برتری پسران بر دختران در سوره آل عمران ?
🤔#پرسش :
❓برخی شبهه می کند که خداوند در سوره آل عمران فرموده که پسر با دختر برابر نیست و این یعنی تبعیض جنسیتی و برتری پسران بر دختران ?!!!
💠#پاسخ💠
❕خداوند با صراحت هرگونه تبعیض بین افراد بشر را باطل اعلام کرده و برتری را تنها به تقوا شمرده و می فرماید :
" يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ إِنَّ الله عَلِيمٌ خَبِيرٌ "
"اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيرهها و قبيلهها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است. " ( حجرات 13 )
اساسا در روایات ما آمده است که یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر و بالاتر است : " الِامْرَأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِح "
📚وسائل الشيعة، ج 20، ص: 172
❕و همینطور توجه به فرزند دختر از دستورات مورد تاکید اسلام است . روشن است که اگر بر مبنای اسلام , فرزند پسر بر دختر ارجحیت داشت دیگر روایاتی که ذکر می شود از اهلبیت علیهم السلام صادر نمی شد .
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« چه خوبْ فرزندانى هستند دخترانِ با حجاب! هر كس يكى [از آنها] داشته باشد، خداوند، آن را براى وى پوششى از آتش [دوزخ] قرار مى ، دهد و هر كس دو تا داشته باشد، خداوند، به خاطر آنان، او را وارد بهشت مى سازد و اگر سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه [ى استحبابى] را از او برمى دارد. »
« نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ المُخَدَّراتُ، مَن كانَت عِندَهُ واحِدَةٌ جَعَلَهَا الله سِتراً لَهُ مِنَ النّارِ، وَ مَن كانَت عِندَهُ اثنَتانِ أَدخَلَهُ الله بِهِمَا الجَنَّةَ، وَ إِن كُنَّ ثَلاثاً أو مِثلَهُنَّ مِنَ الأخَواتِ، وَضَعَ عَنهُ الجِهادَ وَ الصَّدَقَةَ. »
📚مکارم الاخلاق ، ص 219 _ بحار الانوار ، ج 101 ص 91
❕مردى در خدمت پيامبر گرامی بود كه خبر به دنيا آمدن فرزندش را به او دادند. رنگش دگرگون شد. پيامبر ص فرمود ؛
« تو را چه شد؟ عرض كرد: خير است. پيامبر فرمود: بگو. عرض كرد: وقتى از خانه بيرون آمدم همسرم درد زايمان داشت و حالا برايم خبر آوردند كه دختر زاييده است. پيامبر فرمود: سنگينى اش بر روى زمين است و سايه بانش آسمان و روزى دهنده اش خدا و او يك دسته گل است كه تو او را مى بويى. »
« اتِيَ رجُلٌ وهُو عِندَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فاخبِرَ بمَولودٍ أصابَهُ فتَغَيَّرَ وَجهُ الرّجُلِ، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: مالَكَ؟ فقالَ: خَيرٌ، فقالَ: قُلْ، قالَ: خَرَجتُ والمَرأةُ تَمخَضُ فاخبِرتُ أ نّها وَلَدَت جارِيَةً، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: الأرضُ تُقِلُّها، والسَّماءُ تُظِلُّها، واللَّهُ يَرزُقُها، وهِي رَيحانَةٌ تَشَمُّها »
📚الکافی ج 6 ص 5
❕امام صادق عليه السلام به جارود بن منذر فرمود ؛
« شنيده ام از اينكه دخترى برايت زاده شده است ناراحتى! از او به تو زيانى نمى رسد، گل خوشبويى است كه مى بويى و روزيش هم تضمين شده است، پيامبر خدا داراى چند دختر بود »
«بلَغَني أ نّهُ وُلِدَ لكَ ابنَةٌ، فتَسخَطها؟ وما علَيكَ مِنها! رَيحانَةٌ تَشَمُّها وقَد كُفِيتَ رِزقَها، و (قَد) كانَ رسولُ الله صلى الله عليه و آله أبا بَناتٍ. »
📚همان ، ص 6
👌و در نقل دیگر آمده است ؛
« خداوند به دختران ، مهربانتر است ، نسبت به پسران » « إِنَّ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَى الذُّكُور »
📚وسائل الشیعه ، ج 21 ص 367
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕حال در مورد پرسش مطرح شده گفتنی است که خداوند می فرماید :
" (به ياد آوريد) هنگامى را كه همسر" عمران" گفت:" خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه" محرر" (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى!- ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد، (و او را دختر يافت،) گفت:" خداوندا! من او را دختر آوردم- ولى خدا از آنچه او به دنيا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نيست. (دختر نمىتواند وظيفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مريم نام گذاردم، و او و فرزندانش را از (وسوسههاى) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مىدهم." " إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ ... وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى ... " ( سوره آل عمران آیات 35 _ 36 )
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
"از تواريخ و اخبار اسلامى و گفته مفسران استفاده مىشود كه" حنة" و" اشياع" دو خواهر بودند كه اولى به همسرى" عمران" كه از شخصيتهاى برجسته بنى اسرائيل بود در آمد و دومى را" زكريا" پيامبر خدا به همسرى انتخاب كرد. همسر عمران" حنه" سالها گذشت كه فرزندى از او متولد نشد روزى زير درختى نشسته بود پرندهاى را ديد كه به جوجههاى خود غذا مىدهد مشاهده اين محبت مادرانه آتش عشق فرزند را در دل او شعلهور ساخت و از صميم دل از درگاه خدا تقاضاى فرزندى كرد و چيزى نگذشت كه اين دعاى خالصانه به هدف اجابت رسيد و باردار شد.
از بعضى از روايات استفاده مىشود كه خداوند به عمران وحى فرستاده بود كه پسرى پر بركت كه مىتواند بيماران غير قابل علاج را درمان كند و مردگان را به فرمان خدا حيات بخشد به او خواهد داد كه به عنوان پيامبر به سوى بنى اسرائيل فرستاده مىشود.
او اين جريان را با همسر خود" حنه" در ميان گذاشت لذا هنگامى كه او باردار شد تصور كرد فرزند مزبور همان است كه در رحم دارد بى خبر از اين كه كسى كه در رحم او است مادر آن فرزند (مريم) مىباشد و به همين دليل نذر كرد كه پسر را خدمتگزار خانه خدا" بيت المقدس" نمايد اما به هنگام تولد مشاهده كرد كه دختر است در اين موقع نگران شد كه با اين وضع چه كند. زيرا خدمتكاران بيت المقدس از ميان پسران انتخاب مىشدند و سابقه نداشت دخترى به اين عنوان انتخاب گردد....
سپس افزود:" تو مىدانى كه دختر و پسر (براى هدفى كه من نذر كردهام) يكسان نيستند" (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى).
👈دختر، پس از بلوغ، عادت ماهانه دارد و نمىتواند در مسجد بماند، به علاوه نيروى جسمى آنها يكسان نيست، و نيز مسائل مربوط به حجاب و باردارى و وضع حمل ادامه اين خدمت را براى دختر مشكل مىسازد و لذا هميشه پسران را نذر مىكردند.👉
از قرائن موجود در آيه و رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده است، استفاده مىشود كه" وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى" (پسر همانند دختر نيست) از زبان مادر مريم است .... "
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 423
❕بنابراین مقصود از تعبیر " پسر همانند دختر نیست " یعنی پسر در خدمت به معبد و خدمت به مردم ظرفیتهای بیشتری نسبت به دختر دارد نه اینکه در نزد خداوند , پسر محبوبتر از دختر باشد , چنانچه که این نکته و نکاتی که در تفسیر نمونه مورد بیان قرار گرفت در روایتی از کافی شریف نیز مورد اشاره قرار گرفته است : " ٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله ع قَالَ: إِنَّ الله تَعَالَى أَوْحَى إِلَى عِمْرَانَ أَنِّي وَاهِبٌ لَكَ ذَكَراً سَوِيّاً مُبَارَكاً يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ الله وَ جَاعِلُهُ رَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فَحَدَّثَ عِمْرَانُ امْرَأَتَهُ حَنَّةَ بِذَلِكَ وَ هِيَ أُمُّ مَرْيَمَ فَلَمَّا حَمَلَتْ كَانَ حَمْلُهَا بِهَا عِنْدَ نَفْسِهَا غُلَامٌ- فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى ... وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى أَيْ لَا يَكُونُ الْبِنْتُ رَسُولًا يَقُولُ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ الله أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ فَلَمَّا وَهَبَ الله تَعَالَى لِمَرْيَمَ عِيسَى كَانَ هُوَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ عِمْرَان ... "
📚الکافی ج 1 ص 535
❕بر همین اساس مرحوم طبرسی در توضیح فراز مورد اشاره از آیه مذکور می آورد :
"لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى (و فرزند پسر چون فرزند دختر نميباشد) زيرا آنچه را مرد شايسته است زن شايسته نيست و از آن جمله در آنان (بنى اسرائيل) فقط تحرير و بخدمت كنيسه گماردن را براى مرد جايز ميشمردند و بر زن جايز نميدانستند زيرا به علت عادت حيض و نفاس و وجوب پوشيدن خود از ضرر و خوددارى از رفتن ميان مردم صلاحيت تحرير و ماندن در كنيسه و خدمت عابدان و معتكفان را ندارد. "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج4، ص: 47
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
تناقض در قرآن در مورد چشمه های آب قوم ثمود ?!!!
🤔#پرسش :
❓برخی شبهه می کنند که در آیات سوره شعراء آمده است که قوم ثمود دارای چشمه های آب متعدد بودند اما در سوره قمر آمده است که آنها دارای یک چشمه آب بودند که باید با ناقه صالح تقسیم می کردند ? این تناقض چگونه حل می شود ?
💠#پاسخ💠
👌چنانچه که در پرسش اشاره شده است , از آیات سوره شعراء استفاده می شود که قوم ثمود دارای چشمه های آب متعدد بودند , چنانچه که خداوند در این رابطه فرمود :
" قوم ثمود رسولان (خدا) را تكذيب كردند - هنگامى كه صالح به آنها گفت: آيا تقوى پيشه نمىكنيد؟ - من براى شما فرستاده امينى هستم - تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد - من اجر و پاداشى در برابر اين دعوت از شما نمىطلبم، اجر من تنها بر پروردگار عالميان است - آيا شما تصور مىكنيد هميشه در نهايت امنيت، در نعمتهايى كه اينجاست مىمانيد? - در اين باغها و چشمهها!- در اين زراعتها و نخلهايى كه ميوههايش شيرين و رسيده است. " " ... فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ ... " ( سوره شعراء آیات 141 تا 148 )
❕در تفسیر نمونه در مورد وضعیت آبی قوم ثمود می خوانیم :
" از پارهاى از آيات سوره شعراء استفاده مىشود كه قوم ثمود در منطقه كم آبى زندگى نداشتند، بلكه داراى باغها و چشمه سارها و زراعتها و نخلستانها بودند أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ "
📚تفسیر نمونه ج 9 ص 158
❕حال توهم شده است که آیات سوره قمر با آیات سوره شعراء در تضاد است و در سوره قمر تنها یک چشمه آب برای قوم ثمود بیان شده است !!!!
▫️خداوند در سوره قمر در این رابطه می فرماید :
" و به آنها خبر ده كه آب (قريه) بايد در ميان آنها تقسيم شود (يك روز سهم ناقه، و يك روز براى آنها) و هر يك در نوبت خود بايد حاضر شوند - آنها يكى از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را) پى كرد." "وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَر ... " ( سوره قمر آیات 28 _ 29 )
❕شبهه افکن گمان کرده است که کلمه " الماء " در آیه فوق یعنی یک چشمه آب !!!
👈در حالی که توجه ندارد که " ال " کلمه " الماء " در ادبیات عرب به عنوان " ال جنس " شناخته می شود که از آن عمومیت دانسته می شود .
یعنی کلمه " الماء " شامل تمام آبها و چشمه های قوم ثمود می شود .
بر این اساس , تمام چشمه های قوم ثمود در یک روز باید در اختیار ناقه قرار می گرفت و او تمام آن آبها را می خورد چنانچه که این نکته در روایتی مورد اشاره قرار گرفته است : " فَكَانَتِ النَّاقَةُ إِذَا شَرِبَتْ يَوْمَهَا شَرِبَتِ الْمَاءَ كُلَّهُ فَيَكُونُ شَرَابُهُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ مِنْ لَبَنِهَا "👉
📚قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص: 98
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕به هر حال در مورد جریان ناقه قوم ثمود , علامه مجلسی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود :
" پس خدا حضرت صالح عليه السّلام را بسوى ايشان فرستاد و ايشان را بسوى خدا خواند، پس اطاعت و اجابت او نكردند و طغيان نمودند بر او طغيان بزرگ و گفتند: ايمان نمىآوريم به تو تا بيرون آورى بسوى ما از اين سنگ شتر ماده كه دهماهه آبستن باشد، و آن سنگ را ايشان تعظيم مىكردند و مىپرستيدند، و نزد آن سنگ در هر سال قربانيها مىكشتند، و نزد آن جمعيت مىكردند، پس به حضرت صالح عليه السّلام گفتند:
اگر پيغمبرى و رسولى چنانچه مىگوئى پس بخوان خداى خود را كه از براى ما از اين سنگ سخت ناقهاى دهماهه آبستن بيرون آورد.
پس خدا بيرون آورد ناقه را از آن سنگ به نحوى كه ايشان طلبيده بودند، و حق تعالى وحى نمود كه: اى صالح! بگو به ايشان كه خدا مقرر كرده است براى اين ناقه كه يك روز آب مخصوص او باشد و يك روز مخصوص شما باشد؛ چون روز آب خوردن ناقه مىشد همه آب را در آن روز مىخورد، پس آن را مىدوشيدند و نمىماند كودك و بزرگى مگر آنكه از شير آن ناقه در آن روز مىخوردند، چون روز ديگر صبح مىشد اهل شهر و حيوانات ايشان بر سر آب مىرفتند و در آن روز از آن آب مىخوردند و ناقه در آن روز آب نمىخورد، پس بر آن حال ماندند آنچه خدا خواست، پس ايشان بر خدا طاغى شدند و بعضى بسوى بعضى رفتند و گفتند: پى كنيد اين ناقه را و به راحت افتيد از آن، ما راضى نيستيم كه يك روز آب از ما باشد و يك روز از آن باشد.... "
📚حياة القلوب، ج1، ص: 308
❕در تفسیر نمونه نیز در این رابطه می خوانیم :
" در بعضى از روايات كه از طرق شيعه و اهل تسنن نيز نقل شده مىخوانيم كه از عجائب آفرينش اين ناقه آن بوده كه از دل كوه بيرون آمد و خصوصيات ديگرى نيز براى آن نقل شده كه اينجا جاى شرح آن نيست.
به هر حال با تمام تاكيدهايى كه اين پيامبر بزرگ يعنى صالح در باره آن ناقه كرده بود آنها سرانجام تصميم گرفتند، ناقه را از بين ببرند چرا كه وجود آن با خارق عاداتى كه داشت باعث بيدار شدن مردم و گرايش به صالح مىشد، لذا گروهى از سركشان قوم ثمود كه نفوذ دعوت صالح را مزاحم منافع خويش مىديدند، و هرگز مايل به بيدار شدن مردم نبودند، چرا كه با بيدار شدن خلق خدا پايههاى استعمار و استثمارشان فرو مىريخت، توطئهاى براى از ميان بردن ناقه چيدند و گروهى براى اين كار مامور شدند و سرانجام يكى از آنها بر ناقه تاخت و با ضربه يا ضرباتى كه بر آن وارد كرد آن را از پاى در آورده (فَعَقَرُوها). "
📚تفسیر نمونه ج 9 ص 157
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| چرایی مهلت دادن خداوند به شیطان ?
❓اگر خداوند دوست دارد که ما به بهشت برویم و سعادمتند شویم پس چرا شیطان را از بین نمی برد تا بندگان فریب وسوسه های شیطان را نخورند ?
👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
@Rahnamye_Behesht
تناقض در قرآن در مورد سوال کردن مردم از هم در روز قیامت ?!!!
🤔#پرسش :
❓برخی می گویند قرآن در سوره مومنون می گوید که روز قیامت مردم از هم سوال نمی کنند اما در سوره صافات آیه ٣٧ می گوید که از هم سوال می کنند ? راه حل این تناقض ظاهری چگونه است ?!!!!
💠#پاسخ💠
❕خداوند در آیه 101 سوره مومنون می فرماید :
" هنگامى كه در" صور" دميده شود هيچگونه نسبى ميان آنها نخواهد بود، و از يكديگر سوال نمىكنند (چون كارى از كسى ساخته نيست). " " فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُون "
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" مىدانيم طبق آيات قرآن دو بار" نفخ صور" مىشود: يك بار به هنگام پايان گرفتن اين جهان، و پس از نفخ صور تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند مىميرند و مرگ سراسر عالم را فرا خواهد گرفت، پس از نفخ دوم، رستاخيز مردگان آغاز مىگردد و انسانها به حيات نوين باز مىگردند، و آماده حساب و جزا مىشوند.....
به هر حال در آيه فوق به دو قسمت از پديدههاى قيامت اشاره شده:
▫️يكى از كار افتادن نسبها است، زيرا رابطه خويشاوندى و قبيلهاى كه حاكم بر نظام زندگى مردم اين جهان است سبب مىشود كه افراد مجرم از بسيارى از مجازاتها فرار كنند، و يا در حل مشكلاتشان از خويشاوندان كمك گيرند، اما در قيامت انسان است و اعمالش، و هيچكس نمىتواند حتى از برادر و فرزند و پدرش دفاع كند و يا مجازات او را به جان بخرد.
▫️ديگر اينكه: آنها چنان در وحشت فرو مىروند كه از شدت ترس حساب و كيفر الهى از حال يكديگر به هيچوجه سؤال نمىكنند، آن روز روزى است كه مادر از كودك شيرخوارش غافل مىشود، و برادر، برادر خود را فراموش مىكند مردم همچون مستان به نظر مىرسند ولى مست نيستند، عذاب خدا شديد است! چنان كه در آغاز سوره حج خوانديم: يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ.
اين احتمال در تفسير جمله" وَ لا يَتَساءَلُونَ" نيز وجود دارد كه منظور اين است كه از يكديگر تقاضاى كمك نمىكنند، زيرا مىدانند اين تقاضا به هيچوجه مفيد و مؤثر نيست.
بعضى از مفسران نيز گفتهاند كه منظور از نفى سؤال آن است كه از نسب هم نمىپرسند، و تاكيدى است بر جمله" فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ".
البته تفسير اول از همه روشنتر به نظر مىرسد هر چند منافاتى در ميان آنها وجود ندارد و ممكن است جمله فوق اشاره به همه اين معانى باشد.
👈در اينجا سؤال معروفى در كلمات مفسران مطرح شده و آن اينكه از پارهاى از آيات قرآن بخوبى استفاده مىشود كه در روز قيامت مردم از يكديگر سؤال مىكنند، مانند آيه 27 سوره صافات كه در مورد مجرمان به هنگامى كه در آستانه دوزخ قرار مىگيرند مىگويد: وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ:" آنها رو به يكديگر نموده و سؤالهاى (سرزنش آميز) از يكديگر مىكنند.
و در همان سوره آيه 50 از بهشتيان سخن مىگويد كه به هنگام استقرار در بهشت رو به سوى يكديگر مىكنند و از هم (درباره يارانى كه در دنيا داشتند و بر اثر انحراف از جاده حق به دوزخ رفتند) سؤال مىكنند (فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ).
نظير اين معنى در آيه 25 سوره طور نيز آمده، اكنون سؤال اين است كه اين آيات چگونه با آيه مورد بحث كه مىگويد در قيامت سؤال از يكديگر نمىكنند سازگار مىباشد؟
ولى كمى دقت در مضمون آيات فوق كه نقل كرديم پاسخ اين سؤال را روشن مىسازد، زيرا آيات مربوط به اثبات سؤال از يكديگر بعد از استقرار در بهشت يا در آستانه جهنم است، در حالى كه نفى سؤال از يكديگر مربوط به مراحل نخستين رستاخيز است كه هول و اضطراب و وحشت آن قدر آنها را پريشان مىكند كه يكديگر را به كلى فراموش مىكنند.
و به تعبير ديگر قيامت مواقفى دارد و در هر موقف برنامهاى است و گاه عدم توجه به تعدد مواقف منشا سؤالاتى از قبيل آنچه در بالا گذشت مىگردد. "👉
📚تفسير نمونه، ج14، ص: 326
❕در مورد مواقف قیامت در ذیل بیشتر توضیح داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3076
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
حرکت بهشت و جهنم !!!!
🤔#پرسش :
❓بهشت و جهنم مگر در مکان مشخصی خلق نشده اند ? پس چگونه در برخی آیات آمده است که حرکت داده می شوند ( فجر ٢٣ ) !حرکت دادن یعنی مکان مشخصی ندارد و خلق نشده است ?!
💠#پاسخ💠
👌در دو نمایه ذیل توضیح داده ایم که بهشت و جهنم هم اینک آفریده شده اند و در مکان مشخصی هم هستند :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1066
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/792
❕با این وجود هیچ مانعی ندارد که بهشت و جهنم در همان مکان خلق شده به جهت تکریم از بهشتیان و ترساندن جهنمیان , حرکت داده هم شوند و به استقبال دو گروه فوق الذکر بروند , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :
" و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آرى) در آن روز انسان متذكر مىشود، اما چه فايده كه اين تذكر براى او سودى ندارد. " " وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى " ( سوره فجر آیه 23 )
از اين تعبير استفاده مىشود كه جهنم قابل حركت دادن است، و آن را به مجرمان نزديك مىكنند!، همانگونه كه در مورد بهشت نيز در آيه 90 سوره شعرا مىخوانيم: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ:" بهشت را به پرهيزكاران نزديك مىسازند"!
گرچه بعضى ميل دارند اينها را بر معنى مجازى حمل كنند و كنايه از ظهور بهشت و جهنم در برابر ديدگان نيكوكاران و بدكاران بگيرند، ولى دليلى بر اين خلاف ظاهر در دست نيست، بلكه بهتر است آن را به ظاهر خود رها سازيم، چرا كه حقايق عالم قيامت دقيقا بر ما روشن نيست و شرايط حاكم بر آنجا با اينجا تفاوت بسيار دارد، و هيچ مانعى ندارد كه در آن روز بهشت و دوزخ تغيير مكان دهند.
در حديثى از پيغمبر اكرم ص مىخوانيم كه وقتى آيه فوق (وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ) نازل شده رنگ چهره مباركش دگرگون گشت، اين حالت بر اصحاب گران آمد، بعضى به سراغ على ع رفتند و ماجرا را بيان كردند، على ع آمد ميان دو شانه پيامبر ص را بوسيد و گفت:" اى رسول خدا! پدرم و مادرم به فدايت باد، چه حادثهاى روى داده؟
فرمود: جبرئيل آمد و اين آيه را بر من تلاوت كرد.
على ع مىگويد: عرض كردم: چگونه جهنم را مىآورند.
فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار مىكشند و مىآورند! و آن در حال سركشى است كه اگر او را رها كنند همه را آتش مىزند، سپس من در برابر جهنم قرار مىگيرم و او مىگويد اى محمد! مرا با تو كارى نيست، خداوند گوشت تو را بر من حرام كرده، در آن روز هر كس در فكر خويش است ولى محمد مىگويد: رب امتى! امتى!" پروردگارا! امتم امتم" ( مجمع البيان جلد 10 صفحه 483 )
📚تفسير نمونه، ج 26، ص: 471
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
عصای موسی علیه السلام تبدیل به مار کوچک شد یا اژدها ?
🤔#پرسش :
❓برخی شبهه می کنن که قرآن در مورد معجزه عصای حضرت موسی دچار تناقض شده است زیرا در آیاتی می گوید عصا تبدیل به مار کوچک میشد و در آیاتی می گوید تبدیل به اژدها ?!!!!
💠#پاسخ💠
❕خداوند در آیه ای از معجزه عصای موسی علیه السلام تعبیر به " جان " کرده و می فرماید که خداوند در ابتدای بعثت خطاب به موسی علیه السلام بیان داشت:
" و عصايت را بيفكن، هنگامى كه آن را مشاهده كرد ديد (با سرعت) همچون مارهاى كوچك به هر سو مىدود (ترسيد و) به عقب برگشت و حتى پشت سر خود را نگاه نكرد، اى موسى! نترس، كه رسولان در نزد من نمىترسند. " " وَ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسى لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُون " ( نمل 10 )
❕و در آیه دیگر که معجزه موسی ع در برابر فرعون را بیان می کند , تعبیر به " ثعبان " کرده و می فرماید :
" (فرعون) گفت اگر نشانهاى آوردهاى ارائه بده اگر از راستگويانى - ناگهان عصاى خود را افكند و اژدهاى آشكارى شد " " قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ _ فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ " ( اعراف 106_107)
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
" جان" در اصل به معنى موجود ناپيدا است و به مارهاى كوچك" جان" گفته مىشود چون به صورت ناپيدايى از لابلاى علفها و شيارهاى زمين مىگذرند البته در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" ثعبان مبين" (اژدهاى آشكار) شده است (سوره اعراف- 107 و شعراء- 32) و سابقا گفتهايم اين تفاوت تعبيرها ممكن است بيانگر حالات مختلف آن مار باشد كه در آغاز كوچك بود، و بعد به صورت اژدهايى عظيم درمىآمد "
📚تفسير نمونه، ج16، ص: 76
❕" ذكر اين نكته نيز لازم است كه در آيه 10 سوره نمل و 31 قصص مىخوانيم كه عصا همانند" جان" به حركت در آمد و" جان" در لغت به معنى" مارهاى باريك و سريع السير" است، و اين تعبير با تعبير ثعبان كه به معنى اژدها و مار عظيم است، ظاهرا سازگار نمىباشد.
ولى با توجه به اينكه آن دو آيه مربوط به آغاز بعثت موسى، و آيه مورد بحث مربوط به مقابله او با فرعون است، مشكل حل مىشود، گويا در آغاز كار، خدا موسى را تدريجا با اين معجزه عظيم آشنا مىسازد، و در صحنه اول كوچكتر و در صحنه بعد عظيمتر ظاهر مىگردد "
📚تفسير نمونه، ج 6، ص: 283
❕بنابراین آنجایی که عصا به صورت مار کوچک در آمد ناظر به ابتدای بعثت موسی علیه السلام بود و آنجایی که به صورت اژدها در آمد ناظر به زمانی بود که موسی برای هدایت فرعون رفته بود , چنانچه که در نقلی آمده است :
" فرعون گفت: علامتى و معجزهاى بياور اگر راست مىگوئى. پس موسى عليه السّلام عصا را انداخت و آن دو شعبه داشت، ناگاه اژدهاى عظيمى شد و دهان خود را گشود: يك شعبه را بر بالاى قصر گذاشت و يكى را به زير قصر. فرعون ديد كه از ميان شكمش آتش شعله مىكشد و قصد فرعون كرد، فرعون از ترس، جامههاى خود را ملوّث كرد و فرياد به استغاثه برآورد كه: اى موسى! بگير اژدها را، پس بيهوش شد! و هر كه در مجلس او حاضر بود همه گريختند."
📚حياة القلوب، ج1، ص: 620
❕البته مرحوم طبرسی معتقد است که در عین حال که تعبیر " ثعبان "و "اژدها " در مورد معجزه مذکور صحیح است , تعبیر به " جان " هم صحیح است و در این رابطه توضیح می دهد :
" فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ: همين كه او را همچون مارى ديد كه به سرعت حركت ميكند و مىجنبد، ترسيد و عقب رفت و برنگشت و به عقب نشينى خود ادامه داد.
علت تشبيه به «جان» (مار كوچك) سرعت حركت است. يعنى با اينكه عصا بصورت اژدهاى مخوفى در آمده بود مع الوصف در حركت و جست و خيز و پيچ و تاب همچون مار تير بود. "
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج18، ص: 81
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
هدایت شده از شیعه پاسخ
#بسته_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
◾️پرسش ها و پاسخ های برگزیده پیرامون امام صادق علیه السلام ؛
1⃣آیا حقیقت دارد که امامان و بزرگان اهل #سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده اند ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2215
2⃣در ميان دانش آموختگان و شاگردان #امام_صادق دو نام بزرگ به چشم ميخورد #ابوحنيفه يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل #سنت و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- #مالك يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت
سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار #مذهب_شيعه_جعفرى است، چگونه #شاگردانش از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2216
3⃣ تحدی کانال ضد دین ؛ به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى تحدى ميكنيم كه فقط و فقط يكى از كتابهاى #امام_جعفر_صادق را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2217
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3559
4⃣چرا امام صادق علیه السلام اختراعی نکرد و از این طریق به بشریت خدمت نکرد !!!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3563
5⃣چرا ما شیعیان را شیعه #جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام #صادق شیعه نبوده است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2218
6⃣❔چرا به امام صادق ، #صادق می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان #صادق شده اند ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2219
7⃣جایگاه امام صادق علیه السلام در نظر #معاصران و اندیشمندان اهل سنت ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2220
8⃣تـــــــــحـــدی ؛ به مناسبت شهادت امام #صادق
❕ یک روایت صحیح از کتب تشیع راجب #شهادت ونحوه شهادت امام صادق ارائه کنید❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2791
#پرسمان_اعتقادی
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
بررسی وثاقت محمد بن سنان !!!!
🤔#پرسش :
❓ بعضاً معاندین و جریانات ضد اسلام و تشیع، شبهه میکنند که در سند نزدیک به نهصد روایت از کتب اربعه بعنوان محوری ترین و مهمترین آثار حدیثی شیعیان، "محمد بن سنان" که مشهور به کذب است و وثاقت او محل تردید جدی هست وجود دارد , بنابراین روایات شیعه چندان اعتبار و استحکام ندارد ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕محمد بن سنان از اصحاب سه امام بزرگوار یعنی امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم السلام بوده است و روایات متعددی در مدح او وارد شده است .
▫️در نقلی آمده است که امام کاظم علیه السلام خطاب به محمد بن سنان فرمود :
" در کتاب امیرالمؤمنین علیه السّلام چنین دیدهام تو در میان شیعیان ما آشکارتر از برق در شب تار میدرخشی. سپس فرمود: ای محمّد! مفضل وسیله انس و آرامش من بود. تو نیز وسیله انس و آرامش آن دو ( امام رضا و امام جواد ) خواهی بود. بر آتش حرام است که تو را لمس کند. "
"وَجَدْتُکَ فِی کِتَابِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَمَا إِنَّکَ فِی شِیعَتِنَا أَبْیَنُ مِنَ الْبَرْقِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ الْمُفَضَّلَ کَانَ أُنْسِی وَ مُسْتَرَاحِی وَ أَنْتَ أُنْسُهُمَا وَ مُسْتَرَاحُهُمَا حَرَامٌ عَلَی النَّارِ أَنْ تَمَسَّکَ أَبَداً "
📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج 1 ص 33
❕سید بن طاووس نقل می کند :
" عبداللَّه ابن صلت قمی نقل کرده که در اواخر عمر حضرت جواد علیه السّلام خدمت ایشان رسیدم و شنیدم که میفرماید: خداوند به محمّد بن سنان جزای خیر دهد، نسبت به من وفادار بود. و مانند این روایت را علی بن حسین بن داود نقل کرده که گفت: شنیدم که حضرت جواد علیه السّلام به نیکی یاد از محمّد بن سنان میکرد و میفرمود: خدا از او به واسطه رضایت من راضی شود، هرگز با من و پدرم مخالفت نکرد، با اینکه او در میان شیعیان دارای جلالت و مقام بلندی بود و رئیس محسوب میشد و سه نفر از ائمه علیهم السّلام را خدمت کرده و از آنها روایت نقل نموده بود و نزد آنها قرب و منزلتی داشت، حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد علیهم السّلام با معجزه ای که حضرت جواد علیه السّلام درباره او انجام داد. چنان چه محمّد بن حسین بن ابی الخطاب نقل میکند که محمّد بن سنان چشمش کور بود، خود را به حضرت جواد علیه السّلام مالید و چشمانش بینا شد، با اینکه مدتها کور بود. "
"فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ جَزَی اللَّهُ مُحَمَّدَ بْنَ سِنَانٍ عَنِّی خَیْراً فَقَدْ وَفَی لِی. وَ کَقَوْلِهِ علیه السلام فِیمَا رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ دَاوُدَ قَالَ سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَذْکُرُ مُحَمَّدَ بْنَ سِنَانٍ بِخَیْرٍ وَ یَقُولُ: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بِرِضَایَ عَنْهُ فَمَا خَالَفَنِی وَ لَا خَالَفَ أَبِی قَطُّ هَذَا مَعَ جَلَالَتِهِ فِی الشِّیعَةِ وَ عُلُوِّ شَأْنِهِ وَ رِئَاسَتِهِ وَ عِظَمِ قَدْرِهِ ... "
📚فلاح السائل ص 12
❕در نقل دیگر آمده است که امام کاظم علیه السلام به محمد بن سنان فرمود :
"خداوند عمرت را طولانی خواهد کرد و حق فرزندم را ادا میکنی و به امامتش اقرار خواهی داشت و همچنین به امامت امام بعد از او . محمد بن سنان می گوید : عرض کردم: امام پس از ایشان کیست؟ فرمود: فرزندش محمّد. گفتم در مقابل امر خدا تسلیم و راضیم."
"یَمُدُّ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ وَ تُسَلِّمُ لَهُ حَقَّهُ وَ تُقِرُّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَةِ مَنْ یَکُونُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ ذَاکَ قَالَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ قَالَ قُلْتُ لَهُ الرِّضَا وَ التَّسْلِیمُ "
📚الکافی ج 1 ص 319
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕در نقل دیگری در مورد شفای چشم محمد بن سنان به برکت امام جواد علیه السلام چنین آمده که محمّد بن سنان میگوید:
" به حضرت رضا علیه السّلام از درد چشم شکایت کردم. نامه ای که کوچک تر از کف دستی بود برداشت و برای حضرت جواد علیه السلام نوشت. نامه را به خادم سپرد و به من دستور داد با او بروم و فرمود: این مطلب را کتمان کن. خدمت آن جناب رسیدم، خادم ایشان را در آغوش گرفت و نامه را برایش گشود. حضرت جواد علیه السلام به نامه نگاه میکرد و سر به آسمان بلند کرده میگفت: خوب شدی!! چندین مرتبه تکرار کرد تا این که تمام ناراحتیهای چشم من بر طرف شد و از همه بهتر میدیدم. "
"فَجَعَلَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یَنْظُرُ فِی الْکِتَابِ وَ یَرْفَعُ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ یَقُولُ نَاجٍ فَفَعَلَ ذَلِکَ مِرَاراً فَذَهَبَ کُلُّ وَجَعٍ فِی عَیْنِی وَ أَبْصَرْتُ بَصَراً لَا یُبْصِرُهُ أَحَدٌ "
📚رجال کشی ص 582 _ روضه المتقین ج 14 ص 32
❕رجالی معروف یعنی مرحوم نمازی , صاحب کتاب " مستدرکات رجال الحدیث " معتقد است که محمد بن سنان ثقه و صاحب سر امامان علیهم السلام بوده است و از علمای بزرگی چون شیخ مفید , مجلسی اول و دوم , شیخ حر عاملی , سید بن طاووس , حسن بن علی بن شعبه , علامه حلی , محقق کرکی , سید داماد , علامه تستری و جمعی دیگر از علمای بزرگ نقل می کند که قائل به این مطلب بوده اند : "عدّوه من أصحاب الكاظم و الرّضا و الجواد صلوات اللّه عليهم. ثقة جليل صاحب الأسرار و المعضلات و الغرائب المعظمات، وفاقا لعدّة كثيرة، منهم الشيخ المفيد في الإرشاد حيث عدّه من خاصّة الكاظم عليه السّلام و ثقاته و أهل الورع و العلم و الفقه من شيعته الّذين رووا النصّ على الرّضا صلوات اللّه عليه. و منهم المجلسيّان، و الشيخ الحرّ في الوسائل، و السيّد ابن طاووس، و الحسن بن عليّ بن شعبة، و العلّامة في المختلف بحث الرضاع في المسألة الأولى و مسألة عدم بطلان الصلاة بنقصان سجدة منها، و كذا عن المنتهى في مسألة وجوب السورة بعد الحمد و مسألة التكبير للركوع. و قد تبعه في وصف حديثه بالصحّة ولده الفخر و المحقّق الكركي، و كذا حكي ذلك عن السيّد الداماد و الميرزا في الوسيط و غيرهم، و بنى عليه العلّامة الطباطبائي. قال السيّد في الإقبال ص 13: و قد زكّى الفئتين في كتاب عمل شهر رمضان محمّد بن سنان، و بالغ في الثناء عليه. و روى في ذلك حديثا يعتمد عليه. و يأتي في ترجمة المفضّل كلمات المج في مدحه و مدح المفضّل و قوله: يظهر من الأخبار الكثيرة علوّ قدرهما و جلالتهما. كلمات المفيد في مدحه و الثناء عليه و ردّ من زعم قدحه في الروضات ط 2 ص 384.
و كذا العلّامة التستري في قاموس الرجال أثبت وثاقته و أحسن في ردّ ما يتوهّم منه ذمّه.... "
📚مستدرکات علم رجال الحدیث ج 7 ص 122
❕شیخ حر عاملی نیز می گوید که نجاشی و شیخ طوسی از نزد خودشان , محمد بن سنان را تضعیف نکرده اند بلکه تنها تضعیف فردی به نام " ابن عقده زیدی " را نقل کرده اند . بنابراین این علمای بزرگ , خودشان محمد بن سنان را تضعیف نکرده اند : "ضعفه النجاشي، و الشيخ ظاهرا. و الذي يقتضيه النظر: أن تضعيفه إنما هو من ابن عقدة الزيدي، ففي قبوله نظر. "
📚وسائل الشيعة، ج 30، ص: 473
❕در ذیل نیز در مورد اعتبار روایات شیعه توضیحات مفصل و خوبی داده ایم و روشن کرده ایم که بر اساس بنای " موثوق الصدوری " نقل روایت توسط یک راوی ضعیف هم نمیتواند به اعتبار روایاتی که قرینه بر صحتشان است خللی برساند :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| محرمیت همه فرزندان آدم و حوا علیهما السلام ?
🤔مگر همه انسانها از یک پدر و مادر نیستند پس باید همه به هم محرم باشند و نباید بین افرادِ انسان قائل به محرم و نامحرم شویم ?
👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
@Rahnamye_Behesht