eitaa logo
تهذیب نَفس ویادعزیزان آسمانی
1.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
🌱در این کانال می‌خواهیم یاد مرگ باشیم تا نسبت به دلبستگی‌های دنیا بی‌رغبت و در مسیر بندگی سبک‌بال و زنده‌دل شویم. ____________ 💬 ارتباط با ما👇 ️جهت ارسال عکس ازمرحومین @mikaeile313 #كُلُّ_نَفْسٍ_ذَائِقَة_ُالْمَوْت؛ همه مزۀ مرگ را خواهند چشید؛
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سؤال شرعی اربعین🌹 : آیا بدون وضو و طهارت می‌شود اسم مبارک و امام حسین علیه السلام و حضرت ابو الفضل علیه السلام را روی پرچم یا روی دیوار دست بزنیم و تکلیف بچه در این مورد چیست؛ : بنابر فتوای همه مراجع عظام تقلید رساندن جایی از بدن ومس ودست زدن کلمه () به هر زبانی که باشد برای کسی که وضو ندارد و طهارت ندارد یعنی غسل واجب بر گردن اوست است و دچار معصیت و میگردد ؛ و اما اسم مبارک چهارده بنا بر فتوای امام خمینی (ره) آیت الله خامنه ای و آیت الله مکارم شیرازی احتیاط واجب آن است که چهارده معصوم را مانند اسم خداوند بدون وضو و طهارت مس ننمایند اما آیت الله سیستانی و آیت الله نوری همدانی مستحب است وبهتر آن است که نام مبارک چهارده معصوم را بدون وضو مس ننمایند اما هتک حرمت و بی حرمتی به اسامی علیهم السلام همه مراجع تقلید می‌فرمایند و اگرنام مبارک ابو الفضل العباس علیه السلام را بدون وضو مس نماید اشکال ندارد و بر بچه تکلیفی نیست امام‌ جماعت مسجد امام رضا علیه السلام فعله گری @Refiningthesoulanddeath
فرق الهام و وسوسه شیطان : آن ندایی که از بالا یا خداوند به ما می‌رسد که در واقع نتیجه‌اش رشد کردن و بالا رفتن ما خواهد بود جنسی متعالی در خود دارد. یعنی جنس آن از ، ، ، ، احساس خوب، ، زیبایی، :اطمینان و است؛ شیطان کاملا و است؛ درحالیکه وسوسه  کاملا متضاد است یعنی جنسی از ، ، ، ، ، ، ، قلبی بد و … در خود دارد. بنابراین اگر در احساس ندایی که به ما رسیده کمی تامل کنیم و فارغ از ظاهر منطقی آن احساس درونش را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که منبع آن از بالا یعنی است یا از پستی که همان می‌نامیمش. @Refiningthesoulanddeath 👇👇
 حجاب زن حقی است از ، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان » مطرح است و خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفریده که معلم باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه این درس را ترک کرد به همان فسادی مبتلا می شود که در غرب ظهور کرد. امیر مؤمنان() فرمود: خداوند به آدم () وحی کرد: «من تو را به انتخاب یکی از  صفت مخیر نمودم که عبارتند از: ، و ، یکی از آنها را انتخاب نما و صفت دیگر را رها کن!» آدم عرض کرد: «من را برگزیدم».   توسط به حیا و دین او فرمود: از عقل جدا گردید و او را به خودش واگذارید، آنها به گفتند: "انا امرنا ان تکون مع العقل حیث کان" ما از سوی خدا، فرمان داده شده ایم که از عقل جدا نگردیم. هر جا عقل باشد، ما همراه آن هستیم. جبرئیل گفت: چنین باشید! @Refiningthesoulanddeath
☆يا اَباذَرٍّ! حاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ، فَاِنَّهُ اَهْوَنُ لِحِسابِكَ غـَداً، وَزِنْ نَفْسَكَ قَبْـلَ اَنْ تُـوزَنَ، وَتَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الأكْبَرِ يَوْمَ تُعْرَضُ، لاتَخْـفى عَلَى اللّه خافِيةٌ.☆ [وسائل الشيعه، ج 117 ص 379] خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اى ابوذر! پيش از آنكه به برسند، خودت به حساب خود برس، كه اين كار، حساب فرداى تو را تر مى كند. و پيش از آنكه تو (و تو) را وزن كنند، خودت را وزن كن و آماده عرضه بزرگ باش، آن روز كه تو را عرضه مى كنند و آن روز، بر پوشيده نمى ماند. @Refiningthesoulanddeath
✨﷽✨ ✅ دل نبستن به خوشنودیِ مردم روايت شده كه ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . گفت: آرى. لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . لقمان گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» . 📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 . @Refiningthesoulanddeath