eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
10.1هزار ویدیو
325 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆افتتاحیه ای که روح ایمان را در مسیحیان بیدار کرد! ♦️سیل عظیمی از مسیحیانِ با ایمان در فرانسه به خیابان‌ها آمدند تا سوءاستفاده‌های اخلاقی و توهین مذهبی که در نمایش شام آخر مسیح توسط همجنس‌بازان و تراجنسیتی‌ها شده بود را محکوم کنند ❌❌☝️☝️✌️✌️
جمهوری اسلامی منزوی است⁉️ ✌️🇮🇷☝️
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆سخنان تکان‌دهنده ماموستای اهل تسنن در رابطه با بی‌حجابی در جامعه... ❌❌☝️☝️
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈• معرفی شهید شهید فرهاد نیک‌عهد شهید 17 ساله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاریخ تولد: 21 / 4 / 1347 تاریخ شهادت: 19 / 12 / 1364 محل شهادت: فاو عملیات: والفجر 8 شهید فرهاد نیک‌عهد بیست و یکم تیر 1347 در شهرستان همدان متولد شد. پدرش نجف در سازمان غله کشور کار میکرد و مادرش مهتاج نام داشت. به دلیل انتقال شغلی پدر به اصفهان رفتند. تا کلاس چهارم دبیرستان درس خواند. بسیار امانت دار و با دیگران خوش رفتار بود. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان تک‌تیرانداز مشغول به فعالیت شد. به دلیل علاقه شدیدش به نام مهدی، در جبهه او را مهدی صدا میزدند. فرهاد نوزدهم اسفند 1364 طی عملیات والفجر 8 در فاو به شهادت رسید. پیکرش در گلستان شهدای شهرستان اصفهان قطعه والفجر 2 و 8 ردیف 6 شماره 11 به خاک سپرده شد. قسمتی از وصیتنامه شهید فرهاد نیک‌عهد: ای دوستان و همکلاسیان من! قلم های شما استخوانهای شهدا و مرکبتان خون شهدا و سنگرتان مسجد و مدرسه است. پس از آنان تا پای جان مراقبت نمایید و پیشرفت علمی کشور را مدّ نظر قرار دهید. نمازشب را فراموش نکنید که نور است. پیوسته رهبری را دعا کنید. از لاک جهل و خودخواهی بیرون آیید و به فکر آخرت باشید حتماً به نماز جمعه بروید. از اختلاف بپرهیزید و حزب الله باشید تا پیروز بمانید. فاو منطقه‌ای باتلاقی در منتهی‌الیه جنوب شرقی عراق است که میان بصره، آبادان و خلیج‌فارس واقع شده‌است. •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ ـ▪️◾️💠▪️◾️ـ ـــــ ـ ـــــ ـ ـــــ 💠اى مردم، گوش كنيد! حسين از دين جدّ خود خار
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ☆ با کــاروان عــشـق☆ ● برنامه نوزدهم ⚜روز جمعه سوم محرم است و لشكر عمرسعد به سوى كربلا حركت مى كند. گرد و غبار به هوا برخاسته است و شيهه اسب و قهقهه سربازان به گوش مى رسد. همه براى به دست آوردن بهشتى كه عمرسعد به آنها وعده داده است، به پيش مى تازند... اكنون ديگر سپاه كوفه به نزديكى هاى كربلا رسيده است. نگاه كن! عدّه زيادى چهره هاى خود را مى پوشانند، به طورى كه هرگز نمى توان آنها را شناخت. چهره يكى از آنها يك لحظه نمايان مى شود، امّا دوباره به سرعت صورتش را مى پوشاند. همسفر! او را شناختى يا نه؟ او عُرْوه نام دارد و يكى از كسانى است كه براى امام حسين(ع) نامه نوشته است. تازه مى فهمم كه تمام اينهايى كه صورت هاى خود را پوشانده اند، همان كسانى هستند كه امام حسين(ع) را به كوفه دعوت كرده اند و اكنون به جنگ مهمان خود آمده اند. آخر ساده لوحى و نادانى تا چه اندازه؟ يك بار بهشت را در اطاعت امام حسين(ع) مى بينند و يك بار در قتل آن حضرت. 🔰عمرسعد به اردوگاه حُرّ وارد مى شود و حكم ابن زياد را به او نشان مى دهد. حُرّ مى فهمد كه از اين لحظه به بعد، عمرسعد فرمانده است و خود او و سپاهش بايد به دستورهاى عمرسعد عمل كنند. در كربلا پنج هزار نيرو جمع شده اند و همه منتظر دستور عمرسعد هستند. عمرسعد دستور مى دهد تا عُرْوه نزد او بيايد. او نگاهى به عُرْوه مى كند و مى گويد: "اى عُرْوه، اكنون نزد حسين مى روى و از او سؤال مى كنى كه براى چه به اين سرزمين آمده است؟". عُرْوه نگاهى به عمرسعد مى كند و مى گويد: "اى عمرسعد، شخص ديگرى را براى اين مأموريّت انتخاب كن. زيرا من خودم براى حسين نامه نوشته ام. پس وقتى اين سؤال را از حسين بكنم، او خواهد گفت كه خود تو مرا به كوفه دعوت كردى". عمرسعد قدرى فكر مى كند و مى بيند كه عُرْوه راست مى گويد، امّا هر كدام از نيروهاى خود را كه صدا مى زند آنها هم همين را مى گويند. ✳️بايد كسى را پيدا كنيم كه به حسين نامه اى ننوشته باشد. آيا در اين لشكر، كسى پيدا خواهد شد كه امام حسين(ع) را دعوت نكرده باشد؟ همه سرها پايين است. آنها با خود فكر مى كنند و نداى وجدان خود را مى شنوند: "حسين مهمان ما است. مهمان احترام دارد. چرا ما به جنگ مهمان خود آمده ايم؟" 💠سكوتى پر معنا، بر لشكر عمرسعد حكم فرماست. تو مى توانى ترديد را در چهره آنها بخوانى. درست است كه عمرسعد توانسته بود با نيرنگ و فريب اين جماعت را با خود به كربلا بياورد، امّا اكنون وجدان اينها بيدار شده است. ناگهان صدايى از عقب لشكر توجّه همه را به خود جلب مى كند: "من نزد حسين مى روم و اگر بخواهى او را مى كشم". او كيست كه چنين با گستاخى سخن مى گويد؟ اسم او كثير است. نزديك مى آيد. عمرسعد با ديدن كثير، خيلى خوشحال مى شود. او به امام حسين(ع) نامه ننوشته و از روز اوّل، از طرفداران يزيد بوده است. عمرسعد به او مى گويد: "اى كثير! پيش حسين برو و پيام مرا به او برسان". كثير، حركت مى كند و به سوى امام حسين(ع) مى آيد. ياران امام حسين(ع) ( كه تعدادشان به صد نفر هم نمى رسد )، كاملاً آماده و مسلّح ايستاده اند. آنها گرداگرد امام حسين(ع) را گرفته اند و آماده اند تا جان خود را فداى امام كنند. ⏺كثير، نزديك خيمه ها مى شود و فرياد مى زند: "با حسين گفتوگويى دارم". ناگهان ابوثُمامه كه يكى از ياران باوفاى امام است او را مى شناسد و به دوستان خود مى گويد: "من او را مى شناسم، مواظب باشيد، او بدترين مرد روى زمين است". ابوثمامه جلو مى آيد و به او مى گويد: ــ اين جا چه مى خواهى؟ ــ من فرستاده عمرسعد هستم و مأموريّت دارم تا پيامى را به حسين برسانم. ــ اشكالى ندارد، تو مى توانى نزد امام بروى، امّا بايد شمشيرت را به من بدهى. ــ به خدا قسم هرگز اين كار را نمى كنم. ــ پس با هم خدمت امام مى رويم. ولى من دستم را روى شمشير تو مى گيرم. ــ هرگز، هرگز نمى گذارم چنين كارى بكنى. ــ پس پيام خود را به من بگو تا من به امام بگويم و برايت جواب بياورم. ــ نه، من خودم بايد پيام را برسانم. اين جاست كه ابوثمامه به ياران امام اشاره مى كند و آنها راه را بر كثيرمى بندند و او مجبور مى شود به سوى عمرسعد بازگردد. تاريخ به زيركى ابوثمامه آفرين مى گويد. ⚫️ 📕⚫️ ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️📕⚫️📕 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 🌿﷽🌿 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ☆ با کــاروان عــشـق☆ ● برنامه نوزدهم
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ⚜عمرسعد به اين فكر است كه چه كسى را نزد امام حسين(ع) بفرستد. اطرافيان به طرف حُزِيْمه اشاره مى كنند. حُزِيْمه، روبروى عمرسعد مى ايستد. عمرسعد به او مى گويد: "تو بايد نزد حسين بروى و پيام مرا به او برسانى". حُزِيْمه حركت مى كند و به سوى خيمه امام حسين(ع) مى آيد. نمى دانم چه مى شود كه امام به ياران خود دستور مى دهد تا مانع آمدن او به خيمه اش نشوند. 🍃او مى آيد و در مقابل امام حسين(ع) قرار مى گيرد. تا چشم حُزِيْمه به چشم امام مى افتد طوفانى در وجودش برپا مى شود. زانوهاى حُزِيْمه مى لرزد و اشك در چشمش حلقه مى زند. اكنون لحظه دلباختگى است. او گمشده خود را پيدا كرده است. او در مقابل امام، بر روى خاك مى افتد... اى حسين! تو با دل ها چه مى كنى. اين نگاه چه بود كه مرا اين گونه بى قرار تو كرد؟ امام خم مى شود و شانه هاى حُزِيْمه را مى فشارد. بازوى او را مى گيرد تا برخيزد. او اكنون در آغوش امام زمان خويش است. گريه به او امان نمى دهد. آيا مرا مى بخشى؟ من شرمسار هستم. من آمده بودم تا با شما بجنگم. امام لبخندى بر لب دارد و حُزِيْمه با همين لبخند همه چيز را مى فهمد. آرى! امام او را قبول كرده است. 💢لشكر كوفه منتظر حُزِيْمه است، امّا او مى رود و در مقابل سپاه كوفه مى ايستد و با صداى بلند مى گويد: "كيست كه بهشت را رها كند و به جهنّم راضى شود؟ حسين(ع)بهشت گمشده من است". در لشكر كوفه غوغايى به پا مى شود. به عمرسعد خبر مى رسد كه حُزِيْمه حسينى شده و نبايد ديگر منتظر آمدن او باشد. ❌خوشا به حال تو! اى حُزِيْمه كه با يك نگاه چنين سعادتمند شدى. تو كه لحظه اى قبل در صف دشمنان امام بودى، چگونه شد كه يك باره حسينى شدى؟ تو براى همه آن پنج هزار نفرى كه در مقابل امام حسين(ع) ايستاده اند، حجّت را تمام كردى و آنها نزد خدا هيچ بهانه اى نخواهند داشت. زيرا آنها هم مى توانستند راه حق را انتخاب كنند. ● ادامه دارد... ⚫️ 📕⚫️ ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️📕⚫️📕 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
✅((مهدویت قسمت بیست و یک)) ⛅️ #درباره_مفهوم_بقیت_الله (۲) 🔺 ارتباط اعمال_صالح با ابا_صالح 🔻 ارتب
✅((مهدویت قسمت بیست و دو)) ⛅️ (۳) 🔺 ارتباط اعمال_صالح با ابا_صالح 🔻 ارتباط باقیات_الصالحات با بقیت_الله ✍🏻... در چنين فضایی واژه و مفهوم بَقِيَّتُ اللّهِ معنا دارد...👆🏼 ✌️خداوند بهترين خريدار است، 👌یعنی قيمت «باقِياتُ الصّالِحاتُ» ما يک حدی است، ✨ اما به ازای آن خدای متعال چيزی به ما می‌دهد که قيمتش بسيار بيشتر است، هر دو باقی هستند، اما 🍂«باقِياتُ الصّالِحاتُ» ما کجا و🍃 «بَقِيَّتُ اللّهِ» خدا کجا! 🔵 هر دو قيمتی هست، اما این کجا و آن کجا! ☘اين ماجرا 👈🏻در زمان جلو برده می‌شود، 💠 مثلاً به اين صورت که ما برای امام_زمان(عج) و برای برپايی_ظهور امام زمان(عج) کار می‌کنيم؛ ✅و امام زمان(عج) نیز به خاطر اعمال صالحِ ناچیز ما، مُلک عظيم خود را به ما می‌دهند؛ 📖 «أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ» این زمین را صالحان به ارث می‌برند. 🔺 باز رابطه_دو_جانبه؛ اين مفهوم تعامل، 👇👇 👈🏻اينکه يک چيزی ما به ميدان ببريم و👈🏻 يک چيزی خدا به ميدان بياورد، 👌يک چيزی ما به خدا بدهيم 👌 و يک چيزی خدا به ما بدهد، 🔰اين مفهوم شروع می‌شود و جلو می‌رود، ✅ اولين کسی هم که اين کار را شروع می‌کند 👈🏻خود خداوند است، 📚حداقل از زمان_شعيب(ع) خداوند از زبان ايشان دارد به مردم می‌فرمايد که ای مردم! 📖«بَقِيَّتُ اللّهِ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» ✏️يعنی حالا شما به ازای آن «باقِياتُ الصّالِحاتُ» داشته باشيد ♨️ تا هم از عذاب نجات پیدا کنید و♻️ هم از نعمات_خاصه_مهدویت در آینده بسیار بهره‌مند گردید. ✅پس شروع کننده معامله خود خداست، 👌حداقل از زمان شعيب(ع)، 💫يک چنين فضایی را شروع کرده، يک جمعه بازاری را شروع کرده؛ و📝 آن جمعه‌ای که نقل می‌شود که يوم_الله_ظهور است👇 👈🏻خدا با رحمت واسعه خود چنان معامله‌ای به راه می‌اندازد که 💐 انسان_های_صالح به امامت_ابا_صالح... به ارث زمین و ملک عظیم می‌رسند... ⁉️ حال باید برای این ماجرا چه‌کار بايد کرد؟؟؟؟؟؟؟ 🏇🏻 با_ما_همراه_باشید 🔚 ادامه_دارد... اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان گرامی به دلیل مشکلات پیش آمده چند روزی خدمت شما نبودیم .. ان شاالله از امشب با ادامه ی کتاب خدمت شما هستیم
بعضی جاودانه اند۳۵.mp3
زمان: حجم: 5.69M
🥀هو الشهید🥀 📔🌹      ❇️ زندگی نامه ی شهید مدافع حرم مجتبی کرمی  🌹 🖌 خاطره نگار : زینب شعبانی 🌹 قسمت :  🌹
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌️شما فرستادین 🥀 آقا ابوالفضل علیه السلام فرمودن: 💕مادرم ام البنین سلام الله علیها در خونه خدا خیلی آبرو دارن 🔰حوائجتون و از ایشون بخواهید😭 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 آخرین صدای ضبط شده شهید ابراهیم هادی .....😭 🌙🌷صدای ملکوتی که هزار بار هم بشنوی باز هم برات تازگی داره انگار از عرش خدا سخن میگه 💫🌷💫🌷💫🌷 🌹فکر میکردم فقط منم که عاشقش شدم نمیدونستم صد قافله دل همره اوست 🥀 آنانکه به نظر خاک راکیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟؟🤲🏻🤲🏻 🌸داداش ما رو هم شفاعت کن😭😭 قهرمان من برادر شهیدم رفیق آسمانی من سرباز آقا امام زمان اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•