رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_سی_هشتم هولناک تراز این در طول عمرم ندیده بودم بوی فسفر
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_سی_نهم
جناب شهردار خود من اولین بار که جنازه دیدم از هوش رفتم متشکرم فرمانده پس لطفاً هر اقدامی که لازم است انجام دهید مطمئن باشید جناب شهردار تمام اعضای بدنش به خاطر ایستادن زیاد و استرس های عصبی دردناک بود قصد نداشت با همسرش تماس بگیرد زیرا احتمالاً به او خواهند گفت متاسفانه آقای شهردار ایشان در اتاق عمل و در حال جراحی بیماران هستند قادر به صحبت کردن نیستند 😔
تعداد زیادی از مردم پشت پنجره های منازل خود ایستاده بودند و به اتفاقات نگاه می کردند آن ها می دیدند که شهردار پیاده در حال رفتن است اما او را نمی شناختند زیرا همواره او را سوار بر اتومبیل در کنار منشی و با مشایعت سه موتور سوار محافظ در حال رفتن در خیابان ها می دیدند 🚙🏍
نه آن طور سرگردان و جولیده با حالتی درست شبیه مرد غمگینی که در حال گریستن است و کسی به او قطره ای آب هم برای نوشیدن تعارف نمی کند آینه درون آسانسور صورت هراسان و مجروح شهردار را نمایش میداد او فکر می کرد که اگر در زمان روی دادن انفجار به جای رستوران در ایستگاه حضور داشت چقدر وحشتناک بود با دستانی مرتعش در منزل را گشود و یک راست به حمام رفت از داخل جعبه کمک های اولیه بسته پنبه آب اکسیژنه مایع استریل و باند زخم را بیرون آورد پیراهن تا کمر خون آلود شده بود فراتر از آنچه فکر می کرد خونریزی داشت را در آورد گره کراواتش را گشود و پیراهنش را از تن به در آورد زیر پوشش هم خونی شده بود چه ترسناک شده ام باید خودم را حمام کنم آب بر خون ها می ریزد آنها را می شوید و پاک می کند در اندیشه خود تصور می کرد که آتش نشانان ابزار و تجهیزات لازم مانند برانکارد و دستکش در حال بیرون آوردن جنازه ها از ایستگاه هستند اما احتمالاً برخی از آنها هنوز جدی سوخت را ندیده اند و باخبر نیستند😞
چه هولناک است از حمام بیرون آمد به اتاق کار خود رفت پشت میز قرار گرفت گوشی تلفن را برداشت و شماره گرفت.☎️
ساعت نزدیک به سه صدایی از آن طرف جواب داد دفتر وزیر کشور شما من شهردار پایتخت هستم لطفاً از آقای وزیر خواهش کنید با من صحبت کند کار فوری دارم لطفاً چند لحظه منتظر باشید دو دقیقه بعد صدای از آن طرف به گوش رسید بله آقای وزیر ساعتی قبل یک بمب در ایستگاه راه آهن شهری منفجر شد در قسمت شرقی هنوز تعداد کشته شدگان مشخص نیست اما در ظاهر این طور به نظر می رسد که تعداد جانباختگان زیاد است تعداد مجروحین بین ۳۰ تا ۴۰ نفر بود بله مطلع هستم من با شما ارتباط برقرار کردم تا بگویم دقایقی قبل در محل وقوع حادثه بودم😭
کار درستی کردید شهردار نفس عمیقی کشید و گفت صحبت خاصی ندارید جناب وزیر در مورد چه موضوعی نمی دانم اگر عقیده ای درباره بمب گذاری دارید یا به کسی مشکوک هستید به عقیده من مسئله واضح است همقطاران شما بعد از واریز رای سفید تصمیم گرفتند به اقدامات عملی دست بزنند اما قابل باور نیست بپذیرید یا نپذیرید حقیقت همین است آقای وزیر حادثه امروز جنایتی وحشتناک بود بله به طور از همین طور وصل میشود به نظر شما چه کسی بمب گذاری کرده است آقای وزیر گویا بسیار پریشان شده اید به نظر من بهتر است کمی استراحت کنید و بعد با من تماس بگیرید البته تا قبل از ساعت ۱۰ نباشد اما بگویید چه کسی این کار را کرده است🧐
با این شیوه بیان که پر از کنایه است بسته ها باید چیزی را دارید کنایه آمیز نیست اما می دانم اکنون به یک احتمال فکر میکنیم وزیر کشور گفت علت نمییابد که تفکرات من با اندیشههای یک شهردار همتراز باشد مراقبت های خود باشید بوی خیلی تند پیش می روید نه اما هراسان هستم منظور شما از این حرفها چیست می خواهم بگویم من در حال صحبت کردن با فردی هستم که متهم به بمب گذاری مگر عقل از سر تان پریده کاش اینطور بود چطور به خود اجازه می دهید یک عضو هیئت دولت را متهم کنید البته من صحبت های شما را جدی به حساب نمی آورم😏 آقای وزیر من از این لحظه از مقام خود به عنوان شهردار پایتخت در محاصره کناره گیری می کنم بسیار خوب فردا در این باره گفتگو خواهیم کرد در هر صورت به یاد داشته باشید که نمیتوانم با استفاشما موافقت کنم باید بپذیرید تصور کنید که من هم در آن انفجار کشته شدم در این صورت در مقام یک مقام ارشد دولتی به شما هشدار می دهم از رفتار خود اظهار ندامت خواهید کرد🤨 اهمیتی ندارد بله چون خیال می کنید شما هم در آن انفجار کشته شده اید ارتباط قطع شد در این طرف مردی که نام شهردار برخورد داشت مجدداً حمام بازگشت شیر آب را باز کرد آتش نشان ها اولین جنازه سوخته را پیدا کردند😞
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_سی_نهم جناب شهردار خود من اولین بار که جنازه دیدم از هو
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهلم
هنوز تعداد کشته شدگان مشخص نیست اما ۲۳ جنازه سوخته پیدا شدهاند حداقل ۲۳ نفر جناب وزیر نخست وزیر با مشت بر روزنامه های گشوده روی میز کوبید وزیر کشور ادامه داد در رابطه با عده ای جنایتکار که با شورش رای سفید دادن لطفاً در حضور من هرگز از واژه رای سفید استفاده نکنید بله قربان اطاعت می شود😌
امر دیگری ندارید چرا درباره این کلمات و واژه ها برای من توضیح دهید اتفاق نظر به این معناست که قطعاً آراء متفاوتی وجود داشته و اکنون توافق به دست آمده است چرا این دو روزنامه مسخره قصد ندارندبه اتفاق نظر برسند خوب آنها از دو زاویه متفاوت به مسئله مینگرند یکی از آنها نوشته است که میخواهد آگاه شود ماجرا از کجا آغاز شده است این به تحقیقات بسیار احتیاج دارد جناب نخست وزیر در ضمن این انفجار یک نوع داده است اخطار بله نگران نباش یعنی ۲۳ کشته یا بیشتر شما را مشوش نمیکند این کار بسیار دقیق و با برنامه بود جناب نخست وزیر شاید بشود اینطور برداشت کرد بله فکر میکنم باور نامه قبلی بوده و مواد منفجره زیاد قوی نبوده است تا فقط باعث ایجاد رعب و وحشت شود اما من فکر می کنم تعداد جان باختگان از این هم بیشتر شود شاید در انتقال دستور اشتباهی روی داده است خیلی تمایل دارم تنها به همین علت چنین اتفاقی روی داده باشید.😞
سخنان مرا بپذیرید آقای نخست وزیر به شما اطمینان میدهم که عوامل به درستی ابلاغ شده بود مطمئن هستید بله آقای نخست وزیر گفته های تو با تمام ارزش هایی که برایش در نظر میگیری اهمیت ندارد ما آگاهی داشتیم که این اتفاق تلفات خواهد داشت بله اما نه ۲۳ نفر و شاید فراتر از آن تعداد اهمیت ندارد اگر این تعداد سه نفر هم بود مهم اما به عقیده من نتایج موضوع با اهمیت تر است این جمله را بارها شنیدم آقای وزیر کشور پس لزومی ندارد که فوراً گروهی را برای تحقیق بررسی در این مورد برگزینید برای رسیدن به چه اهدافی جناب نخست وزیر شما افراد را انتخاب کنید سایرین را خواهیم دید درضمن به خانواده های جانباختگان و مجروحین حادثه هر کمکی لازم است برسانید به شهردار هم امر کنید مسئولیت و مخارج خاکسپاری را عهده دار شود یک نکته دیگر نخست وزیر از یاد بردم که بگویم شهردار خواستار استعفا شده است ☹️
استعفا چرا واضح تر بگویم دیگر بر سر کار نخواهد رفت استعفا یا ترک مسئولیت هیچ فرقی در این لحظه ندارد سوال کردم چرا شاید چون سریعاً بعد از وقوع انفجار به محل حادثه رفتند هراسان شدند و نتوانستند آنچه را به چشم دیدند بپذیرند بله فکر میکنم هیچ کس قادر به تحمل این صحنهها نباشد من هم بودم نمیتوانستم شاید شما هم قادر نبودید اما استعفاء یا ترک مقام علت دیگری دارد آن هم اینطور بی موقع قربان او اعتقاد دارد که دست دولت در این کار دخیل است البته با کنایه به این مسئله اشاره کرده است😏
نکند عقاید خود را به این روزنامه ها ترزیق کرده باشد خیر قربان من اینطور فکر نمی کنم البته بدم نمی آید تمام تقصیرها را بر گردن او بیاندازم خوب اکنون قصد انجام چه کاری را دارد🧐 همسرش پزشک جراح است بله باخبر هستم ناچار است تا زمانی که شغل جدیدی بیابد زندگی خود را با تکیه بر درآمد همسرش بگذراند بنابراین آقای نخست وزیر بنابراین چه ما میتوانیم روی همان خانم جراح کار کنیم با این فکر که فکر میکردیم شهردار از اعضای وفادار حزب است ولی پیداست او هم برخی اوقات قادر نیست خود را با شرایط کشور هماهنگ سازد قربان گاهی هراس باعث این کار میشود پی برده ام که تجربه بسیاری دارید خودتان هم اینطور هستید وزیر کشور هم از سایر مردم جدا نیست 🤨
خوشوقتم که از زبان خودتان می شنوم آنگاه نخست وزیر به آرامی روزنامه را ورق زد نظری به صفحات انداخت و گفت می خواهید علت عدم برکناری خود را بدانید بله قربان برای فهمیدن دلایل بسیار کنجکاو شدم اگر این کار را بکنم مردم دو نوع برداشت می کنند یا شما را مقصر اصلی این حادثه می شمرند و یا برکناری شما را نتیجه عدم شایستگی می دانند یعنی فکر می کنند که قادر نبودید اقدامات لازم برای ممانعت از چنین فاجعه ای را به عمل آورید البته شاید برداشت سومی هم باشد شما بهتر از هر کس میدانید که وزرای کشور در هیچ مملکتی نباید دهان خود را برای صحبت کردن در مورد هرچه در شاید دولت روی می دهد بگشایند در نتیجه کنار گذاشته شدن وزیر کشور ممکن است این طور تلقی شود که او مخالف بمب گذاری بوده است.😌
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهلم هنوز تعداد کشته شدگان مشخص نیست اما ۲۳ جنازه سوخته
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_یکم
نخست وزیر روزنامه را بست و به وزیر کشور گفت:حرف های شما مرا یا جادوگری انداخت که قادر به مهار کردن آن چه با سحر و جادو خلق می شد نبود.😏
اوهم به نتایج اعمال خود فکر نمی کرد گویاشماهم به عواقب رفتار خود دقت ندارید در هرصورت آن چه در این لحظات برای ما مهم است ادامه جریان است.🧐
اگر اخباری که تا ساعت قبل کسب کردم صحیح باشد آن ها قصد صدور یک اطلاعیه در محکومیت این بمب گذاری را دارند😱
این نوع اطلاعیه ها تا به حال هیچ گره ای را نشگوده این لحظه دیگر مسئله جادوگری وجود ندارد جناب وزیر
پیروز نهایی در این بازی کسی است که مقتدر تر بلشد ماهنوزبه آن مرتبه نرسیده ایم و نیرویی که در اختیار داریم ناکارآند است تصور می کتم در صورت بروز جنک شکست در انتظار ما خواهد بود و آن روز همه باید با همه چیز خداحافظی کنیم.😏
مفهوم حرف های شما برای من قابل درک نیست ظاهرا چون چیزی برای گفتن ندارید این هارا می گویید اگر این طور است مرا تنها بگذارید تا به اموراتم سر و سامان بدهم😞
بله قربان خدانگهدار👋
خدانگهدار👋
اخباری که به وزیر کشور ابلاغ شده بود کامل بود مردم پایتخت خود را برای تظاهراتی اعتراض آمیز آماده می کردند تعداد جان باختگان حادثه به سی و چهار نفر رسید مشخص نشد که فکر برپایی تظاهرات از کجا نشات گرفت و چطور به گوش مردم رسید و همه با آن موافقت کردند همچنبن مردم تصمیم گرفته بودند اجازه ندهند که جان باختگان در قبرستان عمومی دفن شوند آن ها مطمئن بودند که آن اعمال تروریستس از جانب حزب راست گرا رهبری شده دسا و قربانیان آن شهروندان بی گناه بودند😭
مقامات دولتی تعداد کشته شدگان را همان بیست و سه نفر اعلام کرده بودند اما همه باخبر بودند که این آمار درست نیست بنابراین مقرر شد درست در مقابل ایستگاه راه آهن شهری در فضایی با درختان انبوه بااز ریشه درآوردن درختان گورهایی حفر شود که بتوان اجساد را در آن ها جای داد😞
مردم پس از سه روز از منازل خود بیرون آمدند و به خیابان ها رفتند همه سکوت کرده بودند و بربازوی چپ خود پارچه های سفید چسبانده بودند در ساعت یازده صبح میدات اصلی شهر مملو از مردم بود اما غیر از صدای نفس هایشان صدایی به گوش نمی رسید گل های سفید بسیاری به میدان آورده و بر تابوت ها قرار داده شده بود که بر دوش اعضای خانواده قربانیان حمل می شد تا به خاک سپرده شوند تابوت ها را با ریسمان به قعر گور می فرستادتد و صدای برخورد آن ها با خاک به گوش می رسید ازویرانه های ایستگاه هنوز بوی گوشت سوخته منتشر میشد😢
قابل باور نبود که چنان مراسم شکوهمند و در عین حال غمباری به طور خودجوش و بدون برنامه ریزی از جانب به گروهی خاص برپا شده باشد هیچ کششی در مراسم دیده نمیشد دلیل آن هم روشن بود مقامات ۳۱ کلیسای شهر هراسان بودند که با فرستادن کشیش به مراسم به دست داشتن در توطئه علیه حکومت متهم شوند شاید هم تماسی از جانب نخست وزیر با آنها گرفته شده بود و آن ها را از حضور منع کرده بود شاید با این مضمون دولت خدمتگزار بسیار متاسف است که اعلام نماید حضور نمایندگان کلیسا ها در مراسم تدفین اگر چه از لحاظ دینی موجه باشد🤔
نوعی مداخله سیاسی و اعتقادی محسوب خواهد شد به بی حرمتی برنامه ریزی شدهای برضد قانون اساسی به حساب خواهد آمد زیرا غالب قربانیان حادثه به مذهب معتقد نبودند هنوز قبرها را با خاک نه پوشانده بودند اگر کسی قصد برداشتن قدمی به جلو داشت بقیه مانع می شدند گویی همه تصمیم داشتند مراسم را در سکوت کامل به انجام برسانند آنها با سکوت خود می گفتند برترین احترامی که میشود به آن خفتگان در خاک و گورهای بی نام و نشان گذاشت رها کردن آنها به حال خود در آرامش کامل است تعدادی معتقد بودند که باید اقدامات لازم برای شناسایی قربانیان صورت گیرد مانند آزمایش های DNA اما برخی دیگر بر این باور بودند حتی اگر این عمل منجر به شناسایی آنها شود نباید مورد استفاده قرار گیرد چون آن مردگان متعلق به گروه یا خانواده خاصی نیستند و به تمام مردم وابستگی دارند و باید از آن ها به عنوان شهدای کشور نام برد تعداد زیادی چه از افراد خانواده قربانیان و چه از مردم عادی می گریستند و بعضی دیگر برای قوت قلب آنها را در آغوش می فشردند قرار بود برای تمام قربانیان بگر یند زیرا نمی دانستند عزیزان آنها در کدام قبر جای گرفته اند و در ضمن معتقد بودند که اشک ریختن برای دیگران بالاترین احترام به آنهاست.😌
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_یکم نخست وزیر روزنامه را بست و به وزیر کشور گفت:حرف ه
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_دوم
برعکس آنچه تصور می شد بعد از اتمام مراسم تدفین جمعیت متفرق نشده بلکه هر لحظه بر تعداد حضار اضافه می شد تا تقریباً محوطه پر شد کمی بعد مردم از خیابان های مختلف به طرف کاخ ریاست جمهوری به حرکت در آمدند🚶♂
خبرنگاران رسانه های جمعی جلوتر از مردم در حرکت بودند و اخبار را از طریق تلفن به محل کار خود ارسال میکردند هیچکس باخبر نبود که چه رویدادی در حال وقوع است اما احتمال اشغال کاخ ریاست جمهوری و سایر مراکز دولتی در سر راه مردم وجود داشت 🧐
هرکس به چهره مردم نگاه می کرد پی می برد آنها در پی انهدام و خونریزی هستند همین مسئله بیانگر این بود که رای هیئت دولت برای ترک پایتخت و مخصوصاً خروج نیروهای نظامی تا چه حدی غیر معقول و ابلهانه بوده است😏
یکی از خبرنگاران تلویزیون شاید دو طرح قبلی درمیان تظاهرکنندگان فردی راکه تغییر چهره داده بود و سعی می کرد تا شناخته نشود شناسایی کرد از بین مردم گذشت و جلو رفت زمانی که به آن مرد رسید با صدای رسایی گفت آقای شهردار آقای شهردار لطفاً صبر کنید میکروفون راه مقابل صورت مرد گرفت و گفت از دیدن شما در بین مردم شگفت زده شدم شهردار گفت چرا شگفت زده من هم مانند بقیه مردم در این اجتماع شرکت کردم هرجا تجمعی باشد حضور خواهم یافت به خصوص در این لحظه که این شهر بدون صاحب است اما شما شبیه بقیه مردم نیستید خطای شما همین است که ما خبر نیستید از این سمت برکنار شده ام ۳ روز قبل کنارگیری کردم تصور می کردم این خبر را شنیده اید خیر ماهیچ اطلاعیه رسمی در این مورد نداشتیم نه از جانب دولت و نه از شهرداری پس از همین لحظه اعلام کنید و متوقع نباشید در کنفرانسی خبری شرکت کنم شما استفاده دادید خیر مسئولیتم را کنار نهادم به چه دلیل؟🧐
تنها پاسخ من سکوت است باید دهانم بسته بماند اما شاید همشهریان عزیز مایل باشند تا علت اصلی این کار شهردار پایتخت فکر می کنم گفتم دیگر شهردار نیستم بله علت اصلی حضور شما که شهردار بودید در یک راهپیمایی ضد دولتی چیست این تظاهرات ضد حکومتی نیست بلکه ماتم مردم و شرکت در مراسم تدفین است مراسم تدفین انجام شده اما تظاهرات هنوز ادامه دارد😌
چه توضیحی می دهید این را از مردم سوال کنید اما عقیده شما برای ما جذاب و با اهمیت است من هم به همان نقطه ای می روم که همه در حال رفتن هستند تنها همین آیا با آنهایی که رای سفید دادهاند احساس همدردی می کنید مردم به آنچه خود آگاه هستند رای دادهاند ☺️
و احساس من ارتباطی به این موضوع ندارد عقیده ی حزب شما چیست اگر متوجه بشوند که در این اجتماع حاضر بودید چه عکس العملی خواهند داشت این نکته را از مقامات حزب سوال کنید هراسی ندارید که غوغا برپا شود یا واکنش شدیدی نشان بدهند خیر چطور اینقدر مطمئن هستید به یک علت ساده چون دیگر عضو هیچ حزب و گروهی نیستم یعنی شما را اخراج کرده اند خیر خواسته خودم بود درست به همان صورت که شغل خود را کنار گذاشتم عکس العمل وزیر کشور چطور بود از خودشان سوال کنید چه شخصی جایگزین شما شده است اطلاع ندارم خودتان پیگیری کنید.😌
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_دوم برعکس آنچه تصور می شد بعد از اتمام مراسم تدفین جم
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_سوم
آقای شهردار باز هم در راهپیمایی شرکت می کنید مرا شهردار صدا نزنید معذرت میخواهم عادت کردهایم با این حرف مرا ناراحت می کنید بهتر است دست از فیلم برداری و ضبط صدای من بردارید بله می دانم شاید موجب ناراحتی مسئولان بشود آقای شهردار باز هم می گویم که من شهر دار نیستم دوربین را خاموش کرده ایم کار درستی کردید چون از مسایل بعدی ممانعت می کند 😌
بسیار خوب اکنون که در مقابل دوربین نیستید توضیح دهید که چرا مردم به طرف کاخ ریاست جمهوری در حرکت هستند این را از طراحان تظاهرات بپرسید آنها چه کسانی هستند در کجا هستند فکر می کنم همه هستند و هیچ کس نیست شکی ندارم که این حرکات باید سر منشایی داشته باشد هیچ حرکتی به طور خود جوش انجام نمی شود یعنی تا به حال حرکت خود جوش نداشته ایم؟ خیر یعنی شما می گویید واریز رای سفید حرکتی خود جوش نبود است؟ درست نیست که از یک شاخه به شاخه ی دیگری پرواز کنیدجناب شهردار تصور میکنم بسیار فراتر ار آن چه بروز میدهید آگاهی دارید همیشه زمانی می رسد که این طور تصور کنیم لطفا مرا به حال خود بگذارید وبه سایر امور بپردازید شخص دیگری رابرای مصاحبه برگزینید ببینید چه تعداد زیادی از مرد در حال پیشروی هستند☺️
آن چه موجب حیرت من است این نکته است که هیچ شعاری از جمعیت شنیده نمی شود نه زنده باد و نه مرده باد یا حداقل فریادی که بیانگر خواسته ی مردم باشد شاید مردم از حرف زدن خسته شده باشند بله درسته است👌🏻
خدانگهدار آقای شهردار خدانگهدار و برای آخرین بار می گویند که من دیگر شهردار نیستم بیشتر گزارشگران و خبرنگاران از صف تظاهرات خارج شده بودندو به کاخ رفته بودند فاصله ی آن ها تا کاخ ریاست جمهوری فقط دو کیلومتر بود آن ها برای یافتن جای مناسب جهت تهیه فیلم و خبر عجله می کردند مردم آن ها را زیاد منتظر نگذاشتند و محوطه را اشغال کردند 🤨
آن ها بی صدا و آرام توقف کردند و حدودا سی دقیقه به کاخ خیره شدند سپس بدون آن که آشوبی بر پا کنند و یا کاخ را منهدم سازند با آرامش به طرف منازل خود رفتند آن ها هدفی که بمب گذاری به آن نرسید تظاهرات به دست آورد وحشت اغتشاش و ناامنی طرفدارن احزاب راست و میانه رو بعد از مشاهده ی مراسم تدفین و راهپیمایی به طرف کاخ ریاست جمهوری در دفاتر و منازل شان جمع شدند و تصمیم یکسانی اتخاذ کردند خروج هرچه سریع تر از پایتخت قدیم آن ها بر این عقیده بودند که اوضاع جدید می تواند سبب انفجار بمبی در کنار منازل آن ها شود😱 برخی از طرفدارن که با مردان قدرت در ارتباط بودند سعی کردند با تلفن از مسئولان دولتی درخواست کنند تامسیری برای خروج آنان از شهر نشان دهند اما پاسخ هایی که شنیدند دلگرم کننده نبود به این ترتیت خودشان پی بردند که باید دست به کارهایی بزنند و به آن ها متکی نباشند تجمع پنهانی تشکیل شد و تصمیم گرفتند کاروانی از ماشین ها که شهروندان متفاوت را جابجا می کنند به طرف مبادی خروجی شهر حرکت کنند در بین آن افراد مقامات بالای نظامی طرفدار هر دوجزب ماموران سازمان های مختلف دولتی و مردم عادی دیده می شدند آن ها قصد داشتند طرح مشهور عقب نشینی ده هزار نفری را اجرا کنند سه روز و نه بیشتر به خانواده های خواستار مهاجرت مهلت دادند تاتصمیم بگیرند و به کاروان ملحق شوند☺️
در این جلسات تمام موانع این طرح توسط اشخاص مختلف مورد بازبینی قرار گرفت از جمله این که در صورت ترک شهر شاید منازل آن ها اشغال شود یا قبل از رفتن اتومبیل های آن ها پنجر شود مهمتر این که آن ها از انفجار بمب هراسان بودند این کمیته نام رهایی ملی رابر خودنهاد اعضای آن دور میز نشستند و بعد از بحث و جدال های فراوان به این نتیجه رسیدند که به علت آرامش مردم در راهپیمایی هیچ گاه اتفاق نا خوشایندی رخ نخواهد داد و بنابراین مقرر شد که صبح روز بعد حرکت کنند ساعت ۳ بامداد روز بعد متواری شدگان به کاروان ملحق شدند برخلاف انتظار بیشتر آن ها کسی مزاحمتی برای آن ها ایجاد نکرد حتی کسی از پنجره به بیرون نگاه نکرد تا تماشگر صحنه ی فرار آن ها باشد اگر چه همه بیدار بودندچون فراریان قبل ازخروج ازمنازل شان به اعضای باقیمانده ی خانواده در شهر سفارش می کردند پدر بزرگ را تنها نگذارید مراقب وسایل منزل باشید گلدان ها را فراموش نکنید و غیره تمام همسایه ها را خواب زده کرده بودند مردم در تخت خواب خود دراز کشیده بودند و هیچ اقدامی انجام نمی دادند فقط بعضی از آن ها به همسر یا فرزندان خود میگفتند :رفتند!🧐
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_سوم آقای شهردار باز هم در راهپیمایی شرکت می کنید مرا
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_چهارم
تقریباً همه بازگشت رئیس دولت وزیر کشور را وادار کرد انفجار بمب را شرح دهد و در زمان شمردن دلایل مشخص شد در حلقه انتقال دستورات حلقه گمشده وجود دارد و این کاستی بسیار بزرگ محسوب میشد در عین حال کسی نمی توانست قربانیان را مقصر قلمداد کند😏
بنابراین مشاوره های سیاسی شروع شد همه را به خود معطوف کرد هیچ یک از مقامات به این مسئله نیاندیشیدن که سوالی درباره اطلاع ارتش از تخلیه محل طرح کنند اما اگر این کار را هم انجام می دادند زمان زیادی صرف می شد تا اثبات شود 🧐
آیا در سطوح بالاتر تصمیمات درستی گرفته شده است یا خیر در هر حال آنچه روشن بود و در نظر گرفته نشده بود پدید آوردن هماهنگی لازم در میان مسئولان بالاتر بود بسیاری از خانواده ها هنوز موفق نشده بودند از موانع مرزی عبور کنند اما پسر جوانی که در آنجا حاضر بود برخلاف گفتگوهای مردم مبنی بر وفاداری به نظام و تاکید به دستورات دولتی نمی دانست چه اقدامی انجام دهد بنابراین برای رهایی از شک و دودلی که به آن مبتلا شده بود با ۲ قرارگاه نزدیک تماس تلفنی برقرار کرد از همکارانش تقاضای یاری کرد آنها متذکر شدند که دستور صادر شده شامل تمام مردم می شود حتی افرادی که در مزارع در پی امداد پدرشان و کمک به تولد نوزادی هستند😌
بنابراین باید منتظر دستورات جدید بماند و اجازه عبور به هیچ کس ندهد سرباز جوان با صدای آزار دهنده و خشن کرد امر کرد تا موانع را بر جای قبلی خود قرار دهند و با این عمل صف طویل اتومبیلها و کامیونهای مملو از مسافر را که در حال پیشروی بودند متوقف کنند اعضای کمیته که تحمل انتظار را نداشتند تا راهی مانند دریای سرخ برای مردم باز شود و مانند موسی از آن گذر کنند با این همه امیدوار بودن که دردسر ایجاد شده بدون برخوردهای خشن به بهترین شکل مرتفع شود البته آنها وزیر دفاع را از یاد برده بودند که به همه امر کرده بود هیچ کس بدون اجازه من حق عبور ندارد نیازی به گفتن نیست که وزیر دفاع بالاترین پست را در میان اعضای دولت ندارد و مقام نخست وزیر از او بالاتر است این سلسله مراتب حتی اگر مقام بالاتر درست تصمیم نگیرد باید رعایت شود.😤
با این حساب بعد از تماس تلفنی خشن و تند میان نخست وزیر و وزیر دفاع که یکی از آن دو دلایلی در ظاهر صحیح ارائه میکند و دیگری مانند زبانه آتش به بحث می پردازد بالاخره وزیر دفاع کوتاه می آید البته او برخورد و عصبانی است اما راهی به غیر از پذیرفتن دستور مقام بالاتر ندارد مفهوم سخنان نخست وزیر به وزیر دفاع تقریباً چنین بود باید صحیح فکر کنید باید اینطور بیاندیشید که اگر امروز درها را به روی مردم ببندیم فردا چه عکس العملی نشان خواهند داد 🤔
پیامد این عمل را در نظر بگیرید همین مردم به ما رای دادند و ما را برگزیدند وزیر دفاع جواب داد اما تا آنجا که من به یاد دارم فرامین شورای وزیران ممانعت از عبور مردم از مرز بود قربان بله هوش و حافظه سرشاری دارید به شما تبریک می گویم اما همیشه در نظر داشته باشید که گاهی باید در برابر اوامر صادر شده منعطف تر باشید به خصوص اگر این نرمش نتایج مثبت و با ارزشی داشته باشد منظور شما را درک نمی کنم قربان واضح تر می گویم فکر کنید که فردا این معضل خاموش کردن آشوب و سرکوب افکار عمومی به آرامش برسد در آن صورت باز به همین مردم برای مشارکت در انتخابات احتیاج دارید☺️
درست میگویم البته روشن است اما نخست وزیر حرف او را قطع کرد و گفت به این ترتیب نمی توانیم از کسانی که به آنها مجوز عبور نداده ایم متوقع باشیم به ما رای بدهند احتمالاً آنها از شرکت در رای گیری انصراف خواهند داد اما قربان... اما ما به آرای آنها محتاج به خاطر داشته باشید که در صورت آزار مردم حزب میانه رو ما را زیر پا لگدکوب خواهد کرد بله درک می کنم قربان پس اگر درک میکنید لطفاً سریعتر امر کنید که راه را برای عبور مردم بگشایند 🤨
بله قربان
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_چهارم تقریباً همه بازگشت رئیس دولت وزیر کشور را وادا
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_پنجم
نخست وزیر گوشی تلفن را در جای خودش قرار داد به ساعت نظری انداخت و به همسرش گفت به نظر میرسد که دیگر بتوانم حداقل یک ساعت و نیم یا دو ساعت استراحت کنم برای برنده شدن مجدد در انتخابات باید چنین اشخاصی را از سر را کنار زد همسرش گفت شما نباید اجازه بدهید که چنین افرادی در مسائل شما مداخله کرده و به شما بی حرمتی کند هیچکس به من بی حرمتی نمی کند عزیزم مسئله اینجاست که آنها از هوش و ذکاوت من سوء استفاده می کنند خوب این به همان معناست زن چراغ را خاموش کرد تنها پس از گذشت پنج دقیقه تلفن مجدداً به صدا درآمد باز هم وزیر دفاع بود معذرت می خواهم هم قصد مزاحمت دوباره را نداشتم اما متاسفانه گوی راه دیگری وجود ندارد چه اتفاقی روی داده است مسئله با اهمیتی نیست اتفاقی جزئی روی داده است که به آن بی توجه بودیم نخست وزیر بدون این که بی صبری خود را پنهان کند سوال کرد خوب چیست بسیار ساده است و در عین حال بسیار با اهمیت زمان را به هدر ندهید سریعتر ادامه بدهید وزیر دفاع با آرامش پاسخ داد این سوال در ذهن من متبادر شده است که آیا مردمی که قصد دارند از مرز عبور کنند و به نقطه ما وارد شوند از حامیان ما هستند آیا لزومی ندارد از آنها پرسیده شود به ما رای داده اند یا خیر آیا ممکن است که آشوب گران در بین همین مردم مخفی شده باشند و قصد بی نظمی و اغتشاش در این منطقه را داشته باشند نخست وزیر فشرده شدن قلبش را احساس کرد دچار حیرت شده بود چرا به این موضوع نیاندیشیده بود و چنین احتمالی را در ذهن خود جای نداده بود قادر به سخن گفتن نبود وزیر دفاع ادامه داد دقیقاً به همین دلیل مجدداً با شما تماس گرفتم.
سکوت حکمفرما شد همین سکوت بیانگر عبور زمان بدون در نظر گرفتن عقربه های ساعت بود این دستگاه زمانسنج فقط بر چرخ دنده هایی که تفکر ندارند متکی هستند آنها درک نمی کنند ثانیه چیست فقط میشمارند ۱، ۲ ،۳ ،۴ و ۵... این امر هم عذابی درد آور است وهم خوشه ای بی اندازه نخست وزیر با لبه آستین لباس راحتی اثرات عرق را از پیشانیاش زود در همان حال که سعی می کرد کلمات مناسبی برای گفتگو پیدا کند سکوت را در هم شکست به عقیده من باید را کار مناسبی برای این چالش پیدا کنیم و محتاطانه به این مشکل پایان بدهیم فکر می کنم نگاه کردن یک جانبه به هر مسئلهای اشتباهی فاحش است بله قربان نخست وزیر عصبانی گام بر می داشت خوب اکنون وضعیت به چه صورت است سربازان در برخی از قرارگاه ها برای پیشگیری از آشوب ناچار به شلیک ای هوایی شده اند مگر کار دیگری از دست آنها ساخته نبود شما راه جدیدی پیشنهاد میکنید من به عنوان وزیر دفاع وظیفه دارم آنچه را دستور می دهید اجرا کنم خود شما چه توصیه ای دارید اگر این اتفاق در زمان رزمایش صورت بگیرد تصمیم گیری آسان می شود مثلاً چه می کنید بسیار ساده امر می کنم تا موانع را بردارند و و راه را بگشایند اما با توجه به ازدحام اتومبیل ها در جاده این روش محال است خوب جاده را می گشایم چگونه به تاک های ارتش دستور حرکت به طرف اتومبیل ها را می دهم خوب به محض برخورد اولین ماشین با پوزه تانک که از همه جلوتر ایستاده است
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_ششم
تانک که پوزه ندارد بله قربان این یک نوع تشبیه است خوب بد چه اتفاقی می افتد همه با دیدن تانک سکته می کنند اما مگر نگفتید که تعداد اتومبیل ها زیاد است و نمیشود آنها را به حرکت درآورد 🧐
بله قربان پس اتومبیل جلوتر هرگز قادر به عقب نشینی نیست درست است قربان بسیار مشکل است بنابراین باید روش دیگری را در پیش بگیریم و به آن ها اجازه ورود ندهیم نه اینکه آنها را از تانک بترسانیم ماکه هراسی که از دیدن لوله توپ در مردم ایجاد می شود می تواند وضعیت را بحرانیتر کند😌
بله قربان اما چه را هی نخست وزیر در حالیکه احساس میکرد سرنخ اوضاع را در دست دارد بر عدم بهرهگیری از تانک تاکید کرد وزیر دفاع پاسخ داد متاسفم که چارهای دیگری نداریم شما آقای نخست وزیر باهوش وافری که دارید نکته را برای حل این مشکل به یاد من آورید که فراموش کرده بودم اهمیتی ندارد در شرایط سخت هرکس ممکن است مسئله ای را از یاد ببرد😏
بله اما من به دلیل مسئولیت هایی که دارم هیچگاه نباید چیزی را از خاطر ببرم بله و من قصد دارم مسئولیت این کار را برعهده خود شما بگذارم دیگر نمیخواهم بشنوم که نکته ای را از یاد برده اید بله قربان سکوت حکم فرما شد🤨
اما این بار کوتاه بود بیشتر از سه ثانیه طول نکشید در همان زمان اندک لذت فرماندهی جای خود را با احساس خطر در ذهن نخست وزیر عوض کرد زنگ تلفن دیگری در اتاق خواب قرار داشت به صدا درآمد همسر نخست وزیر گوشی را برداشت و پرسید چه کسی است و با چه کسی کار دارد🤔
آنگاه در همان حال که یک دست خود را بر گوشی نهاد بود به شوهرش خبر داد که وزیر کشور با او کار دارد نخست وزیر به همسرش اشاره کرد که به وزیر کشور بگوید منتظر باشد آنگاه به گفت و گو با وزیر دفاع ادامه داد شلیک تیر هوایی دیگر لازم نیست باید وضعیت آرام شود😞
باید به سرنشینان اتومبیل ها خبر بدهید که هیئت دولت در جلسه ای مسئله را تحت بررسی قرار داده است و در مدتی کوتاه راهکاری ارائه خواهد داد باید همهچیز برای امنیت ملی و مملکت فدا شود 😌
وزیر دفاع پاسخ داد مطلع کردن تمام اتومبیل ها ممکن نیست تعداد آنها بسیار زیاد است راه حل آسان است بعد از این که اولین اتومبیل پیام را بشنود مسئولیت ابلاغ خبر به گوش بقیه رانندگان را بر دوش می کشد و رانندگان دیگر هم به سایر رانندگان پشت سر اطلاع می دهند و خبر مانند زنجیر به آخرین راننده می رسد بله قربان پس مرا هم از اتفاقات مطلع سازید اطاعت قربان این گفتگو با وزیر کشور تفاوت بسیاری داشت آقای وزیر لازم نیست با سخن گفتن در مورد مسائلی که آگاه هستم وقتم مرا تلف کنید👌🏻
تصور کردم شاید به شما خبر ندادهاند که ارتش شلیک هوایی را آغاز کرده قربان دیگر شلیک نخواهد کرد اما لازم است که مردم را عقب برانیم یعنی همان عملی که ارتش تا این لحظه قادر به انجام آن نبوده است قربان اگر ارتش تا این لحظه قادر نبوده است هرگز نخواهد توانست قربان باید به وزیر دفاع امر کنید تا تانک ها پیشروی را آغاز کنند 😞
خیر آقای وزیر کشور خیر وزیر دفاع به دشواری سعی میکرد بر خود مسلط باشد 🧐
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_ششم تانک که پوزه ندارد بله قربان این یک نوع تشبیه اس
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_هفتم
آقای نخست وزیر از این لحظه به بعد مسئولیت تمام اتفاقات بر عهده ی شما خواهد بود پلیس در این مسله دخالتی نخواهد کرد و من هم تسلطی بر ارتش ندارم بله مسئولیت بر عهده من است اما نقطه آغاز آن را نمیدانم قربان شما میتوانید تفکرات خود را بر زبان بیاورید و به مردم پیام دهیدبله این عقیده ی من هم بود به رسانه های جمعی اطلاع دهید که اعلام کنند وزیر کشور در ساعات شش صبح در رادیو سخنرانی خواهد کرد رادیو بله بقیه ی رسانه ها منتظر بمانند در چنین اوضاعی که مردم در اتومبیل هایشان هستند بهترین گزینه رادیو است اکنون ساعت پنج است آقای نخست وزیر لازم نیست زمان را به من گوشزد کنید خودم ساعت دارم مرا ببخشید قربان فقط برای ایجاد هماهنگی این مسئله را متذکر شدم به هرحال اگر منشی تو بی لیاقت است و نمی تواند در مدت نیم ساعت متن مناسبی را نگارش کند؟باید او را اخراج کنید بله قربان اما چه باید نگارش کند؟
نخست وزیر با لحنی آکنده از غرور گفت هرچه که این مردم را به بازگشت ترغیب نماید هرچه که آتش احساسات وطن پرستانه ی آن ها راتیز تر کند باید به آن ها بگویید که رها کردن پایتخت و تقدیم کردن آن به گروهی آشوبگر وطن فروش جنایت است بگویید تمام افرادی که در انتخابات مشارکت داشتند در این باره مسئول هستند بگویید بدون اقدام آن ها نمیتوان مانع یک فاجعه ی عظیم شد. بله قربان با خبر هستید که حزب میانه رو رقیب مستقیم ما در این مورد دست به کار شده و اولین جبهه ی تدافعی را تشکیل داده است پس لازم است به مردم بگویید اگر منازل شان را رها کنند آشوبگران چپاول خواهند کرد لزومی ندارد بگویید که ما به آشوبگران در صورت نیاز حمله خواهیم کرد بنویسید که هر شهروندی که به میل خود به منزل باز گردد در هر موقعیت اجتماعی و درهر سنی که باشد از طرف دولت به عنوان انسانی خدمتگزار به کشور و منادی آزادی نامیده خواهد شد. بله قربان
اما نه به عقیده من کلمه منادی زیاد جذاب نیست کمی سبک به نظر می رسد کلمه مبلغ هم پیش از حد تجاری است غیر از آن ندا و تبلیغ هر روز روز بهره میبریم بنابراین از بین سه کلمه مدافع پیام رسان یا پیشرو باید مناسب ترین را برگزینیم به نظر من پیشرو بهتر است قربان بله و محکم تر در عین حال کلمه نظامی است مدافع کلمه بدون قدرت است و احساس منفی به آدم القا می کند به چیزی مانند بی حرکتی و انتظار از طرف دیگر پیام رسان هم کلمه های مربوط به قرون وسطی است پیشرو سریعاً حمله را به ذهن متبادر می کند امیدوارم مردم این پیغام ما را بشنوند دوست عزیز فکر می کنم شب زنده داری قوه ادراک شما را سلب کرده و فکرت را مشوش کرده است حاضرم بر مقام نخست وزیری خود شرط ببندم که در این لحظه رادیوی تمام ماشین ها روشن است و تمام مردم منتظر شنیدن پیامی از جانب دولت در ارتباط با وضعیت کشور هستند ضمناً باید پیام شما بارها تکرار شود آقای نخست وزیر فکر می کنم اگر از رادیو اطلاع دهیم که قصد خواندن اطلاعیه دولت را داریم کسی اعتنا نمیکند بله بنابراین باید به آنها القا کنیم که قصد گشودن مسیر عبور را داریم اما اگر آنها مایوس شوند اوضاع بحرانی تر می شود اما دوری از این مشکل راه سادهای دارد منشی شما باید به اندازه ی حقوقی که دریافت می کند احساس مسئولیت داشته باشد باید کلمات را طوری کنار هم قرار دهد که هم جملاتش شکیل باشد و هم اثر لازم را بگذارد قربان اگر اجازه بدهید ایده ای را که هم اکنون در ذهنم نقش بست مطرح کنم بله بگویید اما متذکر می شوم که زمان را هدر ندهید ساعت از پنج گذشته و ما هنوز اقدامی انجام نداده ایم.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_هفتم آقای نخست وزیر از این لحظه به بعد مسئولیت تمام ا
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_هشتم
وزیر کشور صرفه کوتاهی کرد و گفت فکر میکنم اگر چنین نطقی را نخست وزیر کشور بیان کند یعنی خود شما تاثیر بیشتری خواهد داشت در این مورد شکی ندارد
من هم تردیدی ندارم
پس در این صورت
خیر من کارهای مهمتری دارم که باید انجام دهم چه کارهایی؟
کارهایی که منزلت مرا حفظ کند...😌
آه، بله متوجه هستم
دقت کنید که موضوع در حال حاضر فهمیدن احساسات یکدیگر نیست بلکه باید جوانب یکدیگر را مدنظر داشت جوانب دیگر بله مسئله به طبقات اجتماعی و سلسله مراتب اداری مربوط می شود فکر می کنم مقام نخست وزیر بسیار فراتر از این باشد که اجازه بدهد رئیس دولت از چند راننده درخواست کند جاده را ترک کنند این کار برای شان ملت هم خطر ساز است مقام نخست وزیری باید هموار محترم و مقتدر باقی بماند هرگز نباید موقعیت رئیس دولت به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور در سایه چنین امور بی ارزشی قرار گیرد متوجه هستم🤨
قربان خوشحالم که درک میکنید گویا دیگر کاملاً از خواب بیدار شده اید بله آقای نخست وزیر اکنون به دنبال اجرای مسئولیت های خود بروید ساعت ۸ صبح باید جاده کاملاً تخلیه شود باید به مسئولان امر کنید تمام جریان تخلیه جاده را زنده روی آنتن بفرستند باید ماجرا را از زمین و هوا پوشش دهند باید تمام مردم روند امور را ببینند بله قربان هر کاری که از توان من بربیاید انجام می دهم بله هرچه لازم است انجام خواهد گرفت انتهای کار باید همان باشد که از شما انتظار دارم☺️
وزیر کشور مجالی برای پاسخگویی نیافت ارتباط از جانب نخست وزیر قطع شده بود همسر نخست وزیر در همان حال که در کنار شوهرش در بستر دراز کشیده بود گفت خیلی دوست دارم که اینطور با قاطعیت به آنها امر و نهی می کنید خوب هنگامی که مزاحم می شوند و نظرمرا میخواهند اگر قادر نباشم به ماجرا پایان بدهم ناچار به بستن چمدان هایم و استفا از مقام خود هستم اگر این مشکل پایانی نداشته باشد چه هر دو وزیر دفاع و کشور را برکنار می کنم نمی توانید آنها را برکنار کنید به چه دلیل آنها در حوزه اختیارات دولت هستند بله اما به دلیل قصور در انجام وظایف درست است اما در آن صورت شما هم تنها خواهید ماند و چاره ای غیر از کنارهگیری ندارید پس چه باید کرد باید در آرامش بیندیشید و راه حل مناسبی پیدا کنید اکنون ترجیح می دهند به این مسئله نیاندیشم زن با اصرار ادامه داد ولی شما باید این کار را انجام دهید مایل نیستم حرفی در این باره بزنم که اما من همسر شما هستم اگر با من صحبت کنید شاید با همفکری راهکاری بیابیم دیگر اما ندارد در اینجا کسی غیر از من و شما حضور ندارد به غیر از همه اینها اسرار شما اسرار من هم هست.😏
چه می خواهید بگویید با توجه به بحرانی بودن وضعیت اگر تصمیم بگیرید که شخصاً عهده دار مسئولیت وزرای دفاع و کشور شوید کسی شگفت زده نمی شود بنابراین توصیه می کنم آنها را قبل از وخیم شدن اوضاع برکنار کنید یعنی🧐
بله به این صورت وضعیت مملکت به طور کامل تحت کنترل دولت و رییس آن خواهد بود
یعنی
بله در آن صورت بین هر سه قدرت یعنی نخست وزیری ، وزارت دفاع و وزارت کشور توازن کامل ایجاد میشود و اوضاع صورت ملی به خود میگیرد زمانی که تمرکز بر یک قدرت باشد بازده دولت نیز بیشتر خواهد بود
این عملی پردردسر و خطرناک است
در عین حال می تواند پرمنفعت هم باشد یا پیروزی در همه چیز ویا ناکامی در تمام امور صحیح است اما اگر بتوان آشوبی را که بی سابقه بوده سرکوب کرد فکر میکنم زندگی ما جنبه ای متفاوت خواهد یافت.☺️
بله و نام من نام من در تاریخ این کشور به ثبت خواهد رسید به عنوان نجات دهنده کشور و قهرمان آزادی
زن در حالی که مانند مار به دور همسرش چنبره میزد و قصد داشت تمایلات جنسی و سیاسی را با هم به نخست وزیر انتقال دهد زمزمه کرد:
و من هم پر آواز ترین همسر در این مملکت محسوب خواهم شد.🙂
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_هشتم وزیر کشور صرفه کوتاهی کرد و گفت فکر میکنم اگر چ
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_نهم
اما گویی رئیس دولت چیزی را احساس نمیکرد و به چیزی غیر از زمان اوضاع بحرانی و بیان نطق خود فکر نمی کرد
اِ...چرا پاهای مرا تحت فشار قرار می دهید چرا موی خود را بر صورتم افشان میکنید چرا بازوهای خود را بر بازوی من می فشارید آن مردی که توقع دارید در این ساعات در کنار شما نیست رو انداز را با خشم کنار زد و گفت من به دفترم می روم و روند امور را زیر نظر می گیرم شما بخوابید و استراحت کنید فکری از ذهنش عبور کرد به همسر خود اندیشید که در آن لحظات سختی به یاری او آمده و ایدهای را طرح کرده است قصد داشت از حمایت او تشکر کند زن هم در همان حال فکر میکرد حتی اگر کمکی ذهنی به همسرش برساند می تواند وظیفه یک همسر خوب به حساب بیاید تصمیم گرفت از بستر خارج شود به آشپزخانه برود و با دست های خود و بدون کمک آشپز چای آماده کند و با شیرینی برای شوهرش ببرد اما این کار را نکرد احساس شهوت و قدرت طلبی از میان رفته بود صورت خود را به طرف دیوار برگرداند ملحفه را تا سینه اش بالا کشید و با این امید که بتواند به خواب رود و بقیه ماجرا را در رویای عاشقانه ببیند دیدگانش را بست نخست وزیر بی اطلاع از ذهنیات همسر شلواری روی لباس خواب پوشید به اتاق کارش رفت تمام چراغها را روشن کرد به طرف رادیو و تلویزیون رفت دکمههای آن را فشرد و به تصویر رو به رو زل زد روی صفحه تلویزیون حک شده بود برنامه نداریم بله خیلی زود بود هنوز برنامه ها آغاز نشده بودند به جای آن صدای رادیو واضح شنیده می شد گوینده با صدای رسا و پرهیجان از اتفاقی که در جادههای منتهی به مرز رخ داده بود حرف میزد برداشت او بر این اساس بود که مردم از زندان منحوسی فرار میکنند و پایتخت را در آیندهای موهوم میسپارند. آنچه قابل لمس بود عدم حمل مواد غذایی به شهر توسط کامیون های بزرگی بود که هر روز این کار را انجام می دادند هنوز تعداد زیادی از مردم باخبر نبودند که چرا ارتش کامیونهای حمل مواد خوراکی را در مسافت ۳ کیلومتری مرز متوقف کرده و دستور حمل مواد را با موتورسیکلت داده است خبرنگاران به میان اتومبیل های ایستاده در جاده می رفتند و عقاید مردم را در این مورد می پرسیدند.
مردم اعتقاد داشتند تمام این اتفاقات تصنعی است و با امر مستقیم مردان دولت انجام میشود آنها بر این باور بودند که از استبداد فرار میکنند و میگفتند که با حضور نیروهای آشوبگر در شهر هوا قابل تنفس نیست برخی از مردم هم از تعلل دولت در تصمیمگیری نهایی گلهمند بودند از ۳ ساعت قبل در اینجا سرگردان شدیم صف حتی حرکت یک میلیمتر هم حرکت نکرده است.
برخی هم موضوع خیانت به مردم را مطرح میکردند به ما اطمینان دادند که می توانیم بدون دردسر از پایتخت خارج شویم اما عملاً اینطور بود مقامات دولتی برای تفریح به خارج از شهر رفته اند و ما را به این دشمنان وحشی تحویل داده اند اکنون که فرصت خروج از پایتخت برای ما ایجاد شده اجازه عبور نمی دهند
خستگی ،گریه کودکان و رنگ پریدگی به همراه بحران روحی، هراس پیر مردانی که تنباکو نداشتند، تلاش زنان برای ساماندهی اوضاع در همه جا به چشم می خورد سرنشینان یکی از اتومبیل ها تصمیم گرفتند دور بزنند و بازگردند اما بعد از شنیدن ناسزاهایی مانند: بزدل ،گاو پیشانی سفید، لعنتی، ترسو، خائن و... صرف نظر کردند برخی به آنها گفتند باخبر هستیم که چرا به اینجا آمده اید قصد ناامید کردن مردم را دارید اگر تصور می کنید ما اجازه می دهیم برگردید عقل از سرتان پریده است اگر لازم باشد تمام لاستیک های ماشین تان را پنچر می کنیم تا بفهمید به دیگران احترام بگذارید و برای عذابی که متحمل می شوند ارزش قائل شوید ...
زنگ تلفن دفتر نخست وزیر به صدا در آمد چه کسی بود؟ وزیر دفاع؟ وزیر کشور ؟رئیس جمهور؟ بله رئیس جمهور بود
چه اتفاقی افتاده است ؟چرا مرا مطلع نکردید ؟چرا در مورد آشوب و هرج و مرج به وجود آمده و تراکم اتومبیل ها در جاده ها حرفی به من نزدید؟
نخست وزیر با زبانی الکن جواب داد قربان تمام امور در کنترل دولت است این بحران خیلی سریع رفع خواهد شد
بله اما می بایست مرا مطلع می کردید و در جریان امور قرار می دادید.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_نهم اما گویی رئیس دولت چیزی را احساس نمیکرد و به چی
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_پنجاه
دلیلی نداشت تا مزاحم اوقات شما شویم و از خواب بیدار تان کنیم تمام مسئولیتها را بنده برعهده میگیرم و به این اتفاقات پایان میدهم.✋✋
آنگاه مکث کرد و ادامه داد در نظر داشتم حداکثر تا ۲۰ دقیقه دیگر با شما تماس بگیرم و جریان را به اطلاع برسانم تکرار میکنم قربان تمام مسئولیتها را برعهده میگیرم 😎👌
عالی است از اینکه به من لطف داشتید
و مرا از خواب بیدار نکردید متشکرم اما اگر همسرم مطابق عادت زود بر نمیخاست رئیسجمهور در خواب
می ماند و کشور آتش می گرفت😱🔥🔥
آتش نمیگرفت جناب رئیسجمهور تمام تصمیمات و اقدامات لازم انجام شده است به من نگویید که قصد داشتید تمام اتومبیل ها را به رگبار ببندید به گوش من رسیده است که قصد انجام چنین عملی را داشتید 🤯😯
خیر قربان شیوه من اینگونه نیست
کلمات درخوری را برای صحبت کردن انتخاب کرده بود ادامه داد:
من هیچگاه به خشونت فکر نکردهام تا دقایقی دیگر رادیو پیامی را توسط وزیر کشور پخش خواهد کرد....📻📻
کمی مکث کرد به اخباری که از رادیو در حال پخش بود گوش سپرد و ادامه داد:
(...همین است ،همین است جناب رئیس جمهور اولین اطلاعیه را از رادیو پخش کردند این کار باز هم تکرار می شود همه امور تحت کنترل دولت است آغاز عملیات موفقیت آمیز از این لحظه است😊😊
من اعتقاد دارم یعنی مطمئن هستم که میتوانیم با اقدام به موقع مردم را به منازل خود بازگردانیم و انضباط را بر پایتخت حاکم کنیم...)💪💪
(اگر نتوانستید...)🤨🤨
( اگر موفق نشدیم دولت سریعاً استعفا خواهد داد.)
(لزومی ندارد که با این شیوه به طرف من بیایید خیلی خوب میدانید که در حال حاضر حتی اگر واقعاً بخواهیم نمیتوانیم کنارهگیری دولت را بپذیریم.)
(صحیح است اما می خواستم بگویم که من برای این کار مهیا هستم.)😎😎
در هر صورت از این زمان به بعد من بیدار هستم از یاد نبرید که مرا هم در جریان اتفاقات قرار دهید ☝️☝️گویندگان رادیو به ترتیب برنامهها را برای شنوندگان اعلام میکردند بیانات وزیر کشور در ساعت ۶ بامداد تکرار میکنم سخنان وزیر کشور اولین اطلاعیه برای مردم کشور تکرار میکنم به نظر نخست وزیر این جملات خنده دار بودند تبسمی کرد ☺️☺️و اندیشید وزیر کشور چگونه میتواند اطلاعیه مناسب را تهیه و قرائت کند شاید به خوبی موفق به تهیه آن شده باشد اگر این کار را درست انجام دهد آینده کشور تضمین می شود ناگهان نوشته روی تصویر تلویزیون محو شد📺📺 پرچم بر فراز میله با سستی و آرامی در حرکت بود شبیه به آدمی بود که تازه از خواب برخاسته باشد صدای سرود بلند بود و ترومپت و سازهای بادی محکم نواخته میشدند کمی بعد گوینده که چهره ای دل نشین نداشت 😧😦گره کراواتش را محکم کرد و به صورتی که گویی مورد اهانت قرار گرفته و حاضر نیست عوامل یا خاطی را از یاد ببرد روی صفحه حاضر شد نظری به دوربین انداخت و گفت با توجه به بحرانی بودن اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور و به تبعیت از این اصل که مردم این خاک حق برخورداری از اطلاعرسانی آزاد را دارند برنامههای امروز را زودتر آغاز می کنیم آنگاه برگه مقابل خود را جابجا کرد و ادامه داد احتمالا همه شما از طریق رادیو📻📻 مطلع شده اید که قرار است در ساعت ۶ بامداد امروز وزیر کشور طی بیاناتی از رادیو اقدامات انجام شده توسط دولت را درباره شیوه برخورد با شهروندانی که از پایتخت خارج شدهاند به اطلاع مردم برساند کارمندان این تلویزیون هیچ گاه فکر نمی کنند که گزینش یک رسانه به عمد باشد تصور میکنند شاید بروز رویدادی غیر قابل انتظار سبب شده است که تلویزیون ما به فراموشی سپرده شود زیرا از دولتمردان و سایر اعضا نظام که دولت فعلی ما را تشکیل میدهند بعید است که به چنین روال غیر معقولی متوسل شوند با این حال کاش فقط برای تظاهر به مردم توضیح می دادند که علت عدم پخش اطلاعیه از این رسانه تصویری چیزی غیر از دیرتر آغاز شدن برنامههای آن نیست.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama