eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
228 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 ❕وهابی جاهل در ادامه ، بصیر و بینا بودن خداوند را به بینایی انسانها و دیدن آنها با چشم سر تشبیه کرده است و تصور کرده است که همانگونه که افراد بشر برای دیدن و شنیدن ، نیازمند چشم و گوش هستند ، خداوند هم برای « سمیع » و « بصیر » بودن ، نیازمند گوش و چشم است ، در حالی که نمی داند سميع و بصير بودن خداوند ، چيزى جز عالم بودن او به اصوات و منظره‏ ها نیست . 👌وقتى از بينايى و شنوايى و صفات ديگری همانند آن‏ها در مورد خداوند ، به ميان مى ‏آيد، فورا ذهن افراد جاهل ، متوجه بينايى و شنوايى خودشان مى‏ شود كه با ابزار و آلاتى مانند گوش و كره چشم با آن ساختمان‏هاى مخصوصشان مى ‏شنوند و می بینند ، در حالى كه بينايى و شنوايى خداوند با آلات و ابزار ممكن نيست؛ بلكه با حضور ذاتش در همه جا و در ظاهر و باطن همه اشياست. ❕برخی می نویسند ؛ « محققان بر اين عقيده‏ اند كه سميع و بصير بودن خداوند، چيزى جز علم و آگاهى او نسبت به اصوات و مبصرات يعنى موجودات ديدنى نيست. البتّه اين دو واژه از آنجا كه در آغاز براى قوه شنوائى و بينائى ما وضع شده، هميشه تداعى گوش و چشم را با خود دارد؛ ولى واضح است اين الفاظ هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى ‏روند، از مفاهيم جسمانى و آلات و ادوات، مجرّد و برهنه مى‏ شوند؛ چرا كه ذات پاك او مافوق جسم و جسمانيّات است. 👌او چنان احاطه و آگاهى به اصوات و مناظر دارد، و چنان همه اين امور نزد او حاضراند كه از هرگونه شنوايى و بينائى برتر و بالاتر است، و لذا خداوند در دعاها به عنوان «اسْمَعُ السّامِعينَ» (از همه شنوندگان شنونده ‏تر) و «ابصر الناظرين» (از همه بينندگان بصيرتر) توصيف شده است‏ . 📚پیام قرآن ، ج 4 ص 126 ❕بر همین اساس ، علی ع در مورد شنوا و بینا بودن خداوند فرمود ؛ «السَّميْعُ لا بِاداتٍ، وَ الْبَصيرُ لا بِتَفْرِيقِ آلَةٍ» «او شنوا است ولى نه به ‏وسيله دستگاه شنوائى، و بينا است ولى نه با گشودن پلك چشم‏ها» 📚نهج ‏البلاغه، خطبه 152. ❕در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه در پاسخ اين سؤال كه آيا خداوند سميع و بصير است؟ فرمود ؛ «آرى او سميع و بصير است ولى: «سَمِيْعٌ بِغَيرِ جارِحَةٍ، وَ بَصيرٌ بِغَيْرِ آلَةٍ » : «او شنوا است بدون نياز به عضو شنوائى، و بينا است بدون احتياج به آلت مشاهده و چشم». 📚الکافی ، ج 1 ص 83 ❕بنابراین خداوند برای دیدن نیازمند به چشم و ابزار و آلات مادی نیست و ذات او مبرا از این نسبت ها است ، با این وجود ، وهابیون و اهلسنت ، گویی معتقدند که خداوند هم به مانند ما چشم سر دارد و با چشمهایش ما را می بیند ، اما یک چشم نیست ❗️❗️ 👌مثلا بخاری از عبدالله بن عمر نقل می کند ؛ « روزی پیامبر در میان گروهی از صحابه ، درباره مسیح دجال سخن گفت ، در ضمن گفتارش فرمود ، خداوند یک چشم و کور نیست ، ولی چشم راست مسیح دجال کور و مانند حبه انگوری از حدقه بیرون زده است » « ... ان الله لیس باعور الا ان المسیح الدجال اعور العین الیمنی کان عینه عنبه طافیه » 📚صحیح بخاری ، ج 3 ص 1269 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕برخی از کانالهای بی اطلاع ، ترویج قضیه جعلی شرف الشمس در روز نوزدهم فروردین را می کنند ، در سالهای گذشته در این رابطه ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1078
👌پاسخی به جوابیه جناب عبادی در رد نقدی که ما بر ایشان داشته ایم 👇
❕ما در گذشته در مورد قضیه شرف الشمس یاد آور شدیم ؛ « قضیه شرف الشمس عبارت است از نوعی حکاکی بر روی نگین انگشتری زرد رنگ در روز نوزدهم فروردین با این اعتقاد که این عمل موجب گشایش کارها و سبب افزایش رزق و روزی و درمان بیماری ها و در امان ماندن از شرور و .‌‌‌‌..می شود ... 👌و در ادامه پس از توضیحاتی گفتیم ؛ « بنابراین اعتبار روز نوزدهم فروردین برای اعمال شرف الشمس مستند به روایتی نیست ، بلکه برگرفته از ستاره شناسی و نجوم و تخیل و وهم است که به هیچ عنوان اعتبار و رجحان شرعی ندارد . » 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1078 👌بحث ما اصلا حول این قضیه نبوده است که طبق اصطلاحات نجومی ، روز شرف المشمس چه روزی است ، آنچه ما آن را خرافه و توهم و تخیل دانسته بودیم ، اعمالی بود که در روز شرف الشمس انجام می شود با این اعتقاد که با انجام آنها رزق و روزی افزایش پیدا می کند و بیماری ها درمان می شود و از شرور در امان می مانیم . ❕جناب آقای احسان عبادی ، پستی در کانالشان گذاشتند و جریان تاثیر قضیه شرف الشمس در زندگی انسانها را تایید کردند و نوشتند ؛ « شرف و هبوط هر سیاره هم با سیاره دیگر فرق دارد، مثلا شرف سیاره شمس (خورشید) روز 19 برج حمل (فروردین) است و هبوط آن روز 19 برج میزان (مهرماه) ، شرف سیاره ماه روز 3 اردیبهشت است ، شرف مریخ 28 دی ماه است و... طلوع هر سیاره در روز شرف خودش، آثاری دارد که در علم هیئت در آن بحث شده ، شرف شمس هم روز 19 فروردین است که آثار مهم و مثبتی دارد ، پس اصل قضیه کاملا درست است و خرافات نیست » 👌ما گفتیم اعتقاد به تاثیر مثبت شرف الشمس در زندگی انسانها ، بی اطلاعی است و متاسفانه برخی از کانالهای بی اطلاع ترویج این قضیه جعلی را می کنند . ❕آقای عبادی در پاسخ به ما سخنانی در اهمیت علم نجوم و هیئت برای فهم قبله و رویت هلال و ... ایراد کردند که مورد مخالفت ما نیست ، یا گفتند در روایتی از امام رضا ع هم آمده است که شرف خورشید در ماه فروردین است که این مباحث مورد نقد و رد ما نبوده است . 👌مخالفت و نقد ما آنجایی است که شما بخواهید ، از اوضاع فلکی ، استفاده سعادت و نحوست در زندگی انسانها کنید ، آنجایی که دلیلی از بیانات اهلبیت ع برای این سعادت و نحوست در زندگی انسانها نمی باشد . ( مانند همین قضیه شرف الشمس ) . ❕بنابراین ما اصل علم نجوم و هئیت را خرافه ندانسته ایم ، اعتقاد به تاثیر مثبت اوضاع فلکی در زندگی انسانها را آن هم در جایی که دلیلی از معصومین ع در این رابطه نرسیده است را خرافه و جعلی دانسته ایم ، چنان ک در گذشته در ذیل پاسخی آوردیم ؛ 👌در روایاتی از آموختن علم نجوم نهی شده است . ❕ستاره شناسی به امام علی علیه السلام عرض كرد ؛ « اگر در اين زمان [براى جنگ با خوارج‏] بروى مى‏ ترسم به مراد خود نرسى فرمود : آيا خيال مى‏ كنى تو مى ‏توانى ساعتى را نشان دهى كه هر كس در آن ساعت سفر كند بلا و بدى از او دور شود و از ساعتى برحذر دارى كه هر كس در آن ساعت سفر كند ضرر و زيان او را در برمى ‏گيرد؟! آن كس كه سخنان تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است و براى رسيدن به مطلوب و دفع امور ناخوشايند، از كمك گرفتن از خدا بى‏ نيازى نشان داده است ... 👌حضرت سپس رو به مردم كرد و فرمود ؛ « اى مردم از آموختن اخترشناسى بپرهيزيد مگر آن مقدارى كه در بيابان يا دريا وسيله راهيابى مى‏ شود؛ زيرا اخترشناسى به كهانت و پيشگويى مى‏ انجامد و اخترگو مانند كاهن است، و كاهن چون ساحِر و ساحر همانند كافر و كافر در آتش است؛ [اينك‏] به نام خدا حركت كنيد. » 📚نهج البلاغه خطبه 79 ❕امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال زنديقى که از اختر شناسى سوال کرد فرمود ؛ « آن علمى است كه منافعش اندك و مضرّاتش بسيار است؛ زيرا آنچه مقدّر باشد به وسيله اين علم دفع نمى ‏شود و جلو بلا را به كمك آن نمى ‏توان گرفت. اگر منجّم از بلا خبر دهد محافظت و مراقبت از خود، او را از قضاى الهى نجات نمى‏ دهد و اگر از خير و خوبيى خبر دهد، نمى‏ تواند به آن شتاب بخشد و اگر بدي اى برايش پيش آيد، نمى ‏تواند آن را برگرداند. منجّم با علم خدا مى‏ ستيزد و به خيال خودش قضاى خدا را از خلق او برمى ‏گرداند. » 📚بحار الانوار ج 58 ص 223 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 11 ص 370 باب 14 👇ادامه
🔸ادامه 👇 ❕مقصود از علم نجومى كه آموختن آن تحريم شده است، دانش ستاره ‏شناسى به مفهوم امروزى آن نيست؛ بلكه مقصود، آشنايى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پيش‏ بينى حوادث آينده از طريق مطالعه در سير كواكب است. 👌ستاره‏ شناسى و استفاده از وضع ستارگان در آسمان، براى پيدا كردن جادّه ‏ها در دريا و صحرا و همچنين امور ديگرى از اين قبيل كه بر واقعيت‏هاى اوضاع ستارگان بنا شده است، نه تنها ممنوع نيست، بلكه گاه جزء علوم «لازم ‏التّعليم» محسوب مى ‏شود، چرا كه با نظام جامعه انسانى سر و كار دارد. ❕قرآن مجيد نيز به اين موضوع به عنوان يك نعمت مهمّ الهى و يكى از نشانه‏ هاى توحيد اشاره كرده مى ‏فرمايد ؛ « و به وسيله ستارگان (به هنگام شب) هدايت مى ‏شوند.» ( نحل 16) 👌 و در جايى ديگر مى‏ فرمايد ؛ «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكى ‏هاى خشكى و دريا به وسيله آنها راهنمايى شويد. ما نشانه ‏ها (ى خود) را براى كسانى كه آگاهند بيان داشتيم.» ( انعام 97) 👌 اين تعبيرات نشان مى‏ دهد كه قرآن انسانها را براى فرا گرفتن اين بخش از علم نجوم تشويق مى ‏كند. آنچه ممنوع است همان چيزى است كه به عنوان «احكام نجوم» معروف شده، يعنى از اوضاع كواكب و چگونگى تقارن و تباعد (دورى و نزديكى) آنها مسايلى را كشف مى ‏كنند و پيشگويى‏ هايى نسبت به حال اشخاص، گروهها و جامعه بشرى مى ‏نمايند كه بخشى از آن، كلّى گويى‏ هايى است كه هر كس توانايى آن را دارد، بى‏ آن كه نگاهى در اوضاع كواكب كرده باشد، يا بيان جزئيّاتى است كه با حدس و گمان همراه است و در بسيارى از مواقع خلاف آن ثابت مى‏ شود . 👌بنابراين، آنچه با آن شدّت، مورد نهى و مذمّت قرار گرفته عبارت است از «علم به احكام نجوم». يعنى مجموعه پندارها و خيالاتى كه زندگى و سرنوشت انسانها را در اين كره خاكى با اوضاع و احوال ستارگان پيوند مى‏ داد و بوسيله اوضاع فلكى پيشگويى ‏هايى نسبت به آينده، نه تنها در مسايل عمومى و اجتماعى، بلكه در مسايل شخصى و جزيى داشتند، به همين دليل «سلاطين» و شاهان غالبا در دربار خود، براى دستيابى به حوادث آينده، «منجّمانى» استخدام مى ‏كردند و بسيارى از آنها اوضاع كواكب را، مطابق آنچه ميل سلطان بود پيش‏ بينى مى ‏نمودند بنابراین آنچه در روايات اسلامى از آن نهى شده، همين پيشگويى ‏ها و ارتباطات است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 279 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1963 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
؟ 🤔 ❔ضمیر جمع مذکر در (عنکم) و (یطهرکم) نیز به خاطر رعایت لفظ اهل آمده است و استفاده صیغه جمع مذکر به خاطر رعایت لفظ در لغت عرب بسیار رایج است. در قرآن کریم نیز استعمال ضمیر جمع مذکر برای مفرد مؤنث، استعمال شده است؛ خداوند خطاب به ساره، همسر ابراهیم علیه السلام، می فرماید: «قالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ» [هود:73] در این آیه، مخاطب همسر حضرت ابراهیم است، اما از صیغه جمع مذکر استفاده شده است. یا آنجایی که حضرت موسی به همسرش می فرماید: «و قال لاهله امکثوا» در اینجا نیز صیغه جمع مذکر استعمال شده است. واقعا اگر چنین باشد پس همسران پیامبر هم جزو اهل بیت حساب میشوند. لطفا جواب بدهید ممنون میشم. ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیه تطهیر می فرماید ؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » « خداوند فقط مى‏ خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. » ( احزاب 33 ) ❕روایات فراوانی از اهل سنت ، تصریح دارد که پنج تن آل عبا مخاطب آیه مذکور و مصداق اهل بیت هستند و زنان پیامبر ، مصداق اهل بیت مخاطب آیه شریفه نیستند . 👌مسلم در صحیح خود ، در كتاب «فضايل صحابه» در باب فضايل اهل بيت پيغمبر ، به سند خود، از «صفيّه دختر شيبه» او هم از «عايشه» روايت كرده است که می گوید ؛ « بامداد يكى از روزها رسول خدا گليمى را كه از پشم سياه بافته شده بود، بر دوش داشت و عازم بود از خانه بيرون برود، در آنحال، حسن بن على وارد شد، حضرت او را در زير آن گليم جاى داد پس از آن، حسين وارد شد، او را هم در زير گليم قرار داد بعد از آن، فاطمه آمد، او را هم در زير گليم برد پس از آن، على آمد، او را هم در زير گليم در آورد سپس اين آيه تطهیر را تلاوت كرد ؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » « قَالَتْ عَائِشَةُ: خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَدَاةً وَ عَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ. فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ. ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا. ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ قَالَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ‏ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» 📚صحیح مسلم ج 4 ص 1883 👌 اين حديث را «حاكم نيشابورى» در مستدرك الصحيحين ج 3 ص 147 نقل كرده و گفته است: اين حديث طبق نظريه «بخارى» و «مسلم» از احاديث صحاح است. «بيهقى» هم، در سنن ج 2 ص 149 ، اين روايت را نقل كرده است و «ابن جرير» در تفسير ج 22 ص 5 حديث مزبور را از «عايشه» نقل كرده است و «سيوطى» در «الدّر المنثور»، ذيل آيه تطهير، در سوره احزاب، به نقل آن پرداخته و گفته است: اين حديث را «ابن ابى شيبه» و «احمد» و «ابن حاتم» روايت كرده‏ اند. و «زمخشرى» در «كشّاف» در ذيل آيه مباهله، به مناسبتى متعرض نقل حديث مزبور گرديده است و «فخر رازى» هم، در تفسير آيه مباهله به نقل آن حديث پرداخته است و اظهار مى ‏دارد اين روايت تا حدى مورد اتفاق مفسّران و محدّثان است و صحت آنرا پذيرفته ‏اند. 📚ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ص 377 ❕در روایات دیگری از منابع اهل سنت ، صراحتا آمده است که پیامبر گرامی همسران خود را منع کرد که در جمع اصحاب کساء در آیند و مصداق اهل بیت مخاطب آیه تطهیر شوند . 👌در روايتى ام ‏سلمه مى‏ گويد: «آيا من از اهل‏بيتم؟ پيامبر در جواب مى ‏فرمايد: راه‏ تو به‏ سوى خير است، تو از همسران پيامبرى.» 📚شواهد التنزیل ، ج 2 ص 62 ❕در حديث « ديگر ام ّ‏سلمه عرض مى‏ كند: بارخدايا! مرا نيز با آنها قرارده، پيامبر مى‏ فرمايد: تو در جايگاه خودت هستى، تو بر خيرى. » 📚مستدرک حاکم ، ج 2 ص 416 👌حضرت در روايتى ديگر، « همسرش زينب را از داخل‏ شدن در كساء منع كرد و فرمود: تو در جاى خود مى‏ باشى، تو بر خيرى ان‏شاءاللَّه‏ تعالى. » 📚اسباب النزول ، واحدی ، ص 203 👌بنابر روايتى ديگر عايشه را نيز از داخل‏ شدن در كساء منع كرد. 📚مسند احمد ، ج 6 ص 292 _ الصواعق المحرقه ، ص 143 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در روايتى ديگر آمده است: عايشه خود را از مصداق اهل‏بيت خارج نموده است. 👌مجمع مى ‏گويد: با مادرم بر عايشه وارد شديم. مادرم از وى سؤال كرد: چرا در روز جمل بر على عليه السلام خروج كردى؟ عايشه گفت: اين تقدير الهى بود؛ آن‏گاه درباره على عليه السلام پرسيد: عايشه گفت: از من درباره محبوب‏ترين فرد نزد خدا و همسر بهترين افراد نزد رسول خدا سؤال مى‏ كنى؟ ❕رسول خدا را ديدم كه روى على و فاطمه و حسن و حسين پارچه‏ اى انداخته و آنان را در زير آن جمع كرده بود؛ آن‏گاه فرمود: بارخدايا! اينان اهل‏بيت من هستند، پس پليدى را از آنان دور كن و پاكشان گردان. سپس عرض كردم: اى رسول خدا! آيا من از اهل توام؟ فرمود: دور شو، تو بر خيرى‏ » 📚سنن بیهقی ، ج 5 ص 112 ح 8409 ❕از سوی دیگر ، ضمایر مذکری که در آیه تطهیر به کار رفته است ، روشن ترین گواه است که مقصود از آیه تطهیر همسران پیامبر نیستند ، چرا که ضميرهايى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمير « جمع مؤنث » است، در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) همه به صورت « جمع مذكر » است، و اين نشان مى‏ دهد معنى ديگرى در نظر بوده است. ❕برخی از علمای اهل سنت می گوید که جمع مذکر بودن ضمائر در آیه تطهیر به خاطر کلمه « اهل » است ، در حالی که اگر منظور از اهل، همسران پيامبر باشد ظاهر لفظ مفرد مذكر و معناى آن جمع مؤنث است ، در حاى كه در آيه نه مفرد مذكر شده نه جمع مؤنّث، بلكه به صورت جمع مذكّر آمده است. 📚پیام قرآن ، ج 9 ص 141 👌و اگر در آیه مربوط به حضرت ابراهیم و جریان بشارت به تولد اسحاق و تعجب ساره ، برای اهل بیت و خاندان ابراهیم ع ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ » ( هود 73 ) ❕از این جهت است که مخاطب « اهل » و « علیکم » ، تمام خانواده و خاندان ابراهیم ع است ، اعم از مردان و زنان و نیز پیامبرانی که قرار بود در آینده از نسل ابراهیم ، مبعوث شوند ، لذا از باب تغلیب مذکر بر مونث ، به صورت جمع مذکر آمده است ، چنان که علمای اهلسنت ، متذکر این نکته شده اند ؛ « الرحمة النبوة، و البركات الأسباط من بنى إسرائيل، لأنّ الأنبياء منهم، و كلهم من ولد إبراهيم » 📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج‏2، ص: 411 _ الجامع لأحكام القرآن، ج‏10، ص: 71 _ روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏6، ص: 297 _ فتح القدير، ج‏2، ص: 580 👌و اگر در آیه مربوط به موسی ع و خانواده او ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « وَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‏ _ إِذْ رَأى‏ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى‏ » ( طه 9 _ 10 ) ❕از این جهت است که مقصود از اهل موسی ع ، تمام خانواده او ، اعم از زنان و فرزندان بوده است که از باب تغلیب ، ضمایر مذکر بر مونث ، ترجیح داده شده است ، نه آنکه تنها مخاطب ، همسرش باشد . مفسرین می نویسند ؛ « در تواريخ نيز مى‏ خوانيم كه موسى ع هنگامى كه مدت قراردادش با شعيب در مدين پايان يافت، همسر و فرزند و همچنين گوسفندان خود را برداشت و از مدين به سوى مصر رهسپار شد، راه را گم كرد، شبى تاريك و ظلمانى بود، گوسفندان او در بيابان متفرق شدند، مى ‏خواست آتشى بيفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شوند، اما بوسيله آتش‏ زنه آتش روشن نشد در اين اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد. طوفانى از حوادث سخت، او را محاصره كرد در اين هنگام بود كه شعله ‏اى از دور به چشمش خورد، ولى اين آتش نبود بلكه نور الهى بود، موسى به گمان اينكه آتش است براى پيدا كردن راه و يا برگرفتن شعله‏اى، به سوى آتش حركت كرد » 📚تفسیر نمونه ، ج 13 ص 168 _ جامع البیان ، طبری ، ج 16 ص 107 _ مجمع البیان ، ج 7 ص 10 👌بنابراین ، همسران پیامبر اسلام ، داخل مصداق اهلبیت مخاطب آیه تطهیر نیستند ( حتی به صورت اشتراکی ) و از لفظ اهل هم نمی توان استفاده کرد که آیه تطهیر اختصاص به زنان پیامبر دارد ، چنان که در نقلی که در صحیح مسلم آمده است ، زید بن ارقم به این نکته تصریح می کند . ❕ مسلم در صحيح، باب فضايل على عليه السلام نقل مى‏کند ؛ « از زيد بن ارقم درباره اهل‏بيت سؤال شد كه آيا شامل همسران نيز مى‏ شود؟ او پاسخ داد: قسم به خدا! هرگز. زيرا ممكن است شوهر پس از مدتى زندگى با همسرش او را طلاق دهد و او به قوم و پدرش مراجعت كند » « ... إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَ قَوْمِهَا » 📚صحیح مسلم ، ج 4 ص 1874 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌ملحد مدعی شده است که زراره می گوید که اگر هر آنچه که از امام صادق ع شنیده ام ، بگویم ، آلت تناسلی مردان ، مانند چوب باد می کند ، در ذیل پاسخ این دروغگویی و بیسوادی او را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2879
👌ملحد استفتائی از مرحوم امام خمینی نقل کرده است که ایشان در پاسخ به این که آیا ادیسون وارد بهشت می شود یا خیر ؟ پاسخ داده اند که غیر موحد ، وارد بهشت نمی شود ، در حالی که این سخن ، لزوما به این معنا نیست که غیر موحد ، حتی اگر نیکوکار باشد ، چون بهشت نمی رود پس در آتش جهنم سوزانده می شود ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947
🤔 ❔جدیدا در فضای مجازی، این موضوع که دیه جنین پسر دو برابر جنین دختر است، بسیار سروصدا کرده و برخی به اصطلاح روشنفکران (ولی درواقع یک سری متعصب اسلام ستیز) از آب گل آلود ماهی میگیرند و میگویند اسلام تبعیض جنسیتی قائل میشود. میشود توضیح دهید که در پاسخ به این سوال دو برابری دیه جنین پسر نسبت به جنین دختر است چه باید گفت ❗️❗️ 💠💠 1⃣مساله تفاوت دیه جنین دختر و پسر ، هیچ ارتباطی با مساله تبعیض جنسیتی و مثلا برتری پسران بر دختران ندارد ، بلکه به عکس ، آموزه های دینی برای فرزندان دختر ، جایگاه رفیع و والایی قائل شده اند و پیشوایان بزرگ اسلام ، با کسانی که به فرزندان دختر با دیده تحقیر و ذلت نگاه می کردند ، بر خورد می کردند . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « چه خوبْ فرزندانى هستند دخترانِ با حجاب! هر كس يكى [از آنها] داشته باشد، خداوند، آن را براى وى پوششى از آتش [دوزخ‏] قرار مى‏ ، دهد و هر كس دو تا داشته باشد، خداوند، به خاطر آنان، او را وارد بهشت مى‏ سازد و اگر سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه [ى استحبابى‏] را از او برمى‏ دارد. » « نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ المُخَدَّراتُ، مَن كانَت عِندَهُ واحِدَةٌ جَعَلَهَا اللَّهُ سِتراً لَهُ مِنَ النّارِ، وَ مَن كانَت عِندَهُ اثنَتانِ أَدخَلَهُ اللَّهُ بِهِمَا الجَنَّةَ، وَ إِن كُنَّ ثَلاثاً أو مِثلَهُنَّ مِنَ الأخَواتِ، وَضَعَ عَنهُ الجِهادَ وَ الصَّدَقَةَ. » 📚مکارم الاخلاق ، ص 219 _ بحار الانوار ، ج 101 ص 91 ❕مردى در خدمت پيامبر گرامی بود كه خبر به دنيا آمدن فرزندش را به او دادند. رنگش دگرگون شد. پيامبر ص فرمود ؛ « تو را چه شد؟ عرض كرد: خير است. پيامبر فرمود: بگو. عرض كرد: وقتى از خانه بيرون آمدم همسرم درد زايمان داشت و حالا برايم خبر آوردند كه دختر زاييده است. پيامبر فرمود: سنگينى‏ اش بر روى زمين است و سايه‏ بانش آسمان و روزى دهنده‏ اش خدا و او يك دسته گل است كه تو او را مى‏ بويى. » « اتِيَ رجُلٌ وهُو عِندَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فاخبِرَ بمَولودٍ أصابَهُ فتَغَيَّرَ وَجهُ الرّجُلِ، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: مالَكَ؟ فقالَ: خَيرٌ، فقالَ: قُلْ، قالَ: خَرَجتُ والمَرأةُ تَمخَضُ فاخبِرتُ أ نّها وَلَدَت جارِيَةً، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: الأرضُ تُقِلُّها، والسَّماءُ تُظِلُّها، واللَّهُ يَرزُقُها، وهِي رَيحانَةٌ تَشَمُّها » 📚الکافی ج 6 ص 5 ❕امام صادق عليه السلام به جارود بن منذر فرمود ؛ « شنيده‏ ام از اينكه دخترى برايت‏ زاده شده است ناراحتى! از او به تو زيانى نمى‏ رسد، گل خوشبويى است كه مى ‏بويى و روزيش هم تضمين شده است، پيامبر خدا داراى چند دختر بود » «بلَغَني أ نّهُ وُلِدَ لكَ ابنَةٌ، فتَسخَطها؟ وما علَيكَ مِنها! رَيحانَةٌ تَشَمُّها وقَد كُفِيتَ رِزقَها، و (قَد) كانَ رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله أبا بَناتٍ. » 📚همان ، ص 6 👌و در نقل دیگر آمده است ؛ « خداوند به دختران ، مهربانتر است ، نسبت به پسران » « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَى الذُّكُور » 📚وسائل الشیعه ، ج 21 ص 367 ❕بنابراین ، اگر تفاوت دیه ای هم در مورد جنین و نوزاد دختر و پسر است ، فلسفه و وجه دیگری دارد و هیچ گونه تبعیض جنسیتی در این زمینه وجود ندارد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣در رابطه با تفاوت دیه جنین دختر و پسر ، در فتوای فقیه بزرگ ، مکارم شیرازی ، چنین آمده است ؛ « هرگاه تنها نطفه باشد بيست مثقال شرعى طلا (20 دينار) و اگر به صورت خون بسته شده باشد چهل مثقال (40 دينار) و اگر مضغه باشد شصت مثقال (60 دينار) و اگر به صورت استخوان باشد بدون گوشت هشتاد مثقال (80 دينار) و اگر جنين كامل باشد و هنوز روح و حركت نداشته باشد صد مثقال طلا (100 دينار) و اگر روح در آن دميده شده باشد هزار مثقال (1000 دينار) در مذكر و پانصد مثقال (500 دينار) در مؤنث است (منظور از مثقال شرعى هيجده نخود است كه سه چهارم مثقال معمولى است). » « در صورتى كه جنين كامل شده و روح در آن دميده نشده ديه آن صد دينار است و فرقى ميان مؤنث و مذكّر نيست و اگر روح در آن دميده شده باشد در مذكر هزار دينار و در مؤنث پانصد دينار و در مواردى كه مشكوك باشد هفت صد و پنجاه دينار است. » 📚استفتاءات جدید ، مکارم شیرازی ، ج 1 ص 402 ❕این فتوا ، برگرفته از روایت امام صادق ع است که فرمود ؛ « دیه جنین به پنج قسمت است ، یک قسمت برای نطفه است که بیست دینار می باشد ، و برای علقه ، دو قسمت که چهل دینار می باشد ، و برای مضغه سه قسمت که شصت دینار می باشد ، و برای استخوان ، چهار قسمت که هشتاد دینار می باشد ، و وقتی جنین کامل شود ، صد دینار است ، وقتی که روح در جنین بدمد ، پس دیه اش هزار دینار است ... در صورتی که پسر باشد و اگر دختر باشد ، پانصد دینار است و اگر زن کشته شود و حامله باشد ، به گونه ای که معلوم نباشد ، فرزندش پسر است یا دختر ، پس دیه فرزند او ، نصف دیه پسر و نصف دیه دختر است ... » « ... فَإِذَا أُنْشِئَ فِيهِ الرُّوحُ فَدِيَتُهُ أَلْفُ دِينَارٍ.... ٍ إِنْ كَانَ ذَكَراً وَ إِنْ كَانَ أُنْثَى فَخَمْسُمِائَةِ دِينَارٍ وَ إِنْ قُتِلَتِ الْمَرْأَةُ وَ هِيَ حُبْلَى فَلَمْ يُدْرَ أَ ذَكَراً كَانَ وَلَدُهَا أَوْ أُنْثَى فَدِيَةُ الْوَلَدِ نِصْفَانِ نِصْفُ دِيَةِ الذَّكَرِ وَ نِصْفُ دِيَةِ الْأُنْثَى ... » 📚الکافی ج 7 ص 343 ❕بنابراین ، تفاوت دیه از زمانی است که روح دمیده می شود . 👌در رابطه با چرایی تفاوت دیه مرد و زن و به تبع ، تفاوت دیه جنین پسر و دختر ، نص صریحی از بیانات اهلبیت علیهم السلام به ما نرسیده است ، اما برای ما یقینی است که این حکم بر پایه علل و مصالحی است ، اگر چه آن علل دقیقا برای ما روشن نباشد ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است ، تصدیق می دانیم که تمام افعال و اوامرش از روی حکمت است ، اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد » 📚بحار الانوار ج 52 ص 91 ❕برخی ، یک تحلیل معقولی در این رابطه ارائه می دهند و می گویند ؛ « زن و مرد از نظر انسانيت يكسان مى‌باشند، و آيات قرآنى و احاديث اسلامى بر اين گواهى مى‌دهند، و حتى سوره كاملى به نام سورۀ نساء دربارۀ او نازل شده است، بنابراين ديه، بيانگر ارزش كالاى از دست رفته نيست، بلكه جبرانگر خسارت اقتصادى است كه بر خانواده وارد شده است و در نظام اسلامى هزينۀ زندگى بر دوش شوهر سنگينى مى‌كند، و با از بين رفتن او، خسارت اقتصادى بيشترى بر زندگى خانواده وارد مى‌شود، تا با از رفتن زن. ❕ در نظام اسلامى مرد برون سالار است و بايد تلاش كند تا وسيلۀ زندگانى خانواده را فراهم سازد و زن، خانه سالار است كه بايد به تنظيم امور داخلى بپردازد تا با هماهنگى اين دو نيرو، صميمت بر خانواده حاكم باشد. اكنون سؤال مى‌شود با مرگ و يا قتل كدام يكى از اين دو خسارت اقتصادى بيشترى بر بازماندگان وارد مى‌شود تا با تشريع مقدار ديه، اين خسارت به گونه‌اى جبران گردد؟ ناگفته پيداست با از بين رفتن مرد. اينجاست كه بايد قوانين حاكم بر خانواده به صورت يك مجموعه و منظومه مورد مطالعه قرار گيرد، نه به صورت فردى و تكى. » 📚 پژوهشی در دیه انسان ، سبحانی ، ص 33 ❕بر اساس این تحلیل ، وجه تفاوت دیه جنین پسر و دختر هم روشن می شود ، زیرا جنین پسر ، بالقوه نان آور خانواده بود و اگر می ماند ، می توانست کمک کار خانواده باشد و چرخه اقتصادی خانواده را به گردش درآورد ، بر خلاف جنین دختر که وظیفه ای در رابطه با نان آوری در آینده بر دوشش نبوده است ، بنابراین ، از بین رفتن جنین پسر و دختر از نظر استعداد و قوه کارکرد اقتصادی در آینده ، برابر نیست و بر همین اساس ، در دیه آن دو نیز ، تفاوت هایی می باشد تا جبران خسارت استعدادی و بالقوه آینده باشد ، البته ممکن است ، علل دیگری نیز در این حکم منظور شده باشد که برای ما روشن نباشد ، اما هر چه باشد ، این تفاوت به معنای تبعیض جنسیتی و برتری جنس مرد بر زن نمی باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
؟ 🤔 ❔امام‌ها، احادیث و سنّت پیغمبر را نسخ می‌کنند ‼️ محمد بن مسلم می‌گويد : به امام صادق عرض كردم «چه مى‌شود مردمى را كه متهم به دروغ نيستند، حديثى را با واسطه از رسول خدا ﷺ روايت ميكنند؛ ولى از شما خلافش به ما ميرسد؟» امام فرمود : حديث نیز مانند قرآن، نسخ مى‌شود. 📚 اصول کافی 64/1 ❕اهلسنت می گویند حلال و حرام پیامبر تا قیامت نسخ نمی شود چنان که : امیر مؤمنان، حضرت عمر بن عبدالعزیز [رَضِيَ اللَّهُ عَنْه] در خطبه فرمود : ای مردم! خدا هیچ پیغمبری بعد از پیامبر شما ﷺ نفرستاد، و هیچ کتابی بعد از کتاب او (قرآن) نازل نفرمود. پس هر آنچه که خدا بر زبان پیامبرش حلال کرده؛ تا روز قیامت، حلال است و هر آنچه از زبان پیامبرش حرام نموده، تا قیامت، حرام است. 📚 سنن دارمی 447 ❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقدیم که حلال و حرام پیامبر گرامی اسلام ، تا روز قیامت ثابت است و تغییر نمی کند ،چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « محمّد ص آمد و قرآن را و شريعت و روش خاصّ خود را آورد و از آن پس، حلال او تا روز قيامت، حلال و حرامش تا قيام قيامت، حرام است » 📚الكافي ج 2 ص 17 _ المحاسن ، ج 1 ص 420 _ بحار الأنوار ، ج 16 ص 353 👌و فرمود ؛ «خداوند- تبارك و تعالى- محمّد ص را فرستاد و سلسله پيامبران را بدو ختم كرد. بنا بر اين، بعد از او پيامبرى نيست. نيز كتابى را بر او فرو فرستاد و آن را پايان‏ بخشِ همه كتاب‏ها [ى آسمانى‏] قرار داد. بنا بر اين، پس از آن ديگر كتابى نمى‏ آيد. در اين كتاب، حلالى قرار داد و حرامى وضع كرد. پس حلال آن، تا قيام قيامت، حلال است و حرامش، تا قيام قيامت، حرام. شريعتِ (احكام و مقرّراتِ) شما در اين كتاب است و اخبار پيشينيان و پسينيانِ شما در آن آمده است. » 📚بحار الأنوار ج 93 ص 3 👌و همینطور معتقدیم که امامان علیهم السلام ، مبین سنت پیامبر اسلام می باشند و حدیث آن بزرگواران ، عین حدیث پیامبر گرامی می باشد . ❕در روايتى به نقل از جابر، آمده است ؛ « به ابوجعفر امام باقر عليه السلام گفتم: هر گاه برايم حديثى مى‏ فرمايى، سند آن را نيز برايم ذكر نما. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پيامبر خدا، از جبرئيل عليه السلام، از خداوند عز و جل، مرا حديث كرده است، و هر حديثى كه براى تو مى‏ گويم، با همين سند است». 📚امالی مفید ، ص 42 ❕در روایت دیگر ، از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمود ؛ «حديث من، حديث پدرم است، و حديث پدرم، حديث جدّم، و حديث جدّم، حديث حسين، و حديث حسين، حديث حسن، و حديث حسن، حديث امير مؤمنان عليه السلام، و حديث امير مؤمنان عليه السلام، حديث پيامبر خدا، و حديث پيامبر خدا، سخن خداوند عز و جل است». 📚الکافی ج 1 ص 53 👌 امام رضا عليه السلام فرمود ؛ «إنّا عَنِ اللَّهِ و عَن رَسولِهِ نُحَدِّثُ. » « ما از طرف خدا و پيامبر او سخن مى‏ گوييم. » 📚رجال کشی ، ج 2 ص 490 👌امام صادق ع فرمود ؛ « هر زمانی که از چیزی به تو جواب می دهم ، آن قول رسول الله است و ما به رای و نظر خویش ، هیچ چیز نمی گوییم » «مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْ‏ءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْ‏ءٍ » 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 301 👌بر این اساس ، اگر امامان علیهم السلام می فرمودند که فلان حدیث از پیامبر ص ، نسخ شده است ، از نزد خود این مطلب را نمی گفتند ، بلکه به نقل از پیامبر گرامی می فرمودند ، یعنی این پیامبر بوده است که تصریح کرده است فلان حکم و حدیث من نسخ شده است ، اما مردم از نسخ حکم توسط پیامبر ص ، مطلع نشده بودند و به آنها حکم ناسخ نرسیده بود ، امامان ع که مبین سنت پیامبر ص است ، مردم را از این قضیه مطلع می کرده اند ، این که گاها مردم از حکم ناسخ پیامبر گرامی ص ، مطلع نمی شدند ، مورد اشاره علی ع نیز واقع شده است ، آنجایی که ایشان در پاسخ به سليم بن قيس هلالى، پس از تقسيم چهارگانه راويان، سومين دسته را كسانى معرّفى ‏مى‏ كند كه دروغگونيستند، اما ناسخ را نمى‏ شناسند ، چنان که فرمود ؛ « سومى، مردى است كه شنيده ‏رسول خدا به چيزى فرمان‏ داده‏ است؛ ولى خبر ندارد كه پيامبر زمانى ديگر، از آن نهى‏ كرده‏است. يا نهى آن حضرت را شنيده ‏است؛ ولى از فرمان بعدى ناآگاه‏است. بارى، منسوخ را به ‏خاطر سپرده؛ اما ناسخ را درخاطر ندارد، كه اگر منسوخ‏ بودنش را مى ‏دانست، بى گمان آن را وامى ‏نهاد. چنان‏كه اگر مسلمانان به هنگام شنيدن حديثِ او، از منسوخ ‏بودنش آگاهى ‏داشتند، رهايش‏ مى‏ كردند. » 📚کتاب سلیم ، ج 2 ص 623 ❕بنابراین ، اگر امامان ع سخن از نسخ حدیث پیامبر گرامی ص به میان می آورند ، چنین نیست که از نزد خودشان حکم پیامبر را نسخ کند ، بلکه نسخ کننده خود پیامبر گرامی بوده است ، اما افراد از نسخ حکم توسط پیامبر ص مطلع نشده اند و امامان ع آنها را آگاه می کنند . 🔸ادامه 👇