eitaa logo
دورهمی رزمندگان گرمن
125 دنبال‌کننده
352 عکس
51 ویدیو
0 فایل
جمع آوری خاطرات و عکس های رزمندگان دوران دفاع مقدس روستای گرمن ارتباط با ادمین @ze_ebrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
اسماعیل صفری شهید رضا قنبری زین العابدین ابراهیمی ارسالی از اسماعیل صفری 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
اسماعیل صفری زین العابدین ابراهیمی ارسالی از اسماعیل صفری 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
شهید رضا قنبری ارسالی از اسماعیل صفری
دورهمی رزمندگان گرمن
خاطره ای از #شهیدعلی_اصغرترابی امام خمینی ره در دهه ۵۰ شمسی در پاسخ به سوال مامور ساواک که از او
خاطرات علی اصغر قریب مادرم نقل میکند : زمانی که خبر علی اصغر را می‌دهند  ؛  فقط به آخرین مهمانی که برادرش در کنارش بوده است فکر میکرده ؛  به  شام آخرین شب قبل  از برگشتن به جبهه که گویا آخرین مهمانی خواهر از برادرش بوده است. در پیچ و خم افکارش با خودش تکرار میکرده دیدی مادر راست گفت.... زیرا مادرش می‌گفت : اینبار  علی اصغر دیگر برنمی‌گردد . بالاخره شب ۱۳۶۵/۱۲/۲۵ من چشم به این دنیا گشودم... آنشب برای خانواده من گویا شبی عجیب بوده است... انگار دوهفته قبل مراسم  چهلمین روز از (علی اصغر) بوده  و چندین نفر از فامیل در منزل پدر بزرگم نشسته بودند . پدرم از شاهرود به گرمن می‌رسد و یک راست به منزل پدرخانمش می‌رود و خبر را اینگونه بیان می‌کند بچه سالم و  پسر هست..... به گفته دایی احمد دیگر انگار بابا بچه اش نشده و پسر از دست نداده است !!!! از فرط خوشحالی و با چشمانی اشک آلود و صدایی بغض آلود از ته دل  فریاد می‌زند علی اصغر....علی اصغر.....خدا علی اصغرم رو به من برگرداند...و نام من؛ هم نام دایی شهیدم شد. همواره پدر بزرگ به دایی ها و مادرم میگفت اگر خداوند به شما هر فرزند پسر عطا کرد از من بابت نامش سوال نکنید چون نام آنها معلوم هست  فقط .... 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
دورهمی رزمندگان گرمن
خاطرات علی اصغر قریب مادرم نقل میکند : زمانی که خبر #شهادت علی اصغر را می‌دهند  ؛  فقط به آخرین
خاطرات علی اصغر قریب خاطرم هست کلاس سوم ابتدایی مدرسه مهدیه گرمن سرکار خانم محمدی یکی از  همان معلمینی که را در داخل مدرسه از راهی جبهه کرد معلم من شد. در لیست حضور و غیاب روزانه بلا استثنا هر روز وقتی به اسم من میرسید یک مکث چند ثانیه ای معنا داری می‌کرد و می‌گفت علی اصغر ترابی....... من هم بی درنگ میگفتم حاضر. 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
مرحوم علی اکبر قریب ارسالی خواهر : ب ترابی 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
مرحوم علی اکبر قریب ارسالی خواهر : ب ترابی 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
حاج نوروزعلی قربانی مرحوم حسن آقایی مرحوم حاج عبدالحسین قاضوی سید ابوالفضل حسینی قلعه محمدآقا مرحوم حاج عبدالحسین امینی حاج موسی فیروزی مرحوم علی اکبر قریب ارسالی خواهر : ب ترابی 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
مرحوم حاج عبدالحسین قاضوی مرحوم علی اکبر قریب مرحوم کربلایی رحیم بیاریان مرحوم حاج عبدالحسین امینی ارسالی خواهر : ب ترابی 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
بسیج مردمی، از خط مقدم جنگ تا پشتیبانی در طول دفاع مقدس، مردم برای یک لحظه جنگ و رزمندگان را تنها نگذاشته و با کمک‌های نقدی و جنسی خود همواره پشتیبان جبهه های نبرد حق علیه باطل بودند طی سال های دفاع همه جانبه، بسیاری از نوجوانان و سالخوردگان و به ویژه زنان و مادران و حتی كسانی كه توان مالی چندانی نداشتند، از هیچ گونه پشتیبانی و مشاركتی دریغ نكردند. مردم شهرها و روستاهای كشور، به ویژه با اشتیاق وصف ناپذیر، بخشی از مایحتاج زندگی خود را به رزمندگانشان اهداء كردند تا از آنان بهترین پشتیبانی را كرده باشند. لازم است از فعالیت‌های ، ، ، و برادرانی که کمک‌های نقدی و جنسی را جمع آوری می کردند دعوت می کنیم خاطرات خودشان به در بارگذاری کند 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman
خاطرات دوران دفاع مقدس مهدی مهدوی بسم الله الرحمن الرحیم سال 1362 در پادگان شهید لاهوتی (میدان حر تهران)آموزش نظامی میدیدیم . انواع اسلحه ها از سلاح کوچک تا توپ و خمپاره و غیره و نحوه ساخت سنگر و جان پناه در برابر آتش دشمن. یادم می آید مسئول آموزشی ما ستوان دوم ساعدی بود که می گفت یادتان باشد اگر مورد هجوم زیاد بمباران هواپیما های شکاری دشمن ویا آتش سنگین توپخانه قرار گرفتید حتما ساخت سنگرحفره روباه یادتان نرود. سنگر حفره روباه مناسب ترین پناهگاه در برابر تلفات دسته جمعی می باشد . سنگرحفره روباه نزدیک سنگر درست شبیه لانه روباه در زیر زمین کنده می شد که یک یا دو نفر می توانستند در آن پناه بگیرند. در آن زمان خیلی از سرباز ها این حرف هارا جدی نمی گرفتند. آ موزش بعد از سه ماه به پایان رسید و ما اعزام شدیم به منطقه در جنوب کشور . به خاطر واحد ها و خودروهایی که در این منطقه وجود داشت هر روز مورد بمباران هواپیمایی و توپخانه ای قرار میگرفت. واحد ما تعداد زیادی سنگر حفره تقریبا به اندازه تعداد نفرات در زیر زمین ایجاد کرده بود. یکی از روزها سرباز ها را جمع کرده بودند و موضوع صحبت فرمانده واحد توجیه عملیاتی بود. ساعت 10/30 صبح یکی از روز های اردیبهشت ماه 1363 ناگهان صدای ضد هوایی ها از دور شنیده شد . و یک موشک ضد هوایی از واحد نزدیک ما شلیک شد. فرمانده ناگهان گفت همه سنگر بگیرند. خیلی سریع اکثر سرباز ها در سنگر های حفره روباه پناه گرفتند ناگهان مرکز واحد ما و همانجایی که فرمانده صحبت میکرد مورد اصابت چند راکد میگ عراقی قرار گرفت .چند سرباز که نتوانستند داخل سنگر شوند به شدت مجروح شده و چند تن نیز به رسیدند. چند خودرو از جمله مخزن های سوخت به آتش کشیده شد و جهنمی از آتش برپا شد. بعد از اینکه هواپیماها رفتند از سنگر انفرادی بیرون آمدیم . من از داخل خاک ریز جلوی سنگر تکه بزرگی از راکد هواپیما را که هنوز داغ بود از زیر خاک د ر آوردم . خواستم یادگاری برای خودم نگهدارم که فرمانده گفت تا روزی که در منطقه هستی پیش خودت نگهدار ولی هر وقت خواستی مرخصی بروی تحویل واحد بده . بعد از سالم ماندن از حمله موشکی میگ عراقی خدا را شکر کردم و گفتم: جناب سروان ساعدی خیلی ممنون که گفتید: بچه ها نخندید وآموزش هارا جدی بگیرید چرا که روزی این آموزش ها و درس های نظامی جان شما را نجات داد 🇮🇷﷽ دورهمی گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman