاری می کرد و به آنان مشورت می داد ?
▫️2_امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست دستگاه خلافت ناراحت نبوده و آن را به زبان نياورده است , این یعنی جریان شهادت فاطمه افسانه ای بیش نیست ?!!!
▫️3 _ اسناد شهادت فاطمه سلام الله علیها بر اساس روایات شیعه و سنی !!!
👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
@Rahnamye_Behesht
به خلافت رسیدن فرزندان عمر بن خطاب در کتاب سلیم بن قیس !!!!
🤔#پرسش :
❓سلیم بن قیس از امام علی نقل میکند که ایشان خطاب به شیخین فرمود :
بخدا قسم بدانيد كه احدى از نسل شما تا روز قيامت به خلافت دست پيدا نخواهد كرد. (أسرار آل محمد عليهم السلام ۲۳۳/۱ )
این در حالی هست که عمر بن عبدالعزیز از نسل سیدنا عمر رضوان الله تعالی علیهما هست و به خلافت هم رسیده .
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۱ قمری، یا سال ۶۲ قمری و یا ۶۳ قمری به دنیا آمد. کنیه او ابوفحص (ابوحفص) بود پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این رابطه توجه به دو نکته لازم است :
▫️1 _ در متن عربی روایت آمده است که امیر مومنان علیه السلام فرمود از عقب و اعقاب شما ( ابوبکر و عمر ) کسی تا روز قیامت به خلافت نمی رسد : " وَ اللَّهِ لَا يَنَالُهَا أَحَدٌ مِنْ عَقِبِكُمَا ( اعقابکما ) إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة "
📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص: 591
❕ماده "عقب " و " اعقاب " به معنای فرزندان و نوادگان پسری مرد است و نوادگان دختری را شامل نمی شود .
🔰راغب می گوید :
" أَعْقَابُ الرّجلِ: فرزندان مرد. لغت شناسان گفتهاند در معنى أعقاب- فرزند دختر (نوه دخترى) داخل نمىشود زيرا دختر نسب و تبارى را در پى ندارد " " أَعْقَابُ الرّجل: أولاده. قال أهل اللغة: لا يدخل فيه أولاد البنت، لأنهم لم يعقبوه بالنّسب "
📚مفردات ألفاظ القرآن، ص: 576 _ ترجمه مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص: 625
▫️فراهیدی نیز به نکته فوق اشاره می کند : " قولهم: لا عَقِبَ له: أي لم يبق له ولد ذكر "
📚كتاب العين، ج1، ص: 178
❕از آنجایی که عرب همواره به فرزندان و نوادگان پسری خود توجه ویژه داشته و ادامه نسل خود را از طریق نوادگان پسری می دانسته است , در روایت فوق امام علی علیه السلام به ابوبکر و عمر می گوید که مطمئن باشند که از فرزندان پسری و نوادگان پسری آنان کسی به خلافت نمی رسد و چون عمر بن عبد العزیز نوه دختری عمر بوده لذا تعبیر مذکور منافاتی با به خلافت رسیدن او ندارد زیرا او از نوادگان دختری عمر بوده است نه نوادگان پسری .
▫️2 _ اساسا می توان گفت که در نقل و ثبت روایت مورد استناد وهابی , تصحیف و اشتباه صورت گرفته است .
❕تصحیف را چنین تعریف می کنند :
" حديثى كه بخشى از سند يا متن آن، به چيزى شبيه آن يا نزديك به آن، تغيير كرده باشد. " هو ما غُيِّرَ بعضُ سَنَدِه أو مَتنِهِ بِما يشابِهُهُ أو يقرُبُ مِنه "
📚مقباس الهداية في علم الدراية، مامقانى، ج 1، ص 237.
👌مطابق آنچه مرحوم خویی از کتاب سلیم بن قیس نقل می کند : در فراز مورد بحث , عمر بن خطاب به علی علیه السلام می گوید که از فرزندان شما تا روز قیامت کسی به خلافت نمی رسد : " فقال عمر: أما و اللّه لا ينالها أحد من أعقابكم إلى يوم القيامة "
📚منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج3، ص: 26
👌بنابراین و طبق پاسخ فوق , اساسا نسخه نویسان اشتباه کرده اند و کلام عمر به امام علی علیه السلام را به عنوان کلام امام علی ع به عمر ثبت کرده اند .
❗️برخی در مورد تصحیف می نویسند :
" تصحيفها و ديگر اشتباهاتِ رخداده در نسخههاى گوناگون، برخاسته از بىدقّتى در خواندن و نوشتن احاديث است؛ زيرا تا چند دهه پيش، نقل تصويرى كتاب و حديث بهشيوه عكسبردارى و پويش (اسكن)، ممكننبود و محدثان، به ويژه از قرن سوّم به اين سو، حديث را از نسخه اصلى خوانده و سپس، قرائت خود را مىنوشتند. ازاينرو، خطا از دو ناحيه مىتوانست راهيابد: گاه در قرائت و گاه در كتابت؛ هرچند در كتابت، خطاهاى بيشترى رخداد. آنچه به اين موضوع دامنزد، نقطهها، دندانهها، حركات حروف و علائمى چون تشديد است كه گاه تغيير و يا جابهجايى آنها در كلمات، معنا را بهطور كلّى عوضمىكند.
براى حلّ اين معضل، بايد قرائتها و كتابتهاى گوناگون يك حديث را بهدستآورد و با مقايسه و كنارهمنهادن همه نقلها يا نسخههاى گوناگون، در يك تعامل شناور و دوسويه، متن اصلى را تعيينكرد "
📚آسيب شناخت حديث , مسعودى، عبدالهادى , ص71
👌مساله تصحیف در روایات فراوانی از اهلسنت هم راه یافته است تا جایی که برخی از علمای اهلسنت کتابهای مستقلی پیرامون تصحیف تالیف کردند , کتابهایی چون إصلاح الغلط الواقع في غريب الحديث لأبي عبيد، ابن قتيبة عبد اللَّه بن مسلم الدينوري , تصحيف المحدّثين، حافظ أبي الحسن الدار قطني , التطريف في التصحيف، , جلال الدين السيوطي و ....
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پرسش و پاسخهای شب یلدا ؛
1⃣فلسفه جشن گرفتن شب #یلدا چیست ❗️نظر اسلام در این رابطه چیست ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1732
2⃣چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3036
3⃣توضیحی در مورد فال حافظ گرفتن در شب_یلدا ، نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست❕آیا فال حافظ و قهوه و ...اعتبار دارد❕❕
💠💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1733
قدیم بودن کلام خداوند !!!!
🤔#پرسش :
❓با توجه به این که در آیه ی 45 سوره ی مبارکه ی آل عمران؛ خداوند متعال حضرت عیسی (علیه السلام) را کلمه معرفی کرد و کلام خداوند هم که قدیم هست، چگونه می توان به این شبهه که عیسی (علیه السلام) با توجه به این که کلمه ی خداست را حادث دانست؟!❕❕❕
💠#پاسخ💠
❕واژه " کلمه " به معنای ظاهر ساختن علم و قدرت و اراده درونی است که این ظاهر ساختن گاه در قالب الفاظ است و گاه به وسیله خلقت موجوداتی ( مانند عیسی ع ) که نشانه علم و قدرت خالقشان هستند چنانچه که الفاظ نشانه ای از علم و قدرت صاحب لفظ است , بنابراین هم موجودات خارجی " کلمه " هستند و هم الفاظ صادر شده از فرد .
" هو إبراز ما في الباطن من الأفكار و المنويّات، بأىّ وسيلة كان، و هو يختلف باختلاف الأشخاص و الموارد.... فالمفهوم الجامع بين هذه الموارد: هو المبرز عن الباطن، و لا خصوصيّة للغة و لا للفهم و اللسان و لا للإنسان فيه. بل قد يكون إبراز ما في الباطن بظهور وجود خارجىّ تكوينىّ يدلّ على ما في الباطن من الصفات و النيّات، كوجود عيسى ع، فانّه مرآة الحقّ و مظهر صفات اللَّه عزّ و جلّ و كلمة تدلّ عليه. "
📚التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 10، ص: 119
❕بر همین اساس در آیات قرآن از تمام مخلوقات الهی با تعبیر " کلمات الله " یاد شده است و می فرماید :
" بگو اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركب شوند، درياها پايان مىگيرند پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد، هر چند همانند آن (درياها) را به آن اضافه كنيم! " " قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً " ( سوره کهف آیه 109 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" " كلمات" جمع كلمه در اصل به معنى الفاظى است كه با آن سخن گفته مىشود و يا به تعبير ديگر لفظى است كه دلالت بر معنى دارد ( و نشانه علم و قدرت صاحب لفظ است ) اما از آنجا كه هر يك از موجودات اين جهان دليل بر علم و قدرت پروردگار است گاهى به هر موجودى" كلمة اللَّه" اطلاق مىشود، مخصوصا اين تعبير در مورد موجودات مهم و با عظمت بيشتر آمده است:
▫️قرآن مجيد در مورد عيسى مسيح ع مىگويد: إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ:" عيسى كلمه خداوند بود كه آن را به مريم القا نمود" (سوره نساء- 171).
در آيه مورد بحث كلمه نيز به همين معنى است يعنى اشاره به موجودات جهان هستى است كه هر كدام حكايت از صفات گوناگون پروردگار مىكند.
در حقيقت قرآن در اين آيه توجه به اين واقعيت مىدهد كه گمان مبريد عالم هستى محدود به آن است كه شما مىبينيد يا مىدانيد يا احساس مىكنيد، بلكه آن قدر عظمت و گسترش دارد كه اگر درياها مركب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ويژگيهاى آنها را بنويسند درياها پايان مىيابند پيش از آنكه موجودات جهان هستى را احصا كرده باشند. "
📚تفسير نمونه، ج12، ص: 572
❗️اما در مورد اینکه گفته شد که کلام خداوند قدیم و ازلی است نیز گفتنی است که این سخن باطل است , چنانچه که برخی می نویسند :
"ما معتقديم: هميشه براى منصرف ساختن مسلمانان از تدبّر در آيات قرآن و عمل به آن، دستهاى در كار بوده است؛ يك روز در عصر حكّام بنىاميّه و بنىعبّاس قديم بودن كلام اللّه يا حادث بودن آن را دامن زدند، و مسلمانان را به دو گروه تقسيم نموده به جان هم انداختند، و خونهاى بسيارى در اين راه ريختند. در حالى كه امروز مىدانيم اين بحث اصلًا مفهوم صحيحى كه در خور نزاع باشد ندارد، چرا كه اگر منظور از كلاماللّه، حروف و نقوش و كتابت و كاغذ آن باشد، بدون شك اينها امور حادثى است، و اگر منظور معانى آن در علم پروردگار باشد، بىشك علم خدا همچون ذات او قديم و ازلى است. ( كدام عاقل مىگويد الفاظ و كلمات ازلى است؟ يا نزول وحى بر پيامبر ص از آغاز فرمان رسالت نبوده؟ بنا بر اين ملاحظه مىكنيد هر طرف بحث را بگيريم مساله آفتابى و روشن است.
به تعبير ديگر قرآن الفاظى دارد و معانى، الفاظش قطعا حادث است و معانيش قطعا قديم، بنا بر اين جايى براى جر و بحث نيست. )
❕ حكّام جائر و خلفاى ظالم سالها مردم مسلمان را به اين مسأله مشغول ساختند، و امروز نيز دستهاى ديگرى در كار است كه مسلمين را به گونههاى ديگر از تدبّر و عمل به آيات قرآن باز دارد."
📚اعتقاد ما، ص: 50 _ تفسیر نمونه ج 13 ص 358
▫️ادامه 👇👇👇