13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حر انقلاب
شهید شاهرخ ضرغامپور💔
#شهید_شاهرخ_ضرغام
الْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
عصر خانواده
هم اکنون شبکه دو
با حضور جناب محمد حسین اصغری
کارشناس ازدواج سامانه آدم و هوا ✌️
#ازدواج
#آدم_و_حوا
#زندگی_مشترک
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🧕🏻حجاب چادرانه🖤 به کوری چشم دشمنان تا لحظه مرگ چادرم رو سَرمه... 🙃🙂🙃 #دخترونه #چادرانه #حجاب اَ
🧕🏻حجاب
حدیث حجاب🍂
💛امام علی علیه السلام
⚡️محفوظ بودن زن
برای سلامتی او مفیدتر است
و زیبایی اش را با دوام تر می کند
#امام_علی
#حجاب
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل الولیک الفرج
اللهم عجل الولیک الفرج
اللهم عجل الولیک الفرج
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
📨ارسالی شما☝️
✨✨✨
ذکر تعجیل فرج
رمز نجات بشر است ...
😭❤️🩹😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزه
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
❤️قشنگیات کمی هم تلنگر 🔖 🔺میگفت... وقتی به کسی خوبی میکنی برای خدا بهش خوبی کن... برای خدا دل
قشنگیات 🥹 🤗
❤️هر مادر
👩🏻⚕یه پزشکه که
مدرک آکادمیک پزشکی نداره. ️😃
#مادر
#قشنگیات
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
📿 ذکر
ماه رجب 🌙
هزار مرتبه در کل این ماه ذکر؛
«استغفراللّه ذاالجلال و الإکرام من جمیع الذنوب و الآثام»
که ان شاءالله موجب غفران تمام گناهان میشود.
#ماه_رجب
#ذکر
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
۲۰:۲۰ بیستِ خدا نصیبتون منو خیلی دعا کنید......
دعا میکنم حکمت خدا با اونچه که تو دلته یکی شه!!🤲🤲
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
✅ مهدویت قسمت صد وچهل وهفت 🚨 در آستانهی ماجرایی سخت!! ✍️... دوستان! در آستانهی ماجرایی عظیم قرار
39.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅مهدویت
قسمت صد و چهل وهشت
⛔ آخرالزمان_را_بشناسیم!
✍️... برخلاف تصور عامیانهی عموم انسانها، شروعِ آخرالزمان،
طبق الگوی قرآنی مُلکِ سلیمان علیهالسلام با تغییرِ_قوانین
و ورود موجودات دخانی به دنیا آغاز میشود؛
که خودِ این ماجرا دارای مراحل زیادی هست؛
✌️ از جمله اینکه در روزهای ابتدایی بهتبع فعالیت جنیّان و شیاطین انسانهای زیادی دچار اختلالاتِ شدید روانی میشوند؛
👌و ما در آستانهی اولین بروزات ِ روانی شدنها قرار داریم.
📣📣📣📣📣📣
✅ برای نجات از بروز این روانیات و گرفتار نشدن در فعالیت های جنیان باید
به قرآن پناه ببریم
و به اهل بیت علیهم السلام
👌تمام زندگیمان را در راستای رضایت اهل بیت علیهم السلام قرار دهیم.
#مهدویت
#آخرالزمان
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📚 کتاب سلام بر ابراهیم یک
بخش دوم اسلحه کمری🔫
🔸پيرزن گفت:" يه دقيقه بياين اينجا"
🔹با ابراهيم رفتيم جلوي يک اتاق،
🔸پيرزن ادامه داد: "وسايل محمد توي اين گنجه است. چند روز پيش من ديدم يه چيزي رو آورد و گذاشت اينجا و رفت. حالا خودتون قفل اون رو باز كنين".
🔹ابراهيم گفت:" مادر، بدون اجازه سر وسايل كسي رفتن خوب نيست"
🔸پيرزن گفت: "اگه ميتونستم خودم بازش ميكردم" بعد رفت و يه پيچگوشتي آورد و به من داد. من هم با اهرم كردن، قفل كوچك گنجه رو باز كردم. دَر گنجه كه باز شد اسلحه كمري داخل يك پارچه سفيد روي وسايل مشخص بود. اسلحه را برداشتيم و آمديم بيرون موقع خداحافظي ابراهيم پرسيد: "مادر، چرا به ما اعتماد كردي؟
🔸" پيرزن جواب داد: "سرباز اسلام دروغ نميگه شما با اين چهره نوراني مگه ميشه دروغ بگيد
🔹". از آنجا راه افتاديم و آمديم به سمت تهران، در مسير كمربندي اصفهان چشمم به پادگان توپخانه ارتش افتاد.
🔻گفتم: "داش ابرام، يادته تو سرپل ذهاب يه آقائي فرمانده توپخانه ارتش بود و خيلي هم تو عملياتها كمكمون ميكرد
🔺" گفت: "آقاي مداح رو ميگي؟" 🔻گفتم: "آره"
🔺 پرسيد: "مگه چي شده؟"
🔻گفتم:" شده فرمانده توپخانه اصفهان، الان هم شايد اينجا باشه".
🔺گفت: "خُب بريم ديدنش"، رفتيم جلوي پادگان و ماشين رو پارك كردم. ابراهيم پياده شد و به سمت دژباني رفت و پرسيد:" آفاي مداح اينجا هستن"،
▫️دژبان نگاهي به ابراهيم كرد و سرتا پاي ابراهیم رو برانداز كرد.
▪️مردي با شلوار كردي و پيراهن بلند و چهرهاي ساده سراغ فرمانده پادگان رو گرفته.
🔺من جلو آمدم و گفتم: "اخوي ما از رفقاي آقاي مداح هستيم و از جبهه اومديم. اگه امكان داره ايشون رو ببينيم"
▫️دژبان تماس گرفت و ما رو معرفي كرد. يك ربع بعد دو تا جيپ از دفتر فرماندهي به سمت درب ورودي آمد. 🔶سرهنگ مداح به محض ديدن ما، ابراهيم رو بغل كرد و بوسيد و با من هم روبوسي كرد و با اصرار، ما را به دفتر فرماندهي برد. بعد هم ما را به اتاق جلسات برد. حدود بيست فرمانده نظامي داخل جلسه بودن و آقاي مداح مسئول جلسه بود. دو تا صندلي براي ما آورد و ما هم در كنار اعضاي جلسه نشستيم. بعدهم ايشان شروع به صحبت كرد:
🔶 "دوستان، همه شما من رو ميشناسيد من چه قبل از انقلاب، در جنگ 9 روزه، چه در سال اول جنگ تحميلي مدال شجاعت و ترفيع گرفتم. ☄گروه توپخانه من سختترين مأموريتها رو به نحو احسن انجام داده و در همه عملياتهاش موفق بوده.
🔶من هم سخت ترين و مهمترين دورههاي نظامي رو در داخل وخارج از كشور گذراندهام.
⭕️اما كساني بودند و هستند كه تمام آموختههاي من رو زير سئوال بردند"، بعد مثال زد كه: قانون جنگهاي دنيا ميگويد اگر به جايي حمله ميكنيد كه دشمن يكصد نفر نيرو دارد شما بايد سيصد نفر داشته باشي و مهمات تو هم بايد بيشتر باشد تا بتواني موفق شوي.
🤫بعد كمي مكث كرد و گفت: اين آقاي هادي و دوستانش كارهايي ميكردند كه عجيب بود.
✅مثلاً در عملياتي ميديدم كه با كمتر از صد نفر به دشمن حمله ميكردند و بيش از تعداد خودشان از دشمن تلفات ميگرفتند و يا اسير ميآوردند و من هم پشتيباني آنها رو انجام ميدادم.
💣يكبار خوب به ياد دارم كه ميخواستند به منطقه«بازي دراز» حمله كنند، من وقتي شرايط نيروهاي حملهكننده را ديدم به دوستم گفتم اينها حتماً شكست ميخورند.
اما در آن عمليات خودم مشاهده كردم كه ضمن تصرف مواضع دشمن بيش از تعداد خودشان از دشمن تلفات گرفته بودند.
🔳يكي از افسران جوان حاضر در جلسه گفت: خُب آقاي هادي، توضيح بدهيد كه نحوه عمليات شما به چه صورت بوده تا ما هم ياد بگيريم.
🔻ابراهيم كه سر به زير نشسته بود گفت:" نه اخوي، ما كاري نكرديم.
آقاي مداح زيادي تعريف كردن ما كارهاي نبوديم هر چه بود لطف خدا بود".
🔶 آقاي مداح گفت: "چيزي كه ايشون و دوستانشون به ما ياد دادن اين بود كه ديگه مهمات و تعداد نفرات كارساز نيست، آنچه كه در جنگها حرف اول رو ميزنه روحيه نيروهاست، اينها با يه تكبيرچنان ترسي در دل دشمن ميانداختند كه از صد تا توپ و تانك بيشتر اثر داشت" 🔶بعد ادامه داد:"من از اين بچههاي بسيجي و با اخلاص اين آيه قرآن رو فهميدم كه ميفرمايد: اگر شما بيست نفر صابر و استوار باشيد بر دويست نفر غلبه ميكنيد. اينها دوستي داشتند كه از لحاظ جثه كوچك ولي از قدرت وشهامت از آنچه فكر ميكنيد بزرگتر بود. اسم او اصغر وصالي بود كه در روزهاي اول جنگ با نيروهايش جلوي نفوذ دشمن را گرفت و به شهادت رسيد.
" ساعتي بعد از جلسه خارج شديم و از اعضاي جلسه معذرتخواهي كرديم و بعد به سمت تهران حركت كرديم. بین راه به اتفاقات آن روز فكر ميكردم. به هر حال ابراهيم اسلحه كمري پرماجرا رو تحويل سپاه داد و به همراه سي نفر از بچههاي اندرزگو راهي جنوب شدند و به خوزستان آمدند.
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
✨دوران تقريباً چهارده ماهه گيلانغرب با همه خاطرات تلخ و شيرين تمام شد. دوراني كه حماسههاي بزرگي را با خود به همراه داشت. در اين مدت سه تيپ مكانيزه ارتش عراق زمينگير حملات يك گروه كوچك چريكي بودند.
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
꧁-•°⛄️🔹❄️🔹⛄️°•-꧂