اوایل ازدواجمون بود
برا خرید با سید مجتبی رفتیم بازارچه
بین راه با پدر و مادر آقا سید برخورد کردیم
سید به محض اینکه پدر و مادرش رو دید ، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد .
روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید .
آقا سید با اون قامت رشید و هیکل تنومند در مقابل والدینش اینطور فروتن بود
این صحنه برا من بسیار دیدنی بود ...
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
راز شهادت
گریه ...🌱
بهش گفتم خسته ای بابا یه کم استراحت کن می گفت شیخ وقت نداریم باید کار کنیم ...
حتی اگر دو ساعت قبل از نماز صبح هم از جبهه بیرون میومد
باز حداقل یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار می شد نشسته هم که شده بود نماز شبش رو می خوند و آروم آروم گریه می کرد،
گاهی اوقات اونقدر تو سجده گریه می کرد نگاه می کردی می دیدی کنارش کلی دستمال ریخته و جوابگوی اشک هاش نبود .
می گفت شیخ دعا کن خیلی وقته جبهه ام شهید بشم ...♥️
#شهید_سیدعلی_حیدرزنجانی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
چہ آرام خفتہ ای
خواب آرامت
غبطہ خوردن دارد
این را از بوسہ همرزمت
مے شود فهمید💕
بوسه شهید والا مقام
#شهید_محمد_کیهانی
بر پیشانے سردار
#شهید_علی_محمدقربانی
@Revayateeshg
شهادٺـــــ
یعنے
مٺفاوٺـــــ بہ آخر رسیدن
وگرنہ مرگ
پایان همہ قصہ هاسٺـــــ ...🌼
#شهید_عباس_دانشگر
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
تاریخ قلمت بشکند اگر ننویسی با سید علی خامنهای به ۴۵ سالگی انقلاب رسیدیم بدون اینکه وجبی از خاکمون رو به غارت ببرند
#لبیک_یا_خامنه_ای ♥️
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg
🌸چشمان یعقوب🌸
توی یگان ما سیستمی اختراع کرده بود و برای طراحی و ساختش خیلی تلاش کرده بود.
نزدیک به نود درصد کار برمی گشت به علم الکترونیک.
واقعیتش کم تر از ده درصد، من و بقیه همکاران در این پروژه نقش داشتیم.
ساخت محصول که تمام شد، مسئولین آمدند تا دستگاه را ببینند...
آقا رضا با تواضع و مرامی که داشت شروع کرد به توضیح دادن.
حین توضیح گفت «دستگاه حاصل زحمت همه بچه های گروه است و با هم درست کردیم.» من چشمام گرد شده بود.
مهمان ها که رفتند، بهش گفتم «من چقدر در این کار سهیم بودم؟
من که در حد درصدی از این کار هم نبودم»؛ ولی رضا گفت «نه، اختیار دارید، شما و بچه ها به من کمک کردید...
#شهیدرضاکارگربرزی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#شهیدحسنباقری
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
#شهید_مهرزاد_عبدالهی
#زندگینامهشهدا
#روایت_عشق
♥️غواص شهید: مهرزاد عبدالهی
💚نام پدر: آزاد
♥️تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۱۰/۰۹
💚محل تولد: شیراز
♥️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۱/۱۸
💚محل شهادت: شلمچه
♥️منطقه عملیاتی: شلمچه
💚محل دفن: شیراز
🌱فرازی از خاطرات شهید
۶ الی ۷ سال بیشتر نداشتم که با شهید مهرزاد عبدالهی مشغول بازی بودم. یک دفعه دیدم شهید مهرزاد با عجله بازی را رها کرده و به سمت یکی از دوستانش که در حال گذر از آنجا بود رفت، دیدم او دارد بسیار دوستش را ملامت و سرزنش می کند و به تندی با او برخورد می کند. بعد از آن ماجرا را از او پرسیدم گفت که چند بار به او گفته ام مراقب حجاب خواهرت باش اما او اعتنایی به بی حجابی خواهرش ندارد. (خاطره حدودا مربوط به سن ۱۳ سالگی شهید می باشد).
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شَهادَت داستانِ
ماندگاریِ آنانیست
ڪه دانستند دُنیا
جایِ ماندن نیست!
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#روایت_عشق
#شهیدانه
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌸
@Revayateeshg
#محمدجعفرنصراصفهانی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
با شهید نصر به مشهد رفته بودیم .
ایشان از شب تا صبح در حرم گریه میکردند .
فردای آن از شهید نصر سوال کردم :
خب انشاالله شفای خودت را گرفتی؟
ایشان با کمال خوشرویی گفت:
من شفانخواستم.
با تعجب پرسیدم پس چه خواستی؟
شهید نصر با خنده پاسخ داد:
من از خدا شهادت خواستم و امامرضا (ع)را شفیع قرار دادم.
@Revayateeshg
╰─┅─🍃🌼🍃─┅─╯
همیشہ همسرداریش خاص بود؛
وقتی مےخواستیم با هم بیرون برویم، لباسهایش را مےچید و از من مےخواست تا انتخاب ڪنم؛
از طرف دیگر توجہ خاصی بہ مادرش داشت.
هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمےدید،
تعادل را رعایت مےڪرد؛
بہ خاطر دل همسرش دل مادرش را
نمےشڪست؛
و یا بہ خاطر مادرش بہ همسرش بـےاحترامی نمےڪرد....
راوی :
همسرشهید
#شهید_مهدی_نوروزی
#اخلاق_شهدایی
#روایت_عشق
@Revayateeshg
╰─🕊──🌷──🕊─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تیری که بر هدف خواهد نشست
🔻مقام معظم رهبری:
«امام، تیری را به طرف این مرد فاجر و هتّاک پرتاب کرد. این تیر، از چلّه کمان خارج شده و هدفگیری هم دقیق بودهاست. دیر یا زود، این تیر به هدف خواهد رسید. بلاشک، باید این حکم اجرا شود و اجرا هم خواهد شد.»
🗓 ۲۵ بهمن سالروز صدور حکم تاریخی حضرت امام خمینی قدس سره مبنی بر ارتداد سلمان رشدی
@Revayateeshg
جانـ♥️بہدٻدارتــۅ،
یڪرۅزفداخواهمـڪـرد....
#روایت_عشق 🌿
#لبیک_یا_خامنه_ای 🌸
@Revayateeshg
#عاشقانههایشهدا
#شهیدمحسنحججی
#روایت_عشق
برای خرید سر عقد رفته بودیم
موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت:
«هنوز نامحرمیم!
تا بپسندی برمیگردم.»
رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت
برای همه خریده بود جز خودش.
گفت خودم میل ندارم.
وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که
روزه گرفته است.
ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳»
گفت: «میخواستم گرهی تو کارمون نیفته و
راحت بهت برسم💛»
راوی
همسرشهید
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
روایت عشق❤️
#حاج_قاسم 💕
«در راه جهاد فی سبیل الله، پروا نداشت. از هیچ چیز پروا نداشت. نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت. و نه از تحمّل زحمت پروا داشت. حاج قاسم اینجوری بود.»
(مقام معظم رهبری)💖
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg