و تویی که آسمان را برای خنداندن یک گل - به گریه می‌اندازی : )🌧🌸

خدا دل نازڪ است؛ فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنیم:)🍁 ➣ @Rashtak

بخاطر خدا بخند بار دیگر زمزمه کن و باور داشته باش هیچ چیز،در زندگی ماندنی نیست حتی اگر دلت پاییز باشد ، دوباره بهار می آید . . 😄🌸

و اگر بر تو ببندد همه رَه‌ها و گذرها رَه پنهان بنماید؛ که کس آن راه نداند'!

ـ گفت پسر شما نذاشت چادر از سرم بکشند . . ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم ــــــــــ دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم ــــــــــ ـــــــــ ـــــــــ ـــــــــ ـــــــــ #فاطمیه | #لبیک_یا_خامنه_ای - @Rashtak -

#ممنونم_خدا 🧡🌝 ■ وقتی انگشتم می‌خوره به یه جسم داغ؛ -  صدم ثانیه برای تو کافیه تا با گیرنده‌های حسیِ توی پوستم میلیون‌ها پیام بفرستی به فرماندهی دستگاه عصبی من! -  با همین سرعت پیام‌هایی رو از این مرکز برای ماهیچه‌های نوک انگشتام می‌فرستی. -  حالا وقتشه که اون ماهیچه‌ها رو منقبض کنی و دستم رو کنار بکشی. -  این‌قدر این زمان کوتاهه که من تازه آخرش می‌فهمم تو مواظبم بودی تا نسوزم.. ممنونم ازت خدا: )🌸 خودسازی+دینداریِ لذت بخش🌱 https://eitaa.com/joinchat/2799632539C619f599b0d

امام حسین'؏' تو فاطمیه رفیقاشو میاره! #فاطمیه🖤 - @Rashtak

مادَری خورد زَمین و هَمه جا ریخت بِهَم هَـمه‌ی زِنــدگی شیــرِ خُـدا ریــخـت بِـهَم

عمریست دخیلم به ضریحے ڪه نداری . . 💔 #فاطمیه - @Rashtak -

تمام خلق گریان و ملَک گریان و گریان تر خدا وقتی که می بیند پری ها راپریشان تر

نماد عدل وقتی می شود خانه نشین یعنی که جاهل ها مسلمانند و قاتل ها مسلمان تر

چه حکمت بوده در آتش، که ابراهیم و زهرا را یکی آنی گلستان شد یکی هر لحظه سوزان تر ؟

دلمان را پشت انبوه دلبستگی های دنیوی دفن نکنیم، این دل نور میخواهد : ) - صبح‌بخیر🌱💛

وقتی روزتو با چند صفحه کتابِ شیرین شروع کنی، میشی یکی از همون آدم‌هایِ خوبی که جهانو زیباتر میکنه👷🏻‍♀🌍🧡'! ➣ @Rashtak

【زندگیتو بہ دست بگیر و بهترین داستان دنیا رو ازش بساز📙🌳】

🖤🖇

اشک لیلی می کند دیوانه مجنون را؛ بخند قطره قطره آب داری می شوی دریا؛ بخند

من نمیخواهم تو را گریان ببینم خوب من محض خوشحالی من هم که شده زهرا؛ بخند

من سلام بی جوابم من غریب در وطن گریه جا دارد به حال و روز من اما؛ بخند

گریه ات همسایه ها را خسته کرده فاطمه روزها را پیش حمزه گریه کن شبها؛ بخند

نیست دنیا لایق چشمان بارانی تو ابر تنهای کبود من به این دنیا؛ بخند

گفته بودی که نداری طاقت اشک مرا یا بیا با هم بباریم از غریبی یا؛ بخند

این خلافت آن فدک...عالم فدای خنده ات ماهِ شبهای غریبیِ علی حالا؛ بخند

بعدِ تو خنده به لبهایم نمی آید مگر زینبت گاهی بگوید: جانِ من بابا بخند