eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
226 ویدیو
54 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ادامه 👇 ❕یا در کتاب اندیشه های جاوید می خوانیم : ❓پرسش: چرا خداوند داراى وجودى بى نهايت است‌؟ ❕پاسخ: محدود بودن موجود، ملازم با آميختگى او با عدم و نيستى است، كتابى را در نظر بگيريد كه بصورت جيبى يا قطع رقعى چاپ شده است، هر بعدى از ابعاد كتاب را در نظر بگيريد سرانجام به نقطه‌اى مى‌رسد كه در آنجا، وجود كتاب پايان پذيرفته و ديگر از كتاب خبرى نيست. معنى اينكه رشته كوه البرز و يا سبلان با آن بزرگى محدود است، اين است كه در اندازه‌گيرى خود به نقطه‌اى ميرسيم كه در آنجا اثرى از اين دو كوه نيست. از اين بيان مى‌توان نتيجه گرفت كه معنى محدود بودن حادثه‌اى از نظر زمان و يا محدود بودن وجود جسمى از نظر مكان اين است كه وجود و هستى او، آميخته با عدم و نيستى است و محدود بودن و آميختگى با عدم، با هم متلازم و توأم مى‌باشند و لذا تمام پديده‌ها و اجسام كه از نظر زمان و مكان محدود هستند وجود و هستى آنها با عدم و نيستى آميخته است و صحيح است كه بگوييم فلان حادثه در فلان زمان تحقّّق نيافته است و يا فلان جسم در فلان مكان نيست. روى اين لحاظ نمى توان خدا را محدود فرض كرد و تصور نمود، زيرا لازمه محدود بودن، آميختگى وجود او با عدمها و نيستى‌هاست، موجودى كه با عدم آميخته باشد، موجود باطلى خواهد بود، كه شايستگى مقام حق مطلق را كه بايد صد در صد حق باشد نخواهد داشت و شعار عقل و قرآن درباره خدا اين چنين است. «ذٰلِكَ بِأَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مٰا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبٰاطِلُ‌...». «خدا است حق و پايدار و استوار، و آنچه غير او مى‌خوانند باطل و پوچ است». ( حج ٦٢ ) 📚اندیشه های جاوید ج ١ ص ٢٨ 👌بنابراین بینهایت بودن خداوند یعنی نامحدود بودن ذات و اوصافش , چنان که در روایات اسلامی نیز به این معنا تاکید شده است . ❕در روايتى از امام سجاد عليه السلام نقل شده است فرمود: «انَّ اللَّهَ لا يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّةٍ عَظُمَ رَبُّنا عَنِ الصِّفَةِ وَ كَيْفَ يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّةٍ مَنْ لا يُحَدُّ» " «خداوند به هيچ محدوديّتى توصيف نمى‏شود (و ذات پاكش هيچ حدّى را نمى‏پذيرد) او برتر از چنين توصيفى است، و چگونه ممكن است كسى كه هيچ حدّى ندارد توصيف به محدوديّت گردد». " 📚الکافی ج ١ ص ١٠٠ ❕در حديث ديگرى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى‏خوانيم: «هُوَ أَجَلُّ مِنْ انْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ أوْ يُحِيطَ بِهِ وَهْمٌ أَوْ يَضْبِطَهُ عَقْلٌ» " او برتر از آن است كه چشم‏ها او را ببيند و انديشه به او احاطه كند و عقل او را تحت قيد و شرطى درآورد». " ❓سؤال كننده‏اى پرسيد: پس حدّ او را براى من بيان فرما امام عليه السلام فرمود: «انَّهُ لا يُحَدُّ، قالَ: لِمَ؟ قالَ عليه السلام: لِانَّ كُلَّ مَحْدُوْدٍ مُتَناهٍ الى‏ حَدٍّ، فَاذا احْتَمَلَ التَّحْديدَ احْتَمَلَ الزِّيادَةَ، وَ اذا احْتَمَلَ الزِّيادَةَ، وَ احْتَمَلَ النُّقْصانَ، فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُوْدٍ، وَ لا مُتَزائِدٍ وَ لا مُتَجَزٍّ وَ لا مُ‏تَوَهَّمٍ» : " خداوند حدی ندارد , زيرا هر محدودى بالاخره متناهى به حدّى است، بنابراين اگر وجودش حدّى را بپذيرد قابل زيادى است، و اگر قابل زيادى بود قابل نقصان است (و اگر قابل زيادى و نقصان باشد ممكن الوجود خواهد بود) بنابراين او نامحدود است نه زيادتى را مى‏پذيرد، نه تجزيه مى‏شود، و نه در وهم‏ مى‏گنجد» 📚بحارالانوار، جلد 3، صفحه 15، حديث 1 ❕علی علیه السلام فرمود : " مشمول هيچ حدّی نمى‏شود و با شماره و عدد به حساب در نمى‏آيد، بلكه اقرارها خود را محدود مى‏سازند و ابزارها به چيزهاى همانند خود اشاره مى‏كنند. " "لا يُشمَلُ بِحَدٍّ، ولا يُحسَبُ بِعَدٍّ، وإنَّما تَحُدُّ الأدَواتُ أنفُسَها، وتُشيرُ الآلاتُ إلى‏ نَظائرِها." 📚نهج البلاغه خطبه ١٨٦ 👌و فرمود : " براى اشياء، در همان هنگامِ آفريدنشان، حدّ و مرز قرار داد تا خود را از همانندى با آنها متمايز سازد. وَهمها نتوانند او را با حدود و حركات و اندامها و ابزارها اندازه‏گيرى و متمايز كنند ... او برتر است از آنچه كه حد گزاران به وى نسبت مى‏دهند؛ از قبيل ويژگيهاى وزن و اندازه و پايانهاى دور و اطرافها و آماده‏كردن سكونتگاهها و جاى گرفتن در مكانها؛ زيرا حدّ و مرز براى آفريدگان او قرار داده شده و به غيرِ او نسبت داده مى‏شود. " " حَدَّ الأشياءَ عِندَ خَلقِهِ لَها، إبانَةً لَهُ مِن شَبَهِها، لا تُقَدِّرُهُ الأوهامُ بِالحُدودِ والحَرَكاتِ، ولا بِالجَوارِحِ والأدَواتِ ... تعالى‏ عَمّا يَنحَلُهُ المُحَدِّدونَ مِن صِفاتِ الأقدارِ ونِهاياتِ الأقطارِ، وتَأثُّلِ المَساكِنِ، وتَمَكُّنِ الأماكِنِ، فالحَدُّ لِخَلقِهِ مَضروبٌ، وإلى‏ غَيرِهِ مَنسوب‏ " 📚نهج البلاغه خطبه ١٦٣ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت ع در کلام رهبری و مقدس اردبیلی !!!! 🤔 : ❓خامنه اى: شيعه كنونى توسط انگليس تاسيس و حمايت ميشود ‼️ مقدس اردبیلی در ص ١٠٢٨ از جلد اول كتاب بسيار معروف خود به نام حديقة الشيعة در مورد علائم شيعه بودن در ادامه بيان نظر ابن حجر كه عدم فحاشى به ابوبكر را از علائم شيعه بودن ميناميد، ميگويد: وى ندانسته است كه علامت شيعه بودن، فحاشى كردن به ابوبكر و عثمان و باقى مخالفان اهل بيت است. خوب با استناد به ادعاى اين عالم نامدار شيعى هركسى به ابوبكر و عثمان و عمر فحاشى نكند، شيعه محسوب نميشود. ▪️اعتراف جالب خامنه اى؛ سيد على خامنه اى، ادعا ميكند كه هركسى كه به بزرگان اهل سنت(ابوبكر، عمر و عثمان) توهين كند در واقع شيعه انگليسى است( ویدیوی بالا ) ▪️ادمين: اين اعتراف خامنه اى تقريبا شامل اكثريت شيعيان ميشود و تلويحا اعتراف ميكند كه شيعه كنونى توسط انگليس تاسيس شده است ❗️❗️❗️ 💠💠 👌کلام مرحوم مقدس اردبیلی صراحت دارد در لزوم بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام , بر پایه همین مساله می گوید : " علماى سنى كتابها در تعريف و مدح شيعه اثنى‏عشريه نوشته‏اند و ابن حجر در كتاب خود احاديث و اخبار در تعريف شيعه ذكر كرده و در آن مبالغه نموده اما در آخر مى‏گويد كه علامت شيعه آن است كه سب ابى بكر نكند و ندانسته كه علامت شيعه آن است كه سب ابى بكر و عثمان بلكه سب جميع مخالفان اهل بيت نمايند و از همه ايشان👈 بيزار باشند 👉حتى مبتدعه كه طريقه ايشان را پيش گرفته باشد 👈از او نيز بيزار باشند "👉 📚حديقة الشيعة، ج‏ 2، ص: 1027 👌می بینیم که کلام مقدس اردبیلی ناظر است به بیزاری و برائت و تبری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام که روشن است یک مصداق بیزاری جستن , لعن کردن است . ❗️رهبر انقلاب نیز برائت و بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام را از مسائل اساسی در دین می داند که اگر کسی برائت و بیزاری نجوید , دین ندارد , بنابراین ضدیتی بین کلام رهبری و مرحوم مقدس اردبیلی در این زمینه نیست . 👌رهبری در این رابطه می گوید : " البتّه این نکته را فقط اینجا عرض کنم که کینه‌ی شیطانها و شیطان‌صفت‌ها را مردم باید از دل خودشان هیچوقت بیرون نکنند. نگویید «گذشت، تمام شد، دیگر چه لزومى دارد به یادمان بیاوریم»؛ نه، دین ما این است: هَلِ الدّینُ اِلَّا الحُبُّ وَ البُغض؟ دین عبارت است از محبّت و کینه؛ محبّت به خوبان، محبّت به خوبی‌ها، محبّت به مظلومان، محبّت به انسانهایى که مورد جفاى شیطانها قرار گرفته‌اند، این یک طرف؛ یک طرف [هم] بغض و کینه‌ی نسبت به شیطانها، نسبت به موجودات پلید، نسبت به پلیدی‌ها، نسبت به کسانى که انسان و انسانیّت و خدا برایشان حرف مفت است؛ کینه و بغض هم جزو دین است. تولّىٰ و تبرّىٰ جزو فروع دین ‌-و به قول بعضى از علما جزو اصول دین- است. ( ٤ ) . فراموش نکنید زشت‌صورتىِ دشمنهاى خدا و خلق را. " ۴) تولّىٰ: محبّت و مودّت اهل بیت (علیهم السّلام) و قبول امامت و ولایت آنان.    تبرّىٰ: بیزارى جستن از دشمنان خدا " 🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2171 ❗️یا رهبری در جای دیگر می گوید : " تشیع، آیین محبت است. خصوصیت محبت، خصوصیت تشیع است. کمتر مکتب و مسلک و دین و آیین و طریقه‌یی مثل تشیع، با محبت سر و کار داشته است. علت این هم که چنین فکری تا امروز مانده - در حالی که این‌همه با آن مخالفت کرده‌اند - این است که ریشه در زلال محبت داشته و دین👈 تولّی و تبرّی و آیین دوست داشتن و دشمن داشتن است 👉و عاطفه در آن، با فکر هماهنگ و همدوش است. چیزهای خیلی مهمی است. اصل خیلی سحرآمیز و عجیبی است. " 🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2408 👌بنابراین هم مرحوم مقدس اردبیلی معتقد است که تبری از دشمنان اهلبیت علیهم السلام ( که یک مصداقش لعن آنان است ) , لازم است و هم رهبری چنین تبری جستنی را از مسائل اساسی دین می داند و ضدیتی میان کلام آن دو نیست . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❗️آنچه که رهبری در کلیپ مورد استناد ملحد به آن تصریح می کند , ممنوعیت بیزاری جستن علنی در رادیو و تلویزیون است که موجب تحریک مخالفان شیعه در کشتار شیعه می شود , رهبری چنین بیزاری جستنی را صحیح نمی داند , چنان که امامان علیهم السلام نیز به همین نکته تاکید داشتند که بیزاری جستن نباید موجب شود که دشمنان تحریک شده و شیعیان را بکشند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/651 👌متن کلام رهبری که معاند به آن استناد کرد , چنین است : " البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّه‌ای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیره‌ی ائمّه است. 👈اینکه شما می‌بینید رادیوها یا تلویزیون‌هایی در دنیای اسلام به وجود می‌آید که کار آنها این است که به‌عنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه‌ی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجه‌اش بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس است؛ این بودجه‌اش بودجه‌ی انگلیس [است‌]، این شیعه‌ی انگلیسی است. 👉هیچ‌کس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی‌ [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آن‌وقت گروه‌های خبیث و وابسته و مزدور و پول‌بگیر از آمریکا و سیا ... -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفاده‌ی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه می‌اندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم؛ یک نمونه‌ی کوچکش این بود که من امروز به شما عرض کردم. " 🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34429 ❗️بنابراین ضدیتی میان کلام رهبری و مرحوم مقدس اردبیلی نیست , هر دو بر لزوم بیزاری جستن تاکید دارند , تنها کلام رهبری این اضافه را دارد که بیزاری جستن نباید سبب تحریک مخالفان شود , چنان که امامان علیهم السلام هم به این نکته تصریح می کردند که در نمایه فوق الذکر توضیح دادیم . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
اختلاف شیعه در هنگامه ظهور امام مهدی ع !!!! 🤔 : ❓شيخ کلینی : امام صادق گفت : خير و صلاح شیعه، و لایق آنها این است که باهم بجنگند و یکدیگر را کذّاب بنامند و به همدیگر تف کنند ‼️ 📝 عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ : كَيْفَ أَنْتَ إِذَا وَقَعَتِ الْبَطْشَةُ بَيْنَ الْمَسْجِدَيْنِ فَيَأْرِزُ الْعِلْمُ كَمَا تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا وَاخْتَلَفَتِ الشِّيعَةُ وَسَمَّى بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَذَّابِينَ وَتَفَلَ بَعْضُهُمْ فِي وُجُوهِ بَعْضٍ؟! قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا عِنْدَ ذَلِكَ مِنْ خَيْرٍ. فَقَالَ لِي : الْخَيْرُ كُلُّهُ عِنْدَ ذَلِكَ، ثَلَاثاً. ✍🏻 ابان بن تغلب مى‌گويد : امام صادق گفت : چطور هستى وقتى كه ميان دو مسجد، حمله سختى واقع شود و علم مانند مارى در سوراخ خود رود و شيعیان اختلاف كنند و يكديگر را کذّاب و دروغگو بدانند و به روى همدیگر تُف بيندازند؟ گفتم : قطعاً در اين وقت، خيرى نيست. امام سه‌بار فرمود : اتفاقا کلّ خیر، در همين وقت است. 📚 اصول کافی 349/1 🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 💠💠 👌متاسفانه وهابی نسبت به زمان تحقق مفاد روایت بی توجه و جاهل است . ❕روایت فوق برای بیان نشانه های غیر حتمی ظهور امام مهدی علیه السلام صادر شده است که بیان می دارد یکی از این نشانه ها اختلاف شیعه است و مقصود از خیری که در پی این اختلافات واقع می شود که امام ع در روایت فوق به آن تصریح می کند , همان ظهور قائم ع است : " فالخير هو ظهور القائم عليه السلام‏ " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏4، ص: 51 ❕لذا می بینیم که در روایات دیگری بالخصوص تصریح شده است که مقصود از " خیر " در هنگام اختلافات همان " ظهور و فرج " امام مهدی علیه السلام است . 👌نعمانى با سندش به نقل از عبد الكريم می آورد : "نزد امام صادق عليه السلام از قائم عليه السلام ياد شد. ❕فرمود: «كِى چنين مى‏شود، در حالى كه روزگار، هنوز نچرخيده، تا اين كه گفته شود: او مرده يا هلاك شده و معلوم نيست به كجا رفته است». گفتم: مقصود از چرخش روزگار چيست؟ فرمود: «اختلاف درونىِ شيعه» " " ذُكِرَ عِندَ أبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام القائِمُ، فَقالَ: انّى‏ يَكونُ ذلِكَ ولَم يَستَدِرِ الفَلَكُ حَتّى‏ يُقالَ: ماتَ أو هَلَكَ، في أيِّ وادٍ سَلَكَ. فقُلتُ: ومَا استِدارَةُ الفَلَكِ؟ فَقالَ: اختِلافُ الشّيعَةِ بَينَهُم. " 📚الغيبة، نعمانى: ص 157 ح 20، بحار الأنوار: ج 52 ص 227 ح 91. ❕در نقل دیگر , ابان بن تغلب می گوید : "امام صادق عليه السلام فرمود: «شما چگونه هستيد هنگامى كه ميان [اهل‏] دو مسجد درگيرى پيش مى‏آيد و علم در آن فرو كشيده مى‏شود، آن گونه كه مار در لانه خود، فرو مى‏رود و شيعيان در درون خود، اختلاف مى‏كنند و يكديگر را دروغگو مى‏نامند و به صورت هم آب دهان مى‏اندازند؟». ❕گفتم: در اين روزگار، خيرى نيست. 👌امام عليه السلام سه بار فرمود: «همه خير، در اين روزگار است» و مقصود ايشان، نزديك شدن فَرَج [امام عصر عليه السلام‏] بود. " "كَيفَ أنتُم إذا وَقَعَتِ السَّبطَةُ بَينَ المَسجِدَينِ، فَيَأرِزُ العِلمُ فيها كَما تَأرِزُ الحَيَّةُ في جُحرِها، وَاختَلَفَتِ الشّيعَةُ بَينَهُم وَسمّى‏ بَعضُهُم بَعضاً كَذّابينَ، ويَتفُلُ بَعضُهُم‏ في وُجوهِ بَعضٍ؟ فقُلتُ: ما عِندَ ذلِكَ مِن خَيرٍ، قالَ: الخَيرُ كُلُّهُ عِندَ ذلِكَ- يَقولُهُ ثَلاثاً- يُريدُ قُربَ الفَرَجِ. " 📚الغيبة، نعمانى: ص 159 ح 7، بحار الأنوار: ج 52 ص 134 ❕مالك بن ضمره می گوید : " اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «اى مالك بن ضمره! تو چگونه‏اى هنگامى كه شيعه اين گونه با هم درگير شوند؟» و انگشتانش را در هم فرو بُرد. گفتم: اى امير مؤمنان! در اين روزگار، خيرى نيست. ❕فرمود: «همه خير، در اين روزگار است. اى مالك! آن زمان، قائم ما، قيام مى‏كند و هفتاد مرد را كه بر خدا و پيامبرش دروغ مى‏بندند، جلو مى‏اندازد و مى‏كُشد و همه شيعيان را بر يك امر يگانه، گرد هم مى‏آورد». " " يا مالِكَ بنَ ضَمرَةَ، كَيفَ أنتَ إذَا اختَلَفَتِ الشّيعَةُ هكَذا؟- وشَبَّكَ أصابِعَهُ وأَدخَلَ بَعضَها في بَعضٍ- فَقُلتُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، ما عِندَ ذلِكَ مِن خَيرٍ. قالَ: الخَيرُ كُلُّهُ عِندَ ذلِكَ، يا مالِكُ عِندَ ذلِكَ يَقومُ قائِمُنا فَيُقَدِّمُ سَبعينَ رَجُلًا يَكذِبونَ عَلَى اللَّهِ وعَلى‏ رَسولِهِ صلى الله عليه و آله فَيَقتُلُهُم، ثُمَّ يَجمَعُهُمُ اللَّهُ عَلى‏ أمرٍ واحِدٍ. " 📚الغيبة، نعمانى: ص 206 ح 11، بحار الأنوار: ج 52 ص 115 ح 34 👌البته چنان که گفتیم , نشانه فوق غیر حتمی بوده و امکان عدم تحقق و حصول بداء در آن است , چنان که در ذیل در مورد نشانه های غیر حتمی ظهور توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1038 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
بررسی نامه پیامبر اسلام ص به خسرو پرویز در تاریخ یعقوبی !!! 🤔 : ❓در خصوص پاسخ شما در خصوص پاره کردن نامه پیامبر توسط خسرو پرویز بعضی ادعا میکنند که در تاریخ یعقوبی که یک تاریخ شیعی و متقدم بر تاریخ طبری و سایر کتب تاریخی است آماده است که خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره نکرد لطفا در این خصوص توضیح دهید ❕❕ 💠💠 1⃣اولا : این ادعا که یعقوبی شیعه بوده است , صحیح نیست , ما در ذیل سنی بودن او را ثابت کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3883 2⃣ثانیا : یعقوبی نیز نقل می کند که خسرو پرویز نامه پیامبر گرامی اسلام ص را پاره کرد !!!! ❕او می نویسد : " گفته شده كه چون نامه به خسرو رسيد و ارشى از چرم بود ... آن را پاره پاره كرد پس رسول خدا گفت: يمزق الله ملكهم كل ممزق،" خدا پادشاهيشان را بمنتهاى پراكندگى، پراكنده سازد." 📚ترجمه تاریخ یعقوبی , ج ١ ص ٤٤٣ 3⃣ ثالثا : بله یعقوبی نقلی می آورد که خسرو پرویز نامه پیامبر اسلام ص را پاره نکرد , اما در همان نقل است که او به پیامبر ص ایمان هم نیاورد و قصد ظاهر سازی داشت تا در فرصت مناسب به پیامبر گرامی ص ضربه بزند که پیامبر گرامی ص متوجه دسیسه او شد !!!! ❕او نقل می کند : " رسول خدا نزد پادشاهان فرستاد و آنان را با سلام دعوت نمود، پس عبد الله بن حذافه سهمى را نزد خسرو فرستاد و باو نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله الى كسرى عظيم فارس، سلام على من اتبع الهدى و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله الى الناس كافة" لينذر من كان حيا و يحق القول على الكافرين " فاسلم تسلم فان ابيت فان عليك اثم المجوس،" بنام خداى بخشنده مهربان، از محمد فرستاده خدا به خسرو بزرگ ايران، سلام بر كسى كه راهنمايى را پيروى كند و بخدا و رسولش ايمان آورد و گواهى دهد كه معبودى جز خداى يگانه و بى‏انباز نيست و اينكه محمد بنده و فرستاده او به همه مردم است، تا هر كه را زنده باشد بيم دهد و گفتار بر كافران واجب آيد، پس اسلام آور تا سالم بمانى و اگر سرباز زدى همانا گناهان مجوس بر تو است." ❕و خسرو بدو نامه‏اى نگاشت و آن را ميان دو پاره حرير نهاد و در ميان آن دو مشكى گذاشت، پس چون فرستاده آن را به پيامبر داد، آن را گشود و مشتى از مشك برداشت و بوييد و به ياران خويش هم داد و گفت: لا حاجة لنا فى هذا الحرير ليس من لباسنا،" ما را در اين حرير نيازى نه و از پوشاك ما نيست." و گفت: لتدخلن فى امرى او لاتينك بنفسى و من معى و امر الله اسرع من ذلك، فاما كتابك فانا اعلم به منك فيه كذا و كذا،" بايد البته بدين من درآيى يا خودم و يارانم بر سرت خواهيم آمد و امر خدا از آن شتابنده‏تر است، اما نامه‏ات، پس من از خودت بان داناترم و در آن چنين و چنان است." ❕و آن را نگشود و نخواند و فرستاده نزد خسرو بازگشت و بدو گزارش داد. " 📚ترجمه تاریخ یعقوبی ج ١ ص ٤٤٢ ❕بنابراین این نقل نمی تواند ادعای برخی را ثابت کند که خسرو پرویز بدون قصد و غرض با پیامبر اسلام برخورد کرد و حتی قصد ایمان آوردن به پیامبر اسلام را هم داشت و پیامبر هم از او استقبال کرد !!!! 👌البته این نقل یعقوبی دو اشکال اساسی دارد : 🔸١ _ هم بر خلاف نقل دیگر خودش است که تصریح دارد که خسرو پرویز نامه پیامبر اسلام ص را پاره کرد . 🔸٢ _ هم بر خلاف نصوص متواتر و یقینی تاریخی اعم از تاریخ اسلام و تاریخ ایران است که تصریح دارند : خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد و قصد کشتن پیامبر را داشت , بنابراین این نقل , یک نقل شاذ در برابر نصوص متواتر و مشهور و یقینی محسوب می شود که روشن است هیچ کس نقل متواتر و یقینی را به خاطر یک نقل شاذ ترک نمی کند , در ذیل بیشتر بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4479 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
سلسله پستهای پاسخ به زئوس : 👌او در دو کلیپ ٣٤٣ و ٣٤٢ : تحت عنوان خلافت علی علیه السلام , نکات بی ربط و دروغی مطرح کرده است که ذیلا بررسی می شود : 1⃣می گوید پیامبر اسلام ص نصی بر امامت علی ع وارد نکرده است , این سخن او کذب و خلاف هزاران نص فریقین است که در ذیل این نصوص را مفصلا بررسی کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4116 2⃣او در فرازی دیگر و بی ربط با موضوعش اشکال می کند که چرا زنان پیامبر حق نداشتند که پس از پیامبر ازدواج کنند , در ذیل پاسخش را داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1159 3⃣می گوید مسلمین بر خلافت ابوبکر اجماع کردند که این سخنش هم کذب و دروغ است , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135 4⃣در فرازی دیگر در مورد مصحف عثمانی نکاتی را مطرح می کند که ما در ذیل پیرامون آن توضیحاتی داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2349 5⃣او می گوید علی ع بر پایه منافع شخصی افرادی را از بیت المال محروم کرد و موجب ایجاد جنگ جمل و صفین شد , در ذیل پاسخ این ادعایش را هم داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/466 6⃣او در مورد کشته شدن چرندیاتی می گوید که مثلا علی ع دستور به قتل عثمان داده بود و .... که ما در دو نمایه ذیل نصوص تاریخی را آورده ایم که عثمان به خاطر بی کفایتی خودش , توسط صحابه پیامبر کشته شد و علی ع هم به قتل عثمان فرمان نداده بود : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2832 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3112 7⃣او باز در دروغی دیگر مدعی می شود که علی ع دستور داد که ابن ملجم را مثله کنند و حسنین ع هم ابن ملجم را آتش زدند , در ذیل پاسخ این دروغگویی اش را داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2720 8⃣او در کلیپ ٣٤٠ نیز مطالب بی ربطی با موضوع کلیپش مطرح می کند , مثلا بحث جزیه اسلامی را مطرح می کند که مسلمین با قانون جزیه به زور دیگران را مسلمان می کردند , در رابطه با شبهاتش پیرامون جزیه در نمایه های ذیل مفصل پاسخ داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/441 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377 9⃣او در ادامه همان کلیپ , اسلام و تشیع ایرانیان را جبری و زوری می داند که در ذیل در این رابطه نیز توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2734 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3012 🔟او در کلیپ ٣٣٩ در صدد است که اثبات کند که زکریای رازی ملحد و کافر بوده است که در این ادعایش هم صادق نیست , دوستان ما در سایت اسلام کوئست در این رابطه و اسلام زکریای رازی تحقیق مفصلی کرده اند که جهت آگاهی نمایه ذیل را مطالعه فرمائید : 🌐https://www.islamquest.net/fa/archive/fa52964 1⃣1⃣او در همان کلیپ مدعی می شود که علمای اسلام , مسلمین را از تعقل در اصول دین و خداوند نهی می کنند , که این سخنش هم دروغ و کذب است , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3314 2⃣1⃣یا می گوید مذهب همواره موجب جنگ و نزاع در میان بشر بوده است , در ذیل پاسخش را داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3455 3⃣1⃣یا می گوید قرآن بیان کننده اسطوره های پیشینیان است و در خود قرآن هم این نکته آمده است که در ذیل پاسخش را داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3277 4⃣1⃣در رابطه با هماوردی با قرآن و پاسخ به تحدی قرآن در این رابطه نیز در ذیل بحثهای مفصلی داشته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2186 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3091 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فلسفه تغییرات هلال ماه و پاسخ خداوند در این رابطه !!!! 🤔پرسش : ❓ الله میگوید خالق دو تریلیون کهکشان عالم هستی است ببینیم نظر او در مورد حالات قمر زمین چیست!⬇️ سوره بقره 1: 189 : "در باره هلالهای ماه می پرسند ، بگو : برای آن است که مردم وقت ، کارهای خويش و زمان حج را بشناسند و پسنديده نيست که از پشت خانه هابه آنها داخل شويد ، پسنديده آن است که پروا کنيد و از درها به خانه هادرآييد و از خدا بترسيد تا رستگار شويد. " هلال های ماه برای این است که ما وقت کارها را بشناسیم؟؟ زمان حج را بدانیم؟ و البته از پشت بام وارد خانه ها نشویم و از در وارد شویم !!!!!! و دیگر هیییییچ ❗️❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه معاند بدون توجه به معنا و مفهوم آیه اشکال تراشی کرده و سطح درک و فهم خود را به ما نشان داده است !!!! ❕استناد معاند به آیه شریفه ذیل است که می فرماید : " يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ " " در باره" هلالهاى ماه" از تو سؤال مى‏كنند، بگو:" آنها، بيان اوقات (و تقويم طبيعى) براى (نظام زندگى) مردم و (تعيين وقت) حج است". و (آن چنان كه در جاهليت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مى‏پوشيدند، از در خانه وارد نمى‏شدند، و از نقب پشت خانه وارد مى‏شدند، نكنيد!) كار نيك، آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از در خانه‏ها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد " ( بقره ١٨٩ ) ❕" در رابطه با شان نزول آیه شریفه , در حديثى مى‏خوانيم كه معاذ بن جبل خدمت پيغمبر اكرم ص رسيد و گفت بسيار از ما سؤال مى‏كنند كه اين هلال ماه چيست؟ و چه فايده دارد (چرا ماه تدريجا به صورت بدر كامل در مى‏آيد و باز به حالت اول بر مى‏گردد) خداوند آيه فوق را نازل فرمود و به آنان پاسخ گفت. " ❕در روايت ديگرى آمده است كه جمعى از يهود از رسول خدا ص پرسيدند هلال ماه براى چيست؟ و چه فايده دارد آيه فوق نازل شد و فوايد مادى و معنوى آن را در نظام زندگى انسانها بيان كرد. " 📚شان نزول آيات قرآن، ص: 51 ( به نقل از «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 55، ص 118؛ «بحر المحيط»، ج 2، ص 229، ذيل آيه مورد بحث؛ «تفسير رازى»، ج 5، ص 280، ذيل آيه مورد بحث؛ «تفسير آلوسى»، ج 2، ص 71، ذيل آيه مورد بحث ) ❕همانطور كه در شان نزول آمده است گروهى در مورد هلال ماه از پيغمبر اسلام ص پرسشهايى داشتند و از علت و نتايجى كه اين موضوع در بر دارد , جویا می شدند که قرآن سوال و پاسخ را به صورت فوق منعکس کرده است . 📚تفسیر نمونه ج ٢ ص ٩ 👌مى‏دانيم كره ماه از خود نورى ندارد، بلكه از خورشيد نور مى‏گيرد. و لذا نيمه ماه كه به سمت خورشيد است نورانى، و نيمه ديگر آن تاريك است. ❕كره ماه در مدّت يك ماه (سى روز) يك بار به دور خود مى‏چرخد، ولذا در ابتدا قسمت باريكى از ماه روشن است و به تدريج بر قسمت روشن ماه افزوده مى‏گردد، و اين مطلب تا نيمه ماه ادامه دارد كه در آن زمان تمامى ماه روشن مى‏شود. و پس از آن، تدريجاً روشنى ماه تحليل مى‏رود و كم مى‏شود. نتيجه اين كه علّت تغيراتى كه در سطح كره ماه به چشم مى‏خورد دَوَران ماه بر گرد خويش در طول يك ماه است. 👌خداوند متعال در پاسخ سؤال از هلال ماه، مى‏فرمايد: ماه يك تقويم طبيعى براى زندگى انسانهاست كه در دل آسمان نهاده شده، تا هر كس در هر نقطه‏اى از زمين و با هر ميزان سواد و علم و دانايى، با استفاده از اين تقويم طبيعى به زندگى خود نظم دهد. ❕هر چند تقويم شمسى نيز اين هدف را تأمين مى‏كند ولى همگانى نيست، و با نگاه به آسمان نمى‏توان پى برد كه در چه روزى از ماه به سر مى‏بريم، امّا اين كار با نگاه به قسمت پر و خالى ماه امكان‏پذير است. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌اين تقويم طبيعى براى دو هدف مهم آفريده شده است: 🔸1- نظم‏وبرنامه در زندگى؛ چرا كه زندگى بدون نظم مايه بدبختى وشكست است، خداوند ماه را آفريد تا انسانها با نظم و برنامه خاصّى به سراغ كارهايشان بروند. 🔸2- عبادات دينى نيز مطابق اين تقويم انجام مى‏پذيرد. با طلوع ماه، اوّل ماه قمرى آغاز مى‏شود و در ماه رمضان مردم روزه مى‏گيرند. با طلوع ماهِ شوال، ماه رمضان پايان مى‏پذيرد و عيد فطر از راه مى‏رسد، كه در اين روز روزه گرفتن حرام مى‏باشد. با گذشتن نُه روز از ماه ذى‏الحجه حجّاج به عرفات مى‏روند، و در روز دهم به سمت منى‏ حركت كرده، و اعمال مخصوص منى را بجا مى‏آورند. و پس از سپرى شدن دوازده روز از ذى‏الحجّه از منى به مكّه باز گشته، اعمال مكّه را بجا مى‏آورند. ❕خلاصه اين كه هلال ماه هم به زندگى طبيعى و عادى ما نظم مى‏بخشد، و هم با استفاده از اين تقويم طبيعى اعمال و عباداتمان را بجا مى‏آوريم. 📚از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله)، ص: 20 ❕بنابراین خداوند فلسفه تغییرات هلال را حاكم كردن نظم در مسائل عادى زندگى و نيز مسائل عبادى نظير حج و روزه و مانند آن بيان داشته است. 👌جالب اين كه در ذيل آيه شريفه به نكته‏اى اشاره مى‏كند كه نمونه‏اى از بى‏نظمى مردم عصر جاهليّت است. توجّه كنيد: ❕" در عصر جاهليّت آثارى از حجّ ابراهيمى وجود داشت، ولى آميخته با انواع و اقسام خرافات بود، از جمله اين خرافات همان چيزى است كه در ذيل آيه مورد بحث بدان اشاره شده و آن اين كه: وقتى لباس احرام مى‏پوشيدند و محرم مى‏شدند از در خانه وارد خانه نمى‏شدند، بلكه همانند حيوانات از پشت خانه سوراخى ايجاد كرده، و نقبى مى‏زدند و وارد خانه مى‏شدند. " " كان المحرمون لا يدخلون بيوتهم من أبوابها، و لكن كانوا ينقبون « في ظهور بيوتهم- أي في مؤخرها- نقبا يدخلون و يخرجون منه، فنهوا عن التدين بذلك. قال: و رواه أبو الجارود عن أبي جعفر (عليه السلام). " 📚مجمع البیان ج ٢ ص ٥٠٨ _ تفسیر صافی ج ١ ص ٣٤٨ ❕قرآن مجيد اين بى‏نظمى را تقبيح و سرزنش كرده، و آن را نشانه برّ و نيكوكارى نمى‏داند و به آنان دستور مى‏دهد مطابق معمول وقبل از احرام از در خانه وارد شوند. ❕بسيارى از مفسران گفته‏اند در زمان جاهليت هنگامى كه لباس احرام به تن مى‏كردند از راه معمولى و در خانه، به خانه خود وارد نمى‏شدند و معتقد بودند اين كار براى محرم ممنوع است به همين دليل در پشت خانه نقبى مى‏زدند و هنگام احرام فقط از آن وارد مى‏شدند، آنها معتقد بودند كه اين عمل يك كار نيك است چون ترك عادت است و احرام كه مجموعه‏اى از ترك عادات است بايد با اين ترك عادت تكميل شود و بعضى گفته‏اند اين كار به خاطر آن بود كه در حال احرام زير سقف نروند زيرا گذشتن از سوراخ ديوار در مقايسه با گذشتن از در براى اين منظور بهتر بود ولى قرآن صريحا مى‏گويد نيكى در تقوا است نه در عادات و رسوم خرافى و بلافاصله دستور مى‏دهد حتما از همان طريق عادى به خانه‏ها وارد شويد. 📚تفسیر نمونه ج ٢ ص ١٢ 👌از ذيل آيه مورد بحث استفاده مى‏شود كه هر كارى را بايد از راهش وارد شد. ❗️تمام كارهاى مربوط به دنيا و آخرت راه صحيح و معقولى دارد كه بايد از همان راه وارد شد تا به نتيجه رسيد. اين كه در برخى از روايات بيوت به اسلام و ابواب البيوت به حضرات معصومين عليهم السلام تفسير شده ( البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٤٠٨ ) به همين مطلب اشاره دارد. ❕يعنى ورود به خانه اسلام و شناخت صحيح و درست آن، در صورتى امكان‏پذير خواهد بود كه از راه صحيح، يعنى معارف اهل بيت عليهم السلام، به دست آيد، و لذا ادّعاهايى كه هر از چندى از گوشه و كنار به گوش مى‏رسد و برخى از شيّادان مردم را به سوی خود دعوت نموده، و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال مى‏كنند بر خلاف آيه شريفه است و اعتبارى ندارد. 📚از تو سوال می کنند ص ص ٢٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای معاند : 1⃣پیامبر اسلام ص به مخالفین خود فحاشی می کرد : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3186 2⃣اگر خداوند تنها خالق است ( توحید در خالقیت ) , پس چرا در قرآن می گوید که دیگران هم می توانند خالق باشند و خداوند بهترین خالقین است !!!! https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2965 3⃣در روایت شیعه آمده است که نباید بر روی قبور بناسازی کرد !!! https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2759 4⃣پیامبر اسلام دستور داد تا بنای بر روی قبور تخریب شود !!! https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2760
دلالت حدیث منزلت بر امامت علی علیه السلام !!! 🤔پرسش : ❓حدیث منزلت دال بر امامت نیست ❗️❗️❗️ ❕عالم معتبر شیعه میثم بحرانی : حدیث منزلت (انت مني بمنزلة هارون من موسى) گرچه اين حديث دلالتى بر امامت ندارد اما حدأقل بر اين دلالت دارد كه حضرت علی علیه السلام بر شیخین افضلیت دارد 📙 کتاب النجاة في القيامة في تحقيق أمر الامامة ص 150 متن عربى: قوله : أنت مني بمنزلة هارون من موسى و هذا الخبر وإن لم يدل على الامامة فلا أقل من دلالته على أنه عليه السلام أفضل من الشيخين ❗️❗️ 💠💠 👌حديث منزلت از احاديث معروفى است كه محدّثان و تاريخ نگاران نقل كرده اند، و اجمال آن چنين است: ❕آنگاه كه پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم) راهى نبرد با روميان در سرزمين تبوك گرديد، على (عليه السَّلام) را همراه خود نبرد، زيرا وجود او در مدينه براى جلوگيرى از فتنه گرى منافقان، لازم و ضرورى بود، ولى دشمنان به شايعه پردازى دست زدند، و گفتند: روابط پيامبر ص با على ع به تيرگى گراييده، لذا او را به همراه خود نبرده است. على ع خود را به‏ لشگرگاه اسلام رساند و اين شايعه را بازگو نمود. پيامبر ص در پاسخ فرمود: «كَذَبُوا وَلكِنّى خَلَفْتُكَ لَما تَرِكتُ وَرائى، فَارجِع وَاخْلُفْ فى أهْلى وَأهْلِكَ أَفَلا تَرضى يا عَلِىُّ أَنْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلّا أَنّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى». ❕«آنان دروغ گفته اند، من تو را براى حفظ خانه و خانواده ام جانشين خويش ساخته ام، پس بازگرد و جانشين من در خانواده من و خانواده خودت باش، آيا خوش ندارى كه براى من آن گونه باشى كه هارون براى موسى بود، با يك تفاوت كه پيامبرى پس از من نيست». 📚صحيح بخارى، (غزوه تبوك)، ج 6، ص 3، چاپ 1314؛ صحيح مسلم، باب فضائل على، ج 7، ص 120؛ سنن ابن ماجه، (باب فضائل اصحاب پيامبر)، ج 1، ص 55؛ سيره ابن هشام، ج 2، ص 519- 520. ❕اين حديث به روشنى بيانگر آن است كه على (عليه السَّلام) تمام صلاحيت ها و اختيارات هارون (عليه السَّلام) را جز نبوت دارا بوده است، يكى از مناصب هارون، وزارت او براى موسى (عليه السَّلام) بوده است، چنان كه مى فرمايد: «وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي* هارُونَ أَخِي». ( طه ٢٩ _ ٣٠ ) «هارون را كه از خاندان من است، وزير من قرار ده!». ❕استثناى نبوت در كلام رسول خدا حاكى از آن است كه كليه مسئوليت هاى هارون را على نيز دارا بود، واين جانشينى تنها به جنگ تبوك اختصاص نداشت، بلكه يك ضابطه كلى بود كه جانشينى در غزوه تبوك يكى از مصاديق آن به شمار مى آمد، و اگر مقصود جانشينى در خصوص اين سفر بود، نيازى به اين ضابطه كلى و استثناى نبوت نبود. 👌به بیان دیگر : ❕به تصريح قرآن كريم، هارون در زمان حضرت موسى مقام نبوت ( «وَوَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيّاً» مريم: 53) و خلافت ( «وَقالَ مُوسى‏ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي» اعراف: 142) و وزارت داشت. ( «وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي» طه: 29). ❕حديث منزلت همه اين منصب‏ها را كه براى هارون ثابت است، به جز نبوّت، براى على عليه السلام ثابت مى‏كند. به علاوه، اگر مقصود اثبات همه منصب‏ها و مقام‏ها براى على عليه السلام نبود به غير از نبوت، هيچ نيازى به استثناى نبوت نبود. 📚سیمای عقاید شیعه ص ١٩٥ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : 👌نكته ديگر اينكه بر خلاف آنچه بعضى تصور مى‏كنند پيامبر ص اين‏ سخن را تنها در جنگ تبوك نفرموده، بلكه در چندين مورد ديگر نيز اين جمله از او شنيده شده است، از جمله اينكه: 1- در يوم المؤاخاة اول يعنى در نخستين مرتبه كه پيامبر ص در مكه ميان يارانش پيمان برادرى بست، على ع را براى اين پيمان براى خودش انتخاب نمود و فرمود: انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى‏ . 📚کنزالعمال ج ٥ ص ٤٠٠ و ج ٦ ص ٣٩٠ 2- در يوم المؤاخاة ثانيه يعنى روز ديگرى كه در مدينه ميان مهاجر و انصار پيمان برادرى برقرار ساخت باز در اينجا على ع را به عنوان برادرى خود انتخاب نمود و اين جمله را به او فرمود: و انت منى بمنزلة هارون من موسى غير انه لا نبى بعدى و انت اخى و وارثى‏ . 📚منتخب كنز العمال (در حاشيه مسند احمد) جلد پنجم مسند احمد صفحه 31. 3-" ام سليم" كه از زنان با شخصيت و از دعوت كنندگان به سوى اسلام بود و پدر و برادرش در ميدان جهاد در خدمت پيغمبر ص شربت شهادت نوشيدند، و به خاطر اينكه شوهرش، دعوت اسلام را نپذيرفت از او جدا شد، گهگاه پيامبر ص براى ديدنش به خانه او مى‏آمد (و او را تسلى مى‏داد) روزى به او فرمود: اى" ام سليم" ان عليا لحمه من لحمى و دمه من دمى و هى منى بمنزلة هارون من موسى‏ :" على گوشتش از گوشت من و خونش از خون من و او نسبت به‏ من همانند هارون است نسبت به موسى". 📚كنز العمال جلد 6 صفحه 164. 4- ابن عباس مى‏گويد: روزى عمر بن خطاب گفت: نام على را به بدى نبريد زيرا من از پيامبر ص سه جمله درباره او شنيدم كه اگر يكى از آنها را مى‏داشتم از آنچه آفتاب بر آن مى‏تابد نزد من محبوبتر بود، من و ابو بكر و ابو عبيده و جمعى از اصحاب پيامبر ص نزد او بوديم و پيامبر ص تكيه بر على ع كرده بود، دست بر شانه او زد سپس فرمود: انت يا على اول المؤمنين ايمانا و اولهم اسلاما ثم قال انت منى بمنزلة هارون من موسى‏ " اى على تو نخستين مردى هستى كه به خدا ايمان آوردى و نخستين كسى هستى كه اسلام را پذيرفتى، تو نسبت به من همانند هارون به موسى هستى . 📚كنز العمال جلد 6 صفحه 395. 5-" نسايى" در كتاب" خصائص" نقل مى‏كند كه على ع و جعفر و زيد درباره سرپرستى فرزند حمزه با هم گفتگو داشتند و هر كدام مى‏خواست، اين خدمت به او سپرده شود، در اين موقع پيامبر ص به على ع فرمود: انت منى بمنزلة هارون من موسى‏ " 📚خصائص نسايى صفحه 19. 6- در آن روز كه پيامبر ص دستور داد درهاى خانه‏هايى كه به مسجد (منظور مسجد پيامبر است) گشوده مى‏شد، بسته شود و تنها در خانه على ع را باز گذارد، جابر بن عبد اللَّه نقل مى‏كند كه به على ع فرمود: انه يحل لك من المسجد ما يحل لى و انك منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى‏ " آنچه از مسجد براى من مجاز است براى تو نيز مجاز است زيرا تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى هستى". 📚ينابيع المودة آخر باب 17 صفحه 88 ط دوم دار الكتب العراقيه. ❕موارد ششگانه بالا كه غير از جريان غزوه تبوك است، همه را از كتب معروف اهل تسنن آورديم و گرنه در رواياتى كه از طرق شيعه وارد شده، موارد ديگرى نيز از پيامبر ص نقل شده كه اين جمله را فرمود. 👌از مجموع اينها به خوبى استفاده مى‏شود كه حديث منزله، موضوعى نبوده است كه اختصاص به داستان تبوك داشته باشد بلكه يك فرمان عمومى درباره على ع براى هميشه بوده است. ❕و از اينجا روشن مى‏شود اينكه بعضى از دانشمندان اهل سنت مانند" آمدى" تصور كرده‏اند كه اين حديث متضمن حكم خاصى در مورد جانشينى على ع در غزوه تبوك بوده است و ربطى به ساير موارد ندارد، به كلى بى اساس است، زيرا پيامبر ص به مناسبتهاى مختلف و در جريانهاى گوناگون اين جمله را تكرار فرموده و اين نشان مى‏دهد كه يك حكم عمومى است. 💠ادامه 👇