سالروز وفات امالمومنین حضرت خدیجه علیهالسلام را تسلیت میگوییم.🖤
#ام_المومنین
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#دلنوشته 📃
#سحردهم....💫
✍می نویسم برایت از ماجرای من و…
راهی که هزار فراز و نشیب، احاطه اش کرده است…
من قسم خورده ام این راه را تا نهایتش طی کنم👣
او قسم خورده است تا مرا از مقصد بازندارد لحظه ای آرام نگیرد... 🔥
من قسم خورده ام تا دستم به تو نرسد از دویدن باز نایستم💪🏻
او قسم خورده است تا مرا به زمین نزند، از هیچ تلاشی دریغ نکند☄
من قسم خورده ام در لا به لای تمام تپه ها و درّه های میان راه طاقت بیاورم🌈
او قسم خورده است تمام طاقت مرا تاب کند تا نکند دستانم به تو برسد✨
و من خسته ام خدااااا💔
از تمام آنچه او بر سر راهم میگذارد
و من با همهی ناتوانیم باید از آنها بگذرم....🌻
طاقتم کم است😤
و داشته هایم اندک
و من چاره ای ندارم جز آنکه به سوی تو فرار کنم☘
من از نیرنگ هایش میترسم❌
از حیله هایی که ترسیم میکند تا مرا از رسیدن آغوشت باز دارد😔
من میترسم از صدای پاهایش که وقتی نزدیک می شود انقباضی عظیم به قلبم چنگ میزند🌸
دست هایت را برایم باز کن🌺
من به سرعت به سوی تو می آیم⚡️
میخواهم سرم را محکم در آغوشت بگذارم و تمام ترسم را یکجا روی سینه های تو زار بزنم🥺
من از شر شیطان پناه دیگری جز گم شدن در میان 🌷
دست هایت سراغ ندارم🦋
آغوش بگشا ای تنها تکیه گاه کسی تو مأمنی جز تو ندارد😞
یا عِمادَ مَن لا عِمادَ لَه🌸
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
لینک دانلود صوت #جزء_دهم قرآن کریم
با صدای استاد پرهیزکار🌱
هدیه به #شهیداحمدمشلب
🌸 http://j.mp/2bHfyUH
#ماه_رمضان
#روایت_عشق
@Revayateeshg
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زحمتای مادرِ مادر ما نتیجه داد
خرج حسینی شدن ماها رو خدیجه داد🌿
#وفات_حضرت_خدیجه
#روایت_عشق
°•●♡🖤♡●•°
@Revayateeshg
اشڪ غمت بہ ساحل پلڪ ترم نشسٺ
سنگ فراق شیشہی قلب مرا شڪست
امن یجیب خواندن من بےنتیجہ ماند
زهرا یتیم گشت و پدر بےخدیجہ ماند
#وفات_حضرت_خدیجه
#روایت_عشق
@Revayateeshg
گرامیداشت 12 فروردین در جبهه ها
توسط رزمندگان گردان کمیل لشگر 27 محمد رسول الله (ص) 🌿
#آری
#روایت_عشق
@Revayateeshg
احمد متوسلیان، هر روز صبح بچهها را بلند میکرد همراه تجهیزات انفرادی، از کوهها بالا میبرد، و بعد باید پا مرغی سربالایی را میرفتیم و خودش هم همیشه در ردیف اول بود. اجازه استراحت نمیداد و زمان برگشت از ما میخواست که از بالا روی برفها تا پایین غلت بخوریم، آن هم در سرما و برف! سال 58-59.
او میگفت: فکر نکنید که من میخواهم شما را اذیت کنم، می دانم که شما را پدر و مادر ،بزرگ کرده و اینجا آمدهاید اما باید ورزیده شوید تا در شرایط سخت، بتوانید مقاومت کنید.
همین هم شد، در مریوان، پاوه، بچهها از کردها هم جلوتر بودند شاید کردها خسته میشدند اما بچهها نه خستگی سرشان نمیشد، هدفشان دفاع از اسلام و ولایت بود خرداد 59 وارد مریوان شدیم با دلاوریهای رزمندگان و مریوان را گرفتیم و ضد انقلاب فرار کرد.
حاج احمد به گونهای در مریوان عمل کرد که سپاه پناه گاه مردم مریوان شده بود. یادم هست در پاکسازیها، حاج احمد می گفت: «حق گرفتن یک لیوان آب از مردم را ندارید.»
در هر روستا که صحبت می کرد همه را برادر خود میخواهند و میگفت ما برای کار فرهنگی آمدهایم ولی متأسفانه در برابر ضد انقلاب مجبور به ایستادگی و دفاع هستیم. با رفتار حاج احمد، روستائیان آزاده هم اسلحه میخواستند تا خودشان از روستا و نوامیس و اموالشان دفاع کنند.»
#شهیداحمدمتوسلیان
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
#روایت_عشق
#خاطراتشهدا
#شهید_حجت_اصغری
داشتيم ميرفتيم كربلا !
با حجت ته اتوبوس نشسته بوديم !
كلى گپ زديم !
خیلی باهاش شوخی میکردیم تو کربلا همیشه از ما جدا میشد تنهایی میرفت حرم ... برامون سوال شده بود .
آخر ازش پرسیدم چرا همش جدا میشی تنهایی میری ؟؟؟
وسط حرفاش يه دفعه گفت من خيلى دوست دارم شهيد بشم !!!
از دهنش پريد گفت من شهيد ميشمااا !!!
من و امير حسينم بهش گفتيم داداش تو شيويدم نميشى چه برسه شهيد !!!
حلالمون كن حجت چقدر اون شب تو اتوبوس وقتى خواب بودى دستمال كاغذى كرديم تو گوشت اصلا ناراحت نمیشد ...
دقیقا محرم سال بعد روز تاسوعا مثل اربابش هر دو دستو سرشو فدای عمه جانما زینب کرد، شهید شد حاجتشو اون سال تو کربلا گرفته بود خوب خبر داشت سال دیگه شهید میشه شد علمدار حلب
راوی:
اقامحسنهمسفرکربلایشهید
⊱┈──╌♥️╌──┈⊰
@Revayateeshg
نگاه را مے رُباید؛
هَر آن ڪس
ڪه زیباسٺـ
و ٺو زیباترینے
اے شهیـد
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
╰─🕊──🌷──🕊─╯