📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
#قسمت یازدهم
🚥 با گریه به زن مهربان گفتم :
🔮 دلم برای مادرم تنگ شده
🚥 او دوباره مرا بغل کرد و گفت :
💎 عزیزم مادرت از اینکه پیش ما هستی
💎 خیلی خوشحاله
🚥 سپس دست و صورت مرا شست
🚥 من را پای سفره نشاند
🚥 و با عشق و محبت ،
🚥 غذا را ، درون دهانم می گذاشت .
🚥 بعد از غذا ، چند تا پسر آمدند
🚥 و مرا برای بازی کردن ،
🚥 با خود ، به حیاط خانه بردند
🚥 ولی با آن همه اتفاقات ،
🚥 و بعد از مرگ مادرم ،
🚥 دیگر حال هیچ کاری را نداشتم
🚥 همیشه غرق در خودم بودم
🚥 منزوی و افسرده و تنها شده بودم
🚥 گاهی مرا به پارک می بردند
🚥 و برایم بستنی می خریدند ،
🚥 لباسهای قشنگ و زیبا ، برایم گرفتند
🚥 و تا چند روز ، پذیرایی خوبی از ما کردند
🚥 خیلی تلاش کردند تا مرا شاد کنند
🚥 ولی گریه های مادرم ، هنوز درون گوشم بود
🚥 به خاطر همین ،
🚥 با اینکه خوشحال بودم
🚥 ولی نمی توانستم از ته دل بخندم .
🚥 یک شب ، وقتی با پدرم تنها شدم
🚥 از او پرسیدم :
🔮 این مردم کی هستند
🔮 که حتی از فامیل ما هم ، مهربان ترند
🚥 پدرم لبخندی زد و گفت :
🌷 پسرم این آدمها ، دوستان ما هستند
🌷 آنها شیعه هستند
🌷 آنها پیروان و عاشقان امام علی هستند
🌷 انشاءالله ما در پناه خدا و اینها ،
🌷 شاد و خوش و خرم و راحتیم
🚥 با ناراحتی گفتم :
🔮 خب بابا ! چرا زودتر به اینجا نیامدیم ؟!
🔮 چرا بعد از مردن مادرم ، به اینجا آمدیم ؟
🔮 بابا ، خیلی دلم برای مادرم تنگ شده
🔮 هر شب خواب او را می بینم .
🚥 بعد از حرفهای من ،
🚥 انگار داغ پدرم تازه شد .
🚥 پتو را ، روی خود کشاند و گریه کرد .
🚥 ناگهان نصف شب ،
🚥 یکی با عجله ، پیش ما آمد
🚥 و به صاحب خانه و پدرم گفت :
🌼 جاسوسان شهر ، جای ما را پیدا کردند
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
#خاطرات_تلخ که با حضور او شیرین می شود
قسمت یازدهم
دوستي در مورد حال روحي اون زمانم سوْال كرده و اينكه چطور صبر كردم و اينكه چه كارهايي براي تحمل اين مصيبت كمك مي كرد؟
حال روحي من از هميشه بهتر بود
چون مي دونستم كاري رو دارم مي كنم كه مورد رضايت خداست
اینکه آدم بدونه وظیفه ش چیه؟ و انجام بده باعث رضایت خاطر و آرامش بیشتر هست
در خیلی از موارد آدم واقعا نمی دونه وظیفه اش چیه
منکه اینطوری هستم
یا نمی دونم یا واقعا برام سخته و نمی تونم انجام بدم
شاید اينطور موارد به دليل اينه كه فايده اون عمل رو دقيقاً نمي دونيم
در موقع فوت پدر و مادرم هم گريه نكردم
دوست داشتم وقتي به خدا مي گم راضيم به رضاي تو واقعاً راضيه راضي باشم
صبر كنم صبر واقعی
تا خدا نگه صبر نكردي
تا ثابت كنم خيلي دوستش دارم و عاشقش هستم
اما از بچگي هر جا ختمي مي رفتيم كه مادري فوت شده بود به ياد فوت مادر خودم كه بعدها قرار فوت بشه هم گريه مي كردم
اگر روضه ي حضرت زهرا س مي خوندند و گریه می کردم بازم یادم می افتاد که بلاخره مادر منم فوت می کنه و دو قطره اشك هم براي وقتي كه مادرم ميخواد فوت كنه مي ريختم
موقع فوتش دو سه بار غش كردم گوشم مي شنيد اما چشمم باز نمي شد و حرف هم نمي تونستم بزنم چند دقيقه
٥-١٠ دقيقه نمي دونم
دهانم هم قفل شده بود خب اگر راضیم به رضاي تو گريه نمي کنم پس غش کردنم چی بود خب اون موقع جوان بودم ۳۰ سالم بود که مادرم فوت کرد
هميشه از بچگي بنا داشتم كه پدر و مادرم فوت كردند گريه نكنم
اما در مورد بچه هام اصلا كابوس زندگيم بود و هيچ جور با اين قضيه نمي تونستم كنار بيام
و فكر اينكه هر كدوم روزي نباشن برام غير قابل تصور بود و اصلا نمي تونستم بگم راضيم به رضاي تو
البته به شهادتشون راضي بودم
اينكه برن فلسطين لبنان سوريه و... و شهيد بشوند و در اين زمينه مشوق بودم و سالي يكبار صحبت مي كردم باصادق
اما مريضي وتصادف و مردن معمولي نه اصلا راضي نمي شدم
چند تا خواب ديدم كه موجب آمادگی من شد كه خیلی موثر و مهم بود خوابها رو در قسمتهاي بعد مي گم
اما در مورد گريه كردن و گريه نكردن
صبر كردن يا نكردن !!!؟
من ديديم چقدر بايد گريه كنم تا اروم بشم چقدر ؟یک روز
دو روز
یک ماه ؟یک سال ؟
تمام هستی من
تمام آمال و آرزوهای من
تمام عشق من
کسی که با سن كمش تازه در حد همزبانی و دوستی با من رشد کرده بود
کسی که سرشار از هوش بود و تا دانشمند شدن محقق شدن و پروفسور شدن براش فکر کرده بودم کسی که علاقمند علم بود و موقع خرید کتاب هم فقط کتاب علمی میخرید موقع انتخاب برنامه تلویزیون ، علاقمند برنامه علمی بود ،خلاصه عجیب بود هم هوش قوی داشت هم حافظه قوی
دیکته های شبش رو همیشه از رو می نوشت معلمش هم می دونست و ایراد نمی گرفت یعنی چون درست نمی نوشت من بهش دیکته نمي گفتم . شاید باید صبر می کرد چون علیرضا هم بود که دو سال و نیم از او کوچکتر بود و درسش احتیاج به رسیدگی داشت
قبلا توضیح دادم ببخشید که دوباره وارد این مبحث شدم
برادر شوهرم می گفت یوسف مادرشه
در هر صورت دیدم اگر به خودم اجازه گریه بدم و اجازه ناراحت شدن
گریه من حد و مرز نداره و روانی میشم از طرفی او برنمی گرده و من با این حساب باختم برای همین راه صبر و معامله با خدا رو انتخاب کردم ادا در میاوردم و نقشی بسیار عالی با کمک بهترین کارگردان بازي مي كردم
شنیده بودم خونده بودم که فلان عالم بعد از فوت فرزندش کلاس درسش رو تعطیل نکرد و آخر کلاس خبر فوت فرزندش رو به طلبه ها داد
خوب اینها قابل تأمل و درس هست برای ما که صبور و خویشتندار باشیم
البته فکر دیگران رو هم می کردم چون آرامش من این مصیبت رو سبک تر می کرد اصلا همسرم اگر من می خواستم شیون وایلا کنم خودش رو می باخت و می مرد اينو من نمي گم چند روز پيش داشت به پسر سومم مي گفت كه اگر مادرت هواي منو نداشت سر فوت صادق من مرده بودم، خيلي بي قراري مي كرد
خواهرام هم برام مهم بودن و از همه مهمتر من علیرضا رو در بیمارستان داشتم که اصلا نمی دونست برادرش فوت كرده
گفتم گریه کنم باختم
هم بچه م رو از دست دادم هم اجرم رو. هیچ حسابی مزدی هم پیش خدا ندارم . البته اینها افکار و نظرات جانبی بود و از لحظه اول گريه نکردم و عليرضا هم گريه نکرد
خدايا بازم هوامو داشته باش
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
یکی از روش های صحیح دعوت کودک به همکاری، توصیف کردن است.
وقتی بزرگترها مسالهای را توصیف میکنند، کودکان فرصتی مییابند تا بدانند چه باید بکنند.
وقتی دیگران به شما میگویند مرتکب چه اشتباهی شدهاید، برای شما دشوار است کاری را که لازم است انجام دهید. موقعی که کسی مسالهای را برای شما بازگو میکند، تمرکز حواس برایتان آسانتر است.
#چند_مثال
روش غلط: چندبار بهت بگم چراغ حموم رو خاموش کن؟ (این کدام یک از روش های غلط ده گانه است)
✅روش صحیح توصیف کنید:
پسرم چراغ حمام هنوز روشنه
مادر: زود باش تلفونو همین الان قطع کن(روش غلط فرمان و دستور)
پسر: نمیخواهم
✅توصیف کنید:
مادر: من حالا میخوام یه تلفن بزنم
پسر: تو یک دقیقه تمومش میکنم
❌تمام روز به جوجههات آب و دونه ندادی؟ عرضه نگهداری از دوتا جوجه رو نداری؟
✅ بجای اتهام زدن، توصیف کنید:
جوجه ها خیلی گرسنه بنظر میرسن
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاقیت به این میگن
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
⬅️ این ماهیهایی که در دریا صیدشان میکنند، نمیدانم دیدید یا نه؟! گاهی هزاران ماهی در میان یک توری دارند کشانده میشوند به طرف ساحل، از آن وسطهای دریا، از چند کیلومتری دریا این تور دارد همهی اینها را میکشد جلو، ملتفت نیستند. اگر به آن ماهی بگویی کجا میروی؟! فکر میکند دارد مقصدی را با اختیار میرود، اما در واقع بیاختیار است. مقصد او همانجاست که مقصدِ آن صیادِ صاحبِ تور است.
این تورِ نامرئیِ نظام جاهلی، آنچنان انسان را میکشد، آنچنان به طرفهایی که هدایتکنندگان آن تور مایلند، آدم را میکشاند که آدم نمیفهمد کجا میرود. گاهی هم خیال میکند که دارد میرود به طرف سرمنزل سعادت و رستگاری، غافل از اینکه نه، دارد میرود به "جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ"
#امام_خامنه_ای - ۵۳/۷/۲۴
پینوشت:
یادت باشد زمین دشمن، چه در مجازی و چه در غیر آن، همان تور نامرئی است که من و تو را به هر طرفی که بخواهد میکشاند؛ حال چرخی بزن و تورهای نامرئی را پیدا کن…
پرسه زدن در زمین دشمن یعنی همراهی با #ولایت_طاغوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن زیبایی که برنده ی جایزه اسکار شد
انسانیت و مهربونی واقعی چه شرایطی داره
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
داستان پسری به نام شیعه 📚
#قسمت دوازدهم
🚥 ما را به خانه دیگری بردند .
🚥 چندتا از دوستان شیعه پدرم ،
🚥 با هم جلسه گرفتند و به بابا گفتند :
👑 اینجا ، در این شهر
👑 در این کشور و در این حکومت ،
👑 ما شیعیان ، هیچ قدرتی نداریم
👑 اینجا عربستان است
👑 و به شدت از ما شیعیان بیزارند
👑 هر روز دنبال بهانه می گردند تا ما را بکشند
👑 اگر آنها ، شما را اینجا پیدا کنند
👑 همه محله ما را ، به آتش می کشند .
👑 پس شما بهتر است به ایران بروید
👑 آنجا کشور شیعه است
👑 شما آنجا در امان هستید
👑 آنجا حتی سنی ها و مسیحی ها هم آزادند
👑 آنجا کسی با شما کاری ندارد
🚥 پدر با ناراحتی گفت :
🌷 من چطوری بروم
🌷 در حالی که همه جا به دنبال من هستند ؟
🌷 این بچه را چکار کنم ؟!
🌷 او که نمی تواند پا به پای من برود ؟!
👑 گفتند : نگران نباشید
👑 ما به شما کمک می کنیم
🚥 فردای آن روز ، به خانه دیگری رفتیم
🚥 پذیرایی مفصلی از ما کردند
🚥 شب نیز ، به خانه دیگری رفتیم
🚥 سپس فردای آن روز ،
🚥 به سمت بیابان حرکت کردیم .
🚥 شب شد ، هوا خیلی تاریک و ترسناک بود
🚥 صدای حیوانات ، مرا به لرزه در آورد
🚥 صدای گرگ ، صدای سگ ، صدای زوزه ،
🚥 صدای بادی که به درختان برخورد می کرد
🚥 از ترس حمله حیوانات وحشی ،
🚥 دائم به سمت چپ و راستم نگاه می کردم .
🚥 به حدی که گردنم درد گرفت
🚥 و از شدت ترس و دلهره و وحشت ،
🚥 خودم را خیس کردم .
🚥 دوستان بابا ،
🚥 ما را به همدیگر پاس می دادند
🚥 یکی می آمد و ما را تحویل او می دادند
🚥 و آن فرد قبلی ، می رفت
🚥 دمدمای صبح شده شد
🚥 کفش های من پاره شدند
🚥 خارهای بیابان ، امانم را بریده بود
🚥 به سختی راه می رفتم
🚥 پاهایم را ، آرام بر زمین می گذاشتم
🚥 تا خارها کمتر اذیتم کنند
🚥 پاهای من ، خونی شده بودند
🚥 ولی نمی توانستم به پدرم بگویم
🚥 چون خودش ، این روزها ،
🚥 خیلی بیشتر از من ، اذیت شده
🚥 این ماجراها ، برای او ، عذاب دردناکی هستند
🚥 تا اینکه به زیرزمینی وسط بیابان رسیدیم
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥مهارتهای کلامی...
💥دکتر سعید عزیزی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣اگر شکرگزار باشی، بزرگت می کنم...
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
#قسمت سیزدهم
🚥 وسط بیابان ، یک زیرزمین مخفی بود
🚥 که با شن ، پوشیده شده بود .
🚥 یک نفر ، آنجا بود و ما را تحویل گرفت
🚥 و نفر قبلی خداحافظی کرد و رفت .
🚥 وارد زیرزمین شدیم
🚥 راه طولانی تونل زیرزمینی را پیمودیم
🚥 ناگهان ؛ از خستگی این همه راه ،
🚥 چشم های من تار دیدند
🚥 و با صورت به زمین افتادم .
🚥 پاهایم قدرت حرکت نداشتند .
🚥 دوست بابام ، مرا بلند کرد و در بغل گرفت
🚥 و به راه رفتن ، ادامه دادند .
🚥 بعد از چند ساعت ، از زیر زمین خارج شدیم
🚥 نور آفتاب ، چشمم را اذیت کرد
🚥 دستم را ، بین آفتاب و چشمانم گذاشتم .
🚥 یکی دیگر از شیعیان ، ما را تحویل گرفت
🚥 و نفر قبلی نیز ، مرا بوسید
🚥 و از پدرم خداحافظی کرد و رفت .
🚥 حدود یک ساعت پیاده روی کردیم
🚥 تا به یک روستا رسیدیم
🚥 ما را به یک خانه ای بردند .
🚥 یک پیرمردی که مشغول نماز خواندن بود
🚥 وقتی ما را دید
🚥 با لبخند به استقبال ما آمد
🚥 و با مهربانی به ما گفت :
🇮🇷 هله هله به ایران خوش آمدید
🇮🇷 اینجا دیگر در امان هستید
🚥 پدرم با شنیدن نام ایران ،
🚥 از خوشحالی ، لبخندی زد و بیهوش افتاد
🚥 او را به اتاقی بردند تا راحت بخوابد
🚥 من هم کنارش خوابیدم
🚥 و فردای آن روز ، از خواب بیدار شدیم
🚥 اهل آن خانه ، خیلی از ما پذیرایی کردند
🚥 با مهربونی و محبت ، با ما رفتار کردند
🚥 همسایه هایشان نیز ،
🚥 یکی یکی پیش ما می آمدند
🚥 و به ما ابراز علاقه و ارادت می کردند
🚥 هر روز دوستان جدیدی پیدا می کردم
🚥 روستای آنها ، خیلی باصفا بود .
🚥 هم شیعه داشت هم سنی
🚥 همه کنار هم ، با صلح و آرامش ،
🚥 زندگی می کردند .
🚥 هیچ کدام همدیگر را ،
🚥 نجس و کافر نمی دانستند .
🚥 همدیگر را اذیت نمی کردند .
🚥 به همدیگر احترام می گذاشتند
🚥 به خانه های همدیگر ، رفت و آمد می کردند
🚥 از همدیگر ، زن می گرفتند
🚥 و بدون هیچ مشکلی ،
🚥 شیعه و سنی با هم ازدواج می کردند .
🚥 ولی بعضی شیعه ها ،
🚥 ندانسته و جاهلانه و یا شاید مغرضانه ،
🚥 کاری می کردند که بین شیعه و سنی ،
🚥 اختلاف بیفتد
🚥 مثلا در مراسمات و مجالسشان ،
🚥 به اعتقادات اهل سنت ، فحش می دادند
🚥 که باعث می شد
🚥 مثل همان بلایی که بر سر ما و مادرم افتاد
🚥 و شاید بدتر از آن ، بر سر دیگران بیفتد
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
روانشناسی قلب 36.mp3
7.46M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 36
❣️شکست عشقی؛
فقط دررابطه یک زن و یک مرد،خلاصه نميشه.
🔻بالاترین شکست عشقی،
زمانی اتفاق میفته که قلب انسان،
میلش به خدا وآسمون رو ازدست ميده...
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آقا قیمت دو تا جنس رو عوض میکنه تا ببینه همسرش کدوم رو انتخاب میکنه و ادامهی داستان 😂
پ.ن: به نظرتون چند بار توی خریدهامون ذهنمون اینجوری دستکاری شده؟
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عرشیانفر
#دکتر_عرشیانفر
درد دل زیادی ممنوع
قانون کائنات
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍وقتی فرزندان تو خونه کمک نکنند و کار نکنند باید چیکار کنیم؟
📣حجتالاسلام دکترالهیمنش
#تربیت_فرزند
#دکتر_الهی_منش
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_انوشه
این تویی که مهمی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند، رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نکبت تمدن غرب را ببینید
بعد از پنجاه سال زندگی مشترک در دادگاه مرد میگه بچه ها شبیه من نیستند
بعد دادگاه نتیجه بررسی DNA رو میگه معلوم میشه هیچکدام از سه فرزند از پدرشون نیستند پدرشون کسی دیگه است
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دولت_اسلامی
#نظام
🔻مدیر اسلامی چه کسی است؟
⬅️ براساس سخنان حضرت امیر سلامالله علیه، خطاب به آنها که از نهجالبلاغه زیاد دم زدند ❗️
👈ایام گزینش وزرا و مدیران دولتی...
استاد #رحیم_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈🍃نفست احتیاج داره به یه تفریح که حالتو خوب کنه
🔻دلیل خیلی از ورشکستگیها،
و بنبستهای کاری و اجتماعی و خانوادگی،
عدم توجه کافی به تفریح خود و خانوادهمان است!
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقدس اردبیلی و ازدواج با زن کر و کور و کچل
مومن واقعی
#اهمیت_حق_الناس
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
👈🏻سه وظیفه مهم زن در قبال همسر به روایت امام صادق (ع)
در بیان امام صادق علیهالسلام اشاره شد؛ از جمله آنکه
🔹مردان باید چنان سازگاری و تفاهم داشته باشند که محبت زن را به خود جلب کند، با همسر خوش اخلاقى باشند و با آراستن خود براى وى جلب توجه کنند و نیز تا حد توان خود امکانات رفاهی همسر را فراهم کنند.
اما در ادامه خطاب به زنان فرمود: «لَا غِنَى بِالزَّوْجَةِ فِیمَا بَیْنَهَا وَ بَیْنَ زَوْجِهَا الْمُوَافِقِ لَهَا عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ وَ هُنَّ
صِیَانَةُ نَفْسِهَا عَنْ کُلِّ دَنَسٍ حَتَّى یَطْمَئِنَّ قَلْبُهُ إِلَى الثِّقَةِ بِهَا فِی حَالِ الْمَحْبُوبِ وَ الْمَکْرُوهِ
وَ حِیَاطَتُه لِیَکُونَ ذَلِکَ عَاطِفاً عَلَیْهَا عِنْدَ زَلَّةٍ تَکُونُ مِنْهَا
وَ إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَة وَ الْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ لَهَا فِی عَیْنِه.»
یعنی زن نسبت به شوهر سازگار خود از سه چیز بىنیاز نیست:
🔸۱. حفظ کردن خود از هر پلیدى و آلودگى تا دل شوهر در هر شرایط خوب و بد تا رسیدن به اعتماد به زن مطمئن شود.
🔸۲. مراقبت از شوهر و پرستارى از وى تا اگر گاهى خطائى از زن سر زد، در بارهاش دلسوزى کند و با او مهربان باشد.
🔸۳. اظهار عشق به شوهر با عشوه و دلربایى و خود را آراستن به زیبایى که مورد نظر شوهرش است. (تحف العقول، ص ۳۲۳)
در توضیح بند اول حدیث باید گفت عمده چالشهایی که در زندگی اتفاق میافتد، به خصلتها و صفات افراد باز میگردد. خانمی که نهادش را پاک نگه دارد و خود را از رذائل اخلاقی به ویژه رذائلی که بیشتر در زندگی زوجین رواج دارد همچون بدبینی، بدگویی، سوءظن، تهمت، غیبت، قیاس، چشموهمچشمی و ... مبرا کند، به همان اندازه میتواند منزل را برای خانواده بهشت کند. در این صورت چنان دل شوهر مطمئن میشود که میتواند به همسر خود اعتماد و روی نظرات وی حساب باز کند؛ بنابراین عمده بیاعتمادیهای مردان سلیمالنفس به همسر خود به دلیل بروزات منفی است که از زن مشاهده میکنند و به سختی میتوانند به سخنان و رفتارهای زن حساب باز کنند. بانویی که فرصت خلوت در منزل را در راستای اصلاح رفتار خود بهکار میگیرد و به اصلاح رذائل خود میپردازد، مجرای رحمانیت خدا در خانواده میشود و به این ترتیب برکات الهی بهسوی این خانه جریان مییابد؛ هرچند این مسئله دو سویه است و مردانی هستند که به واسطه شرایطی خاص محیطی و خانوادگی متصف به صفات زنانه شدند.
مورد بعد مراقبت از شوهر است که امام با واژه «حیاط» از آن یاد کردند. 💬حیاط به معنای حلقه زدن به دور وی و نگهداری و محافظت آمده است. خیلیها تصور میکنند مردان باید مراقب همسر خود باشند، در حالی که مردان هم نیاز به مراقبت دارند به گونهای که احساس کنند حلقهای از محبت همسر دور او را فرا گرفته است. در این صورت اگر لغزشی از زن سر زد، مردان با مهربانی و محبت از این لغزش عبور میکنند؛ بنابراین زنانی که نسبت به شوهر خود و حالات وی بیتفاوت و حتی کمتفاوت هستند، نباید انتظار داشته باشند در شرایط حساس همسرانشان به آنها نیکی کنند و اگر هم محبتی میبینند باید به حساب بزرگمنشی و روح بزرگ همسر خود بگذارند. هرچند مردانی که خوب رشد کرده باشند و دارای صفات حسنه باشند، همواره به دیده اغماض به خطای همسران خود و اطرافیان مینگرند، هرچند در حق آنان ظلم شده باشد.
نکته دیگر اینکه این تأکید امام از آن روست که خداوند حس عاطفه و محبت را در زنان بیشتر نهادینه کرد تا به این واسطه، محیط خانواده و زندگی را گرم نگه دارند و محبت خود را خرج این حریم مقدس کنند و از همسر و فرزندان خود مراقبت عاطفی کنند.
مسئله بعد که امام صادق علیهالسلام به آن اشاره کردند،
اظهار عشق با شیوههای زنانه به همسر و آراستن خود برای اوست. معمولاً بانوان در این زمینهها مهارت خاصی دارند منتها این امر باید در صحنه عمل خودش را نشان دهد وگرنه شوهر به تعارض بر میخورد و به مرور رفتارش به سردی سوق مییابد. از یک سو میبیند زن چنان اظهار محبت میکند که گویی خوشبختترین مرد دنیاست، اما از سوی دیگر میبیند همسرش در سادهترین مسائل حاضر نیست از او اطاعت کند و در سختیهای زندگی اوقات را برای شوهر و فرزندانش تلخ میکند.
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله فروغی: داستانی زیبا از معجزه محبت
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
#قسمت چهاردهم
🚥 پدرم تصمیم گرفت
🚥 تا مرا به حوزه علمیه شیعه ها فرستاد
🚥 تا با اعتقادات آنها آشنا شوم
🚥 خودش کار می کرد
🚥 تا وسایل راحتی من و خواهرم را ، فراهم کند
🚥 تا خوب درس بخوانم
🚥 و هر دو خانواده شیعه و سنی را بشناسم
🚥 او همیشه تشویقم می کرد
🚥 تا کاری کنم شیعه و سنی ، یکی شوند
🚥 کاری کنم تا برادران سنی مان را ،
🚥 از جهلی که دارند ، نجات بدهم
🚥 و آنها را آگاه کنم .
🚥 اما من قلبم از آنها ، پر از کینه و انتقام بود
🚥 فقط به فکر انتقام از کسانی بودم
🚥 که مادرم را کشتند .
🚥 ولی در حوزه علمیه به من یاد دادند
🚥 که هر کار کوچک و بزرگی را ،
🚥 فقط برای رضای خدا انجام دهم .
🚥 به خاطر همین ، تصمیم گرفتم
🚥 در کنار درسهای حوزه و آشنایی با مذاهب ،
🚥 کتاب های خداشناسی را ، مطالعه کنم
🚥 تا خدا را بهتر بشناسم
🚥 تا بهتر بتوانم او را عبادت کنم .
🚥 از وقتی خدا را شناختم و به عبادت پرداختم
🚥 آرامش و امنیت ، همه وجودم را گرفت .
🚥 به همین خاطر ،
🚥 تصمیم گرفتم اسم خودم را عوض کنم
🚥 تا هر وقت کسی مرا با آن اسم صدا بزند
🚥 آرامش و امنیت را به یادم بیاورم
🚥 مادرم را به یاد آورم
🚥 سختی هایی که کشیدم را بیاد آورم
🚥 به همه گفتم که از این به بعد ،
🚥 اسم من شیعه است .
🚥 به من بگوئید شیعه
🚥 تا یادم باشد مذهب مقدس شیعه ،
🚥 مثل مادرم مظلوم است .
🚥 در سن کم ، در پانزده سالگی ،
🚥 در بحث مناظرات خیلی قوی شدم
🚥 گاهی با علمای اهل سنت و وهابیت ،
🚥 مناظره می کردم .
🚥 با یاری خداوند ، در هر مناظره ای ،
🚥 آنها مغلوب می شدند .
🚥 بعضی ها شیعه می شدند
🚥 بعضی به لجاجت و نادانی خود ،
🚥 ادامه می دادند .
🚥 کم کم مشهور شدم .
🚥 دوستان و دشمنانی پیدا کردم
🚥 بعضی ها ، که با من دشمن شدند ،
🚥 مرا تهدید می کردند
🚥 که از این کارم ( یعنی مناظره ) دست بردارم
🚥 من در مناظرات ،
🚥 به دنبال اثبات خودم نیستم
🚥 به دنبال تحقیر و توهین به دیگران نیستم
🚥 فقط می خواهم همه دنیا ، حق را بفهمند
🚥 با وجود همه تهدیدها ،
🚥 وقتی تصویر مظلوم مادرم ،
🚥 جلوی چشمم می آمد
🚥 من تشویق به ادامه کار می شدم .
🚥 بیست ساله شدم
🚥 به دعوت از سازمان حج و زیارت ،
🚥 به خانه خدا مشرف شدم
🚥 و در آنجا ، به اصرار علمای مکه ،
🚥 قرار شد با چند تن از علمای وهابی ،
🚥 مناظره کنم .
🚥 اعمال حج را به جا آوردم
🚥 از خدای بزرگ ، کمک خواستم
🚥 و با توکل بر او ، به سمت جلسه رفتم
🚥 وقتی داخل شدم
🚥 همه با چشم حقارت ، به من نگاه می کردند
🚥 و با زبان عربی ، به همدیگر می گفتند :
⛳️ این بچه می خواهد با ما مناظره کند ؟!
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenaseeه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شبهه
❌حجاب یک نوع مبارزه با زیبایی است!
🔻من به عنوان یک دختر جوان، به طور فطری دلم میخواهد زیبا باشم و مرا زیبا ببینند، پس چرا باید خودم را بپوشانم⁉️
🎤 پاسخ استاد
#رحیم_پور ازغدی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کل داستان زن محبت و عاطفه است.
❤️کل داستان مرد اقتدار و جایگاه است.
👈👌این دو رو اقناع کن همه چی درست میشه...
😫بچه ات اگر چشم نمیگه چون خودت چشم نمیگی، بچه باید از کسی بشنوه تا یاد بگیره. 😉
#دکتر_سعید_عزیزی
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee